فرخ نژاد- او خرسند است و فرزندانش بیشتر، چرا که نگذاشته اند چراغ حرفه ای که پدر با تجربه و تبحر خود در بیرجند بنیان گذاری کرد، خاموش شود. او همه آن چه را از حرفه «اره تیزکنی» آموخته، تجربه و هنر خود اوست، نیم قرن از عمرش را به پای این حرفه قدیمی گذاشته و هیچ گاه شاگردی نکرده است. اما جرقه ای که «محمد حسن مهدی نیا» را به زنده ماندن حرفه ای که پایه گذاری کرده امیدوار کرده این است که فرزندان بعد از این که پدر بر اثر کهولت سن دیگر توان ادامه کار را نداشت چراغ دکانش را خاموش نگذاشتند و راه پدر را در این حرفه ادامه دادند تا نام او در بیرجند آن هم در یکی از محله های قدیمی شهر همچنان زنده بماند.
این هنرمند قدیمی، حرفه و هنر اصلی اش نجاری و درودگری و متولد 1310 در حاجی آباد شوکت آباد بیرجند است. او می گوید: وقتی به سربازی در خاش اعزام شد در آن جا حرفه اش را نجاری اعلام کرد و هر چند مسئول کارگاه متوجه شد که سر رشته ای در این کار ندارد اما به دلیل این که کارش را به خوبی انجام و علاقه وافری از خود نشان می داد در کارگاه نجاری مشغول به کار شد.
جرقه ای امیدبخش
«بعد از اتمام دوران سربازی به روستای محل سکونت رفتم و بعد از ازدواج دیدم که در این روستا نمی توانم از راه درودگری زندگی را بگذرانم به همین دلیل به بیرجند آمدم و مشغول به کار شدم اما تا هفت ماه که از حضورم در شهر گذشت حتی یک نفر هم به مغازه ام نیامد و سراغی از کار و هنرم نگرفت طوری که به طور کامل ناامید شدم اما در همین لحظه های ناامیدی، جرقه ای امیدبخش در زندگی ام پیدا شد تا امیدوار به ادامه راه شوم.»
او ادامه می دهد: به طور اتفاقی کارگر یکی از بساز و بفروش های مشهور شهر برای درست کردن دسته بیل یا کلنگش که او چندان به یاد ندارد به مغازه آمد و هنر دستم را که در و پنجره و به دیوار تکیه داده شده بود دید و به صاحبکارش گفت که اگر بخواهی کارت بیش از این ها فروش داشته باشد باید از دست ساخته های او در پروژه های ساختمانی استفاده کنی. او هم برای رایزنی به مغازه ام آمد و بعد از یکی دو روز برو بیا بالاخره با هم، ساز آمدیم و من هم برای او و هم برای بقیه در و پنجره می ساختم.
هنری با نیم قرن قدمت
اما جرقه ای که سبب می شود نیم قرن قبل به حرفه اره تیزکنی رو آورد این است که یکی از اهالی گازار که به مردمان هنری در منطقه معروفند، به دکانش آمده است و اره ای نواری می دهد تا آن را تیز کند اما او می گوید «با دستگاهی که دارد این کار شدنی نیست اما آن مرد پاسخ می دهد هر کار می خواهی بکن من اره را تیز کرده از تو می خواهم» که همین درخواست، سرآغازی می شود برای حرفه اره تیزکنی که او با تجربه به آن دست می یابد و حتی دستگاه هایی را خودش طراحی می کند و در ادامه راه، به خرید دستگاه های دیگری از مشهد اقدام می کند. دلیل این که حرفه اره تیزکنی او رونق می گیرد این بوده است که همه آن هایی که نیاز به تیز کردن اره های نواری و آلومینیوم بری و ... داشتند باید اره های خود را به مشهد ارسال می کردند تا در آن جا تیز شود اما با ورود دستگاه های او به بیرجند و دستگاه هایی که خودش ساخت هر وقت اره های آن ها کند می شد به «مهدی نیا»، مراجعه می کردند. به گفته او، این هنر بیش از گذشته رونق دارد چرا که بسیاری از دستگاه هایی که برای تیز کردن انواع اره ها و تیغ ها نیاز است در بیرجند نیست و هر فردی که نیاز به تیز کردن آن داشته باشد مجبور است تیغ ها و اره ها را به خارج از استان ارسال کند.
چراغ روشن حرفه پدر
وقتی کهولت سن سبب شد تا او نتواند حرفه نجاری را ادامه دهد دکان را تعطیل کرد اما حرفه اره تیزکنی را در گاراژ خانه تا بعد از 10 سال از تعطیلی دکان ادامه داد، مشتری های فراوان این حرفه، او را امیدوار به کارش می کردند در این بین دو پسر او نیز حرفه اره تیزکنی را از پدر آموختند و زمانی که دیدند پدر توانایی انجام این کار را ندارد از او درخواست ادامه کار را در دکان خودش کردند و پدر هم با استقبال از این کار خرسند شد از این که چراغ حرفه ای که او مبدع آن در بیرجند بوده است و هنوز هم مشتری دارد، خاموش نمی شود و فرزندان ادامه دهنده راهش می شوند. پسران نیز از این که ادامه دهنده راه پدر هستند و سبب شده اند چراغ حرفه او خاموش نشود مفتخرند.
همه دلخوشی او
او می گوید: همه دلخوشی ام در دورانی که بر اثر بیماری و کهولت سن خانه نشین هستم این است که به هر گوشه از خانه که نگاه می کنم هنر دست خودم از در و پنجره و ... را می بینم و دلخوش تر این که هنرم در مساجد با منبرهایی که ساخته ام و ... باقی خواهد ماند. فرزندان که کار پدر را ادامه می دهند و چراغ دکانش را روشن گذاشته اند برای این که کارشان رونق گیرد یک دستگاه تمام اتومات از خارج وارد کرده اند تا علاوه بر اره و تیغ هایی که پدر تیز می کرده است تیغ و اره های جدید را نیز تیز کنند و مشتریان مجبور به ارسال آن به خارج از استان نباشند. آن ها به هر گوشه ای از مغازه که نگاه می کنند دستگاه هایی را که پدر خود ساخته و خریده است می بینند و می گویند: اگر چه ما ادامه دهنده راه و حرفه پدرمان شده ایم اما فزرندان ما این حرفه را ادامه نخواهند داد چرا که نسل امروز معمولا به دنبال کارهای راحت است و به دنبال حرفه های پر زحمت و مشقت نمی رود.