1.5 ساعت همراه مردم در اتوبوس مهرشهر
تعداد بازدید : 24
سبقت گلایه ها، مسافر اتوبوس شهری
گروه جامعه- نیمه روز، ساعت به وقت شلوغی شهر و تکاپو بین مردم است. با این که دومین ماه بهار است اما گرمای هوا خود را نشان داده است. بزرگ و کوچک و زن و مرد در ایستگاه به انتظار نشسته اند و گاه عرقی از پیشانی می گیرند و گاه با تکان دادن گوشه ای از چادر و تکه ای کاغذ، سعی در خنک کردن خود دارند. صدای اتوبوس ها در ایستگاه آزار دهنده و رفت و آمد مسافران در جایگاه ویژه قابل توجه است. چند نفری که گویا مدت حضورشان در ایستگاه طولانی شده است کلافه از انتظار و گرمای ایستگاه چشمانشان به ایستگاه است تا اتوبوس مسیر در آن توقف کند.
انتظار 20 دقیقه ای
ساعت 11:02 را نشان می دهد و 18 دقیقه ای از انتظار در ایستگاه می گذرد. اتوبوس زرد رنگی وارد جایگاه می شود و حدود 10 مسافر سوار خط مهرشهر (بولوار ولی عصر(عج)) می شوند. مادری که دست پسر بچه اش را محکم گرفته است، به سختی از پله های ورودی بالا می آید و یکی از صندلی های قسمت مردانه را برای نشستن انتخاب می کند. بعد از سه دقیقه توقف و با رسیدن مسافر جوان از ایستگاه دانشجویی، اتوبوس حرکت می کند. مرکز شهر شلوغ و راننده سعی در باز کردن مسیر برای حرکت دارد پا بر پدال گاز می گذارد و صدای زوزه اتوبوس در فضا بلند می شود. در مسیر ایستگاه خیابان طالقانی ،راننده کمتر از یک دقیقه منتظر می ماند تا مسافری جا نماند.در ایستگاه خیابان مطهری با توجه به نبود مسافر به نیش ترمزی اکتفا می کند و بدون توقف به مسیر ادامه می دهد. تا ایستگاه سه راه اسدی از شلوغی خیابان کم شده است و اتوبوس سریع تر حرکت می کند. هر از گاهی وزش نسیمی از لا به لای پنجره های اتوبوس صورت مسافران را نوازش می دهد تاگرمای درون اتوبوس را قابل تحمل تر کند. حالا 26 دقیقه ای از حرکت اتوبوس از ایستگاه ابوذر به سمت بازار و خیابان جمهوری اسلامی گذشته است.
صندلی های فرسوده
ایستگاه سه راه اسدی، بسیار شلوغ است و با توقف دو، سه دقیقه ای در چشم به هم زدنی صندلی ها پر می شود و به قول قدیمی ترها جا برای سوزن انداختن نیست. ایستگاه بعدی میدان امام خمینی (ره) است. پیرزنی سبد به دست به سختی قصد بالا آمدن از پله ها را دارد که یکی از مسافران از صندلی بلند می شود و به کمک او می شتابد. صندلی های اتوبوس بعضی ها فرسوده و قسمت هایی از آن شکسته است و گاهی گوشه لباس مسافران از لا به لای آن جان سالم به در نمی برد، جایی برای نشستن ندارد و تعدادی از مسافران به ناچار از میله های اتوبوس کمک می گیرند. اتوبوس بعد از توقف دو تا سه دقیقه ای در حالی که مسافران هنوز در حال جا به جا شدن هستند، شروع به حرکت می کند و با ترمز ناگهانی وارد خیابان و معبر اصلی می شود، در این بین یکی دو تا از مسافران به جلو پرت می شوند و صدای گریه کودک در میان همهمه و گلایه مسافران بلند و بلندتر می شود اما راننده بدون توجه و کوچک ترین کلمه ای به مسیر ادامه می دهد. عقربه های ساعت به 11:33 نزدیک می شود که چند مسافر در ایستگاه میدان آزادی سوار و پیاده می شوند و راننده با سرعت بیشتری در مسیر حرکت می کند. در ایستگاه نزدیک پایانه مسافری راننده فقط به این سوال که آیا مسافری برای پیاده شدن هست یا نه اکتفا می کند و با نشنیدن پاسخ و بدون توقف به حرکت ادامه می دهد.نرسیده به ایستگاه ورودی مهرشهر و زیرگذر تابلویی از وجود ایستگاه خبر می دهد اما صندلی و سرپناهی برای نشستن مسافران وجود ندارد. با ترمز ناگهانی اتوبوس در عبور از یک سرعتگیر، مسافرانی که دل به خنکای نسیم سپرده اند، ناخودآگاه جا به جا می شوند و با کمک از میله های اتوبوس از خود محافظت می کنند. حالا ساعت، 11:43 را نشان می دهد که اتوبوس به مهرشهر رسیده است و با پیاده شدن تعدادی از مسافران در دو ایستگاه ابتدای آن، اتوبوس خلوت تر می شود. راننده به راه خود ادامه می دهد و در ایستگاه هایی بدون تابلو برای سوار و پیاده کردن مسافر توقف می کند.
ایستگاه بدون سرپناه
در یکی از ایستگاه های مهرشهر مسافری بدون استفاده از کارت شارژ سوار و با صورت درهم کشیده راننده مواجه می شود اما چاره ای ندارد و باید تا ایستگاه دیگر برای شارژ منتظر باشد. حالا ساعت 11:50 را نشان می دهد که اتوبوس به آخرین ایستگاه های مهرشهر می رسد، ایستگاه هایی که برخی از داشتن صندلی برای نشستن یا از وجود سرپناه برای استفاده مسافران و رهگذران خسته و فرار از سرما و گرما محروم است. با گذشت حدود یک ساعت از سوار شدن از مبدا ایستگاه میدان ابوذر، اتوبوس به خروجی مهرشهر نزدیک می شود و از مسیری که قسمتی از آن خاکی است، به سمت شهر حرکت می کند.
کیفیت نامطلوب
مسافری گام هایش را سریع تر به سمت ایستگاه برمی دارد تا از سرویس موجود عقب نماند و در نهایت، نفس زنان خود را به اتوبوس می رساند. چشمش در چشم اولین مسافر که گره می خورد سفره دلش باز می شود و از فاصله بسیار خانه تا ایستگاه گلایه و با اشاره به کمبود ایستگاه ها و سرویس ها در این مسیر اضافه می کند: بیشتر اوقات خود را با این وضعیت به ایستگاه می رسانیم. هنوز صحبت های مسافر تمام نمی شود که شهروند دیگری رشته سخن را به دست می گیرد و ادامه می دهد: بعضی رانندگان سرویس های درون شهری این مسیر گاهی آن قدر عجله دارند که بارها با وجود اقدام مسافر برای پیاده شدن در ایستگاه، توقف نمی کنند و وقتی صدای مسافر بلند می شود و درخواست توقف می کند ترمز می گیرند و او به ناچار باید چندین متر بعد از ایستگاه پیاده شود.بانویی هم که فاصله مهرشهر تا مرکز شهر او را کلافه کرده است، با اشاره به هزینه های سرسام آور استفاده از تاکسی و ناگزیر بودن بسیاری از افراد برای استفاده از اتوبوس، از کیفیت نامطلوب سرویس ها در این مسیر گلایه و اضافه می کند: به تازگی سرویس های این مسیر را کاهش داده و اعلام کرده اند که استقبال مسافران کم است در حالی که گاهی جایی برای نشستن در اتوبوس وجود ندارد و بسیاری از افراد باید در طول این مسیر طولانی سر پا بمانند. در میان صحبت ها گلایه ها بسیار است، از کمبود ایستگاه هایی برای شارژ کارت ها با توجه به وسعت محدوده و ایستگاه های متعدد تا افزایش ساعت کاری رانندگان به ویژه شب ها آن هم در زمستان و ...
ساعت 12:21 است که بعد از گذشت حدود یک ساعت و 20 دقیقه، اتوبوس دوباره به مرکز شهر می رسد. مسیری که به منظور رفت و آمد با اتوبوس باید حدود یک ساعت و نیم وقت گذاشت و این موضوع زمانی مهم تر جلوه می کند که افراد روزانه و برای رفتن به محل کار مجبور به تردد به مرکز شهر باشند.