قاسمی-راننده دنبال آدرس می گردد و خودرو در کوچه پس کوچه های قدیمی محله فرهنگ می چرخد.
در کنار خانه های کاهگلی، منازل نوسازی شده از مقابل چشم می گذرد، یکی جدید و دیگری قدیمی و فرسوده و کوچه ها آسفالت است، با این وجود خانه های زیادی است که هنوز قدمت و اصالت بیرجند را در کوچه های قدیم محله خیرآباد به نمایش می گذارند؛همان طاق و ورودی وگچ کاری.
بوی خاک و کاهگل؛ اگر باران هم ببارد ، بوی سادگی و شاید روستایی در گذشته های دور و حالا قدیمی ترین محله های شهر بیرجند.
تابلوی جمهوری 6/21 ابتدای کوچه نصب است. دیوار کاهگلی بلندی که امتدادش در کوچه چندان راست نیست و بادگیرهای بلندتری که از داخل کوچه پیداست و درِ خانه در قاب زیبایی از آجرکاری نگاهت را جذب می کند.
قفل خانه «فرهنگ» است که گشوده می شود خانه ای که قدمت آن به 100 سال قبل برمی گردد. «سِرایی» که از خاندان فرهنگ در خم کوچه ای قدیمی باقی مانده و میراث فرهنگی آن را تملک و ثبت ملی کرده است.
پس از ورودی اصلی، هشتی خانه به 3 در دیگر هم راه دارد؛ راه پله و اتاقی کوچک که بخشی از دیوارش فرو ریخته و دری که به راهرو وصل می شود. نور از حیاط به راهروی وسیع می پاشد.
دورتا دور حیاط خانه است. دو در تقریبا رو به روی هم به اتاق های کوچکی باز می شود که 4 مترمربع هم فضا ندارد. شاید در گذشته ها این اتاقک ها، انباری بوده است. حالا نور است و حیاطی با حوض آبی که خالی مانده، چهار باغچه کوچک در 4 طرف و درختان عناب و انجیر و برگ های خشکیده ای که در حیاط پراکنده است. سکوت و آرامش بر قاب آجرکاری های زیبای اطراف حیاط می تابد.
اتاقی با 4 در
چهار لنگه در به اتاق بزرگی گشوده می شود که وسط آن با دیواری پهن دو نیم شده است، طاقچه ها وجه مشترک خانه های گنبدی است.
اتاقکی کوچک در انتهای اتاق بزرگ پنهان شده و چند صندوق چوبی و قدیمی، تصور صندوق خانه ای در گذشته را به ذهن می آورد. بیرون از اتاق بزرگ، چهار در، ایوانی با ستون و آجر کاری زیبایی به چشم می آید.
اتاقی بزرگ که از داخل به اتاقکی راه دارد، طاقچه ها و جای رختخواب های قدیمی که با پرده جلویشان پوشانده می شد، رد میخ های پرده روی دیوار یادش بخیر، پرده ابریشم قدیمی که پشت آن رختخواب ها را با نظم چیده اند هنوز زیر نور پنجره قابل تصور است، جای چراغ های گردسوز، قرآن و آینه روی طاقچه خالی است.
دو درِ وسط ایوان زیبا، به یک اتاق باز می شود. اتاق بزرگ کنار ایوان که به نظر می رسد محل مهمانداری یا برگزاری مراسم و تقریبا در راس خانه بوده است و با دری دیگر به اتاق های ضلع غربی وصل می شود.
در کف یکی از اتاق ها شیشه و نرده نصب شده است. زیر آن زیرزمین تقریبا تاریکی است، شاید انباری برای نگهداری وسایل گران قیمت، شاید هم خمره های سرکه و ترشی، صندوق نان یا لباس، چشم ها را باید ببندی تا مجسم کنی آن سال ها چه بوده است و اتاق هایی که علاوه بر درهای ورودی حیاط، از داخل به هم ربط دارند تا رفت و آمد راحت تر و به ویژه در زمستان دمای اتاق ها یکنواخت باشد.
گاه صدای گنجشکانی در حیاط می پیچد. درها روبه روی هم باز می شود، اتاقی بزرگ در وسط حیاط، از داخل به تنورخانه و هیزم دان قدیمی راه دارد. تخت های بزرگی که زیرش جای گذاشتن هیزم، سفره آردی و سبدهای نان بوده است.
سقف سیاه تنورخانه، هنوز بوی نان خانگی می دهد، بوی هیزم و زحمتی که کدبانو هنگام نان پختن، تحمل می کرده است.
سکوت حالا مهمان خانه بزرگ است، حتی درخت ها و باغچه های خاموش هم منتظرند کسی در را باز کند. در خیالت صدای آب پای درخت ها و حوض خالی زیر سایه سرد زمستان، دیوارهای زیبا و ایوان تابستان نشین؛ هوس یک چای داغ و عصرانه را به ذهن مهمان می کند اگر شرایط فراهم شود.
دل کندن از آجرکاری های زیبایی که سال ها قبل با سلیقه و مهارت چیده شده سخت است.
دری به راه پله زیرزمین تاریک باز می شود، پله ها تقریبا متلاشی شده وامکان خالی شدن زیر پا وجود دارد، این جا همان فضایی است که شیشه های آن زیر یکی از اتاق ها قرار گرفته تا از روشنایی اتاق برخوردار شود.
خانه همچنان در سکوت منتظر است و دلتنگ این که دستی بر سر و رویش کشیده شود.
این همه زیبایی، قدمت، تاریخ، هنر و معماری در خانه فرهنگ بیرجند در انتظار تحول است، بنایی که یک قرن قدمت دارد و حدود دو سال قبل میراث فرهنگی آن را از مالک خریده تا بیشتر از این آسیب نبیند و دچار تغییر نشود.
اما در دو سالی که از زمان تملک آن می گذرد میراث فرهنگی نتوانسته کار چشمگیری برایش انجام دهد و به گفته مدیر پایگاه بافت تاریخی شهر بیرجند فقط در حد لکه گیری سقف ها آن هم به دلیل نم کشیدن، نگهداری و جلوگیری از تخریب بیشتر اقدامات محدودی انجام شده و کارهای مرمتی اساسی نیست زیرا محدودیت های اعتباری باز هم سد راه میراث فرهنگی است بنابراین به ناچار در حد حفظ وضعیت موجود تلاش می شود.
آن طور که «نصرآبادی»می گوید: برای مرمت وبازسازی کامل خانه فرهنگ 250 میلیون تومان دیگر نیاز است اما تخصیص های امسال اعلام نشده و تامین اعتبار برای این بنا بستگی به میزان تحقق آن دارد و باید منتظر میزان تحقق بودجه ماند.
او به این نکته اشاره می کند که برای ایجاد موزه معماری در این بنا، با راه و شهرسازی استان مکاتباتی انجام و از طرف این اداره کل موضوع به وزارتخانه در تهران منعکس شده اما هنوز پاسخ قطعی اعلام نشده است و برای راه اندازی موزه هم باید بعد از دریافت مجوزها توسط راه وشهرسازی، درخواست تحویل گرفتن را بدهد.
موزه معماری در خانه فرهنگ بیرجند
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گفته های نصرآبادی را تکمیل می کند و می گوید: براساس تفاهم نامه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزارت راه وشهرسازی قرار شد در هر استان یک خانه تاریخی با همکاری میراث فرهنگی و راه وشهرسازی تبدیل به موزه معماری شود، در خراسان جنوبی هم خانه فرهنگ در بیرجند به این منظور پیشنهاد وبا موضوع موافقت شده است.
«شریعتی منش» ابراز امیدواری می کند: با همکاری بخش خصوصی وبه طور مشخص سازمان نظام مهندسی این تفاهم نامه نهایی وبا راه اندازی مدیریت آن هم به این بخش واگذار شود و در این موزه، تاریخ معماری شهری و روستایی استان و تفاوت هایی که در معماری اقلیم هر منطقه وجود دارد در قالب عکس، پوستر و ماکت به نمایش گذاشته خواهد شد.
وی تصریح می کند:البته این برنامه تا بهمن سال آینده زمان می برد زیرا خانه فرهنگ نیاز به مرمت وبازسازی دارد و پس از آن تحویل راه و شهرسازی می شود و میراث فرهنگی هم تاکنون برای تملک آن اقدام و به این منظور 240 میلیون تومان هزینه کرده و باید مرمت آن را انجام دهد.
به گفته وی مرمت و بازسازی خانه فرهنگ حدود 300 میلیون تومان لازم دارد اما اعتبارات امسال ابلاغ نشده و با این وجود از محل اعتبارات اضطراری و بافت تاریخی برای مرمت وبازسازی این خانه اقدام می شود، پس از آن نوبت طراحی داخلی، تامین سیستم گرمایشی وسرمایشی، نورپردازی، چیدمان و...است.