به محبتش سرشتی، همه تار و پود ما را
به علی بهانه کردی، همه خلق ما سوا را
ز ازل بیافریدی، به علی(ع) پیام دادی
که به وقت لیل معراج، به من آر مصطفا را
به مقام او همان بس که رسول خاتمش گفت
به شگفتم از مقامت، به حریم کبریا را
اگرت ندیده بودم که ز مادری ولادت
و اگر نزاده گشتی، تو به کعبه آشکارا
تو خدای من بدی تا، به تو بنده می شدم من
تو پرنده ای حریم دل پاک و باصفا را
تو زکعبه همچو مهری، به جهان طلوع کردی
چه سعادتی غروبت، در خانه خدا را
تو سخن به چاه گویی و جواب نشنوی باز
ز وفای جاهلان و زجفای اشقیا را
اثر عادل ساجدی
برگرفته از کتاب باغ خزان ندیده