یه جمله ای رو که نمی دونم کجا خوندم اینه: تنها چیزی که می تونه یه روز خوب رو خراب کنه، آدم ها هستند.
..... خیلی از روزها توسط دیگران خراب می شن ولی علت خراب شدن اون روز فقط اونا نیستند ... خود ما هم هستیم ...
روزمون خراب می شه...فکر می کنیم ... نمی تونیم قضیه رو آنالیز کنیم ... دوست داشتیم واکنش بهتری نشون می دادیم ...خیلی اوقات می دونیم طرف آدم بدی بوده ولی باز نمی تونیم خودمون رو مقصر ندونیم و خلاص بشیم !
بذارید ببینیم قضیه از کجا شروع می شه ....... همیشه یه تضادی بین ما و یک نفر دیگه به وجود میاد ... داد می زنیم ... داد می شنویم ... خیلی اوقات هم داد نمی زنیم، حرف یا حرکتی توهین آمیز می بینیم .. واکنش نشون می دیم طرف هم واکنش نشون می ده، داغ می شیم یه حرف قلمبه می زنیم به یارو، میایم خونه و تا صبح، روزها و هفته ها بعد درگیری ذهنی داریم ....... مسئله اینه که ما معمولا به علت بوجود آمدن تضاد توجه نمی کنیم و این مسئله باعث می شه نتونیم به خودمون مسلط باشیم و در نتیجه به اوضاع هم نمی تونیم تسلط پیدا کنیم ......
علت بوجود آمدن اختلاف چیه ؟
یا تقصیر از ماست
یا تقصیر از مانیست
یا سوء تفاهم باعث مسئله می شه
در حالت اول بهتره غرور رو کنار بگذاریم و معذرت خواهی کنیم ... لجبازی احمقانه ترین کار ممکنه ... البته واکنش افراد به خطای ما بعضی اوقات خیلی غیر منطقیه یعنی طرف بد میاد تو شکم آدم اما نباید یادمون بره رفتار اون بده ولی اشتباه از جانب ما بوده، این دوتارو باید بتونیم تفکیک کنیم یعنی رفتار طرف هر طور باشه یادمون نره مقصر کیه ...... خیلی اوقات خوبه صریح باشیم: چرا فکر می کنی اگه عربده بزنی بهتره؟ حق با شماست من اشتباه کردم، اینو می شه محترمانه هم بگید چیزی از شما کم می شه؟ در خیلی از موارد روی طرف کم می شه در خیلی از موارد هم کم نمی شه (مشکل از خود طرفه ... شما دیگه کاری از دستتون برنمیاد جز دعا برای شفا و اصلا هم لازم نیست فکرتونو مشغول کنید چون رفتار شما عالی تر از این نمی شده) یادمه یه روز ورود ممنوع رفتم خانمی که از رو به رو می اومد بنا کرد به بوق زدن، وقتی خواست از کنارم رد بشه گفتم شرمنده خانوم باعث مزاحمت شدم ... خانومه هم گفت: حیوونی دیگه !
خب ناراحت شدم ولی تقصیر من بود که ورود ممنوع رفته بودم و خانومه هم اگه خودش آدم بود در مقابل عذر خواهی رفتار بهتری می کرد....... والسلام
و اما حالت دوم که تقصیر ما نیست: ببینید حتی اگه پدر آدم هم با پرخاش بخواد آدم رو متوجه اشتباهش بکنه، آدم قلبا نمی پذیره ... درستش اینه که بپذیره ها ولی آدم همش منطق که نیست احساس هم هست ... آدم غرور هم داره .... پس توقع نداشته باشید آدمی که اشتباه می کنه با دادزدن و تلخ زبونی شما رو به راه بشه.........با آدم ها آرام و محکم صحبت کنید ... خیلی بهتر جواب می ده ...
من این لحظه هارو خیلی دوست دارم وقتی که دوتا آدم به این شعور می رسن که تضادها رو حل کنند وظیفه ما اینه که با فرض با شعور بودن طرف، در رفع تضاد تلاش کنیم و نذاریم قضیه از این چیزی که هست بدتر بشه! خیلی اوقات هم طرف مقاومت می کنه ولی بالاخره وجدانش بهش می گه آدم باش.
خیلی اوقات همه چیز از سوء تفاهمات نشات می گیره و کسی مقصر نیست...ای کاش صبر و تحمل داشت تا بیخود درگیر نشه ای کاش اول مطمئن بشیم نه ما و نه طرف مقابل هیچ کدام تقصیر نداریم.
چند سال پیش سوار تاکسی شدم برای یک مسیر که کرایه اش سیصد تومن بود... وقتی رسیدیم، سیصد تومن دادم به راننده....یارو گفت می شه چهارصد تومن ... منم چون معمولا با راننده ها بحث نمی کنم چهارصد تومن به یارو دادم و گفتم اشکالی نداره، من کرایه ها دستم نیست ولی دیروز سیصد دادم ... یارو گفت: اونی که ازت سیصد گرفته اسمش هالو بوده جونم!! منم گفتم: راستش اسمشو به من نگفت ولی از اون خیابون تا این جا رو سیصد گرفت.............اینو که گفتم یارو جا خورد و گفت: من واقعا معذرت می خوام فکر کردم شما اون یکی خیابون سوار شدید ... ببخشید .... و صد تومن پس داد ! به همین راحتی ... حالا اگه من می گفتم هالو باباته خوب بود؟
اما بعضی وقتا قضیه به حیثیت آدم گره می خوره، بعضی وقتا متاسفانه آدم مجبوره با کسایی دهن به دهن بشه که ......!خداییش زندگی کردن و تلاش برای زندگی بی برخورد داشتن سخته! واقعا اینو جدی می گم خیلی وقتا خودمو دیدم که دارم از دست بعضی آدما فرار می کنم؛ این بعضیا ممکنه دوست چندین ساله، رئیست، همسایه دیوار به دیوار یا کسی باشه که برای بقای زندگیت یه جورایی بهش نیاز داری اما در عین حال ازش بیزاری !!اگه با یه معذرت خواهی یا روی خوش و چند بار سلام کردن و این جور برخوردای متمدنانه مشکل حل بود؛ من باید الان هیچ گله ای از هیچ آدمی نمی داشتم اما مشکل دقیقا این جاست که بعضیامون هر چی خوبی، محبت و توجه و احترام می بینیم، برعکس، بی ادب تر و پر توقع تر و بی تمدن تر می شیم!
امروز بالاخره حساب یه نفرو رسیدم! بالاخره که می گم منظورم اینه که دقیقا 7ماهه دارم تحملش می کنم: اول با توجه، لبخند، ادب و این جور چیزا! طرف یا نگرفت یا این که می خواست صبر منو محک بزنه! برای همین بازم تحمل توام با همه چیزای خوب، تا هیچ برخوردی وحتی یک دلخوری کوچیک هم به وجود نیاد .......اما هر چه گذشت طرف جری تر شد و شاید با خودش فکر می کرد من هالوام و بارم نیست که بهش بفهمونم رفتارش خیلی زشته! آخه بعضیا هستن که در مقابل هر نوع رفتارشون منتظر یه نوع واکنشن، واگه از طرفشون چیزی نشنون، انگاری بهشون بر می خوره، حالا اون چیز می تونه حتی ناسزا یا فحش باشه !
من همچنان تحمل می كردم تا این که طرف به خطوط قرمز ومرز برافروختگی و خروش وطغیان نزدیک می شد ...من اما همچنان اسوه صبر ومقاومت بودم که البته سکوت هم به آن اضافه شده بود (از نظر من سکوت به یه نفر همیشه یه حرفی براش داری یعنی دیگه ارزشتو پیش من از دست دادی اونم برای همیشه؛ یعنی بدترین توهین؛ یعنی برو بمیر...!) اما طرف همچنان به اشتباهش ادامه می داد، مثل این که احساس برتری و پیروزی هم می کرد، باور کنید خیلی وقتا جلوی خودمو گرفتم اما فایده ای نداشت و بالاخره همون جوری شد که اون می خواست ......من با همه تحملی که داشتم کم آوردم و..........اصلا افسوسشو نمی خورم که چرا تسلیم شدم بلکه برعکس افسوس اینو می خورم که چرا از اولش این قدر خودمو اذیت کردم و همون موقع کاری رو که الان کردم، نکردم تا این همه مدت به زحمت نمی افتادم...!
شما درس عبرت بگیرین واگه دیدین کسی دنبال شر می گرده همون موقع و بدون فوت وقت دست بکار بشین و شر مورد نظر را بهش برسونین والا مثل من، به ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر می رسین !!!!!!!باور کنید حالا که حقشو گذاشتم کف دستش و متوجهش کردم که رسما اهل هر نوع نزاعی نیستم اما اگه برام ضرورت پیدا کنه از هیشکی کم نمیارم !...باور کنید حالا حالم خیلی بهتره.
تقیزاده- امروزه به رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی، فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین مسئله آنان را در مواجهه با مسائل و مشكلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر كرده است.بشر امروز هدف اصلی زندگی را كه تعالی و شكوفایی انسان است، زیر پا گذاشته و این به دلیل نداشتن شیوه های صحیح زندگی است.امروزه بیشتر جوامع، آموزش های مختلفی را ارائه می كنند ولی درباره شیوه های درست زندگی، مهارت های لازم را به مردم نمی آموزند. مردم نیز همه كار می كنند به جز زندگی، برای همه چیز وقت دارند به جز زندگی.
مهارت های زندگی چیست؟ مهارت یعنی چه؟
مهارت یعنی توانایی انجام یك كار و مهارت های زندگی آن هایی هستند كه به ما كمك می كنند تا زندگی خوب، شاد و موفقی داشته باشیم. برای رسیدن به این زندگی شاد باید مهارت ها و توانایی های مختلفی داشته باشیم. برای مثال باید بتوانیم استعدادها و نقاط قوت خود را خوب بشناسیم و آن ها را پرورش دهیم، با دیگران ارتباط برقرار كنیم و روابط خوب و صمیمانه ای با آن ها داشته باشیم. باید بتوانیم احساسات، آرزوها و خواسته های خود را بیان كنیم، مسائلی را كه در زندگی با آن ها مواجه می شویم حل كنیم، خوب تصمیم بگیریم، وقتی دچار هیجان هایی مثل ترس، خشم، خجالت یا غمگینی می شویم با آن ها كنار بیاییم و آن ها را به شكل درستی ابراز كنیم كه به ما و دیگران صدمه نزند. در این جا با یكی از این مهارت ها آشنا خواهید شد. مهارت شناخت خود یكی از مهم ترین عواملی است كه به ما كمك می كند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم، این است كه خود را بشناسیم، احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم و از كسی كه هستیم شاد و راضی باشیم.فكر می كنید ویژگی های كسی كه احساس خوبی نسبت به خود دارد، چیست؟
تعدادی از ویژگی های چنین فردی بدین شرح است :
خصوصیات مثبت، توانایی ها و استعدادهای خود را می شناسد و آن ها را به كار می گیرد.
خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود را می شناسد، می پذیرد و سعی می كند آن ها را اصلاح كند.
موفقیت ها و شكست های خود را می شناسد، به موفقیت هایش افتخار می كند و از شكست هایش درس می گیرد. به خود و دیگران احترام می گذارد.برای رسیدن به اهداف خود تلاش می كند.
مسئولیت اعمال و رفتار خود را می پذیرد. كسی كه احساس خوبی نسبت به خود دارد، توانایی ها و استعدادهای خود را می شناسد و نقاط ضعف خود را می پذیرد و می كوشد نقاط ضعف خود را تقویت و اصلاح كند.
چنین ویژگی هایی نقش خیلی مهمی در زندگی شاد و موفق دارد، چون كسی كه خود و دیگران را دوست دارد، در زندگی شاد و خوشحال تر است و كسی كه توانایی ها و استعدادهای خود را می شناسند، برای موفق شدن تلاش بیشتری می كند و موفق هم می شود.
بعضی وقتا، بعضی موضوع ها از منظری به هم مربوط میشن که ممکنه به نظر دو موضوع متفاوت و بی ربط به هم باشن مثلا رابطه ازدواج و ادامه دادن اون با موضوعی به نام محیط زیست وگرمایش زمین !!!!شاید در ظاهر نشه هیچ جوری ربطشو پیدا کرد اما قانونگذاران استرالیایی معتقدند ادامه زندگی مشترك برای زوجین به نفع انرژی و آب و هوای كره زمین است. یكی از قانونگذاران در مجلس این كشور به زوجین اعلام كرده كه با ادامه زندگی مشترك خود به سیاره زمین و محیط زیست كمك می كنند. این مطلب پس از انجام تحقیقات در مورد تغییرات زندگی افرادی كه از یكدیگر طلاق می گیرند، اعلام شده است. قانونگذاران استرالیایی اعلام كرده اند كه تاكنون تصور می شد طلاق برای زندگی اجتماعی انسان ها مضر است و صدماتی به روح و جسم آن ها می زند.عموما افرادی كه از یكدیگر طلاق می گیرند به وضعیت سلامت جسمی و روحی خود كمتر توجه می كنند. بیشتر می خورند و بیشتر به مصرف دخانیات روی می آورند و به آلودگی هوا اضافه می كنند.اما اخیرا مشخص شده افرادی كه از یكدیگر جدا می شوند غذای جداگانه می خواهند و تمام مسائل زندگی آن ها باید جدا باشد. به همین دلیل خانه ها و مكان های جداگانه برای تامین گرما، سرما، پخت و پز و... نیاز به مصرف انرژی بیشتر دارد.در صورتی كه اگر همسران به زندگی مشترك ادامه دهند، مصرف انرژی كمتر می شود و با همان انرژی گرمایشی، سوخت و... منزل گرم می شود. غذا پخته می شود و تمام مسائل لازم با صرف همان میزان انرژی، به مصرف چندین نفر می رسد.بدین ترتیب منابع و انرژی كمتر به هدر می رود و برای زندگی نسل های آینده نیز ذخیره می شود.لازم به ذكر است كه نماینده ای كه این مطالب را عنوان كرده، درخانواده ای متولد شده كه 16 فرزند دارند و 22 سال با یكدیگر زندگی كرده اند.
«زیبایی یک امر نسبی است.» این اولین نکته ای است که باید در این کارگاه به خاطر بسپارید. این جمله به این معناست که زیباترین موجود روی زمین برای یک شامپانزه آفریقایی بینی دراز مادر، همان دخترش است یعنی همان شامپانزه آفریقایی بینی دراز دختر. به همین سادگی می توان نسبی بودن زیبایی را اثبات کرد پس وقتی در مقابل آینه قرار گرفتید و یکی از همان موجودات را دیدید اصلا نترسید و نگران نباشید، حتما کسی هست که شما را زیباترین دختر روی زمین بداند.
ملزومات مهم برای زیبا شدن:
یک دختر با اعتماد به نفس کامل (هر چند که همه بگویند او چهره غیر قابل تحملی دارد)
کمی تا قسمتی پول.
فاز اول(فاز تلقینی):
در این فاز ما به شما آموزش می دهیم که چگونه خودتان را باور کنید تا دیگران شما را باور داشته باشند. پنجاه درصد زیبایی به اعتماد به نفس آدم بستگی دارد. پس شروع می کنیم:
1- شما زیباترین دختر روی زمین هستید فقط باید دنبال کسی باشید که این را تایید کند حتی شده یک نفر هم باشد خوب است مثلا مادرتان یا شوهرتان.
۲- اگر فکر می کنید تحصیلات می تواند شما را در زیبا شدن کمک کند، درست فکر کرده اید. ولی رشته هایی را که انتخاب می کنید از این قسم باشند: جراح پلاستیک، متخصص پوست، مربی ایروبیک، معلم حرکات موزون و .... دیگر رشته ها هیچ کمکی به زیبایی شما نخواهند کرد الکی وقتتان را تلف نکنید. دختر همسایه یادتان باشد.
۳- زیبا شدن یک مسابقه است. هر جایی که وارد این مسابقه شوید ضرر نخواهید کرد. فقط سریع تر بجنبید.
فاز دوم(فاز عملی):
اکنون شما از هر جهت آمادگی روحی و ذهنی و حتی پیش گیرانه ای را برای زیبا شدن و زیبا دیده شدن دارید. حال وارد فاز عملی می شویم. اکنون شما به صورت فیزیکی هم زیباتر خواهید شد.
1- باید در ابتدای کار برای خودتان الگویی را که به نظرتان زیباست، انتخاب کنید.
2- با عکس الگویی که انتخاب کرده اید به نزدیک ترین و مطمئن ترین جراح بینی مراجعه کنید. یادتان باشد حاضرید هر چقدر که شد خرج کنید تا دیگر بینی تان در افق دیدتان نباشد.
3- برای تقلیل وزن، ورزش بهترین راه حل است. ورزشی که با روحیه خانم ها بخورد. خواهش می کنیم ورزش هایی مانند کشتی کج، جودو، بوکس، وزنه برداری و راگبی را از ذهنتان بیرون کنید. مطمئن باشید ورزش هایی مانند شطرنج، بولینگ و تیراندازی با سلاح بادی هیچ تاثیری بر کاهش وزنتان نخواهد داشت.
4- اگر حس ورزش ندارید، رژیم بگیرید. صبحانه اندازه یک بند انگشت نان بخورید. ناهار هوا بخورید و شام یک پر کاهو. مطمئن باشید بعد از سه ماه اگر تنگ سینه قبرستون نبودید حتما یک گام دیگر به الگویتان نزدیک تر شده اید.
فاز سوم(فاز نتیجه گیری):
اگر بعد از این مراحل به خانه رفتید و به جای این که نامتان را صدا کنند به شما بگویند جنیفر یا آنجلیا یا کاترین تعجب نکنید و الا که پیشنهاد می کنیم دنبال یک شوهر نابینایی بگردید.