ساعتی در یک مرکز ترک اعتیاد
تعداد بازدید : 41
نمی خواهم گریه پدر و مادرم را ببینم
علیرضا رضایی-هیچ وقت قبول نداشتم که معتاد و به مواد وابسته شده ام، حتی زمانی که تلفنی از من خواسته شد سرکار حاضر نشوم، تصور می کردم دفتر محل کارم تعطیل شده است بنابراین خوشحال شدم که می توانم بیشتر بخوابم و ...
وارد یکی از محلههای جنوب شهر بیرجند میشوم. چشمم به تابلوی سردرِ یک خانه نسبتاً قدیمی می افتد که حالا به فضایی برای بازگشت دوباره جمعی به زندگی تبدیل شده است.
وارد ساختمان که میشوم چندین اتاق با دیوارهای آبی به چشم می خورد. با راهنمایی مسئول مرکز وارد اتاق نسبتاً بزرگ با پنجرههای رو به حیاط میشوم. پس از مدت کوتاهی مددجویان کمپ را که در حال هواخوری هستند، صدا می زنند تا با آنان دورهمی صمیمانه ای داشته باشم. 36 مرد که سال هاست به بیماری اعتیاد مبتلا هستند این جا در بهشتی پنهان کنار هم جمع شده و عزمشان را جزم کردهاند تا پشت غول اعتیاد را به خاک بمالند. آن ها از معتاد بودن خسته شدهاند و می خواهند از طلسم وابستگی مواد مخدر رها شوند.
به خاطر دخترانم
یکی از آن ها که جوان 35 ساله ای است که شغلش میوه فروشی بوده و دو دختر پنج ساله و دو ماهه دارد و با یکی از همراهان ما هم دوره است خودش را به او معرفی می کند و می گوید: تو به کجا رسیدی، من به کجا!
می خواهد به خاطر فرزندانش ترک کند و به کاری شرافتمندانه بپردازد. می گوید مواد را به دلیل این که پول نداشتم به سختی تهیه می کردم اما باز هم دست از آن بر نمی داشتم. امروز همکلاسیهایم به چه جاهایی رسیده اند اما من چه! با اعتیاد از چشم خانواده و جامعه افتادهام.
سپهر هم که روی یکی از دستانش جای بخیه است، می گوید: 22 ساله هستم و ابتدا سه سال تریاک و بعد هم شیشه مصرف کرده ام. شاگرد مغازه داییام بودم اما آن قدر دوز مصرفم بالا رفته بود که دو برابر حقوقم خرج مواد می کردم.
همیشه در خانه پدری هم بساط تریاک، شیشه و کریستال به راه بود و هیچ چیز مانع من برای استعمال مواد نمی شد اما اکنون پدرم زندانی حبس ابد است و داییام مرا برای ترک اعتیاد به این کمپ معرفی کرده است.
از هزینه تامین مواد مخدرش می پرسم. آخرین بار شیشه را گرمی 90 هزار تومان خریده و در دفعاتی چند مصرف میکرده است.
امید هم جوان روستایی است که میگوید: معتاد به دنیا آمدم. هم پدرم معتاد بود و هم مادرم. تا شش سالگی مواد را بدون خواست و اراده خودم استفاده میکردم اما از 14 سالگی مجدد با اراده و به دلیل دردهای خودم به مواد رو آوردم.
قبول نداشتم معتادم
او هفت سال کاری صبحگاهی در یکی از شهرستان ها داشته است اما از وقتی که به پیشنهاد دوستانش کریستال را جایگزین مصرف تریاک کرده دیگر صبحها تا دیروقت خواب میمانده است تا این که صاحبکارش بعد از چند بار تذکر به دلیل اعتیاد و تاخیر در انجام کار اخراجش میکند.
وی میگوید: هیچ وقت قبول نداشتم معتاد هستم و حتی زمانی که با من تماس گرفتند که از فردا سر کار نروم پیش خودم خیال میکردم محل کارم تعطیل شده و حتی خوشحال بودم که می توانم بیشتر بخوابم اما چند ماه بعد که یک روز در خیابان قدم می زدم دیدم شخص دیگری کار مرا انجام می دهد و تازه متوجه شدم علت اخراجم از کار اعتیادم بوده است. حالا 34 روز است امیدواری به آینده در وجودش ریشه می دواند.
کیوان 23 ساله هم یکی از 36 نفری است که این جا تصمیم به ترک اعتیاد گرفته است. اولین تجربه مصرف مواد در مدرسه و به تعارف دوستان بود.
وی میگوید: از مواد خسته شدم و تصمیم گرفتم به این جا بیایم تا دیگر اشک پدر و مادرم را درنیاورم و بعد از رهایی به دنبال زندگی خودم بروم. دیگری دانشجوی اخراجی رشته برق است که مدتی راننده آژانس بوده و 23 روز است که با اختیار خودش برای ترک اعتیاد آمده؛ او دغدغه دارد که بعد از درمان آیا میتواند یک شغل خوب پیدا کند یا نه.
دغدغه فردا
جوان 23 ساله ای هم که به قول خودش از اول با سیاه (تریاک) شروع کرده الان در این جمع قرار دارد، او هم با وجود این که مصمم شده تا پاک شود اما دغدغه دارد که وقتی از این جا بیرون برود چطور می تواند بدون پول و کار زندگی کند.
«ح» می گوید: هر وقت خواستم ترک کنم پدرم می گفت تو همانی که هستی و عوض نمی شوی!
جای تعجب دارد وقتی بسیاری ازحاضران در کمپ می گویند که تهیه مواد مخدر در شهر خیلی سخت نیست.
از دسترسی به مواد که میپرسم یکی از آنان با خنده میگوید: پول داشته باشی از نیروهای امدادی هم زودتر به دستت می رسد.
شاغلان، 63 درصد معتادان
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان هم که ما را همراهی می کرد می گوید: مهم ترین عواملی که در معتاد شدن افراد می تواند دخیل باشد پیشنهاد مصرف مواد مخدر از سوی دوستان و بستگان، ارضای حس کنجکاوی، بی توجهی خانواده به فرزندان و ... است. «زندی» با بیان این که بسیاری از مردم تصور می کنند بیکاری علت مهم اعتیاد است، می افزاید: آمارهای موجود حاکی از آن است که 63 درصد جمعیت معتادان را شاغلان تشکیل می دهند.
وی تصریح کرد: امروز جامعه باید متوجه شود که بهبودیافتگان مواد مخدر کار بسیار بزرگی انجام داده اند و باید نگاه جامعه نسبت به آنان تغییر یابد در غیر این صورت اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر دچار چالش جدی می شود.
وی با اشاره به این که اشتغال یکی از مشکلات و حلقه های مفقوده بعد از درمان معتادان است، بیان کرد: بیکاری، چراغ سبز ساقی ها، نبود نشاط اجتماعی و از همه مهم تر نداشتن جایگاه در خانواده زمینه های بازگشت افراد به مواد مخدر را فراهم می کند پس باید مراقب جهنم بعد از این بهشت بود.