قاسمی
موهایش سفید شده است اما قدرتمند و با انرژی، خودمانی و به لهجه بیرجندی حرف می زند، از روزهای دور گذشته که قالی بافی در خراسان جنوبی رونق داشت و از زمانی که صادرات و فروش فرش، نام استان را در کشور و دنیا زبانزد خاص و عام کرده بود. قبل از این روزهای سخت، آن سال های دور که جوان تر بود در کارخانه آقای اعتبار مشغول کار و شاگرد استاد کرمانی شد تا رنگرزی سنتی را یاد بگیرد.
کارگاه کنار جوی آب بود. وقتی پاتیل ها روی اجاق قرار می گرفت کنده های بزرگ زیر پاتیل ها می سوخت تا آب جوش بیاید. هر چه با سابقه تر شد شرایط هم آسان تر شد. زیر دست استاد یاد گرفت که برای رنگ کرم، باید از «کَل جوز» یا همان پوست خشک شده گردو استفاده کرد. پوست گردو برای رنگ خاکی کاربرد داشت و با افزودن کمی روناس و زاج رنگ شتری رقم می خورد، نیل برای طیف رنگ های آبی و سورمه ای به کار می رفت و استفاده از کمی رنگ در پاتیل آب، نقره ای کم رنگ را رقم می زد و اگر میزان نیل بیشتر می شد به ترتیب رنگ های دوغی، ماستی، فیروزه ای تا سورمه ای حاصل می شد.
این ها تجربه سال ها ایستادن سید «امین امیرآبادی» کنارپاتیل های رنگ است که خاطرات رنگارنگ و شیرینی را رقم زده است.این که هر روز دست هایت رنگی باشد و تمام روزهای سال کنار پاتیل های داغ بایستی خود حکایتی خواندنی است. می گوید: پاتیل ها تا حد مشخصی آبگیری می شد و وقتی آب به جوش می آمد رنگ مد نظر داخل آن ریخته و سپس نخ ها اضافه و جوشانده می شد تا رنگ بگیرد. بعد نوبت به خارج کردن کلاف های نخ می رسید. سال های اول کار که امکانات کمتر بود باید با دست و چنگ ،کلاف ها را خارج می کردیم تا رنگ در پاتیل ها حفظ و دوباره استفاده شود. کم کم که قالی بافی رونق گرفت و امکانات بیشتر شد با زیاد شدن حجم نخ ها از وسایل کمکی مانند جرثقیل هم برای برداشتن نخ کمک می گرفتیم. امیرآبادی که هنوز هم بوی رنگ را به یاد دارد، می افزاید: کلاف را بعد از خشک شدن روی طناب، روانه جوی آب می کردیم تا رنگ نخ ها ثابت شود و بعد دوباره نخ های رنگ شده آویزان و با گذر زمان، رنگ های شیمایی هم باعث رنگی شدن شان می شد. رنگ شدن نخ ها گاهی دو، سه ساعت و گاهی بیشتر از 24 ساعت زمان می برد اما باز هم کار شیرینی بود تا آن جا که همه اعضای خانواده به کمک می آمدند و از این که هر روز دست هایم یک رنگ می شد، دلخور نبودند. زندگی ام با نان رنگرزی می چرخید. افسوس می خوردکه حالا مدت هاست با کم شدن فروش فرش های دست بافت، کاسبی او و معدود رنگرزهای سنتی در بیرجند کساد شده است و دیگر فردی سراغ این کار نمی رود. رنگ گیاهی و شیمیایی هم ندارد هر چند که رنگ های گیاهی ثابت تر و بی ضررتر است اما کم کم رنگ فراموشی می گیرد. او که پیر رنگرزی است حالا خسته و ناتوان به خانه پناه برده است.
قدمت 300 ساله
رئیس اتحادیه فرش دست بافت سابقه رنگرزی در استان را زیاد می داند و می گوید: رنگرزی سنتی، از ابتدای بافت فرش در استان رواج داشته و به ویژه با رنگ های گیاهی بیشتر کار شده است. سابقه تولید و صادرات فرش استان به 300 سال قبل بر می گردد، زمانی برای رنگ قرمز، از لاک حشره ای به نام قرمزدانه که وارداتی بود، استفاده می شد و بعد ها گیاه روناس به کار رنگرزی آمد.«کامیابی مسک» کاربرد فراوان روناس را در رنگرزی برای خلق رنگ های طیف قرمز مطرح می کند که در ترکیب با برگ درخت انگور رنگ زرد حاصل می شد. نخ هایی که به شیوه سنتی رنگ می گرفت، آفتاب خورده و شسته و رنگ آن تیره تر می شد. گاهی کار رنگرزی در دو مرحله انجام می شد یک بار با برگ انگور و سپس با روناس تا رنگ دلخواه حاصل شود. بعدها هم دو رنگ را با هم مخلوط می کردند تا طیف قرمز تا کرم ایجاد شود. نیل ماده اصلی دیگری در خلق رنگین کمان رنگ ها بود. چرا که برای ایجاد رنگ های طیف آبی و سبز کاربرد داشت یک بار نخ را با برگ انگور، زرد و سپس با نیل، سبز می کردند. گاهی کلاف ها نیز برای ساعت ها در جوی آب شسته می شد تا رنگ ثابت و از مواد اضافی پاک شود.
دوام بیشتر رنگ های گیاهی
هرچند رنگ های شیمایی نسبت به نوع گیاهی کار را ساده تر می کند اما او می گوید: در مقابل نور، شست وشو و تماس ثبات ندارد و استفاده از آن ها در مقطعی، کیفیت فرش استان را پایین آورد. با وجود این تایید می کند که از رنگ های گیاهی به هیچ وجه استفاده نمی شود در حالی که بشر معتقد است هر ماده طبیعی کمتر به محیط زیست و انسان آسیب می زند.به گفته وی، رنگ های گیاهی، در پارچه بافی سنتی هم خیلی محدود به کار می رود چرا که حجم تولید زیاد شده است و جوابگوی نیاز نیست. در قالی بافی هم مردم راحت طلب شده اند و رنگ های شیمیایی را به کار می برند. در قدیم مردم برای بافت فرش همه کارها را خودشان انجام می دادند اما حالا از افرادی که در گذشته کارگاه های بزرگ قالی بافی و رنگرزی داشتند نشانی نیست و رنگرزی سنتی رو به فراموشی است.
کاربرد در پارچه و حوله بافی
بخش دیگری از رنگرزی سنتی در پارچه ها و حوله های دست بافت خودنمایی می کند که با احیا و توسعه توبافی در استان، جان دوباره ای گرفته است و آن طور که معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان توضیح می دهد: رنگرزی از حدود 300 سال قبل در خراسان جنوبی انجام می شده است و همچنان در کارگاه های خانگی ادامه دارد. به گفته «عباس زاده» افزون بر رنگرزی های سنتی در خانه ها در هر شهرستانی، یک یا دو کارگاه متمرکز وجود دارد. در خراشاد پس از ثبت جهانی روستا، دو کارگاه راه اندازی شد و در روستای روم از سال 94 برای رنگرزی سنتی نخ پشم، کارگاه افتتاح شد. به نظر می رسد به دلیل سهولت در فروش حوله و پارچه های سنتی، کارگاه ها و دیگ های رنگ خانگی همچنان پا برجاست.