علیرضارضایی- پرونده ارتکاب به قتل سه متهم که در جنایتی هولناک جوانی را کشته و سپس جسد او را به آتش کشیده بودند روز گذشته دوباره در دادگاه کیفری یک استان باز شد تا نظر دیوان عالی کشور در آن لحاظ شود .
به گزارش خبرنگار ما پس از این که متهمان این پرونده با حکم قضات شعبه اول دادگاه کیفری یک استان به قصاص محکوم شدند و پرونده برای تایید حکم به شعبه 29 دیوان عالی کشور ارسال شد ، قضات این دیوان نقص تحقیقات را بر پرونده وارد دانستند و روز گذشته بار دیگر متهمان پای میز محاکمه ایستادند.
به گزارش «خراسان جنوبی» دوازدهم خرداد 94 خبر مفقودی جوان 28 ساله به پلیس آگاهی شهرستان قاینات اعلام شد که با بررسی کارآگاهان آگاهی مشخص شد این فرد به طرز ناگهانی مفقود شده است و گوشی خاموش او هم شک کارآگاهان را بیشتر کرد.
بنا بر این گزارش تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی استان به اتفاق کارآگاهان قاینات تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند که پلیس آگاهی در روند جمع آوری مستندات به فردی مظنون شد که بعد از دستگیری با هماهنگی های قضایی طی دو مرحله در پلیس آگاهی استان مورد بازجویی قرار گرفت. در مرحله دوم بازجویی کارآگاهان توانستند با روش های علمی پلیس پرده از یک جنایت و قتل جوان 28 ساله بردارند.
متهم 38 ساله در تشریح چگونگی این جنایت به کارآگاهان گفت: با مقتول اختلاف داشتم و چند بار پدرم موضوعاتی را درباره او به من گفته بود تا این که کار اصلی خودم را ترک کردم و مدتی در شهرستان قاین مشغول به کار شدم اما مقتول را تحت نظر داشتم.
روز حادثه مصادف با روز برات بود که به اتفاق همدستم به منزل مقتول مراجعه کردم و وقتی او را در مقابل در ورودی دیدم با او خوش و بش کردم و از او خواستم تا در یک مسیر مرا همراهی کند و او نیز سوار ماشین شد.
نمی دانم چه شد وقتی اختلاف پیچیده خود را با او بازگو کردم کنترلم را از دست دادم و کارمان به درگیری لفظی رسید. وقتی به محل زمین های مزروعی رسیدم او را با ضربات چوب و چاقو زدم که فکر کنم همان لحظه تمام کرده بود، مطمئن نیستم، نمی دانم.
پس از آن با همکاری همدستم جسد را به آغل گوسفندان انتقال دادم و روی جسد را پر از هیزم و کود گوسفند کردم و با استفاده از گازوئیل جنازه را آتش زدم و تا صبح کنار جنازه بودم و هر وقت شعله های آتش رو به خاموش شدن می رفت دوباره مواد اشتعال زا را روی جسد می ریختم تا شعله ور شود و تا صبح به شعله های آتش نگاه می کردم تا جنازه بسوزد. صبح که شعله ها تمام شد دیگر از جنازه چیزی باقی نمانده بود، چند تکه استخوان زغال شده را هم به داخل دره ای انداختم تا هیچ اثری از آن نماند.
به گزارش خبرنگار ما پس از اعتراف متهم جلساتی در دادگاه برگزار شد که متهمان این پرونده با حکم قضات شعبه اول کیفری یک استان به قصاص محکوم شدند و پرونده به شعبه 29 دیوان عالی کشور ارسال شد که نقص تحقیقات را برآن وارد دانستند و روز گذشته متهمان بار دیگر مقابل قاضی دادگاه قرار گرفتند.
در ابتدای جلسه قاضی پرونده گفت: متهم 70 ساله این پرونده شهریور 94 در زندان فوت کرد و امروز به اتهام متهمان (م-الف) و(ع-الف) دایر بر مشارکت در قتل عمدی ، مشارکت در آدم ربایی و جنایت بر میت رسیدگی می شود.
چرایی قتل
نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: متهم ردیف اول (م-الف) به اتهام شرکت در آدم ربایی و قتل عمدی مقتول و همچنین جنایت بر جسد مقتول و متهم ردیف دوم(ع-الف) به جرم معاونت در آدم ربایی و شرکت درقتل جوان 28 ساله بازداشت هستند.
«اعراب شیبانی »افزود: پدر مقتول با مراجعه به نیروی انتظامی فقدان پسر جوان خود را اعلام می کند و مدعی می شود چند بار با تلفن همراه وی تماس گرفته اما گوشی او خاموش بوده است.
سپس خانمی در یک تماس تلفنی خود را «احمدزاده» معرفی می کند و به پدر مقتول می گوید پسر شما به من گفته که هر موقع تلفنم خاموش باشد برای او اتفاقی رخ داده است و این تماس تلفنی قطع می شود.
وی ادامه داد: با بررسی ماموران و کارآگاهان پلیس آگاهی و تحقیقات انجام شده رد دو نفر در پرونده مفقودی این جوان شناسایی می شود که در بررسی های تکمیلی ماموران متوجه شدند متهم ردیف اول به دلیل این که مقتول با همسر او ارتباط داشته به کمک پدرش و برادر خانمش (متهم ردیف دوم ) مقتول را به قتل می رسانند. وی عنوان کرد: متهم ردیف اول (م- الف) در جلسات رسیدگی به این پرونده عنوان کرد که مقتول با همسرم ارتباط داشت و روز حادثه همراه با برادر خانمش به محل سکونت مجردی مقتول مراجعه و او را سوار خودرو می کنند که بنا به اظهارات متهم وقتی با وی وارد مشاجره لفظی و سپس درگیر می شود، در همین هنگام متهم ردیف اول چاقویی را به سینه مقتول فرو می کند.
وی تصریح کرد: بنا به جلسات بازپرسی متهم ردیف اول اعتراف کرده وقتی مقتول را با چاقو زدم او پهلوی مرا گاز گرفت که از (ع-الف) متهم ردیف دوم کمک خواستم که او خودرو را نگه داشت و من راننده شدم و (ع- الف ) با او در صندلی عقب درگیر بود تا این که به زمین های زراعی پدرم رسیدیم و وقتی او با جسد نیمه جان مقتول روبه رو شد 3 نفری جسد بی جان مقتول را به داخل آغل کشاندیم و ضمن کتک کاری با استفاده از کود گوسفند و گازوئیل جسد او را آتش زدیم.
وی ادامه داد: با توجه به اقرار صریح متهمان و شکایت اولیای دم از دادگاه خواسته ام مطابق قانون مجازات اسلامی با متهمان برخورد شود.
قصاص می خواهم
در ادامه قاضی پرونده از پدر مقتول به عنوان اولیای دم خواست تا شکایت خود را بیان کند.
پدر مقتول گفت: می توانم قسم بخورم که پسرم اصلا دنبال ارتباط نامشروع نبوده است و اگر چراغ سبزی از سوی خانم نبوده چرا باید این جوان به این راه کشانده شود و حالا که این اتفاق افتاده آیا قانون و مرجع رسیدگی وجود نداشت ؟ آیا پسر من کسی را نداشت که این دو باید او را مجازات می کردند؟ من از محضر دادگاه تقاضای قصاص متهمان را دارم.
سپس متهم ردیف اول (م- الف) در جایگاه ایستاد و قاضی ضمن تفهیم اتهام ، خواست از خود دفاع کند. متهم گفت: سفری به مشهد داشتم که توسط فرزند پسرم از ارتباط همسرم با مقتول مطلع شدم اما خیلی جدی نگرفتم ولی بعد از آن از پدرم درباره ارتباط همسرم با مقتول جملاتی شنیدم و دوباره از پسرم توضیح بیشتر خواستم که او موضوع را گفت و من کار اصلی ام را که رانندگی بود رها و در یک شرکت در قاین شروع به کار کردم اما هر روز همسرم و خانه مقتول را تحت نظر داشتم.
متهم 38 ساله عنوان کرد: در این کش و قوس متوجه شدم خانمم یک بار به جرم ارتباط با مقتول دستگیر و در دادگاه محکوم شده است.
وی اضافه کرد: روز حادثه پیش برادر خانمم رفتم وموضوع را به او اطلاع دادم که قرار شد او هم مرا همراهی کند تا در یک موقعیت سر بزنگاه هر دو آنها را بگیرم و گردنشان را بزنم که این کار صورت نگرفت و وقتی از برادر خانمم که جلوی خانه ام کشیک می داد خبری نشد پیش او رفتم و با همدیگر به محل سکونت مقتول رفتیم که هنگام ورود به بلوک، مقتول قصد خروج داشت که من او را گم کردم و وقتی برگشتم از طرف دیگر متوجه شدم مقتول با برادر خانمم داخل خودرو نشسته است.
متهم به قتل گفت: من هم کنار مقتول نشستم و موضوع را به او گوشزد کردم، هنگامی که او قسم خورد چاقو را از جیبم بیرون آوردم و به طور سطحی ضربه ای به او وارد کردم و وقتی با هم درگیر بودیم او پهلوی مرا گاز گرفت که از (ع-الف) خواستم کمکم کند که او از پشت فرمان پایین آمد و عقب خودرو نشست و من راننده شدم وبه سمت روستای پدری خودم حرکت کردم.
متهم ردیف اول پرونده عنوان کرد: وقتی به زمین های زراعی پدرم رسیدم او در حال جمع آوری جو بود که موضوع را به او اطلاع دادم و سپس 3 نفره جسد نیمه جان مقتول را به آغل بردیم که او فحاشی کرد. 3 نفره با چوب دستی او را کتک کاری کردیم که در همین هنگام تلفن برادر خانمم به صدا درآمد که او را به قبرستان رساندم تا به مراسم روز برات برسد.
وقتی برادر خانمم (ع-الف) را رساندم با توجه به این که ماشین پر خون شده بود اقدام به شستن خون ها کردم تا این که پدرم آمد و به او گفتم می خواهم بروم و مقتول را پیش پدرش ببرم و موضوع را به او بگویم که پدرم گفت دیگر چیزی نمانده است ، او را آتش زدم و خاکستر او را در 4 گونی به کال انداختم.
قاضی پرسید : شما چرا در مراحل بازپرسی اعتراف کردید که با همکاری پدرتان این کار را انجام داده اید اما حالا که پدر شما فوت کرد اظهارات خود را به شکلی دیگر مطرح می کنید؟
متهم 38 ساله پاسخ داد: آن موقع وجدانم اجازه نمی داد پدرم به تنهایی اعدام شود. درست است که سن او زیاد بود اما به خاطر همین موضوع در زندان دق کرد و مرد.
اتهام را قبول ندارم
در ادامه قاضی متهم ردیف دوم (ع-الف) را به جایگاه فرا خواند.
متهم 28 ساله در دفاع از خود گفت: اتهام ها را قبول ندارم، من در پلیس آگاهی متوجه شدم که متهم ردیف اول (م-الف) به همراه پدرش پای مرا به این موضوع باز کردند.
او ادامه داد: روز حادثه در محل کارم بودم و فقط 20 دقیقه پاس گرفتم تا به آرایشگاه بروم که هنگام خروج از آرایشگاه متهم (م-الف) ابتدا تماس گرفت و بعد نزد من آمد و وقتی موضوع را گفت من که از دستگیری مقتول و همسر متهم (م-الف) خبر داشتم خجالت کشیدم و خودم را بی اطلاع نشان دادم. متهم عنوان کرد: در قبرستان خانواده و اهالی روستا مرا دیدند اما به دلیل فشارهای روحی و روانی مجبور به اعتراف به همکاری با (م-الف) شدم. در ادامه متهم ردیف اول عنوان کرد: اگر همسرم هم در آن ماجرا حضور داشت قطعا او را هم تکه تکه می کردم ومن و متهم ردیف دوم برای مسائل ناموسی مقتول را به مزرعه کشاورزی کشاندیم. به گزارش خبرنگار ما در ادامه این جلسه حمید صباح مشهدی وکیل متهم ردیف اول به دفاع از موکل خود پرداخت و همچنین صبوری و تقی زاده هم به دفاع از موکل خود متهم ردیف دوم پرداختند. همچنین وکیل اولیای دم به دفاع از موکلان خود پرداخت. گفتنی است، در این جلسه مادر مقتول حضور نداشت و ادامه جلسه به دلیل طرح مسائل ناموسی غیر علنی برگزار شد.
قاضی پرونده درباره زمان اعلام حکم نهایی متهمان این پرونده به خبرنگار ما گفت :پس از بررسی های لازم حکم قانونی در مهلت مقرر اعلام می شود.