گزارشی از حال و هوای نوروز
تعداد بازدید : 8
جلوه های خانه تکانی از این سو تا آن سوی شهر
گروه جامعه
کوچهها بارانخورده نیست ولی آب از حیاط خانهها راه باز کرده و زمین کوچه را هم شسته است. از بالای دیوار و پشت بام خانهها، فرشها و موکتها دامن به دست باد داده و تن به تابش تند آفتاب اسفند سپردهاند. چند قدم آنطرفتر روی نردههای کانال، فرشی آویزان و روی زمین آبگرفته، سطلی است و دبه ای که آب اضافه شیلنگ را نگه می دارد. دو مرد مشغول کار هستند و ... . روی نردههای آن طرف کانال، یک جفت فرش و چند پتو آویزان است.
در کوچههای خیابان کارگران، از بالای دیوارِ هر خانه، فرشی آویزان است تا جلوهای از پاکی بهار را به نمایش بگذارد. تیرآهنی روی زمین افتاده و همآغوش آن فرشی لوله شده سر به بالشت آجری نهاده است و موج آب روی زمین شیبدار تا چند متر پایینتر میدرخشد. مردی هم با بطری سبز دلستر، خودرویش را میشوید، نه این که شیلنگ به دست بگیرد و با فشار آب، کوچه را جارو کند.گونیهای بزرگ زبالههای خشک و تر به سطل زباله انداخته میشود تا وقت استراحت ظهرانه اعلام شود؛ هرچند از آن خانه که از بقّالی دیوار به دیوارش شیلنگ کشیدهاند، هنوز هم صدای شست و شو میآید و جوی آب از پایین در به کوچه راه باز کرده است. در حاشیه خیابان، از پشت بام ساختمانی سه طبقه، چند کناره قد و نیم قد انداخته شده است و از ناودان، آب کفآلود به جوی پیادهرو میرسد. در انتهای کوچه باریک روی زمین سیمانی فرش را پهن کرده و شیلنگ قرمز رنگ را از داخل حیات به کوچه کشانده است. فرش را خیس می کند و پودر می ریزد. برس فرش شویی رنگ و رو رفته برایش کارساز نیست. صدا می زند تا فرش شوی نو را بیاورند. دخترک درحالی که سر و صورت را پوشانده است ،پا برهنه راهی کوچه می شود. می گوید: اگر چه رفت و آمد عیدانه کم است اما غبار را از سر و صورت خانه به طور اساسی می گیریم. صدای خش خش برس به گوش می رسد و دخترش در خانه تخم هندوانه و کدو را که از ابتدای سال جمع کرده است ،درون ظرفی می ریزد، می شوید و درون تابه ای رنگ و رو رفته تفت می دهد تا بو داده شود. می گوید: امسال آجیل شب عید گران تر از همیشه است. وسعمان نمی رسد تا پسته و فندق بخریم. خودمان می پزیم و آماده می کنیم تا سفره مان خالی نباشد. بشور و بساب را هم خودمان می کنیم. هزینه قالی شویی بالاست و با انجام دادن کارهایمان هزینه اضافه را کم می کنیم.
این سو یعنی شمال شهر بعید است بتوان پشت نیسانی آبی، تلی از فرشهای شسته و لوله شده را دید، این جا مردم ترجیح میدهند خودشان بشویند و بروبند و گرد وخاک خانهتکانی به سر و رویشان بنشیند، هرچند باید برای آبهای رهاشده در کوچه هم فکری و میزان مصرف آب را کنترل کرد.
آن سوی شهر
جنوب شهر، این جا انگار مشغله های بسیار نمی گذارد تا زنان خانه دار خود، خانه تکانی کنند. برای شست و رُفت، کارگر می گیرند. فرش را به قالی شویی می سپارند، کمتر خبر و نام و نشانی از پهن شدن فرش روی در و دیوار است. شهروندی می گوید: این جا کمتر همسایه از همسایه خبر می گیرد. چندین خانواده دریک آپارتمان سال ها کنار یکدیگر زندگی می کنند اما شاید نام هم را ندانند. دیگر خانه تکانی ها حال و هوای گذشته را ندارد. تجمل گرایی جولان می دهد و در آستانه سال نو برخی هرچه را در خانه دارند تعویض می کنند. فرش را قالی شویی می شوید. پرده و پتو را خشک شویی، پله ها و در و دیوار را کارگر تمیز می کند و ... ، دیگر خبری از رسم و رسوم گذشته نیست.