بوی مهر ماه که در کوچه های پاییز مشام جان را نوازش می دهد، قاصدک های خوش خبر، نوید فصل مهربانی را در گوش شهر زمزمه می کنند و کوچه و خیابان ها رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. دیوارهای مدرسه با نقاشی های هزار رنگ، سراسر شور و شوق می شود و خواب تعطیلات تابستانی میز و نیمکت های مدرسه در هیاهوی بچه ها شکسته می شود. در این میان از مدیر مدرسه گرفته تا ناظم، معلم، بابای مهربان و حتی دانش آموزان از روزها قبل از بازگشایی، در مدارس مشغول هستند تا دوباره واژه های بی کلام بر تخته های سیاه و سفید آموزش، جان گیرد.
مادر صبور مدرسه
از طرفی نبض ضربان حس های متفاوت پاییز و مهر در مدرسه تجربه می شود، وقتی از دو هفته قبل خانه تکانی خانه دوم بچه ها شروع می شود. تمیز کردن آن همه کلاس، اتاق معلم ها، آزمایشگاه، کتابخانه، مشاوره، اتاق رایانه و ... کار کمی نیست؛ برای همین است که به مادر صبور و مهربان معروف شده است. می گوید: از نیمه شهریور شروع به تمیز کاری کردم هر روز دو کلاس نظافت شد، کف کلاس ها تی کشی، میز و صندلی ها دستمال کشی، دیوارها از تیر، نقاشی و حوضی بین باغچه ساخته شد امروز هم جشن جوانه هاست و دخترهای نوجوان، مهمان دبیرستان هستند. «کبری مودی» که تا سیکل خوانده است با دیدن این روزها، شروع ماه مهر در مود آن روزها را به یاد می آورد که روستا بود و خانه اش نزدیک مدرسه و برای تمیز کردن آن از همان آخرین روزهای شهریور راهی مدرسه می شد حالا هم که در مدرسه کار می کند شوق و شعف آن روزها در وجودش موج می زند. حس و حالش قابل توصیف نیست. می گوید: سه ماه تعطیل را به سختی و در تنهایی سپری کرد و حالا با بازگشایی مدرسه، شادی و هیاهوی بچه ها زینت بخش مدرسه می شود. سر و صدای بچه ها برای او آهنگ دلنشینی است که از شنیدن آن خسته نمی شود و حالا که با نواخته شدن زنگ مدرسه، فصل فاصله ها پایان می یابد، اشک شوق از گوشه چشمش روانه می شود. در دبیرستان متوسطه اول دخترانه هم چند دانش آموز با لباس های غیر فرم، مشغول تزیین دیوارها و چند نفرشان عضو انجمن اسلامی و بسیج دانش آموزی و از هفته قبل مهمان مدرسه هستند، هر روز می آیند و گوشه ای از مدرسه را با ابتکار خود و مشاوره معلمان می آرایند. البته یادآوری حال و هوای هفته دفاع مقدس را هم در طراحی هایشان فراموش نکرده اند.
خانه تکانی
بانویی در یک دبستان دو نوبته دخترانه و پسرانه، که او را به عنوان مادر مدرسه می شناسند از دو هفته قبل مشغول نظافت است. به گفته وی، تمیز کردن 12 کلاس با اتاق های جانبی تا لحظه آخر و شروع مدرسه ادامه دارد؛ درست مانند خانه تکانی عید است که گاه تا سال تحویل طول می کشد اما با وجود زیاد شدن کار، از حضور بچه ها خوشحال و معتقد است با آمدن دانش آموزان، انرژی می گیرد و سرحال می شود هر چند که در تابستان هم در مدرسه بیکار نبوده است و حالا هم با دقت میزها را نظافت می کند. در سالن نمازخانه چند نفر از معلمان کلاس اول مشغول دسته بندی کتاب ها هستند، کتاب های دخترها را روبان صورتی و برای پسرها با روبان بنفش می بندند حتی پسر کوچک خانم معلم هم که امسال کلاس اولی است برای کمک آمده است. می گویند: این کار عادت چند ساله شده است.اما خانم معلم یادش می آید وقتی برای اولین بار به مدرسه می رفت جشنی در کار نبود، کتاب هایش را هم پدر و مادرش از بیرون می گرفتند، بچه های زیادی با گریه سر کلاس می رفتند اما حالا برای بچه ها طاقی از گل و بادبادک بسته می شود و از زیر قرآن می گذرند، شاخه گلی هدیه می گیرند و با شیرینی، طعم روز اول مدرسه شان شیرین می شود. «فاطمه خسروی» دانش آموز پایه هشتم مدرسه پوشینه باف بیرجند است که از چند روز قبل به همراه مادر، راهی مدرسه شده و مشغول ساخت کاردستی برای کلاس اولی هاست، این کار را با عشق و علاقه زیاد انجام می دهد و می گوید: برای رفتن به مدرسه، روزشماری می کنم چون زندگی با رفتن به کلاس درس نظم و نظام بهتری به خود می گیرد. البته چند ماه دوری از دفتر و کتاب، معلم های صبور و مهربان، جعبه های مداد رنگی و نمره های 20 بر دلتنگی اش افزوده است.
آب و جارو شده
صحن دبیرستان دخترانه «عبدالعلی بیرجندی» هم تازه آب و جارو شده است. در و دیوار، میز و نیمکت های کلاس از تمیزی برق می زند. هنوز بعضی میز و نیمکت و صندلی های تک نفره در گوشه ای از کلاس انباشته شده است تا بابای مدرسه آن را کنار یکدیگر بچیند. چند دانش آموز و مربی مدرسه داخل سالن مشغول تزیین تابلویی برای خوشامدگویی به دانش آموزان هستند. بیشتر کارها انجام شده است و کلاس و میز و نیمکت ها در انتظار میزبانی از دانش آموزان برای یک سال تحصیلی دیگر است. در مدرسه دو نوبته «شهید قرنی» نیز که امسال پذیرای نونهالان و نوجوانان شمال بیرجند است، شور و شوق عجیبی برپاست، صدای تعدادی از دانش آموزان که چند روز زودتر همراه والدین به مدرسه آمده اند تا با فضای آن بیشتر آشنا شوند، در سالن و حیاط مدرسه پیچیده است. صندلی ها برای پذیرایی از والدین در روزهای اول مهر به دقت شسته شده است و برای استقبال آماده می شود. کلاس ها تمیز شده است و فضای آن کودکانه تزیین می شود تا میل و رغبت در کوچک ترها و دانش آموزان پیش دبستانی بیشتر شود. یک طرف مدیر مدرسه پسرانه و یک طرف مدیر مدرسه دخترانه مشغول نظم دادن و مرتب کردن کتاب ها و تحویل آن به دانش آموزان هستند.
پوستر خوشامدگویی
بابای مدرسه دبیرستان متوسطه «فرزان» هم یک روز قبل از شروع مدرسه در حال نصب پوستر خوشامدگویی دانش آموزان بر دیوار مدرسه است، معلم ورزش نیز با کمک دبیر پرورشی تور والیبال مدرسه را نصب می کند؛ میز و نیمکت ها از چند روز قبل در کنار هم چیده شده است و برای ورود دانش آموزان به کلاس درس لحظه شماری می کنند. «حسنی» معلم پرورشی مدرسه، گریزی به خاطرات روز اول سال تحصیلی گذشته می زند و از استرس برخی دانش آموزان برای ورود به مقطع متوسطه با دیدن دانش آموزان بزرگ تر از خود سخن می گوید که به تدریج با مشاوره و آشنایی با فضای مدرسه از ترس و اضطراب آن ها کاسته می شود. بابای مدرسه «تهامی» نیز مشغول آب پاشی حیاط و سالن مدرسه و کارگران در حال تمیز کردن حیاط مدرسه هستند، چند دانش آموز هم به منظور مرتب کردن و تزیین در و دیوار از چند روز قبل به کمک مدیر، مسئولان و بابای مدرسه آمده اند.
لحظه شماری برای شروعی نو
فضای دبیرستان حضرت زینب (س) هم از صبح زود به همت بابای مدرسه آب و جارو زده شده است و در و دیوارها بوی نویی می دهد. «پرنیان» که با کلی زحمت همراه خانم پالیز، فضای مدرسه را برای ورود دانش آموزان در سال تحصیلی جدید آماده کرده است، لحظه ای آرامش ندارد و در تلاش برای آماده سازی مدرسه است. هر دو با شور و اشتیاق وصف ناپذیر از دلتنگی برای دانش آموزان سخن می گویند و برای بازگشایی مدرسه و ورود آن ها لحظه شماری می کنند. داخل ساختمان مدرسه هم شور و نشاط خاصی برپاست، معاون مدرسه به همراه تعدادی از همکاران در تلاش برای زیباسازی فضاست، البته آن ها که به دنبال ایجاد یک طرحی زیبا و نو که تلفیقی از ایام سوگواری محرم، دفاع مقدس و ماه مهر هستند نگرانی زیادی را برای آماده کردن فضا و برنامه های آغاز سال تحصیلی جدید دارند که قرار است با همراهی مهمان های ویژه ای از فرمانداری برگزار شود.