«ژرف» ناشناخته

فرخ نژاد-موسیقی نسیم ملایم که در گوش دره «ژرف» می پیچید برگ های درختان گردو نیز همراه با این نسیم ملایم به رقص در می آیند . نسیم،  آب پشت سد«ژرف» را قلقلک می دهد تا موج های کوچکی پشت دیواره سد ایجاد شود  و زیبایی این سد ناشناخته را همانند نام آن ژرف، زیبا و لذت بخش کند.
خنکای نسیم دره های منتهی به سپر سنگی شهر بیرجند را در بهار سال جاری بهتر از سال های قبل می توان حس کرد زیرا به برکت باران های زمستان سال قبل و ابتدای بهار هر آنچه ریشه در زمین دارد زنده تر از بهار سال های قبل است.
این سر زندگی را با روییدن گیاهان کوهی و سرسبزی بیشتر درختان و بیرون ریختن آنچه تا کنون بر دل زمین سنگینی می کرده است می توان به چشم دید و حس کرد. شاید ناشناخته بودن سد «ژرف» 36 ساله سبب شده تا در روزهای تعطیل همانند بند دره، بند امیر شاه، آبشار چهارده و دیگر ارتفاعات باقران و با وجود فاصله کم تا شهر بیرجند که به 5 کیلومتر هم نمی رسد چندان شلوغ نباشد و طبیعت دوستان، گردشگران و شهروندان بیرجندی کمتری از فضای بکر و زیبای این نقطه که در بالادست روستای چهکند قرار دارد بهره ببرند. این سد و زیبایی های پشت آن را آنچه از قراین برمی آید فقط اهالی روستای چهکند می شناسند زیرا در این سال هایی که ابرهای باران زا کمتر به به مهمانی آسمان خراسان جنوبی می آمدند  اگر ذخیره پشت این سد در دامنه کوه باقران نبود شاید دیگر از کشاورزی و اقتصاد در این روستای حاشیه ای و بغل دستی شهر بیرجند هم خبری نبود.
این سد که به گفته یکی از اهالی در این سال هایی که قهر طبیعت رمق از کشاورزی  به طور کامل گرفت هیچ گاه امید کشاورزان و روستاییان چهکند را ناامید نکرد و هیچ وقت بدون آب نشد تا زمین های کشاورزی و باغ های این روستا از تشنگی نمیرند و درختان چهکند که ریشه های تلاش و دست های پینه بسته تلاش گران این روستاست نخشکد. روستاییان چهکند هم همیشه قدردان خدا بوده اند زیرا در این سال خشکی هایی که قهر طبیعت سبب شده تا همه زحمت چند صد ساله کشاورزان و روستاییان به تلی از خاکستر تبدیل شود تا حدودی با نعمت گرانبهایی که پشت دیواره سد ذخیره شده، آنان نگهبان آن چه خودشان و آبا و اجدادشان به ثمر رسانده اند هستند. نقطه ای که 36 سال است دیواری جلوی آن کشیده شده آن طور که یکی از ساکنان چهکند می گوید: در ابتدای دهه 60 جهاد سازندگی جلوی آب را سد کرد تا آب کشاورزی چهکند را تامین کند.
به گفته«احمد ملکیان» اگر سد «ژرف» نبود تمام کشاورزی چهکند از بین می رفت. نکته جالب در مورد سد ژرف این است که با وجود امتداد خشکسالی ها این سد تاکنون خشک نشده و بی آبی به خودش ندیده است، دلیل آن هم این است که در دامنه کوه های باقران قرار گرفته و عمق آب هم زیاد است.
گلایه این سکنه چهکند از این است که چون اطلاع رسانی ها و تبلیغات لازم در مورد سد ژرف از سوی متولیان امر انجام نشده 90 درصد مردم شهر بیرجند از وجود این سد بی خبرند. به گفته«ملکیان» این نقطه، مستعد تبدیل شدن به یک منطقه گردشگری را دارد زیرا فاصله آن تا مرکز استان به 5 کیلومتر هم نمی رسد. بعلاوه بر خلاف دیگر سدها، بندها و آبشارهایی که در دامنه ارتفاعات باقران قرار گرفته است و آب جمع شده و یا جاری شده در آن به نیمه سال هم نمی کشد، پشت این سد همیشه  آب وجود دارد و تاکنون  خشک نشده است. او به یاد ندارد که سد ژرف مانند بند دره تلفاتی داشته باشد هرچند که همانند نام آن عمیق و ژرف است. اما آن طور که این سکنه چهکند مطلع است رودخانه ای که حامل آب های جاری شده از ارتفاعات باقران به این سد است دارای دو سرشاخه است که یکی از شاخه ها به سد ژرف و دیگر به دره های این ارتفاعات ختم می شود. علاوه براین در مسیرهای هر دو سر شاخه این رودخانه ویلا سازی و تمام دره های منتهی به ارتفاعات باقران به خانه دومی هایی برای بومیان و غیر بومیان تبدیل شده است.
همچنین در گذشته و قبل از پایداری خشکسالی ها میوه های سردرختی زیادی در چهکند به عمل می آمده اما اکنون  از میوه های سر درختی خبری نیست و محصولاتی مانند عناب، گردو و زرشک  هنوز هم وجود دارد. شاید به همین خاطر که دره بالادست سد ژرف هم تا چشم کار می کند پر است از درختان گردویی که هر کدام از آن ها مال یکی از اهالی چهکند قدیم است. بعلاوه در ارتفاعات و دامنه های دره منتهی به سد ژرف هر نوع گونه گیاهی از زیره، بابونه، مستارو... می روید و در سال جاری که نسبت به سال های قبل تا حدودی بهار سال است بیشتر می توان این گونه های گیاهی را دید که در ارتفاعات روییده اند و گاهی هم برخی از افرادی برای چیدن آن به دامنه های کوه باقران در این منطقه می آیند. موضوع دیگر این که در گذشته اهالی این منطقه از زیروچ، چهکند، دعوت و... همه برای چیدن گیاهان دارویی به ارتفاعات می آمدند اما در سال های اخیر چیدن گونه های گیاهی به دلیل خشکسالی ها و  مهاجرت روستاییان به شهرها نسبت به قبل خیلی کمتر شده است. سال های قبل یکی از راه های درآمد روستاییان  چیدن گیاهان دارویی  ارتفاعات  بود اما با امتداد قهر طبیعت این منبع درآمد روستاییان هم از بین رفته است.
 هر چه از زیبایی های «ژرف» ناشناخته گفته شود کم است اما وقتی  در هنگام عصر و نزدیک غروب مهمان این سد در دامنه های کوه باقران باشی و خورشید هم دیگر در افق این کوه ها در حال غروب باشد باید ارتفاعات هموار و ناهموار مسیر منتهی به سد ژرف را برای بازگشت به همراه تعداد اندکی که آمده اند تا تفرج در یک روز تعطیل را با بهره بردن از این فضای طبیعی و بکر به اتمام برسانند، طی کنی.  در این دره ژرف  تنها چیزی که با طبیعت  پاک همخوانی ندارد بوی دود قلیانی است  که  برخی  نوجوانان در دره زیبای منتهی به سد به راه انداخته اند  در حالی که  همراه با نسیم ملایمی که در دره می وزد  مشام را می آزارد. آخر سر هم ماهی هایی که طبیعت دوستان سیزده بدر در این سد رها کرده اند برای مهمانان دستی تکان می دهند و می گویند دوباره هم سری به آن ها بزنیم اما خواهش شان این است که آرامش آن ها را با پرتاب کردن سنگ در درون سد به هم نریزیم.