کلک خیال
تعداد بازدید : 5
بازم نوید مژده دولت به جان رسید
بازم نوید مژده دولت به جان رسید
دل را سرور وصلت بخت جوان رسید
جانم به بوسه ای که لبت وعده کرده بود
صد ره به آرزوی لبت بر دهان رسید
از رشک قامت و رخ و زلف تو بر چمن
شرمندگی به سرو و گل و ضیمران رسید
از فتنه های نرگس خوش منظر تو بود
هر ناتوانی که بدین ناتوان رسید
زخمی که بر دل من از آن ریش، مرهم است
از تیر غمزه بت ابرو کمان رسید
حیران آن بتم که ازو اهل درد را
از پسته شکر و زشکر ناردان رسید
دی بر گذار می شد و از من کرانه کرد
افسوس عمرم که چنین بر کران رسید
ای نوبهار عالم جان بر چمن خرام
کز تو بهار خاک چمن را نشان رسید
مشاطه بهار بگردید بر چمن
چون نوبت طراوت سرو چمان رسید ...
قصر سخن کنم ز ثنا بر دعای تو
آری به مدحتت نتواند بیان رسید
برگرفته از دیوان ابن حسام خوسفی