گروه جامعه - تفاوتی نمی کند گرمای سوزان تابستان باشد یا سرمای استخوان سوز چله زمستان، با تابش اولین اشعه های طلایی خوشید در سکوت صبحگاهی به امید کسب روزی و لقمه ای نان حلال راهی گذرهای مشخصی در شهر می شوند، ساعت ها در انتظار می نشینند تا شاید کسی سراغشان را بگیرد و آن ها را برای انجام کاری همراه خود ببرد.
فرقی نمی کند کار چقدر سنگین باشد و دستمزد تا چه اندازه پایین اما این را می دانند که مجبورند برای به دست آوردن رزق و روزی کار کنند، فقط کار.
در حاشیه میدان امام حسین (ع) و مقابل نگاه پر طمطراق قلعه تاریخی شهر، جمعیتی در قالب گروه های چند نفره روی چمن های حاشیه میدان نشسته اند، برخی برای مقابله با سرمای زمستان دست در جیب گذاشته و خود را به اندک اشعه های طلایی خورشید سپرده اند.
نمی دانم از چه سخن می گویند اما صدای یکی بلند می شود و از دیگری می خواهد تا اگر فردی به دنبال کارگر آمد هوایش را داشته باشد، در بین کارگران از جوان 17 ساله تا پیرمرد 60 ساله به چشم می خورد.
این صحنه وقتی جالب تر که نه، ملال انگیزتر می شود که با شنیدن صدای ترمز یک خودرو، همه برای سوار شدن از یکدیگر سبقت می گیرند.
آن ها که چابک ترند از بقیه پیشی می گیرند و افراد جامانده دوباره به گوشه ای برای فرار از سرما پناه می برند. جلوتر می روم اما آن ها به رسم همیشگی زودتر پا پیش می گذارند تا دوباره از قافله کار عقب نمانند، خود را معرفی می کنم و از سختی کارشان می پرسم.
حال و روز کارگری
یکی از آن ها با موهای سفید بر سر و صورت، از نبود کار گلایه می کند و تورم فعلی بازار را کمرشکن می داند و می گوید: در این بین تکلیف کارگران معلوم است. او از سختی کار می گوید و این که مجبور است هر روز با سن و سال زیاد برای کسب روزی از خانه خارج شود و گاهی دست خالی برگردد.
به ترک و زخم روی دست ها و کفش های پاره اش اشاره و اضافه می کند: این وضعیت و حال و روز کارگری است. جوانی هم که گویا وضعیت بهتری ندارد، اظهار می کند: با آمدن سر گذر، دیگر والدین و بقیه به ما سرکوفت نمی زنند که چرا درس نخواندید تا کاری مشخص و بهتری داشته باشید.
هر چند هنوز وضع ما از برخی تحصیل کرده ها بهتر است چرا که آن ها وقت زیادی برای تحصیل گذاشته اند و به دنبال پشت میزنشینی تن به هر کاری نمی دهند اما قانع کردن من و امثالم راحت تر است.
دیگری جوان 21 ساله ای است که خود را «محمد» معرفی می کند و می گوید: منتظرم تا شاید فردی بیاید و مرا برای انجام کار همراه خود ببرد.
هنوز جمله اش تمام نمی شود که خودرویی چند قدم آن طرف تر ترمز می کند و در چشم به هم زدنی ظرفیت آن تکمیل می شود و شش نفر به زور خود را داخل آن جا می کنند.
بازمانده از کار
راننده چند نفر را پیاده و از بین آن ها سه فرد را انتخاب می کند. «محمد» که جزو بازمانده هاست، ادامه می دهد: تا دوم دبیرستان بیشتر درس نخوانده است و می خواهد مستقل شود ولی به دلیل گرانی و نبود کار نمی تواند حتی یک یخچال بخرد.
او که به مکان های زیادی برای کار مراجعه کرده است، در پاسخ به این که چرا از تسهیلات استفاده نمی کنی؟ می افزاید: شما ضمانتم می کنی؟ گاهی باید هفت خان رستم را پشت سر گذاشت تا بتوان وام گرفت، بعد با کدام پشتوانه می توان آن را پرداخت کرد در حالی که یک روز کار هست و روز دیگر نه.
جوان دیگری هم با اشاره به نبود کار می گوید: اگر کاری با بیمه و حقوق ثابت و درآمد ماهانه یک میلیون تومان باشد، حاضرم شب و روز کار کنم و سخت ترین کارها را انجام دهم تا در مقابل همسر و خانواده ام شرمنده نباشم.
کارگر 57 ساله ای هم با اشاره به این که حدود 35 سال منبع درآمدش همین دستمزد کارگری بخور و نمیر است، می گوید: بعضی روزها که کارفرما به کارگر بیشتری احتیاج دارد به من سفارش می کند چند نفر بیشتر همراه خود از سرگذر به محل کار ببرم. او از سر و سامان دادن سه فرزندش با همین حقوق کارگری سخن می گوید و ادامه می دهد: با توجه به گرانی های موجود بازار، گره در کارم افتاده است و نمی توانم پاسخگوی نیازهای خانواده به ویژه فرزند کوچکم باشم.
در این بین اما موضوعی هم سبب گلایه ساکنان و کاسبان این محل نسبت به تجمع کارگران شده است و آن هم این که به گفته برخی، تعدادی از نام کارگران و این موضوع سوء استفاده می کنند و شاهد رفتار پرخطر بعضی در این محل هستیم.
آن طور که یکی از ساکنان محل می گوید: گاهی با توجه به شلوغی و تجمع کارگران در این میدان، افرادی به آسیب های اجتماعی در این محل دامن می زنند که نیازمند توجه ویژه است.
هر چند صحبت ها به اتمام می رسد و گاهی شاهد ترمز خودروهایی برای بردن کارگران سر کار هستیم اما صف انتظار آن ها گویا تمامی ندارد و بسیاری از قافله کار عقب می مانند.
رکود ساخت و ساز و افزایش بیکاری
رئیس کانون انجمن های صنفی کارگران استان با اشاره به رکود بازار مسکن می گوید: این موضوع سبب بیکاری شدید کارگران شده به گونه ای که ممکن است یک کارگر ساختمانی نیمی از ماه بیکار باشد.
«علیزاده» حضور اتباع خارجی را سبب افزایش دو برابری بیکاری کارگران استان می داند و با استناد به ماده 120 و 121 قانون کار اضافه می کند: با وجود کارگر ایرانی بیکار، حق استفاده از نیروی کار خارجی وجود ندارد اما این روزها وجود تعداد زیادی از استادکاران و کارگران ساختمانی از اتباع بیگانه، سبب بیکاری کارگران استان و به دنبال آن آثار منفی بر خانه، خانواده و جامعه شده اند.
وی از گفت و گو با شهرداری و فرمانداری برای ساخت ایستگاه های کارگری به منظور سامان دهی و هدایت کارگران به این مکان ها خبر و ادامه می دهد: این موضوع سبب حفظ شان و کرامت انسانی کارگران نیز می شود.
«جاوید» شهردار بیرجند هم با اشاره به تلاش شهرداری برای رفع مشکلات کارگران کنارگذر با همکاری بخش خصوصی می گوید: سعی شد مکانی مناسب برای حضور کارگران کنارگذر و به منظور رفع دغدغه های آن ها و کم کردن مشکلات ترافیکی، توسط بخش خصوصی ایجاد شود تا افراد بر اساس فهرست و نوبت برای کار به صاحبکار معرفی شوند.
فرماندار بیرجند هم با اشاره به چهار هزار و 873 کارگر بیمه شده و فعال ساختمانی در استان می گوید: موضوع های یاد شده سال گذشته در کمیسیون کارگری مطرح و مقرر شد ایستگاه های کارگری در محل مناسبی از شهر احداث شود.
«ناصری» با تاکید بر این که جانمایی این ایستگاه ها زمان بر است، می افزاید: علاوه بر در نظر گرفتن وضعیت ترافیکی، این موضوع باید به صورت کارشناسی انجام شود و دو نقطه در چهارراه صیاد شیرازی و چهارراه عباس آباد به منظور احداث ایستگاه کارگری مورد نظر است.
وی درباره بیمه کارگران هم می گوید: سال گذشته کارگران ساختمانی با آزمون، از سازمان فنی و حرفه ای گواهی مهارت دریافت کردند و بیمه شدند اما افراد بازمانده از این طرح باید منتظر دستورالعمل جدید باشند.