مجوز تاسیس بیمارستان میلاد در بیرجند
مهدیه مودی- به منظور توزیع عادلانه امکانات بهداشتی و سلامتی از طرف سازمان تامین اجتماعی، بیمارستانی با برند میلاد در بیرجند افتتاح و خراسان جنوبی به زنجیره بیمارستان های این سازمان متصل می شود.
مدیر درمان تامین اجتماعی استان به «خراسان جنوبی» گفت: بر اساس تصمیم ستاد مرکزی سازمان مقرر شد که بیمارستان تامین اجتماعی در حال ساخت بیرجند با برند میلاد 4 افتتاح شود.
دکتر «فیروزی» با اشاره به این که بیمارستان میلاد تهران بزرگ ترین بیمارستان سازمان تامین اجتماعی است و به عنوان بیمارستان مادر در کشور فعالیت می کند، افزود: طبق این برنامه مقرر شده است بیمارستان های زنجیره ای با برند میلاد در برخی از استان ها افتتاح شود تا به صورت زنجیره ای و هماهنگ با یکدیگر فعالیت و همکاری کنند که بیمارستان جدید تامین اجتماعی بیرجند نیز با عنوان «بیمارستان زنجیره ای میلاد 4» افتتاح می شود. وی ادامه داد: با افتتاح این بیمارستان یک نوع هم افزایی و هماهنگی در مناطق محروم ایجاد و خدمات دهی به بیماران بیشتر می شود.
وی هدف از اجرای این طرح را افزایش توانمندی بیمارستان ها دانست و عنوان کرد: با اجرای این طرح فعالیت های بیمارستان ها از حالت جزیره ای مستقل به یک شبکه متصل با یکدیگر تبدیل می شود و بیماران کمتر برای درمان به شهرهای بزرگ مراجعه می کنند.
وی در پاسخ به این که آیا اعتبار خاصی برای افتتاح این بیمارستان نیاز است، گفت: بیمارستان جدید تامین اجتماعی به لحاظ ساختاری و تجهیز هیچ کمبود و نقصی ندارد اما برای اجرای این طرح در مرکز استان هماهنگی های مدیریتی در سطح کلان مورد نیاز است.
وی در پاسخ به این که آیا این بیمارستان تا پایان سال افتتاح می شود، تصریح کرد: در برنامه مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی افتتاح بیمارستان میلاد 4 وجود دارد اما تمام فرآیند انجام کار مربوط به داخل استان نیست و 100 درصد تضمین نمی دهیم که تا پایان سال افتتاح شود.
به گزارش خبرگزاری میزان، «همتی» معاون درمان سازمان تامین اجتماعی کشور اظهار داشت: امسال بیمارستان هایی با برند میلاد در شهرهای بیرجند و ایلام افتتاح می شود تا بیمه شدگان و بیماران از امکانات تخصصی آن ها بهره مند شوند و نیاز به مراجعه به بیمارستان میلاد تهران کمتر شود.
وقتی بازگشتی شهر تو را نشناخت
رها-وقتی بازگشتی شهر تو را نشناخت. همه گفتند این همان جوان رفته چند سال پیش است، همان جوانی که مدرسه را ترک کرد تا در برابر دشمن نشان دهد مکتب اصلی او حفظ دین و کشورش است و حالا بعد از گذشت 25 سال از ورودت به سرزمین مادریت روزی چند بار شهید می شوی با هر سرفه؟ و یا این که دختر کوچکت به جای دستت آستین پیراهنت را می گیرد و با هم راه می روید...
وصف رنج ها و مشکلاتشان کار آسانی نیست شاید زلالی قلم هم در توصیف خاطرات زندگی آن ها نتواند خوب بنویسد. اما آنچه در جمعشان دیده می شود چشمان پر اشک فرزندان ایثارگران و احساس خیسی است که در این چند سال زندگی از زبان فرزندان واگویه می شود.
فرزندان می گویند از قصه های شبی که با تمام قصه های دیگر فرزندان فرق داشت، قصه آدم بدهایی که پدر را می زدند و این قصه در ازای شب واقعیت پیدا می کرد، دردهایی که شبانه سراغ پدر می آید، جای شلاق هایی که هنوز روی کتف پدر باقی مانده و...
می گویند: نامه هایی از پدر که هنوز به دستشان نرسیده و خواب هایی که پدر در آن می گوید برایم بنویس من جواب همه را می دهم اما هنوز خبری نیست، پدر شهید شده است...
فرزندان تنها با گفتن دستت را می بوسم پدر، تشکر می کنند. این تصویری بود از لحظه هایی بکر و تکرار نشدنی در یک مراسم، مراسمی برای روز آزادگان و برای گفتن از دلتنگی ها.
خیلی از این مردان خدایی پس از گذراندن دوران اسارت و بازگشت به میهن اسلامی شهید شدند و غم فراق را یک بار دیگر برای خانواده ها به جا گذاشتند.
دیروز در گردهمایی بزرگ ایثارگران استان که به مناسبت 26 مرداد و سالروز بازگشت به میهن اسلامی برگزار شده بود یکی از ایثارگران گفت: یکی از اصلی ترین دغدغه ایثارگران پوشش بیمه های تکمیلی آنان است که با تصویب مجلس شورای اسلامی مقرر شده تا پرداخت هزینه های بیمه آنان به دستگاه های اجرایی مربوط که مشغول فعالیت هستند برگشت داده شود و این در حالی است که باید برای گرفتن هزینه درمان خود به این روش مراحل زیادی را طی کنند ضمن این که برخی از دستگاه های اجرایی از پرداخت طفره می روند.
«رخشانی» افزود: هم اکنون پرداخت حق هزینه های درمان ایثارگران براساس بیمه تکمیلی برعهده بنیاد شهید و امور ایثارگران است که طبق این قانون مقرر شده از اول شهریور امسال به دستگاه های اجرایی برگشت داده شود.
وی به نمایندگی از تمام ایثارگران، از مسئولان و نمایندگان مجلس درخواست کرد نسبت به اعتراض ایثارگران برای بهتر شدن این قانون یا برگشت به حالت قبل اقدام کنند.
معاون بهداشت و درمان اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هم با اشاره به بند «ب» ماده 44 قانون برنامه پنجم توسعه در سال 93 گفت: بر اساس این قانون که در حال حاضر از آن خارج شدیم همه دستگاه های اجرایی باید پاسخگوی بیمه تکمیلی ایثارگران و جانبازان باشند اما با درخواست افراد زیرپوشش این وظیفه برعهده بنیاد شهید گذاشته شده و قرار شد بودجه ای که به دستگاه های اجرایی در این زمینه پرداخت شده بود در اختیار بنیاد قرار دهند که این عمل ناقص انجام شده است. «عباس پور» ادامه داد: سرانه ای که برای بیمه تکمیلی هر ایثارگر توسط دولت پرداخت می شود 67 هزار تومان است که این مبلغ به بنیاد واریز نشده و دچار مشکل شده ایم.
به گفته وی، ماده 13 قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران به صراحت اعلام کرده است که همه دستگاه های اجرایی باید پاسخگوی بیمه خدمات درمانی ایثارگران باشند و ما نیز تابع قانون هستیم و در صورتی که اعتراض هایی در این زمینه وجود داشته باشد شاید قانون گذار آن را اصلاح کند.
وی افزود: هر سال 6 میلیارد و 400 میلیون تومان بابت بیمه تکمیلی ایثارگران استان پرداخت می شود که باید اعتبارات مربوط به این امر به اداره کل تخصیص داده شود در غیر این صورت بنیاد شهید توان پرداخت هزینه ها را ندارد و پرداخت اعتبار فقط در صورت اجرای قانون و برگشت بیمه ها به بنیاد شهید و امور ایثارگران امکان پذیر است.
استاندار نیز در این گردهمایی به وجود 233 آزاده در استان اشاره کرد و گفت: خراسان جنوبی هزار و 810 شهید و بیش از 4 هزار جانباز را در طول 8 سال دفاع مقدس تقدیم انقلاب کرده است که هر کدام از این افراد اسوه و الگو هستند.
«خدمتگزار» ضمن تبریک 26 مرداد به آزادگان و خانواده های آنان ادامه داد: خانواده های ایثارگران و جانبازان نیز اسوه های شجاعت و ایثار هستند. امام جمعه بیرجند گفت: آزادگان قدر خود را بدانند زیرا برای هر فرد سلامتی روحیه مهم است .
حجت الاسلام والمسلمین «رضایی» افزود: چهره آزادگان بهشتی است و این چهره باید حفظ شود.
اختصاص یک میلیارد ریال و قول سفر زیارتی استاندار به ایثارگران
نماینده ایثارگران در این مراسم ایده ای را از طرف ایثارگران به مسئولان دستگاه های اجرایی و استاندار مبنی بر سفر دو روزه به دو شهر زیارتی قم و مشهد ویژه ایثارگران مطرح کرد که با موافقت استاندار قرار شد تا طی دو ماه آینده این سفرها انجام شود. همچنین استاندار یک میلیارد ریال برای ساخت هیئت ایثارگران در جنوب شهر بیرجند اختصاص داد. براساس گزارش خبرنگار ما، در این مراسم از ایثارگرانی که یک متن و خاطره کوتاه ارائه داده بودند تقدیر و از فرزندان دختری که احساسات خود را نسبت به پدر بیان کردند هدایایی تقدیم شد.
مهاجرت 114 خانوار از آیسک
عرب نجات- 114خانوار بخش آیسک در 2 سال اخیر به دیگر نقاط مهاجرت کردند. بخشدار آیسک در گفت وگو با «خراسان جنوبی» مهاجرت از روستاهای این بخش را نگران کننده دانست و گفت: در دو سال اخیر 114 خانوار از روستاهای بخش آیسک مهاجرت کرده اند و این روند همچنان ادامه دارد. مهندس «سعید برقی» با بیان این که تداوم این مهاجرت ها به دلیل بیکاری و خشکسالی نگران کننده است، افزود: در چند ماه اخیر فقط 10 خانوار از روستای بغداده این بخش مهاجرت کرده اند. وی تاکید کرد: اگر نتوانیم در کنار تامین زیرساخت ها برای روستاییان اشتغال ایجاد کنیم روند مهاجرت همچنان ادامه خواهد داشت. بخش آیسك سرایان دارای 2 دهستان آیسك و مصعبی است که 14 روستای آن شورای اسلامی و دهیار دارد. شغل بیشتر مردم این بخش كشاورزی و دامداری است به طوری که یكی از قطب های كشاورزی شهرستان و استان محسوب میشود. روستاهای كریمو و مصعبی از مناطق هدف گردشگری سرایان است كه چرمه قدیمیترین روستای شهرستان و بغداده بزرگ ترین روستای سرایان هم در این بخش قرار دارد.
گفت و گو با
دو قاچاقچی انسان
علیرضا ابراهیمی-در جست وجوی راننده ای بودم که قاچاق انسان می کند.
بالاخره با واسطه و رابطه توانستم «وحید» را پیدا کنم. به گفته خودش آخرین باری که افغانستانی قاچاق برده بود 3 سال پیش بوده است.
-از بیکاری رفتی به دنبال قاچاقی رد کردن افغانستانی ها یا برای پولش بود؟
-اول از بیکاری بعد برای پولش!
-آن ها را از کجا تحویل می گرفتی و به کجا می بردی؟
-از مرز زابل می آمدند، مسیر زابل تا نهبندان به یک راننده آشنا به مسیر برای هر نفر 130 هزار تومان می دادند ما می رفتیم از نهبندان تحویل می گرفتیم تا بیرجند نفری 150 هزار تومان کرایه شان بود. از زابل تا نهبندان راحت بود اما رد کردن افغانستانی از خراسان جنوبی خیلی سخت است به همین خاطر کرایه اش هم نسبت به مسافت خیلی بیشتر است.
-مقصد افغانستانی ها بیرجند بود یا شهر دیگری می رفتند؟
نه بیشترشان به مشهد و اصفهان می رفتند. یعنی یک راننده از بیرجند تحویل می گرفت و تا گناباد می برد، از گناباد راننده عوض می شد تا تربت، از آنجا به مشهد، اصفهان، تهران و کرج به همین شکل ماشین ها عوض می شد، ولی راننده ها از قبل با هم هماهنگ بودند. یعنی رابط اصلی مسیر به مسیر راننده بومی پیدا کرده بود و این ها را به هم معرفی می کرد.
چرا این قدر ماشین عوض می کردید؟
ماشین نرسیده به پلیس راه بعدی باید عوض شود که اگر کسی مشکوک شد یا خواست لو بدهد تیرش به سنگ بخورد.
از طرفی هم راننده باید به طور کامل مسیر را بشناسد، راننده وقتی بومی باشد راه های دَر رو را می شناسد، جاده هایی که از پشت پلیس راه می رود را می داند، بعضی ها هم در پاسگاه ها یا پلیس راه ها نفر داشتند! حتی یک سرباز. مثلا کافی بود یکی از سربازان فلان پاسگاه از روستای ما باشد، خب آمار جاده را به ما می داد!
-ساعت خاصی از جلوی پاسگاه ها رد می شدید؟
-بیشتر شب ها بود، اگر هم زودتر می رسیدیم قبل از پلیس راه و پاسگاه نگه می داشتیم هوا که تاریک می شد افغانی ها را پیاده می کردیم تا پلیس راه را دور بزنند، یا به پاسگاه که می رسیدیم زنگ می زدیم که فلان جا تصادف شده و مردم با هم درگیر شده اند.
بیشتر نیروهای پاسگاه می آمدند سر تصادفی که وجود نداشت و ما هم از جلوی پاسگاه رد می شدیم.
-از نهبندان تا بیرجند چند نفر سوار می کردی؟
-پژو داشتم، بستگی داشت به مسافر، بعضی وقت ها 4 نفر بعضی وقت ها هم 11 نفر ! البته با صندوق عقب.
-این طور که می گویی درآمدت خوب بوده یک سرویس از نهبندان تا بیرجند با 6 نفر هم که می رفتی می شود نزدیک به یک میلیون تومان! پس چرا دیگر افغانی نمی بری؟
-درآمدم که خیلی خوب بود، یک بار ماشینم را گرفتند آبرویم در روستا رفت!
-زندان رفتی؟
-نه، اون زمان برای قاچاق افغانستانی فقط 6 ماه خودرو را می بردند پارکینگ، ولی توی روستا شایعه شده بود که قاچاق فروشی کردم، مادرم گفت حلالت نمی کنم که قاچاق افغانستانی می بری.
-مادرت از اول خبر نداشت؟
-نه، به هیچ کس نگفته بودم، با اینکه درآمدش خیلی زیاد بود ولی پولش برکت نداشت همه اش خرج خودرو می شد.
سرشاخه
-به کمک وحید توانستم با دکتر «ب»، یکی از شاخه های قاچاق افغانی به ایران صحبت کنم.
او که رگ و ریشه افغانستانی دارد دکترای دارو سازی اش را به اجاره داده و در کنار برادرش به برج سازی مشغول است.
-آقای دکتر کنجکاوم بدانم چرا پروانه تاسیس داروخانه را به اجاره داده اید؟
-چون قاچاق افغانی بیشتر به کارم می آمد تا قاچاق دارو!
-مثل اینکه علاقه زیادی به قاچاق دارید؟!
«خنده ای به تمسخر می زند، از سوالم خوشش نمی آید، عصبانی و جدی می گوید: من زیاد وقت ندارم، اگه جواب شما رو می دم به خاطر گل روی وحید آقاست.»
-شنیده ام که تمام کرایه افغانی ها را شما پرداخت می کنید؟
-درسته، من اون طرف آشنا دارم بهش میگم 20 نفر کارگر بفرست ایران از زابل تا تهران خودم کرایه شون رو می دم تقریبا برای هر نفری یک میلیون تومان. وقتی هم که رسیدند تهران یک راست می برمشان کرج سر ساختمان های خودم، کارم را که تمام کردند اگر دوست داشتند باز هم کارگر خودم می مانند و اگر نخواستند هم می روند به شهرهای دیگر.
-چرا از کارگر ایرانی استفاده نمی کنید؟
چون دردسر دارد، بیمه می خواهد و هزار چیز دیگر اما کارگر افغانی، بیمه هم نمی خواهد، اگر مُرد هم کسی نیست که دیه اش را بگیرد!
-تا حالا از کارگر های شما کسی مُرده؟
-بله، دو سال پیش یک جوان 22 ساله از طبقه چهارم افتاد
-جنازه شو چکار کردین؟
چکار می خواستم بکنم؟ دادم دست رفقاش، فکر کردید وارد شدن به ایران به این راحتی هاست که کسی بخواهد برای یک جنازه برگرده افغانستان.
-خوب چه سختی هایی دارد؟
«رد شدن از مرز خیلی سخت است به ویژه در این چند سال ما به تمام افغانی ها آموزش می دهیم تا اگر گیر افتادند حداقل بتوانند تست رایج پلیس راه ها را جواب بدهند.
شمارش اعداد یک تا 10 تست رایجی است که افغانی را از ایرانی جدا می کند، بیش از 90 درصد افغانستانی ها نمی توانند خوب تلفظ کنند و روی شماره شش لو می روند!»
من به بچه ها گفته ام چند روز به آنها آموزش همین تست رایج را بدهند ، از طرفی به محض ورود به ایران لباس های اسپورت بپوشند و به قول معروف با گریم متفاوتی تا مقصد تردد کنند .
از مرز هم گاهی اوقات وسط بار ماشین های کامیون جا ساز می شوند . حتی داشته ایم افرادی که از خود افغانستان تا زابل در باک ماشین های ترانزیت آمده اند.
-ولی این غیر ممکن است آقای دکتر ! مگر باک ماشین چقدر جا می گیرد؟
-برای یک قاچاقچی هیچ چیز غیر ممکن نیست! ماشین های ترانزیت قدیمی باک دست ساز داشتند راننده ها به وسیله یک ورق آهنی باک را به دو قسمت تقسیم می کردند و البته بیشتر برای قاچاق کالا از این فضا استفاده می شد ولی خب من سراغ دارم که افغانی هم به همین روش وارد شده .البته فکر نکنم این اطلاعات به درد شما بخورد چون این روش ها همه منسوخ شده است.
-الآن بی دردسر ترین راه قاچاق افغانی چیه؟
-گرفتن پاسپورت یک ماهه! نیازی به قاچاق هم نیست ، خیلی راحت افغانی ها درخواست پاسپورت یک ماهه می دهند و بعد از یک ماه از ایران بر نمی گردند! البته این روش بی درد سر یک بدی هم دارد که باید مبلغی حدود 4-5 میلیون تومان به عنوان گرو برای برگشت به افغانستان بگذارند که بیشتر افرادی که می خواهند مهاجرت کنند چنین پولی ندارند. ورود غیر مجاز و عبور پر اضطراب از مرز را افغانستانی های بسیاری تجربه کرده اند ،غفور یکی از آنهاست حالا در بیرجند زندگی می کند. 30 سال قبل به ایران آمده است. می گوید: 10، 11 سال قبل برای کاری به افغانستان رفتم کمی مشکل بود.
-قاچاقی رفتی؟
از این طرف مجوز دادند! برگشت قاچاقی آمدیم.
- پیاده و از کوه؟!
-نه، خیلی پیاده روی نکردیم، رابط زابلی داشتیم خودش راه بلد بود، آمدیم روستاهای مرزی زابل.
-ماموران نبودند؟
-مرز ایران و افغانستان زیاد است، نمی شود که دیوار انسانی درست کنند.
-یعنی رابط شما ماموران را می شناخت؟
-رابط زابلی مان فردی را دید نمی دانم به هم چه گفتند، همدیگر را می شناختند. بعد هم بالاخره یک جوری رفتیم.
اوضاع نابسامان افغانستان هنوز هم، افغانستانی های بسیاری را به جلای وطن مجبور می کند و تردد غیر مجاز از مرزها و قاچاق افغانی ماجرایی است که قوانین سخت گیرانه هم مهر پایان بر آن نزده است.