پاییز زودرس در محله رنگرزها
رنجبر_صدای خش خش وکشیده شدن جارو در گوش کوچه منتظری 10می پیچد ، مامور شهرداری آرام آرام شیب تند کوچه را بالا می رود و خاک های فروریخته شده از تن دیوارهای کاهگلی را کنار دیوار جمع می کند.
کوچه سکوت را میزبان است و هر چند لحظه یک بار صدای عبور ماشین ها و موتورسیکلت ها سکوت محله را در هم می شکند.
پیرزن با احتیاط عصایش را روی آسفالت وصله پینه شده کوچه قرار می دهد و به سختی قدم بر می دارد.
شیب کوچه آن قدر تند است که باید دستش را به دیوارهای خشتی بگیرد تا مبادا به زمین بخورد .
او که حدود 45سال ساکن این محله بوده است می گوید: اینجا به نام محله رنگرزها مشهور است و این کوچه کوچه ای بود که بیشتر ساکنانش رنگرز بودند اما الان هیچ کدام در محله حضور ندارند چون یا از دنیا رفته اند یا به محله های دیگر نقل مکان کرده اند.
حسرت روزهای قدیم
وی ادامه می دهد: نام و آوازه محله را قدیمی های شهر بهتر می دانند، زمانی نه چندان دور در محله « رنگرزها » برو بیایی بود . او با حسرت از محله رنگرزها و خاطراتش یادمی کند.
با انگشت خانه ای نه چندان قدیمی را نشان می دهد و می گوید: همان خانه که داخل گودی قرار دارد و چند پله آن را به کوچه فرعی متصل کرده است خانه یکی از رنگرزها بود که حالا دیگر در قید حیات نیست.
دلش می گیرد و اشک ازگوشه چشمش جاری می شود وقتی یاد می کند ازگذشته و همسایه های همدل آن سال ها، خانواده زنجیری، فیروزی، رضوی و... اما در حال حاضر همه محله غریبه اند و کسی احوال همسایه اش را نمی پرسد.
رفت و آمد گاه و بیگاه افراد ناباب امانش را بریده است و می گوید: با فرا رسیدن شب باید به خانه فرزندانم بروم چون محله مانند گذشته امن نیست و نبود پارک و فضای سبز هم مشکلی است که از گذشته های دور در این محله وجود داشته است.
چراغ رنگرزی خاموش شد
بانویی مشغول پهن کردن رخت ها روی طناب داخل بالکن قدیمی خانه است .می گوید: 30سال است ساکن محله ایم و هیچ مشکلی نداریم.
او هم از پیشینه محله که به نام رنگرزها مشهور شده است اطلاع دارد و ادامه می دهد: یاد قدیم ها به خیر، رنگرزی ها رونق داشت و مغازه رنگرزی همیشه باز بود اما وقتی صاحبان این کار از دنیا رفتند در خانه ها و مغازه ها بسته شد و کارگاه های رنگرزی به فراموشی سپرده شد. هنوز بوی کاهگل آب خورده در کوچه ها می پیچد و خانه ها با دیوارهای کاهگلی و نقوش معماری اصیل که حالا گوشه و کنارش تخریب شده است در محله جا خوش کرده است. سراشیب کوچه را به سختی و در حالی زیر پا می گذاری که آب از میانه کوچه به سمت خیابان سرازیر شده است.
آسفالت وصله دار و...
آسفالت کوچه ها وصله و پینه دارد و اگر لحظه ای غفلت کنی با فرو رفتن پا به داخل گودال های ایجاد شده به زمین می خوری. این کوچه فرعی را از منتظری 10 که در پیش بگیری به زمینی روی تپه ای می رسی که گویا خانه ای قدیمی بوده و حالا تخریب شده و به پارکینگ تبدیل شده است بوی زباله هایی که گوشه و کنار این زمین ریخته شده نفست را تنگ می کند. اینجا هم حال و روزخوشی ندارد، کوچه کم عرض است و عبور خودروها به سختی انجام می شود . در ابتدای برخی کوچه های محله هنوزهم تیر برق های چوبی که مانع عبور هستند به چشم می خورد.
یکی دیگر از ساکنان محله می گوید: صاحبان برخی از خانه ها با آن که می دانند وجود خانه هایشان مانع عبور ماشین هاست از تخریب آن سر باز می زنند و حتی مستاجرانی در این خانه ها زندگی می کنند که ماه گذشته بر اثر زلزله از تخریب و شکاف های عمیق خانه صحبت می کردند.
«محمد علی احمدی» که 19سال از زمان سکونتش دراین محله می گذرد می گوید: ازآن جا که کوچه ها کم عرض است و سر کوچه های پر پیچ و خم تیر برق های چوبی قرار دارد چنان چه آتش سوزی در کوچه های محله اتفاق بیفتد امداد رسانی توسط آتش نشانی با مشکل رو به رو خواهد بود.
وی ادامه می دهد: اگر چه هر چند روزیک بار کوچه ها جارو می شود اما کارگران شهرداری که برای نظافت در نظر گرفته شده اند کم هستند و باید بیشتر شوند.
نبود فضای سبز
«بشگزی» هم از جمله ساکنانی است که حدود 20سال در این محله ساکن بوده است او هم گفته های همسایه را در مورد مشکلات محله تایید می کند و می گوید: مسئولان محله ما را فراموش کرده اند حتی پارک و فضای سبز هم نداریم در حالی که مسئولان می توانند از زمین های خالی که بعد ازتخریب منازل قدیمی در محله به جا مانده است برای این موضوع استفاده کنند. وی از قدیم ها یاد می کند که مردان تلاشگر رنگرز در پاتیل های بزرگ به رنگ آمیزی نخ و لباس ها می پرداختند و این روزها نامشان در محله جاودانه شده است.
«مهدی رحیم پناه » از جمله آن هایی است که گذشته محله را هیچ وقت از یاد نمی برد .خانه پدری اش درست سر کوچه منتظری 10 و به قول خودش دم دروازه بوده است. آن زمان این جا ورودی شهر به حساب می آمد و سر کوچه یک درخت پشه خور بود و یک لوله آب؛ وسط کوچه هم یک ساباط بود که سال هاست تخریب شده است .
او اکنون 50 سال دارد و بهترین خاطرات زندگی اش را مربوط به سال هایی می داند که در محله رنگرزها سکونت داشته است. می گوید: دست های رنگی پیرمرد رنگرز یادم نمی رود، چقدر مهربان بود و همیشه کار می کرد .او از گذشته های محله برایمان می گوید و از صفا وصمیمیتی که حالا دیگر خبری از آن نیست . آن زمان تپه رنگرزها بنام بود در این جا یک نفرمعروف به « حاجی کریم رنگرز » لباس و نخ و.... رنگ می کرد و مشتری های زیادی داشت. اما سال هاست دیگر این جا حتی یک رنگرزی هم فعالیت ندارد و فقط نام محله مانده است .
ناودان های فلزی زنگ زده تن دیوار خانه های قدیمی را می خراشد و هنوز صدای هوهوی باد دربقایای بادگیرهای خشت و گلی پشت بام های گنبدی می پیچد.
باید از پیچ کوچه فرعی عبور کنی تا به ساباطی با طول زیاد و با پله های کم ارتفاعی برسی که تورا به کوچه هایی پیچ در پیچ و بن بست می رساند .
ناهمواری کوچه ها
صاحب تنها مغازه محله هم می گوید: به شهرداری مراجعه کردیم تا برای آسفالت خراب محله فکری بردارند اما با وصله پینه کردن آسفالت کوچه ها آن هم با زیر سازی نامناسب ما را از سر خودشان باز کردند و حالا دوباره کوچه ها پر از چاله شده است و زمستان ها در زمان بارندگی با این شیب تند کوچه ها، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنیم.
وی اضافه می کند: تا به حال دخترم چند بار به دلیل سر خوردن روی سطح ناهموار کوچه به زمین خورده و استخوان هایش دچار شکستگی شده است.
یکی دیگر از ساکنان این محله که در کوچه ای بن بست بعد از ساباط سکونت دارد هم می گوید: این خانه های مخروبه با دیوارهای بلند برای اهالی محله خطر ساز است اگر زلزله ای رخ دهد کوچه ها مسدود و امداد رسانی سخت خواهد شد.
وی ادامه می دهد: نوه هایم حتی نمی توانند در کوچه ها دوچرخه سواری کنند و نبود پارک و فضای سبز هم به این مشکل دامن زده است.
محله رنگرزان حالا دیگر نه رنگی دارد و نه لعابی ؛ کوچه هایی پر از فراز و نشیب با آسفالتی چهل تکه و دیوار های منازلی که در حال فرو ریختن است و دیگر اثری از خم های رنگرزی ، با آن سابقه و قدمت طولانی و آن دستان آغشته به رنگ نیست.
امکان احداث پارک نیست
اما مدیر عامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری بیرجند می گوید: نبود پارک و فضای سبز مشکل کهنه محله های قدیمی است و زمینی در این محله ها برای احداث پارک و فضای سبز وجود ندارد.
«انصاری» می افزاید: از طرفی چنان چه بشود ملک مسکونی قدیمی را در صورت تملک به پارک یا فضای سبز تبدیل کرد مساحت کم این خانه ها قابل اتکا برای تغییر کاربری به پارک نخواهد بود.
وی با بیان این که تملک املاک هم پروسه زمانی سختی را باید بگذراند تا بتوان این املاک را تغییر کاربری به فضای سبز داد می افزاید: امکان احداث پارک و فضای سبز در محلات قدیمی وجود ندارد.
تعداد رفتگرها بر اساس مساحت محله
معاون خدمات شهری شهرداری منطقه یک بیرجند هم در خصوص تعداد کم رفتگرها در این محله می گوید: بر اساس مساحت هر محله ، تعداد رفتگر ها برای نظافت کوچه ها در نظر گرفته می شود و تعداد رفتگرها در محله رنگرزها کافی است.
«اخلاقی» در خصوص تیرهای برق که مانعی برای تردد اهالی محله است هم اضافه می کند: موضوع جابه جایی تیرهای برق چوبی سر نبش برخی کوچه های فرعی محله رنگرزها از طریق دادگستری به واسطه واحد حقوقی شهرداری در حال بررسی است.
به گفته وی زباله ها در این محله توسط یک دستگاه نیسان جمع آوری می شود و چون ماشین حمل زباله به دلیل کم عرض بودن کوچه ها نمی تواند وارد آن شود سطل مکانیزه زباله برای کوچه ها در نظر گرفته نشده است.
سرپرست حقوقی شهرداری بیرجند نیز می گوید: با توجه به این که تیرهای برق درمجاورت منازل مسکونی قرار دارد تعمیرات و بازسازی توسط مالکان باعث شده است تیرهای برق داخل معابر قرار بگیرد.
«اسلامی» می افزاید: بر اساس ماده 18قانون سازمان برق ایران در صورتی که مالکان بخواهند برای تعمیر یا تغییر منزلشان اقدام کنند و درمحل نصب، وسایل انتقال و توزیع برق باشد وزارت برق مکلف است به سرعت برای تغییر محل این وسایل اقدام کند و شهرداری وظیفه ای نسبت به این موضوع ندارد. به گفته وی اما بر اساس قانون نحوه تقویم ابنیه(مقاوم سازی بناها)، املاک و اراضی مورد نیاز شهرداری پس از تصویب توسط بالاترین مقام اجرایی و تامین اعتبار برای اجرای طرح از طرف شهرداری اقدام می شود.
وی توضیح می دهد: دراین محله بر اثر تغییر و تعمیرات مالکان این مشکل ایجاد شده است که در راستای ماده 18،شرکت برق مکلف به جا به جایی تاسیسات برق است اما شهرداری بیرجند مکاتباتی با استانداری و دادستانی عمومی انقلاب اسلامی و شرکت برق انجام داده است و دستورات بعدی برای بحث جا به جایی و انتقال تیرهای برق توسط مراجع مربوطه صادر خواهد شد.
محله ای روی تپه
بر اساس اطلاعات پایگاه پژوهشی شهر تاریخی بیرجند، بافت قدیم این شهر در گذشته به صورت پیوسته بر فراز و نشیب یک رشته تپه خاکی با خانه های دارای معماری سنتی متناسب با اقلیم، ساخته شده بود و دارای سقف های گنبدی و بادگیرهای متعدد به هم پیوسته بود که با ایجاد خیابان های جدید از جمله خیابان منتظری ، مطهری و ... و به طورکلی گسترش شهر بیرجند در سال های اخیر، بافت تاریخی بیرجند دستخوش تغییراتی شده است .
در بیرجند قدیم خیابان به معنای امروزی وجود نداشت و شبکه ارتباطی شهر از کوچه هایی تنگ و باریک با شکستگی و پیچ و خم های زیاد با ساباط هایی که بخشی از کوچه ها را پوشانده بود و روی آن ها اتاق ها و خانه هایی بنا کرده بودند تشکیل می شد.
بر اساس گزارش این پایگاه، محله ای که اکنون به محله رنگرزها موسوم است منطقه ای مثلثی شکل، حد فاصل سه خیابان حیکم نزاری درضلع غرب، خیابان منتظری در جنوب و خیابان جمهوری اسلامی در شمال است . این ریز محلات در اثر خیابان کشی های سال 1340 به بعد آهسته آهسته هویت چند محله ای بودن خود را از دست داد و تحت عنوان یکی از محلات موجود در بافت قدیم، به محله رنگرزها موسوم شد.
نام این محله بر اساس شغل و حرفه مردم منطقه که رنگرزی بوده نامیده شده است.
این محله یکی از محلات مرکزی بافت قدیم بیرجند محسوب می شود که به دلیل وجود مسیل های بزرگ (مکانی که در آن سیل جاری می شود) بر روی بلندی و تپه ساخته شده تا مردم آن از خطر سیل و رود در امان باشند .
در پایگاه پژوهشی شهر تاریخی بیرجند آمده است محله رنگرزها در گذشته چند محله را شامل بوده است که عبارتند از : محله تک چا ،محله بازار، محله قبرستان غریبان ،محله سرپشته و محله دم دروازه. آن چه در نمای عمومی این محله می توان مشاهده کرد، نمای کاهگلی، سقف های گنبدی وآجر کاری سردر ورودی بناها در طرح های مختلف است .بناهای داخل بافت محله هم طبق معماری سنتی ایرانی و متناسب با اقلیم و آب و هوا و محیط ازخشت خام و گل با سقف گنبدی و بادگیرهای متعدد ساخته شده است .
در محله رنگرزها طبقات اجتماعی مختلفی از مردم سکونت داشتند برای مثال در محله سرپشته (پوزاردوزان) کفش دوزها و در محله بازار، تاجران سکونت داشتند و محله دم دروازه بیشتر محل سکونت پیشه وران بوده است.
در محله تک چا بیشتر طبقات متوسط مردم ساکن بودند و در محله قبرستان غریبان نیز ترکمن هاکه در آن جا غریب بودند سکونت داشتند . از نظر اقتصادی می توان گفت در محله سرپشته و محله بازار قشر پر درآمد و بازاریان محله سکونت داشته اند و در دیگر محله ها مردمانی ساکن بودندکه بیشتر آن ها از قشر متوسط جامعه آن روز محسوب می شدند .
«دکتر بهنیا» نیز در کتاب«بیرجند ، نگین کویر» درتوضیح تپه رنگرزان آورده که آن جا محله ای بوده است که رنگرزها در آن جا مغازه داشتند و اکنون به صورت کوچه ای کم عرض در شمال خیابان منتظری قراردارد .دلیل نام گذاری این محله به تپه رنگرزان به این سبب بوده است که روی تپه ای که در آن جا واقع است، در ادوار مختلف، رنگرزان قابل و ماهری مشغول به کار بوده اند . درحقیقت مغازه بزرگی که در آن، چندین خُم رنگرزی بوده است، سر تپه قرار داشته و شغل رنگرزی در آن از پدر به فرزند و از اُستاد به شاگرد منتقل شده است . آقای «کریم سابقی » مشهور به کربلایی«کریم رنگرز» فرزند کربلایی «محمد علی سابقی » وعموی ایشان در تپه رنگرزان مغازه داشتند و شغل آبا و اجدادی خود را ادامه می دادند.