فرخ نژاد-دیروز قدیمی ترین پارک بیرجند مهمانان ویژه ای داشت آن هم از جنس فرشتگان. آمده بودند تا کمی از حصار مرکز توان بخشی علی اکبر(ع) رهایی یابند و چند ساعتی را به همراه پرستاران خود در پارک آزادی بیرجند بگذرانند. دیروز بوستان آزادی به دلیل حضور این فرشته های زمینی به خود می بالید و از دیگر روزها با صفاتر به نظر می رسید. هر کدام از این فرشتگان در دنیای پاک خویش سیر می کردند و به هر عابری که از آن جا می گذشت سلام می دادند و دستی تکان.
دیروز خوشبختی نصیب پارک آزادی شده بود تا پذیرای فرشتگان مرکز توان بخشی علی اکبر(ع) باشد و سکوت پارک را این فرشتگان بشکنند.
ساعتی مانده تا خورشید خود را به وسط آسمان شهر برساند و ظهر طلوع کند اما تعداد زیادی خودرو جلوی در ورودی بوستان آزادی؛ قدیمی ترین و وسیع ترین پارک بیرجند صف کشیده اند. پتوهایی که سرنشینان خودروها دارند و ظرف هایی که آب می کنند نشان از این دارد که مسافرند و آمده اند تا بعد از رفع خستگی راهی مقصد شوند.
همه به صف و یکدست ایستاده اند تا به مهمانان خوش آمد بگویند این سروقامتان بوستان آزادی.
هر چند نامهربانی آسمان آثارش را بر این درختان کهن همیشه سبز پارک آزادی گذاشته است اما چون درختان خشکیده و سبز همگی دست در دست همه گذاشته اند کمتر می توان این زردی رنگ را در رخ آن دید.
دیوار سبز که این تنومند درختان بوستان آزادی دور تا دور آن کشیده اند جلوه خاصی از زیبایی را به قدیمی ترین پارک بیرجند داده است. به علاوه دست در دست هم گذاشتن شاخ و برگ این درختان در دو سوی راهروی ورودی پارک دالانی مسقف از شاخ و برگ ها را ایجاد کرده که گاهی آسمان را نمی توان دید و سایه بانی برای مهمانان این پارک از شلاق های بی امان خورشید به حساب می آید.
مدتی است حصارها و دیوارهای بوستان آزادی را برداشته اند و دسترسی به آن از هر نقطه ای برای مسافران ممکن است و فقط حصارهای کال کبوتر خان را به دلیل رعایت مسائل ایمنی باقی گذاشته اند.
پارکبان هم دلیل این کار را نمی داند و می گوید دستور شهرداری است. پارکبان و سرکارگری که در این پارک حضور دارد اطلاعات چندانی از تعداد درختان و سن آن ها و... ندارد و فقط مشکل این پارک را کافی نبودن روشنایی آن می داند. به علاوه به گفته آن ها تا قبل از سرد شدن هوا بیشتر وقت ها در این پارک جای سوزن انداختن نبود اما با سردی هوا این پارک هم نسبت به روزهای گرم تابستان چندان شلوغ نیست.قرار گرفتن این پارک در همجواری بوستان صیاد شیرازی سبب شده است تا اگر فردی بخواهد از بام بیرجند یعنی همان نقطه ای که هتل کویر سال هاست اسکلت آهنی آن فقط برپاست این شهر را به نظاره بنشیند به طور حتم به قسمت های بالادست این پارک یا همان شهر بازی قدیم بوستان آزادی که اکنون غیر قابل استفاده است می رود و آن را از نظر می گذراند یا عکس یادگاری و سلفی می گیرد.این اسکلت های آهنی هتل سال هاست فریاد سر دادند تا اداره تامین اجتماعی تن پوشی بر آن به عنوان متولی اش بپوشاند اما گویا فریادهای بی صدای آن را بیش از یک دهه است که این نهاد نمی شنود.گاهی سکوت این پارک را در قسمت های انتهای آن فقط خش خش جاروی پارکبان می شکند و جوانان که سیگار به دست می آیند و بر فرش چمن می نشینند و هر کدام به تنهایی سر در گوشی های خود دارند.همچنین دو سه نفری هم در حال دروکردن چمن ها برای دام هایی که دارند هستند.
هر چه خورشید به میانه آسمان نزدیک تر و کمی از سردی هوا کاسته می شود بر تعداد مهمانان فرش سبز و صندلی های تعبیه شده در اطراف پارک افزوده می شود.
همچنین اسباب و وسایل بازی که در گوشه ای از پارک تعبیه شده است چشمشان به جمال کودکان روشن می شود. این بوستان علاوه بر همسایگی با دستگاه های دولتی مانند اداره کل دامپزشکی و مرکز سلامت آتیه روشن و سازمان بازنشستگی؛ با بوستان صیاد شیرازی نیز همسایه است و این بوستان جزو این پارک به حساب می آید.
بعد از گشتی در بوستان آزادی باید به آن سوی بوستان کانال کبوترخان یا رود بیرجند که باید گفت جزو بوستان آزادی است یعنی میدان آزادی یا همان پل دژبان که نقطه ورودی و پیشانی شهر به حساب می آید رفت. در این جا به اندازه درختان که به صف ایستاده خودرو پارک شده است مانند تاکسی های زردرنگ، خودروهای شخصی و مینی بوس های روستایی. حتی روی سکوهای آن جای سوزن انداختن نیست، برخی از مسافران روی سکوها چادر زده اند و در حال استراحتند. تعداد زیادی مسافر کنار هم روی صندلی و سکوها نشسته اند و برخی منتظرند تا ساعت رفتن فرا برسد و مینی بوس های پارک شده آن ها را به مقصد برساند. این جا همه منتظرند، تاکسی و خودروهای برون شهری منتظر مسافر و مسافران در انتظار خودرو تا فرا رسیدن ساعت مقرر هر روز. منتظران را باید گذاشت تا زمان مقررشان فرا برسد. اما اگر بخواهی سری به شهر بازی قدیمی بوستان آزادی در همان نقطه ای که خانه فرهنگ و هنر شهرداری با آجرهای زردرنگ و دیوارهای کنگره ای اش بازسازی شده است بزنی باید از پشت بوستان صیاد شیرازی که در آن ساعت، سکوت مطلق در آن حاکم است به این نقطه هدف بروی.
آن چه بعد از رفتن به این نقطه به چشم می خورد انبوهی از وسایل بازی کهنه و قدیمی است که زمانی آرزوی کودکان این محله ها بوده است و اکنون با دیدن آن خاطراتشان زنده می شود. اما آن چه سبب شده تا تعدادی از نیروهای شهرداری در آن ساعت بازدیدی از این مکان که خانه فرهنگ و هنر شهرداری است داشته باشند شکسته شدن همه شیشه های این بنای از نو بازسازی شده است چون مدتی است در آن بسته بوده و شهرداری در نظر دارد تغییر کاربری در آن ایجاد کند و به جای این که محل برگزاری نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف فرهنگی و هنری باشد یکی از بخش های اداری این نهاد را به آن جا منتقل کند. به طور حتم زخمی کردن تن این شیشه ها کار جوانانی است که از سر بیکاری و برای گذراندن وقت به این جا رفته اند.