ماجرای شنیدنی مادری که همراه دانش آموزش با دنیایی از شادی، کیف و قلم مهربانی و دفتر محبت می گرفتند، دیدنی بود! دانش آموزی که با دنیایی از امید به مدرسه آمده ولی هنوز کفش و کیف و لوازم التحریر ندارد و با حسرت کنار همکلاسی های خود روی نیمکت نشسته و سعی دارد همکلاسی اش از علت کیف و کفش کهنه اش مطلع نشود. اما امروز وقتی کیف و لوازم التحریر از محلی که مطلع نیست روزی او می شود شنیدن چهره معصومش حکایتی دیدنی دارد، او مثنوی بی کلامی است که شرح حالش را باید از سیمای او بخوانی، اشک های شوقش که بی اختیار روی گونه اش می رقصد؛ سمفونی خاصی است که باید ببینی و باور کنی، بی کلام اما قرآنی است که برای اهدا کنندگان «امَّن یجیب» می خواند!
قصه دانش آموزان بی بضاعت و ایتامی را می گویم که بدون سر و صدا از سوی مدرسه یا برخی خیران شناسایی شدند و دور از چشم مردم خیلی محترمانه به هیئت ابوالفضلی بیرجند هدایت می شوند و با کوله پشتی از لوازم التحریر (کیف، دفتر و خودکار) خیران را دعا می کنند.
این تمام ماجرا نیست بلکه قورمه سبزی های صلواتی نیز ماجرای دیگری دارد.
روز گذشته همراه عکاس و همکارم برای تهیه گزارش به خیابان تازه تاسیس هیئت ابوالفضلی و پل وعده ها رفتم، قصه کار شهرداری هم در این خیابان دیدنی و شنیدنی است، پلی که به تعداد بتن و سیمانش مسئولان وعده داده اند و هنوز هم باید از حافظ شیرازی پرسید که زمان بهره برداری این پل و خیابان چه زمانی است؟!
بالاخره در شروع این گزارش تابلوی آشپزخانه هیئت ابوالفضلی مهمان چشمانم شد.
همکارم گفت: این خیریه نامه تغذیه برای ایتام دارد، بدون دعوت به داخل آشپزخانه رفتم و عکاس روزنامه به شکار سوژه پرداخت.
رگبار فلاش های او حیرت قلم را شکست. ابتدای در ورودی کالاهای روزشماری برای زیارت کربلا دارند. اقلام متعددی چمدان خود را بسته اند تا به پابوس ابوالفضل(ع) بروند.
از شعله های گاز که سرویس شد تا مرغ هایی که بسته بندی و فریز شد و لیوان های یکبار مصرفی که آماده بوسیدن لبان زائران شد؛ همه و همه بوی حرم یار می دهد و بی کلام «هر که دارد هوس کرببلا» را زمزمه می کنند.
پیر غلام سفیدپوش خیلی متواضعانه به سوالات همکارم پاسخ می دهد. او قدم به قدم از کاظمین و سامرا دلمان را به کربلا و نجف می برد.
کالاهایی که توسط دوست داران اهل بیت(ع) جمع آوری شدند و بناست در اربعین در موکب ابوالفضلی توسط خادمان حسینی به زائران در کاظمین افتخار میزبانی داشته باشند. گروهی از این خادمان به عراق رفتند تا مقدمات برپایی موکب ابوالفضلی را در کاظمین فراهم کنند. بناست این موکب به نیابت از همه اهالی بیرجند زیارت عاشورا را با پذیرایی از زائران اربعین حسینی(ع) در کاظمین اقامه کنند.
به گفته این خادم سفیدپوش این کالاها را عاشقان حسینی بدون این که درخواست کنند به حسینیه آورده اند و هنوز می آورند. قلمم عجله دارد بنویسد، چه سعادتی که انسان در ثواب زائران حسینی سهیم باشد و دعای فاطمه زهرا(س) به همراه داشته باشد.
به گفته «فوایدی»، این خیریه هفت هزار یتیم را شناسایی کرده و هر هفته حدود دو هزار نیازمند را با غذای گرم پذیرایی می کند.
البته همین طور که او قلمم را مهمان پاسخ هایش می کند تابلوهای نصب شده نیز چشم هایم را میخکوب می کند، با وضو وارد شوید، کارت های بهداشتی خادمان؛ عکس پیر غلامانی که اسیر خاک هستند خود دارای عمقی است که شاید در گزارشم نگنجد.
سالنی با وسعت و دیگ های بی شمار، ظروف مرتب و رعایت موارد بهداشتی چنان کاغذ خبرم را به تعجب وا داشته که در برابر نگارش شرمنده است و جالب این که این آشپز حسینی در پاسخ به این سوال که دلیل معروفیت قورمه سبزیهای آن آشپزخانه چیست گفت: از همین مواد غذایی که میبینید استفاده میکنیم اما نیت واقفان و خادمان این طعم را به غذا بخشیده است.
یک برگ کاغذ را با خطی شاهد نشان میدهد و آن دستورالعمل آشپز و کمک یاران سرآشپز است.
ختم یک قرآن، ختم 14 هزار صلوات در حین پاک کردن نخود، برنج و ...، ختم 14هزار صلوات هنگام پاک کردن سبزی ها.
به گفته او خادمان این آشپزخانه سعی می کنند ضمن کارها فضا را معطر به قرآن، زیارت عاشورا و ختم صلوت کنند و این سبب برکت، معطر و خوش طعمی دست پخت آن ها می شود.
جالب این که برخی از همین خادمان در صدر خیران هم هستند از جمله این که نقل می کرد در روز عاشورا خادمی مشغول کار بود ؛گفتیم دو میلیون تومان را خیران برای لوازم التحریر داده اند خدمت شما، آن ها را برای ما تهیه کنید که او گفت این مبلغ نزد شما باشد، دو میلیون تومان هم خودم تقدیم می کنم و...، بالاخره بخشی از این 450 بسته لوازم التحریر را آستان قدس رضوی مشارکت کرد و برکت رضوی به این بسته ها بخشیده است.
این بود ماجرای پذیرایی از ایتام، زائران اربعین و عزاداران تاسوعا و عاشورای حسینی و کمک به دانش آموزان کم بضاعت در هیئت ابوالفضلی(ع) که نزدیک به یک قرن قدمت دارد.