گفت و گو با دو قاچاقچی انسان
علیرضا ابراهیمی-در جست وجوی راننده ای بودم که قاچاق انسان می کند.
بالاخره با واسطه و رابطه توانستم «وحید» را پیدا کنم. به گفته خودش آخرین باری که افغانستانی قاچاق برده بود 3 سال پیش بوده است.
-از بیکاری رفتی به دنبال قاچاقی رد کردن افغانستانی ها یا برای پولش بود؟
-اول از بیکاری بعد برای پولش!
-آن ها را از کجا تحویل می گرفتی و به کجا می بردی؟
-از مرز زابل می آمدند، مسیر زابل تا نهبندان به یک راننده آشنا به مسیر برای هر نفر 130 هزار تومان می دادند ما می رفتیم از نهبندان تحویل می گرفتیم تا بیرجند نفری 150 هزار تومان کرایه شان بود. از زابل تا نهبندان راحت بود اما رد کردن افغانستانی از خراسان جنوبی خیلی سخت است به همین خاطر کرایه اش هم نسبت به مسافت خیلی بیشتر است.
-مقصد افغانستانی ها بیرجند بود یا شهر دیگری می رفتند؟
نه بیشترشان به مشهد و اصفهان می رفتند. یعنی یک راننده از بیرجند تحویل می گرفت و تا گناباد می برد، از گناباد راننده عوض می شد تا تربت، از آنجا به مشهد، اصفهان، تهران و کرج به همین شکل ماشین ها عوض می شد، ولی راننده ها از قبل با هم هماهنگ بودند. یعنی رابط اصلی مسیر به مسیر راننده بومی پیدا کرده بود و این ها را به هم معرفی می کرد.
چرا این قدر ماشین عوض می کردید؟
ماشین نرسیده به پلیس راه بعدی باید عوض شود که اگر کسی مشکوک شد یا خواست لو بدهد تیرش به سنگ بخورد.
از طرفی هم راننده باید به طور کامل مسیر را بشناسد، راننده وقتی بومی باشد راه های دَر رو را می شناسد، جاده هایی که از پشت پلیس راه می رود را می داند، بعضی ها هم در پاسگاه ها یا پلیس راه ها نفر داشتند! حتی یک سرباز. مثلا کافی بود یکی از سربازان فلان پاسگاه از روستای ما باشد، خب آمار جاده را به ما می داد!
-ساعت خاصی از جلوی پاسگاه ها رد می شدید؟
-بیشتر شب ها بود، اگر هم زودتر می رسیدیم قبل از پلیس راه و پاسگاه نگه می داشتیم هوا که تاریک می شد افغانی ها را پیاده می کردیم تا پلیس راه را دور بزنند، یا به پاسگاه که می رسیدیم زنگ می زدیم که فلان جا تصادف شده و مردم با هم درگیر شده اند.
بیشتر نیروهای پاسگاه می آمدند سر تصادفی که وجود نداشت و ما هم از جلوی پاسگاه رد می شدیم.
-از نهبندان تا بیرجند چند نفر سوار می کردی؟
-پژو داشتم، بستگی داشت به مسافر، بعضی وقت ها 4 نفر بعضی وقت ها هم 11 نفر ! البته با صندوق عقب.
-این طور که می گویی درآمدت خوب بوده یک سرویس از نهبندان تا بیرجند با 6 نفر هم که می رفتی می شود نزدیک به یک میلیون تومان! پس چرا دیگر افغانی نمی بری؟
-درآمدم که خیلی خوب بود، یک بار ماشینم را گرفتند آبرویم در روستا رفت!
-زندان رفتی؟
-نه، اون زمان برای قاچاق افغانستانی فقط 6 ماه خودرو را می بردند پارکینگ، ولی توی روستا شایعه شده بود که قاچاق فروشی کردم، مادرم گفت حلالت نمی کنم که قاچاق افغانستانی می بری.
-مادرت از اول خبر نداشت؟
-نه، به هیچ کس نگفته بودم، با اینکه درآمدش خیلی زیاد بود ولی پولش برکت نداشت همه اش خرج خودرو می شد.
سرشاخه
-به کمک وحید توانستم با دکتر «ب»، یکی از شاخه های قاچاق افغانی به ایران صحبت کنم.
او که رگ و ریشه افغانستانی دارد دکترای دارو سازی اش را به اجاره داده و در کنار برادرش به برج سازی مشغول است.
-آقای دکتر کنجکاوم بدانم چرا پروانه تاسیس داروخانه را به اجاره داده اید؟
-چون قاچاق افغانی بیشتر به کارم می آمد تا قاچاق دارو!
-مثل اینکه علاقه زیادی به قاچاق دارید؟!
«خنده ای به تمسخر می زند، از سوالم خوشش نمی آید، عصبانی و جدی می گوید: من زیاد وقت ندارم، اگه جواب شما رو می دم به خاطر گل روی وحید آقاست.»
-شنیده ام که تمام کرایه افغانی ها را شما پرداخت می کنید؟
-درسته، من اون طرف آشنا دارم بهش میگم 20 نفر کارگر بفرست ایران از زابل تا تهران خودم کرایه شون رو می دم تقریبا برای هر نفری یک میلیون تومان. وقتی هم که رسیدند تهران یک راست می برمشان کرج سر ساختمان های خودم، کارم را که تمام کردند اگر دوست داشتند باز هم کارگر خودم می مانند و اگر نخواستند هم می روند به شهرهای دیگر.
-چرا از کارگر ایرانی استفاده نمی کنید؟
چون دردسر دارد، بیمه می خواهد و هزار چیز دیگر اما کارگر افغانی، بیمه هم نمی خواهد، اگر مُرد هم کسی نیست که دیه اش را بگیرد!
-تا حالا از کارگر های شما کسی مُرده؟
-بله، دو سال پیش یک جوان 22 ساله از طبقه چهارم افتاد
-جنازه شو چکار کردین؟
چکار می خواستم بکنم؟ دادم دست رفقاش، فکر کردید وارد شدن به ایران به این راحتی هاست که کسی بخواهد برای یک جنازه برگرده افغانستان.
-خوب چه سختی هایی دارد؟
«رد شدن از مرز خیلی سخت است به ویژه در این چند سال ما به تمام افغانی ها آموزش می دهیم تا اگر گیر افتادند حداقل بتوانند تست رایج پلیس راه ها را جواب بدهند.
شمارش اعداد یک تا 10 تست رایجی است که افغانی را از ایرانی جدا می کند، بیش از 90 درصد افغانستانی ها نمی توانند خوب تلفظ کنند و روی شماره شش لو می روند!»
من به بچه ها گفته ام چند روز به آنها آموزش همین تست رایج را بدهند ، از طرفی به محض ورود به ایران لباس های اسپورت بپوشند و به قول معروف با گریم متفاوتی تا مقصد تردد کنند .
از مرز هم گاهی اوقات وسط بار ماشین های کامیون جا ساز می شوند . حتی داشته ایم افرادی که از خود افغانستان تا زابل در باک ماشین های ترانزیت آمده اند.
-ولی این غیر ممکن است آقای دکتر ! مگر باک ماشین چقدر جا می گیرد؟
-برای یک قاچاقچی هیچ چیز غیر ممکن نیست! ماشین های ترانزیت قدیمی باک دست ساز داشتند راننده ها به وسیله یک ورق آهنی باک را به دو قسمت تقسیم می کردند و البته بیشتر برای قاچاق کالا از این فضا استفاده می شد ولی خب من سراغ دارم که افغانی هم به همین روش وارد شده .البته فکر نکنم این اطلاعات به درد شما بخورد چون این روش ها همه منسوخ شده است.
-الآن بی دردسر ترین راه قاچاق افغانی چیه؟
-گرفتن پاسپورت یک ماهه! نیازی به قاچاق هم نیست ، خیلی راحت افغانی ها درخواست پاسپورت یک ماهه می دهند و بعد از یک ماه از ایران بر نمی گردند! البته این روش بی درد سر یک بدی هم دارد که باید مبلغی حدود 4-5 میلیون تومان به عنوان گرو برای برگشت به افغانستان بگذارند که بیشتر افرادی که می خواهند مهاجرت کنند چنین پولی ندارند. ورود غیر مجاز و عبور پر اضطراب از مرز را افغانستانی های بسیاری تجربه کرده اند ،غفور یکی از آنهاست حالا در بیرجند زندگی می کند. 30 سال قبل به ایران آمده است. می گوید: 10، 11 سال قبل برای کاری به افغانستان رفتم کمی مشکل بود.
-قاچاقی رفتی؟
از این طرف مجوز دادند! برگشت قاچاقی آمدیم.
- پیاده و از کوه؟!
-نه، خیلی پیاده روی نکردیم، رابط زابلی داشتیم خودش راه بلد بود، آمدیم روستاهای مرزی زابل.
-ماموران نبودند؟
-مرز ایران و افغانستان زیاد است، نمی شود که دیوار انسانی درست کنند.
-یعنی رابط شما ماموران را می شناخت؟
-رابط زابلی مان فردی را دید نمی دانم به هم چه گفتند، همدیگر را می شناختند. بعد هم بالاخره یک جوری رفتیم.
اوضاع نابسامان افغانستان هنوز هم، افغانستانی های بسیاری را به جلای وطن مجبور می کند و تردد غیر مجاز از مرزها و قاچاق افغانی ماجرایی است که قوانین سخت گیرانه هم مهر پایان بر آن نزده است.
6 هزار افغانستانی در استان زندگی می کنند
«موسوی نژاد» مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی خراسان جنوبی با بیان اینکه 6 هزار افغانستانی در استان زندگی می کنند، می گوید: از ابتدای امسال 800 افغانستانی غیر مجاز در استان شناسایی و به کشورشان بازگردانده شده اند.
وی با بیان اینکه به هیچ افغانستانی جدیدی مجوز اقامت در خراسان جنوبی داده نمی شود، می افزاید: بیش از 120 افغانستانی در خراسان جنوبی ازدواج کرده اند و زن ایرانی دارند. «موسوی نژاد» درباره بیمه آن هایی که کارت اقامت دارند، توضیح می دهد: به زودی دفترچه بیمه سلامت برایشان صادر خواهد شد.
مدیر کل اتباع و مهاجرین خارجی استان همچنین درباره وضعیت دانش آموزان افغانی که پدر یا مادرشان غیر قانونی وارد کشور شده و کارت اقامت ندارند، می گوید: طی طرح 5 روزه کشوری که در استان خراسان جنوبی هم اجرا شد از حدود 100 دانش آموز افغانستانی ثبت نام انجام شده است.
وی در پاسخ به این که اگر افغانستانی هایی که مجوز کار و کارت اقامت دارند به هر دلیلی کارتشان را تمدید نکنند چه اتفاقی برایشان می افتد، می گوید: در خراسان جنوبی چنین موردی نبوده و تمام کسانی که مجوز دارند هر سال مجوزهایشان را تمدید می کنند اما اگر کسی به هر دلیلی این کار را نکند و یا حتی کارت اقامت خراسان جنوبی را داشته باشد و به استان دیگری مهاجرت کند از نظر قانون تبعه غیر مجاز شناخته می شود.
باز دیشب دوستان کشور به یاد آمد مرا
باز دیشب دوستان کشور به یاد آمد مرا
سوختم آن خاک جان پرور به یاد آمد مرا
وطن آمد بهار اما نبینم گل به دامانت
نیاید نغمه شادی زمرغان غزلخوانت
اینجا بیرجند است هر چه به محله های پایین شهر و خانه های فرسوده نزدیک تر می شویم افغانستانی های بیشتری می بینیم که البته بیشترشان حاضر به مصاحبه نمی شوند.
«عبدا...» پیرمرد 70 ساله افغانستانی اولین کسی است که در محله موسی بن جعفر درخواست مصاحبه ام را پذیرفت. 34 سال پیش دست زن و بچه ام را گرفتم و قدم به کوه گذاشتیم، سه شبانه روز تمام تاریکی شب راه می رفتیم و روز به هر کجا که رسیده بودیم پناه می گرفتیم.
خوشی که زیر دلمان نزده بود! اوضاع افغانستان هر روز بدتر می شد. امنیت مان را گرفته بودند، بی پولی و بی کاری چاره داشت اما شوروی چنگ انداخته بود به گلوی افغان! وقت و بی وقت سربازانش می ریختند به خانه های مردم و جوانان را به جنگ می بردند.
ما هم که نمی خواستیم جوان مان به جنگ اسلام برود، چکار می توانستیم بکنیم جز مهاجرت؟!
نمی خواستیم به ایران بیاییم
یاا... تعارف می کند تا به خانه برویم. حالا روی فرش عبدا... نشسته ام و انگار هزار سال است که همدیگر را می شناسیم. تعریف می کند: هر کسی یک جایی به دنیا می آید، همان جا هم ریشه می دواند (به مردم، به خلق و خوی آنان و به خاک وابسته می شود.)
افغانستان وطن ماست، ما هم نمی خواستیم که به ایران بیاییم، اما مگر چقدر می توانستی بخوابی و بلند نشوی! پسرم به دست شوروی شهید شد. در خانه خودمان آواره شده بودیم.
کسی پناهمان نمی داد تا اینکه امام خمینی(ره) دستور دادند مرزها به روی افغانستانی ها باز باشد. در اتاق تاریک یک پنجره هم غنیمت است! با این حرف امام خمینی(ره) دلمان روشن شده بود، گفتیم می رویم به ایران و اوضاع که بهتر شد بر می گردیم.
بنی آدم بنی عادت است
-اوضاع که بهتر شد چرا برنگشتی؟
-گفتم که، بنی آدم بنی عادت است بعد از 34 سال زندگی در ایران کجا بروم؟ بچه هایم به عمرشان افغانستان را ندیده اند!
-یعنی اگر بچه هایت راضی باشند برمی گردید افغانستان؟
-ها که می رویم، بچه ها هم که راضی نباشند دلم می خواهد دست کم بعد از مرگم در میهن خود دفن شوم نه اینکه ایران جای بدی باشد ولی خب آنجا خاک خودمان است.
-زن عبدا... آمده بود به خوش آمدگویی، بسته پودر شربت را از شکم پاره کرد و در پارچ استیل ریخت! اول صدای قاشق بود که به سرعت در پارچ می چرخید.
بعد صدای زن هم اضافه شد: «آخرین باری هم که به افغانستان رفتیم 12 سال پیش بود، برای تشییع جنازه مادرم. او هم مثل عبدا... می خواست که جنازه اش را ببریم به خاک خودش.»
یک افغانستانی: کار در ایران یک سراب است
خیلی هاشان می گویند: کار در ایران یک سراب است. بسیاری از افغانستانی ها در چهارشنبه بازار بیرجند دستفروشی می کنند و جای مشخصی دارند که معروف است به «راسته افغانی ها». «رحیم» جوان 20 ساله افغانستانی گاری اش را متوقف کرد و درخواست مصاحبه ام را با خوشرویی پذیرفت.
-اوضاع کار و بار چطوره؟
-شکر! بیرجندی ها موز خورهای خوبی هستند!
«رحیم» همین جا به دنیا آمده، می گوید: با این که متولد ایرانم ولی حقوق شهروندی برایمان تعریف نشده، تعجب می کند که چرا جوانان افغانی جان شان را کف دست شان گذاشته اند و به هوای کار می آیند به کشوری که خودش از بیکاری رنج می برد، به عقیده او کار و درآمد در ایران یک سراب است که افغانستانی ها را به اینجا می کشاند.
او که باید سالی 500 هزار تومان برای تمدید کارت کار پرداخت کند می گوید : خانواده ما بیش از دو میلیون تومان در سال برای تمدید کارت اقامت و کارت کار پرداخت می کنند که این نسبت به درآمدی که داریم پول کمی نیست.
گفت و گو
تعداد بازدید : 0
197 تبعه افغانی مجاز در نهبندان
کاظم حیدری - 197 تبعه افغانی مجاز در نهبندان ساکن هستند.
جانشین دادستان نهبندان در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما گفت: بر اساس آمارهای کسب شده در حال حاضر 197 نفر تبعه قانونی افغانی در قالب 64 خانوار در این شهرستان ساکن هستند و 300 نفر دیگر تبعه غیرقانونی افغانی در این شهرستان هستند که برخی از آن ها به شورای تامین نهبندان معرفی شده و صدور پاسپورت برای آن ها در دست اقدام است ولی در کل نسبت به سال های گذشته از تعداد افراد تبعه غیرقانونی این شهرستان کاسته شده است.
«محمود زارعی» افزود: این افغانی ها بیشتر در روستاهای طبسین، بندان، چاه شند، دغال، خواجه دوچاهی و برخی هم در شهر نهبندان زندگی می کنند و معمولا به مشاغلی مانند کشاورزی و دامداری مشغولند و تعدادی هم برای کارگری به استان های کرمان و یزد سفر می کنند و گروه اندکی هم به قاچاق کالا، مواد مخدر و انسان مشغول هستند.
وی ادامه داد: کشور ایران به دلیل امنیت بالایی که دارد مامن بیش از 2 میلیون و 500 هزار افغانی مجاز شده است.
جانشین دادستان نهبندان گفت: حضور اتباع بیگانه افغانی در استان و شهرستان ما تبعات و معضلاتی مثل بروز ناهنجاری های اجتماعی، افزایش جرائم ریز و درشت، فقر مالی، افزایش کودکان فاقد شناسنامه، افزایش قاچاق انسان و مواد مخدر را در پی دارد و به دلیل بالا بودن جمعیت خانواده های افغانی مشکلاتی از جمله نبود برنامه ریزی درست در برنامه های آماری کشور ایجاد می شود.
«زارعی» با بیان این که تبلیغات منفی و دروغینی درباره نحوه برخورد جمهوری اسلامی ایران با اتباع بیگانه وجود دارد، افزود: این تبلیغات دروغ مورد تکذیب دستگاه قضا است چرا که دولت ایران بر اساس اصول اسلامی و باورهای انسان دوستانه با اتباع بیگانه غیرمجاز در ایران برخورد می کند.
وی ادامه داد: افرادی که مبادرت به عبور غیر مجاز افراد از مرزهای ایران به داخل می کنند بر اساس قانونی که در سال 1310 تصویب و در سال 1367 اصلاح شده است اگر موجب اختلال در امنیت کشور شوند و در حد محاربه نباشد مجازاتی معادل 2 تا 10 سال حبس دارند که بستگی به فرد و سابقه او هم دارد.
وی اضافه کرد: افرادی که ممنوع الخروج باشند از 2 تا 8 سال حبس و جزای نقدی و اگر محکوم به جرائم مهم باشند هم از 2 تا 4 سال حبس ولی در غیر این صورت از 1 تا 3 سال حبس محکومیت دارند ولی اگر کسی از کارکنان دولت و یا نهادهای وابسته به دولت مبادرت به عبور فردی از مرزها به داخل ایران کند از تمامی خدمات دولتی محروم خواهد شد.
«زارعی» گفت: اگر تبعه خارجی غیرقانونی وارد ایران شود به استناد ماده 11 قانون راجع به ورود و اقامت اتباع خارجی مصوب سال 1310، خود فرد از ایران اخراج و یا محل توقف وی تغییر پیدا خواهد کرد و اگر جعل گذرنامه کند و یا از گذرنامه مجعول و یا ورقه هویت دیگری استفاده کند به یک تا 3 سال حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم می شود، البته این به دفعات جرم او هم بستگی دارد.