بسته های اشتغال زایی گوناگونی در این سال ها از سوی متولیان امر برای روستاها ارائه شده اما مسئله چالش برانگیز در مورد اشتغال روستایی که به نوعی اجازه نداده این موضوع به پایداری لازم در این نقاط برسد این است که از زنجیره اصلی و اساسی آن یعنی بازار غفلت شده و همین مغفول ماندن و نبود قابلیت رقابت پذیری محصولات تولیدی روستاها در بازارهای داخلی و خارجی زمینه ای را فراهم کرده است تا نه تنها شاهد اشتغال پایدار در روستاها نباشیم که سرمایه گذار روستایی نیز در نیمه راه مجبور به تعطیلی واحد تولیدی خود شود.
وقتی واحد تولیدی سود لازم را نداشته باشد و محصول تولیدی نیز روی دست تولید کننده بماند صلاح را در این می بیند که چرخه تولید را رها کند و بیش از این بار خود را سنگین نکند. حال سوال این جاست که چطور می توان به اشتغال پایدار در روستاهای خراسان جنوبی که استمرار قهر طبیعت اشتغال اصلی روستاییان که دامداری و کشاورزی است را در مسیر سراشیبی قرار داده، دست یافت؟
تعطیلی واحدها در نیمه راه
نظر رئیس سازمان بسیج سازندگی استان در مورد سوال طرح شده این است که مشکل اصلی روستاهای خراسان جنوبی با ادامه دار شدن خشکسالی ها به موضوع اشتغال برمی گردد زیرا زمینه اشتغال اصلی روستاییان که کشاورزی و دامداری است در سال های قهر طبیعت تا حدودی از بین رفته و درآمد لازم را از این ممر ندارند.
مهندس«مهدی هنری» اشاره ای به اشتغال های ایجاد شده در روستاها که پایه تسهیلاتی دارند می کند و می گوید: در کارگروه های اشتغال که برگزار می شود هیچ وقت بررسی دقیقی نشده است که چرا کارگاه های ایجاد شده از محل این تسهیلات هنوز به پایان کار نرسیده تعطیل می شوند.
به گفته وی دلیل اساسی این است که ابتدا به پایان کار یعنی زنجیره اصلی ایجاد کارگاه های تولیدی روستایی فکر نشده است و وقتی روستایی محصولی را تولید می کند چون بازاری برای فروش آن از قبل پیش بینی نشده و قابلیت رقابت پذیری نیز با محصولاتی که مشابه آن تولید می شود ندارد طبیعی است که از دور خارج شود و شاهد اشتغال پایدار در روستاها نباشیم.
زنجیره ارزش نداریم
گفته این مسئول حاکی از آن است چون زنجیره های ارزشی مدونی برای توسعه اقتصاد روستایی تدوین نشده است همین غفلت سبب شده تا برنامه ریزان اشتغال در روستاها خواسته روستاییان را برای به حرکت درآمدن چرخ اقتصادی روستاها کمتر لحاظ کنند. به علاوه برنامه هایی که تاکنون برای توسعه روستاها و اشتغال زایی تدوین شده به جای این که از جزء به کل باشد برعکس است به همین سبب هیچ گاه خواسته روستاییان را در اشتغال زایی و آن چه مدنظر آن هاست در اجرای برنامه ها نداشته ایم.
همچنین لازم است به زنجیره ارزش لازم در اقتصاد و اشتغال پایدار روستایی که همانند دو قطب آهن ربا عمل می کنند توجه شود. علاوه براین ضروری است طرحی تدوین شود که از بازار شروع و به بازار ختم شود یعنی باید طوری برای اشتغال زایی در روستاها اقدام شود که هر روستایی به یک نقطه شهری متصل شود و شهرنشینان آن چه را نیاز دارند از تولید روستاهای مجاور خود تهیه کنند. به گفته وی اگر اشتغال ایجاد شده به صورت شبکه ای گسترش یابد به طور حتم می توان در برنامه های بلند مدت تثبیت اشتغال را داشت اما زمینه دستیابی به این مهم نیز به ارائه آموزش های لازم به روستاییان در زمینه بازاریابی برمی گردد.
وی می گوید: می توان با ورود نهادهای توانمند اقتصادی واسط که تضمین بازار مصرف محصول تولیدی با برند خود را دارند مانند آستان قدس رضوی و...گام مهمی برای حمایت از تولید و اشتغال در روستاها و در نهایت توسعه روستایی برداشت.
نیازسنجی از روستاییان
نظر عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند نیز این است که در زمینه اشتغال روستایی باید چند مسئله مهم را مدنظر قرار داد و اولین موضوع به نیازسنجی انجام شده از روستاییان آن هم متناسب با قابلیت ها و توان اقتصادی که هر منطقه دارد برمی گردد زیرا ممکن است نهادی شغلی را برای منطقه ای تعریف کند که به عنوان مثال ماده اولیه مورد نیاز در آن منطقه موجود نباشد. به گفته دکتر«مفید شاطری» ممکن است شغلی که بدون توجه به نیازسنجی از خود روستاییان و قابلیت های آن منطقه ایجاد شود برای مدت کوتاهی با کمک یارانه ای که دولت می دهد دوام داشته باشد اما پایدار نخواهد بود.
اولین قدم نیازسنجی
بنابراین اولین اقدام در حوزه اشتغال روستایی نیازسنجی و شناخت مشاغل بر حسب توان روستاها در مناطق مختلف جغرافیایی خراسان جنوبی است.
موضوع دیگر از دید این کارشناس که خیلی مهم است و چندان توجهی به آن نمی شود بحث پیشینه تاریخی شغل و حرفه ای است که می خواهیم در هر منطقه ای ایجاد کنیم و اگر به این مسئله توجه شود به طور حتم به پایداری اشتغال در روستاها خواهد انجامید.
به عنوان مثال در هر نقطه روستایی که قرار باشد شغلی احیا یا ایجاد شود باید بر مبنای پیشینه تاریخی آن باشد چون روستاییان خیلی سریع تر آن حرفه را می آموزند و از طرف دیگر به واسطه علاقه ای که به آن دارند دوام و پایداری آن نیز بیشتر خواهد بود.
به عنوان مثال در سال های پیش گروه های توسعه روستایی برای منطقه درح سربیشه ایجاد مشاغلی را تعریف کرده بودند که مردم آن منطقه چندان آشنایی با آن حرفه ها نداشتند هرچند به مرحله تولید رسیده بودند اما وقتی حساب و کتاب می شد گاهی با هزینه هایی که می کردند سر به سر در می آمد و بعضی وقت ها نیز متضرر می شدند.
بازاریابی محصول تولیدی
مسئله اساسی تر که به گفته دکتر«شاطری» در زمینه اشتغال روستایی باید مدنظر قرار گیرد بازاریابی محصولات تولیدی در روستاهاست، گاهی در نقاط روستایی شغلی ایجاد می شود که چون نیازسنجی در مورد بازار آن انجام نشده است، کالای تولیدی روی دست آن ها می ماند چون خریدار ندارد و پایان آن هم ورشکستگی سرمایه گذار روستایی است.
وی مثالی در مورد صنعت دست روستای خراشاد می زند که احیا و توسعه شغل حوله بافی شاید برای روستایی که محدود به خراشاد می شود پاسخ دهد اما اگر بخواهد این صنعت آن طور که شنیده ها حاکی است به دیگر روستاها و حتی خارج از استان نیز گسترش یابد چون بازاری به واسطه اشباع شدن آن نخواهد بود شاید به بن بست بخورد.
به علاوه باید در نظر داشت شاید صنعتی در یک نقطه جغرافیایی جواب دهد اما اگر بخواهند همه روستاها به آن سمت و سو حرکت کنند به دلیل اشباع شدن بازار دیگر آن کار کساد می شود بنابراین باید برای ایجاد صنایع روستایی در صنعت های مختلف و متنوعی سرمایه گذاری کرد که البته نیاز روزبازار هم باشد.
مسئله اساسی دیگری که باید در حوزه اشتغال روستایی مورد توجه قرار گیرد رقابت پذیری محصولات تولیدی در بازار است یعنی باید محصولی با هزینه کم و ارزش افزوده زیاد تولید شود تا بتواند در بازار رقابت دوام بیاورد بنابراین باید در روستاها نیز کالایی با کیفیت تولید شود که ضمن رقابت پذیری با تولیدات مشابه ارزش افزوده بالایی برای تولید کننده باقی بگذارد.
دیگر این که نحوه پرداخت تسهیلات برای ایجاد اشتغال در روستاها نباید آن قدر پیچ و خم اداری داشته باشد تا تعداد زیادی از افرادی که مستحق دریافت آن هستند نتوانند از این منابع بهره مند شوند و فقط عده ای که با قوانین یا بوروکراسی اداری آشنایی دارند از تسهیلات استفاده کنند.