فرخ نژاد-بنیان گذاران این نقطه روستایی عده ای از عشایر سیستان بودند که سال ها قبل برای ییلاق یا قشلاق به آنجا آمدند و برای تامین آب خود و دامهایشان اقدام به حفر چاه کرده و سپس آبشخورها و حوض هایی برای آب دام احداث و آب چاه را به وسیله کانال هایی به این حوض ها و آبشخورها منتقل کردند و این روستا به «چا حوض» معروف شد.
این عشایر مهاجر هم به سبب آنچه زندگیشان اقتضا می کرد در کنار دامداری دیمه کاری هم داشتند زیرا آن سال ها پر باران بود وهر آنچه زمستان و بهار در زمین می کاشتند می توانستند در تابستان برداشت کنند.
اما دراین سال ها که دیگر ورق آسمان برگشته و نمی پس نمی دهد دیگر نه از آن دیمه زارهای گندم و درختان بادام و انگور دیمه و نه آن گله های پر وپیمان گوسفند و دیگ های پر از شیر و ماست و سبدهای پر از کشک و.. خبری است.
حالا دیگر نه از آن 20 گله ای که هر کدام 250 تا 300 راس بزو گوسفند داشت و چوپانان همیشه برای چرای آن ها در صحرا بودند خبری است و نه از آن همه دیمه زار و خرمن که گاهی یک ماه و بیشتر کار برداشت و جمع آوری گندم از آن زمان می برد.
حالا دیگر حتی همان چند کرت گندمی که اهالی می کارند به دلیل بی رمقی زمین براثر خشکسالی ها هر چند سر از زمین بالا آورده اما دیگر نه قد کشیده و نه دانه و باری دارد تا کشاورز آن را درو کند و همچنان در زمین رها شده تا خوراک دام شود.
تنها سرسبزی روستا
تنها سرسبزی روستا به تغییر الگوی کشت آن یعنی کاشت زرشک برمی گردد و دراین روزها که رنگ این محصول از زردی به سرخی گراییده است با رویش آن بر تن سبز درختان زرشک می توان گل لبخند را بر چهره روستاییان دید زیرا این محصول تنها نقطه امید کشاورزان دراین سال های بی آبی است.
راهنما تابلوی کنار جاده کمر بندی بیرجند است «شوشود- سه قلعه» وارد این جاده روستایی که شدی ابتدا به انباشت زباله های بیرجند می رسی که بوی مشمئز کننده آن تا وقتی دراین محدوده قرار داری تحملت را طاق می کند اما چاره ای نیست باید مسیر را پیمود تا به نقطه هدف رسید.
12 کیلومتر را که می پیمایی تابلوی دیگری راهنمایت می شود پی گدار 6 کیلومتر و چا حوض هم بدون درج کیلومتر. وارد این جاده فرعی که می شوی خاکی است اما گویا به تازگی تیغ زنی شده و خیلی ناهموار نیست تا خودرو به سختی یا با تکان های شدید به سمت روستا حرکت کند.
قرار گرفتن در وسط دره
روستا در میان دره وسط دو تپه قرار گرفته است و برای رسیدن به آن باید مخالف جریان آب حرکت کنی.
اهالی هم در دامنه این کوه ها سرپناه های خشت وگلی گنبدی برای خود بنا کرده اند هرچند در دامنه ها آغل های دام هم قرار گرفته است و رود فصلی هم که از میان این دره می گذرد گویا مرز جدایی خانه ها و بناهای ایجاده شده در دو طرف دامنه هاست.
اما سنگینی بار بر دامنه شرقی بیشتر از غربی است طوری که بناهای عمومی روستا همانند مسجد، حسینیه، مدرسه، ساختمان دهیاری و... در دامنه غربی و واحدهای مسکونی روستاییان و آغل دام های آن ها در دامنه شرقی قرار دارد و کفه این دامنه را سنگین تر کرده است شاید هم نقاط هموار دراین کفه که سنگینی روستا را به دوش می کشد بیشتر بوده برای همین اهالی در این نقاط بیشتر سکنی گزیده اند. نوع شکل گیری این روستا به لحاظ جغرافیایی خطی است زیرا در راستای دره توسعه پیدا کرده اما تجمیع و جمع و جور است و شاید برای این که عشایر در گذشته ایمنی بیشتر داشته باشند روستا را این طور بنا کرده اند.
موضوع قابل تامل
موضوع دیگر قابل تامل در مورد چا حوض این است که چون در وسط دره بنا شده است اگر بارندگی سیل آسایی به وقوع بپیوندد به طورحتم خانه ها وبناهای این روستا هم در معرض خطر خواهند بود همان طور که در بارندگی های سیل آسای بهار سال جاری تعدادی از واحدهای مسکونی این روستا با به راه افتادن سیل دچار آبگرفتگی و خسارت شده است.
بافت قدیمی و فرسوده روستا بر بافت جدید آن می چربد و تعداد کمی از اهالی با استفاده از تسهیلات بهسازی مسکن روستایی اقدام به ساخت و ساز های جدید کردند.
پیرمرد همراه زنش در حال آماده کردن کانال های انتقال آب برای آبیاری مزارع و باغ هایش است و تا چند دقیقه دیگر آب جمع شده پشت استخر ذخیره آب را از طریق کانال به باغ ها و مزارع تشنه هدایت می کند.
گوش هایش ضعیف است و باید بلند صحبت کنی تا بتواند پاسخت را بدهد حدود 70 سال سن دارد اما بازهم با این سن و سال دست از تلاش و کوشش برنمی دارد آخر دلش برای زحمت کشیدنش می سوزد با هر سختی که شده آب را به باغ ها و زمین می رساند تا هر آنچه از درختان و باغ ها از خشکسالی ها توانستند جان سالم به در ببرندسیراب شوند. می گوید:سال های قبل که روستا آباد بود و آب داشت 55 تا 60 خانوار جمعیت داشت اما در حال حاضر 20 خانوار بیشتر در روستا نماندند و بقیه به دلیل تداوم خشکسالی ها و نبود آب آشامیدنی از چا حوض رفتند.
این تعدادی هم که در روستا باقی ماندند یک مشت پیرزن و پیرمرد هستند که توان و رمق رفتن به شهر را ندارند برای همین در روستا مانده اند.
آب قنات آلوده است
سال های قبل روستا لوله کشی شد اما چون منبع تامین آب روستا قنات بود حدود 8 سالی است مرکز بهداشت به دلیل آلودگی که در آب مشاهده کرد اهالی را از خوردن این آب منع کرد و به همین دلیل آب اهالی در حال حاضر با تانکر تامین می شود.
تابلویی که روی سردر رختشورخانه روستا نصب شده نشان از این دارد که سال 85 با اعتبارات دهیاری قنات روستا مرمت و بهسازی شده است اما چون آلودگی در آب وجود داشت اهالی نمی توانند برای شرب از این آب استفاده کنند.
به گفته اهالی استمرار خشکسالی ها سبب شده آب قنات اصلی این روستا خیلی کم شود و به همین دلیل دچار آلودگی شود.
اما یکی دیگر از اهالی علت آلودگی آب قنات روستا را چاه های جذبی نزدیک به قنات می داند و می گوید: بر اثر تداوم خشکسالی اهالی همه محصولات دیمی خود را از دست داده اند و فقط زرشک،عناب و انارآن هم به مقدار کم دارند زیرا با این آبی که قنات ها دارند جواب همین محصولات کم آب خواه را هم نمی توان داد.
او به زمین هایی که زیرکشت درختان بادام ، گندم، انگور و... دیمی بوده اشاره می کند که دراین سال های بی باران همه از بین رفته است.
آن وقت ها که ترسال بود دراین روستا حدود 20 گله گوسفند آن هم 250 تا 300 تایی در صحرا و مرغزارهای آن به چرا می رفتند اما در حال حاضر شاید 200 راس دام هم در روستا نباشد زیرا آذوقه ای نیست تا دامی باشد.
سال ها درنوبت آسفالت
سال هاست که اهالی این روستا در نوبت هستند تا سه کیلومتر از راه دسترسی چاحوض که خاکی است آسفالت شود اما گویا پاسخ مسئولان به خواسته اهالی این است که بودجه نیست. مدرسه روستا هم به گفته یکی از اهالی حدود 7 سال است که در آن چون دانش آموزی نیست بسته شده است زیرا امکانات و زیرساخت ها در چا حوض فراهم نبوده تا اهالی رغبت ماندن داشته باشند و بالاجبار به شهر رفته و با سختی زندگی می کنند.
همه جوانان هم رفته اند زیرا نه شغلی ونه درآمدی در روستاست تا بمانند و راهی شهرها نشوند. در شهر هم مجبورند چون کاری نیست به مشاغل کاذب روی آورند. این روستا نزدیک به مرکز استان است و توقع اهالی این است که بیشتر به آن رسیدگی شود نه این که نه آب برای شرب داشته باشد و نه راه دسترسی آسفالت و نه گاز .
خشکسالی ها هم که مزید بر علت شده و رغبتی برای ماندن باقی نگذاشته است زیرا اگر ترسالی بود کشاورزی و دامداری همانند گذشته رونق داشت و به طورحتم اهالی در چا حوض می ماندند و راهی شهر نمی شدند تا با در به دری و بدبختی در حاشیه شهر زندگی کنند.
دیگر گلایه
دیگر گلایه اهالی این است که این روستا تلفن ثابت ندارد وتلفن روستایی هم همیشه خراب است و اهالی از آن بهره ای نمی برند.
علاوه براین تلفن های همراه هم دراین روستا آنتن دهی مطلوبی ندارد.
روستا قلعه قدیمی هم دارد که فقط بقایایی از آن باقی مانده و آن طور که کهن سالان روستا می گویند حدود 60، 70 سال قبل پابرجا بود اما به مرور زمان تخریب شده و در حال از بین رفتن است. در آن سال ها که قلعه روستا به حال و روز فعلی گرفتار نشده بود همین پیرمردها که آن زمان نوجوان و به دنبال شیطنت بودند لانه های پرندگانی که دراین قلعه تخم گذاری می کردند یا جوجه داشته اند را همیشه مورد آماج حملات خود قرار می دادند طوری که یکی از آن ها برای شکار بچه گنجشگ به بالای این قلعه می رود و وقتی دست را درون لانه فرو می برد به جای بچه گنجشک ماری که در آنجا لانه کرده را می گیرد ووقتی متوجه می شود مار را گرفته از ترس هول شده از همان بالا به پایین پرتاب می شود و یکی از مهره های کمرش می شکند و معلول می شود.
زمان بازگشت که فرا می رسد دوباره باید روستا را با زنان و مردان کهن سال آن تنها گذاشت و برگشت تا همانند همیشه با سکوت پر از هیاهویش تنها بماند هرچند این روستا هم مانند دیگر روستا هادر روزهای تعطیل و مناسبت های خاص به ویژه محرم پرهیاهو و پراز جنب و جوش است.
نبود آب مشکل عمده
رئیس شورای اسلامی روستا هم عمده مشکل اهالی را نبود آب شرب و تامین آن به وسیله تانکر می داند و می گوید: آب قنات روستا دارای املاح زیادی است و قابل استفاده نیست و آبی که به وسیله تانکر تامین می شود تا چند وقت قبل خیلی نامنظم تامین می شد طوری که گاهی اهالی 4 تا 5 روز یا یک هفته بدون آب بودند اما درحال حاضر با پی گیری هایی که انجام شد قرار است هر 7 یا8 روز یک دستگاه تانکر 10 هزار لیتری به روستا حمل شود.
«ابوالقاسم عاملی نیا» با بیان این که حدود 7 سال است که آب اهالی چا حوض به وسیله تانکر تامین می شود می افزاید: پی گیری برای تامین آب از منابع مطمئن انجام شده اما شرکت آب و فاضلاب روستایی پاسخ داد که درحال حاضر تنها منبع همین آب رسانی سیار است و کار دیگری از دستمان برنمی آید.
جاده روستا هم به گفته وی خیلی ناامن است زیرا شانه خاکی ندارد طوری که یکی از اهالی هم دراین مسیر جان خود را از دست داده است.
پی گیری های زیادی برای آسفالت و ایمن سازی این 3 کیلومتر جاده خاکی هم انجام شده اما هنوز عملیاتی نشده و نیاز است به طورحتم برای ایمن سازی این مسیر اقدام شود.
احداث بند خواسته دیگر
خشکسالی دیگر مشکلی است که اهالی این روستا مانند دیگر نقاط با آن دست و پنجه نرم می کنند و شورای اسلامی روستا برای این که منابع آب های زیر زمینی و قنات های روستا تقویت شود از منابع طبیعی خواسته تا یک بند خاکی در بالادست روستا احداث کند اما هنوز این درخواست هم عملیاتی نشده است.
بنا به گفته او قرار شده در بودجه های سال جاری منابع طبیعی اعتباری برای احداث این بند لحاظ کند اما تاکنون که خبری از اختصاص بودجه و این که بخواهند اقدامی انجام دهند نشده است.
طرح هادی روستا هم گویا بنیاد مسکن نقشه های هوایی آن را در اختیار شورای اسلامی قرار داده اما هنوز به دلیل این که جمعیت روستا خیلی زیاد نیست عملیاتی نشده است.
رئیس شورای اسلامی چا حوض می گوید: کمبود امکانات با توجه به نزدیکی روستا به مرکز استان سبب شده تا دراین سال ها حدود 30 خانوار از اهالی به شهرها مهاجرت کنند.
به گفته وی با توجه این که چا حوض در 15 کیلومتری بیرجند قرار دارد اهالی خواستار گازرسانی به این روستا هستند.
وی آنتن دهی تلفن های همراه و گیرنده های تلویزیونی را هم دراین روستا نامطلوب می داند و خواستار رفع این مشکل می شود.به گفته وی چون این روستا کوهستانی است جوانان با کمبود زمین برای ساخت وساز مواجهند .