«خواب زمستانی» در مبارزه با خواب طولانی سینما
«خواب زمستانی» دهمین فیلم سینمایی «سیامك شایقی» پس از آثاری چون «جهیزیه برای رباب»، «راه و بیراه»، «در كمال خونسردی»، «مادرم گیسو»، «شراره»و «باغ فردوس پنج بعدازظهر» است.
«خواب زمستانی» روایت بخشی از زندگی سه خواهر از سه فصل مختلف است، زنانی مستقل و مقتدر كه می كوشند در مقابل مشكلات و ناكامی ها مقاومت كنند.
«شایقی» تلاش كرده در این درام شخصیت محور، با تمركز شخصیت ها و روابط و مناسباتشان قصه را پیش ببرد كه با توجه به فضاسازی مناسب و بازی های خوب، تا حدود زیادی موفق هم بوده است.
جالب است بدانید «خواب زمستانی» اولین قسمت از سه گانه زنانه «شایقی» خواهد بود و سیامك شایقی تلاش دارد دو قسمت دیگر این سه گانه را نیز بسازد، همه چیز در این سینمایی پیرامون سه شخصیت زن صورت می پذیرد، سه زن در سه سن مختلف با درگیری های مربوط به خودشان. برای شخصیت پردازی این سه خواهر به فراخور سه مقطع سنی كه قرار دارند، دل مشغولی و دغدغه هایی طراحی شده كه نمی توان گفت فقط زنانه است.
اما جذاب و دلنشین روایت شده و توانسته به خوبی ذهن بیننده را درگیر كند.
خواهر بزرگ تر كه زمانی معلم مدرسه بوده بر اثر یك تصادف فلج شده است و با ویلچر حركت می كند، او با شرایطی كه برای خانواده به وجود آمده (مرگ پدر و مادر) هم مسئولیت مادر خانواده را بر عهده دارد و هم حكم پدر را دارد و با معلولیت جسمی كه دارد، این مسئولیت ها بر دوشش سنگینی می كند.او علاوه بر مسئولیت های خانوادگی، دغدغه فردی نیز دارد كه هر چند وقت ذهنش را مشغول می سازد، كشمكش های عاطفی و فردی او به علت احساس مسئولیتش در حاشیه بوده و هیچ گاه جدی گرفته نشده است.
خواهر دوم نیز كه حسابدار یك كارخانه است، درگیری های كاری و فشار محیط را به تصویر می كشد، این كاراكتر در فیلم كسی است كه به تنهایی بار مسئولیت مالی خانه را بر عهده دارد و مسئولیتش در قبال خانواده به او اجازه نمی دهد جدی به ازدواج و شرایط خواستگارش فكر كند.خواهر سوم هم كه در مسئولیت پذیری سهم كمتری نسبت به دو خواهر بزرگ ترش دارد، دل مشغولی های پراكنده و غیر منسجمی داشته و بی نهایت اصرار دارد به گونه ای باری از دوش خواهرانش بردارد و...
«خواب زمستانی» سینمایی می باشد كه در دنیای پر از اغراق و پر رنگ سینمای ایران از این شاخصه به دور است و از هر گونه غلو و غیر واقعی بودن پرهیز كرده است.
متن به سادگی و روزمرگی یك زندگی عادی نوشته و تصویرشده است و به تعبیری زندگی ساده و بی تكلف بیشتر ایرانیان را به تصویر كشیده است.
این سینمایی از همه زرق و برق های موجود در سینما كه منجر به افزایش مخاطب می شود دوری كرده و سعی كرده مخاطب را به هر قیمتی (حتی بی ارزش كردن اثر) نگه دارد.
(شاید با این روش آثاری قابل تامل در سینما تولید شود، بدون در نظر گرفتن مخاطب)
«خواب زمستانی» از سری فیلم های در حاشیه و گوشه نشین سینما می باشد زیرا بدون هیچ گونه جنجال و حاشیه اكران شده و اكنون نیز توسط «تصویر دنیای هنر» رسانه ای شده است.
اما بازیگران سینمایی: اگر بخواهیم به مبحث بازیگری «خواب زمستانی» بپردازیم باید به طور كلی گفت همه بازیگران خوب و تاثیرگذار نقششان را ایفا كرده اند و به طور كلی فیلم از لحاظ بازیگری ضعف چشم گیری ندارد و از آن جایی كه بازیگران، ویترین هر فیلم یا تولید تصویری می باشند می شود اظهار داشت فیلم قابل تامل و پذیرش است و ارزش بالایی از این لحاظ دارد.
«فاطمه معتمدآریا» بازیگر نقش خواهر بزرگ می باشد كه با توجه به اشراف كاملی كه به تكنیك های بازیگری دارد، توانسته به خوبی از عهده نقشی كه به او واگذار شده برآید، هر چند كه شخصیت و كاراكتر «فریده» دچار نقص ها و كاستی های فاحشی می باشد و به طور كامل و گسترده معرفی نشده است، اما «معتمدآریا» در این نقص نقشی نداشته و آن چیزی كه به او واگذار شده به خوبی انجام داده است.
كاراكتر «فریده»در سینمایی«خواب زمستانی» علامت سوال های زیادی را در ذهن بیننده ایجاد می كند كه هیچ پاسخی تا پایان فیلم به آن داده نمی شود.
البته یكی از نكات فوق و قابل تمایز «خواب زمستانی» نسبت به دیگر تولیدات سینمایی، ارزش نهادن و جدی گرفتن مخاطب (البته نه برای جذب) است، شایقی سعی نكرده همه چیز را برای بیننده توضیح دهد، بلكه ذهن و فكر بیننده را درگیر كرده و مواردی را برای درك نیز گذاشته و به قول معروف: لقمه ای جویده و آماده خوردن نساخته و تمام ماجرا را تا پایان به تصویر نكشیده، بلكه ذهن بیننده را نیز در هر صحنه و ماجرایی دخیل كرده است.
امیدواریم این روند، «سیامك شایقی» سبكی شود برای دوری از سازه های، هنری واری كه سعی دارند همه چیز (حتی كوچك ترین قضیه) را به مخاطب القا كند.«فریده» شخصیت محوری سینمایی «خواب زمستانی» می باشد و به تعبیری محور تمام قضایا و ماجراها می باشد.
«فاطمه معتمدآریا» یكی از اسطوره های بازیگری در سینمای ایران می باشد، نقش او در سینمایی «گیلانه» فوق العاده و قابل ستایش است، جالب است بدانید معتمدآریا برای بازی در «خواب زمستانی» به عنوان كسی كه دچار سانحه و قطع نخاع شده مشاوره های پزشكی عمومی داشته است.«لادن مستوفی» از بازیگران مورد علاقه «سیامك شایقی» می باشد، او در سینمایی باغ فردوس وپنج بعدازظهر نیز با این كارگردان همكاری داشته است.
مستوفی از بازیگرانی می باشد كه می شود در دنیای تصویر به توانایی هایش امیدوار بود، البته بازی او در آخرین ساخته «داوود نژاد» سینمایی زیر تیغ همه مخاطبانش را ناامید ساخت، البته كه «زیر تیغ» از بنیاد مشكل داشت و اصلا نمی توان آن را به عنوان عرصه ای معتبر و حساب شده مطرح كرد.«لادن مستوفی» از بازیگرانی بوده كه دو روز قبل از فیلم برداری پروژه، به علت نیامدن بازیگر، در نظر گرفته شده است و به گروه می پیوندد.
البته كه اول و در اصل نیز بازی این كاراكتر به مستوفی پیشنهاد شده است، اما به علت های متعدد و درگیری های شخصی نپذیرفته تا این كه در نهایت این كاراكتر را بازی می كند.
در هر صورت اكنون كه فیلم را تماشا می كنم نمی توانم كس دیگری غیر «لادن مستوفی» را در جایگاه فرزانه (خواهر دوم) در نظر بگیرم.
«پگاه آهنگرانی» را شاید بتوان بهترین و برجسته ترین اتفاق بازیگری این سینمایی دانست.او متفاوت ترین نقش فیلم را بر عهده دارد.
«آهنگرانی » از چهره های جوان و نوظهور تلویزیون است كه كارگردانان زیادی به آینده كاری او امید بسته اند.او در فیلم بر عكس دو خواهر دیگر، نمادی از امید و نشاط می باشد و كاملا این حس را به بیننده منتقل می كند. كاراكتری كه امید، خنده و سر زنده بودن را سلاحی در برابر مشكلات می داند.
«پگاه آهنگرانی» را كه به خاطر دارید؟ همان هنرپیشه ای كه سر صحنه فیلم «آتش سبز» صدمه دید و از ناحیه كمر دچار مشكل شد.
جالب است بدانید آهنگرانی كه در خراسان جنوبی صدمه دید شش ماه در خانه بستری بود و یك ماه نیز دستش گچ گرفته شد.
صدمات وارده بر او به قدری می باشد كه در خواب زمستانی هنوز كمربند طبی دارد و این كاملا در فیلم دیده می شود.
او برای بازی در «دختری با كفش های كتانی» و «زندان زنان» موفق به دریافت جایزه شد و فضاسازی و طراحی لباس در این سینمایی كاملا با متن داستان هم خوانی داشته و سنجیده شده انتخاب شده است.
بیشتر فیلم در خانه ای قدیمی و كوچك می گذرد و قسمت هایی نیز در كارخانه ای كه خواهر دوم در آن مشغول كار است، اما در همه این ها نوعی هارمونی و هماهنگی موجود می باشد كه مرهون زحمات طراحان لباس و دكور است.
در تمام فیلم رنگ های شاد و خاص حذف شده و به جای آن ها از رنگ های پخته و تیره استفاده شده است.
مهمترین اصل در طراحی خانه استفاده از وسایل چوبی و قدیمی می باشد، فضای خانه خاكی از این واقعیت دارد كه مدت هاست برای خانه وسیله ای جدید خریداری نشده و حتی از هیچ گونه وسایل مدرن و به روز نیز استفاده نشده است.
چرا كه مطمئنا فضای حاكم نشان دهنده وضعیت مالی و زندگی متوسط شان بود.
در فیلم می بینیم كه به غیر از فرزانه (خواهر دوم)، فرد دیگری نان آور خانه نیست، پس فرسوده بودن وسایل خانه توجیه بی تردیدی دارد. فضای كارخانه نیز فضای واقعی یك كارخانه را به تصویر می كشد.
در هر صورت «خواب زمستانی» در سینمای امروز ایران غنیمتی می باشد كه جایش در بین دیگر سازه های تصویری خالی است.
مطمئنا شما نیز از این همه عشق های احمقانه و حرف های بیهوده خسته شده اید (اشاره: عشق هایی كه در سینمایی «خواب زمستانی» به تصویر كشیده می شود، قابل باور و به دور از اغراق می باشد و خبری از ماشین های مدل بالا و پسران خوش قیافه و ثروتمند نیست.)
تولیدات تجاری به حق دری در سینمای ما زیاد شده اند، كه نه تنها اجازه انتخاب و تصمیم به بیننده را نمی دهند، بلكه اجازه دیده شدن به آثار برتر و البته كم را هم نمی دهند.
تماشاگر كه عشق های پر رنگ و موقعیت های آن چنانی و در مقابل خیانت های رنگارنگ را بسیار دیده است، شایدآثاری چون «خواب زمستانی» را نپسندد.
«سیامك شایقی» در این سینمای تجارت زده و وهم انگیز، جسارت كرده و بدون توجه به مسائل مالی و میزان مخاطب، پادر راهی نهاده است كه شاید سرچشمه امید برای سینمای ایران باشد.امیدوارم راهش سبز باشد و امیدش پایدار بماند(!!!)
قابل توجه خواننده محترم، در حال حاضر این سینمایی در ویدئوكلوپ ها موجود می باشد.
بدعت های شبكه «ویدئویی» كشور
رسانه گروهی تصویر دنیای هنر این روزها كارهای جالب و قابل توجهی انجام می دهد و به تعبیری خلاقیت در امر پخش فیلم را به حد اعلا رسانده است.
چندی پیش در یكی از ویدئوكلوپ های غنی شهر (از این بابت كه هیچ فیلم كپی شده ای رادر اختیار مشتری نمی گذارد) در حال بررسی چیستی و چگونگی فیلم ها بودم كه چند فیلم قدیمی راكه تصویر دنیای هنر به تازگی رسانه ای كرده بود را دیدم و در دل به این حسن انتخاب تصویر دنیای هنر تحسین گفتم.
رسانه گروهی «تصویر دنیای هنر» تصمیم گرفته فیلم های قدیمی كه از چرخه اقتصادی دور مانده را جذب كرده و دوباره با كیفیتی بهتر و تبلیغاتی جالب تر به دوستداران این عرصه، عرضه كند. مثلا از سری این فیلم ها می توان به «شوكران»، «گاو»، «خواهران غریب»، «عشق ظاهر» «شیدا» نام برد.
از این رو مخاطبانی كه فیلمی رابرجسته تر و زیباتر از تولیدات روز سینمای ایران می بینند می توانند به راحتی آن را تهیه كرده و دوباره بازبینی كنند یا در آرشیو شخصی خود نگهداری كنند.
مثلا سینمایی «شوكران» این فیلم محصول سال «1377 » می باشد، كه در زمان پخش و اكرانش نه تنها بابی جدید در سینما باز كرد، بلكه اعتراض جماعت و قشر خاصی (پرستاران) را نیز در پی داشت، این سینمایی علاوه بر حاشیه ها، داستان سرایی و فیلم نامه اش، دچار بیرونی ترین تاثیر ممكن نیز بود، «شوكران» چهره ای جدید، مصمم، استوار و قابل توجه (بر كارگردانان سینمای تجاری و بعدها هنری) را به دنیای تصویر معرفی كرد و توانست با بهره گیری از همین شاخصه فروش خوبی داشته باشد.
«بهروز افخمی» یكی از كارگردانان خوش فكر و محبوب كشور توانست با «شوكران» به لایه های داخلی كارگردانی و نفس هدایت كنندگی كارگردان پی ببرد.
از «شوكران» كه بگذریم به نظر ما داشتن یا دوباره دیدن فیلم سینمایی «گاو» (هر چند سانسور شده) اتفاق بدی نخواهد بود.
بد نیست یك بار دیگر این اثر تاریخ ساز سینمای ایران را با خیال راحت و بدون دغدغه از دست دادن صحنه و امكان برگشت ناپذیر بودنش ببینید و آن را درك كنید.«داریوش مهرجویی» توانست اثری برجسته در عالم ادبیات را به اثری موفق در سینما بدل كند، هر چند كه موضوع و خلاقیت اثر و داستان متفاوت آن در موفقیت فیلم تاثیر به سزایی دارد و این كاملا به «غلام حسین ساعدی» نویسنده برجسته كشور و ادبیات كلاسیك جهان برمی گردد اما این هیچ از ارزش كار مهرجویی و بازی شاهكار «عزت ا... انتظامی» كم نمی كند.
در هر صورت از ما می شنوید بدنیست این شاهكار ادبی، سینمایی را در آرشیو سینمایی خانه تان داشته باشید و به عنوان یكی از دستاوردهای سینمایی ایران آن را به فرزندان و نسل آینده نشان دهید.
(از ما گفتن بود این دستاورد تكرار نشدنی را از دست ندهید)
«خواهران غریب» نیز یكی از اتفاقات خوب سینما برای كودكان و بزرگسالان دهه 70 بود و این روزها به بهترین خاطره سینمایی كودكان آن دوره بدل شده است، پس مطمئنا خریداری و داشتن این سینمایی در آرشیو ذهن و خاطراتتان امری دلنشین و خوشایند خواهد بود.
«شیدا» نیز یكی از فیلم های خوب در دنیای سینمای دفاع مقدس بود كه نوع و نگرشی خاص را در این گونه از سینما ایجاد كرد و...
مریلا زارعی: دوست دارم در فیلم "دا" بازی کنم
مریلا زارعی با حضور در یک برنامه تلویزیونی در آبادان ضمن ستایش کتاب "دا" گفت: اگر قرار باشد فیلمی از کتاب "دا" ساخته شود، از بابت ادای دین دوست دارم به جای خانم حسینی این نقش را بازی کنم.
مریلا زارعی که به همراه سیده زهرا حسینی و سیده اعظم حسینی، راوی و نویسنده کتاب "دا" و گوهر خیراندیش (به صورت تلفنی) در برنامه "تار و پود" سیمای مرکز آبادان به صورت زنده حضور یافته بود اظهار داشت: به عنوان خواننده کتاب "دا" رنج خانم حسینی را احساس می کردم و هم در طی داستان به موازات ایشان حرکت می کردم و دائم از خودم این سوال را می پرسیدم که در زمان وقوع این حوادث کجا بودم.
زارعی افزود: همواره این پشیمانی و احساس را با خود دارم که ای کاش در آن زمان من هم در جریان این وقایع و در کنار خانم حسینی بودم تا شاید ایشان و همرزمانشان درد و رنج کمتری می کشیدند.
وی در ادامه گفت: اگر قرار باشد فیلمی از روی کتاب "دا" ساخته شوداز بابت نوعی ادای دین دوست دارم به جای خانم حسینی این نقش را بازی کنم،اما این نقش به قدری مسئولیت بر دوش آدم می گذارد که فکر می کنم بازیگر آن با دشواری های زیادی همراه باشد.
در این برنامه زارعی از شوق خود برای دیدن راوی خاطرات کتاب "دا" سخن گفت و افزود: احساس می کنم همیشه در طی زندگی کاری و حرفه ای به دنبال یک الگو بوده ام و گمان می کردم که این الگوها تنها توسط داستان ها و اسطوره ها قابل پی گری است چرا که به نظرم می رسید در دوره ما افرادی با این درجه ایثار و فداکاری کمتر امکان حضور داشته باشد.
وی افزود: خوشبختانه با آشنایی که به واسطه کتاب "دا" با خانم زهرا حسینی پیدا کردم به واقع احساس کردم که آن آدمی را که در ذهن به عنوان یک زن قهرمان و مبارز ایرانی داشتم در واقعیت یافته ام .
بازیگر فیلم " درباره الی" با تاکید بر واقعی بودن ماجراهای بیان شده در کتاب گفت: وقتی این کتاب را خواندم با این که خیلی از مسائل جنگ دور نبودم احساس کردم چرا این اتفاقات و واقعیت های جنگ به شکلی انسانی که در کتاب "دا" آمده پیشتر از این برای ما بیان نشده است.
وی ادامه داد: من فکر می کنم این نگفتن ها و پنهان کردن ها باعث شده که ما با حقایق جنگ طرف نشویم و مدام تصورات غلط دیگری را در ذهنمان بپرورانیم و بزرگ کنیم. من فکر می کنم همه ما اعم از مخاطبان، سینماگران و مدیران در برابر کم کاری هایی که در این زمینه شده است مسئولیم.زارعی همچنین گفت: من با لحظات این کتاب زندگی کردم و آن را مرحله به مرحله دنبال کردم و فکر می کنم این کتاب یکی از سینمایی ترین کتاب هایی بوده است که تا کنون خوانده ام. نوعی عرق میهن دوستی، عشق به وطن و حسی در این کتاب وجود دارد که قابل ستایش است.
همچنین گوهر خیر اندیش، بازیگر سینما و تلویزیون، که در گفت وگوی تلفنی این برنامه شرکت کرده بود در مورد کتاب دا گفت: اول به کتاب "دا" به خاطر حجم زیادش و همچنین فشردگی کارهایی که داشتم توجه زیادی نمی کردم و مطالعه آن را در اولویت های سوم و چهارم قرار داده بودم. اما بعد از مدتی به صورت گذرا نگاهی به آن انداختم و سپس شروع به خواندن کل آن کردم. به جرات می توانم بگویم از زمانی که توانستم بخوانم و بنویسم کتابی به این قابل لمسی در مورد جنگ نخوانده بودم و حتی فیلمی هم در این حد ندیده بودم.
خیراندیش افزود: به جرات می توانم بگویم تا امروز کتابی تا این حد بر من تاثیر نگذاشته بود. بارها تحت تاثیر این کتاب قرار گرفتم و بعضی جاها کتاب را می بستم و صحنه های آن را مجسم می کردم و اشک می ریختم. خواندن این کتاب را به همه به خصوص جوانان توصیه می کنم و مطمئنم خواندن این کتاب دیدگاه آن ها را نسبت به موضوع مهمی همچون دفاع مقدس عوض خواهد کرد.