پای صحبت بانوی موفق و نمونه دراحیای «توبافی» خراشاد
تعداد بازدید : 16
هنری که ازصندوقچه ها جهانی شد
قاسمی
کمتر از یک ماه قبل از میان 110 بانوی کارآفرین در کشور به عنوان یکی از 20 نفر برتر انتخاب شد. « فاطمه ذاکریان» از بیرجند چند روز قبل همراه سه نفر دیگر از هنرمندان صنایع دستی کشور، مهمان افطار رئیس جمهور شد. بانویی که احیای هنر منسوخ شده توبافی را با مشکلات زیاد و به تنهایی شروع کرد اما میدان را خالی نکرد و تا آن جا پیش رفت که به همت همراهان، خراشاد را در هنرتوبافی جهانی کرد.سال 83 به پیشنهاد یک ناشناس به عنوان مدیر عامل شرکت تعاونی بانوان روستای خراشاد معرفی شد و آن روزها به این فکر نمی کرد که چطور زندگی اش با تارهای نازک و لطیف «ریس» پیوند بخورد. چهار سال از شروع خشکسالی ها می گذشت و کشاورزی می رفت که بیمار شود. حال و روز کشاورزی، زنان و مردان روستا را غمگین کرد اما او که ریشه در روستای خراشاد داشت با پذیرش مدیر عاملی شرکت تعاونی روستایی طرحی نو درانداخت.
هنر جده ها
این بانو درباره انگیزه شروعش به حوله بافی می گوید: در یک جلسه هیئت مدیره، بانویی از جهاد کشاورزی سراغ حوله های قدیمی و دست باف را گرفت تا به تهران ببرد اما هیچ کس حوله ای به او نداد با این که در صندوق هایشان داشتند و آن جا بود که فکر کردم هنوز حوله های قدیمی مشتری دارد. هر چند که روزها و ماه ها طول کشید تا هنر اجدادی و به قولی، کار «جده» ها را دوباره زنده کند اما یاد آن روزها و بداخلاقی ها «فاطمه ذاکریان» را ناراحت می کند. او می افزاید: با ادامه خشکسالی ها به فکر کاری جایگزین برای کشاورزی بانوان افتادم و با پیشنهاد یکی از اعضای هیئت مدیره، سراغ توبافی رفتم، هنری که از مادرها و مادربزرگ ها به یادگار مانده بود. با همکاری هم دو دستگاه توبافی را در خراشاد سرپا و بانوان روستا را برای مشارکت دعوت کردیم اما خیلی ها نه تنها همراهی نکردند بلکه بازگشت به کار گذشتگان را به تمسخر گرفتند. وی می گوید: در میان آن همه بانو، مادربزرگ 70 ساله ای دلش سوخت و با یک دوست آن هم به طور پنهانی پای کار آمدند. مادربزرگ ها چند ماه بافتند تا این که دختر یکی از آن ها که با این هنر آشنا بود دلش به کار رفت و او هم شروع به بافتن کرد.
جست و جو در خانه ها
حالا چند بانو بودند که پای دار می نشستند اما ذاکریان، هنوز قانع نبود و از طرفی دستگاه، شانه و تیغ نداشت. در این شرایط شروع به جست و جو در خانه های قدیمی و روستایی کرد و در هر خانه ای را می زد و از بانوی خانه هر تکه از دستگاه توبافی بدون استفاده را می گرفت شانه، تیغ و دار که از انباری های کهنه، خاک خورده و... بیرون می آمد. او گریزی به آن روزها می زند و ادامه می دهد: همراه شوهرم از این روستا به روستای دیگری میرفتیم و هر جا نشانی از توبافی بود جمع می کردیم همه را به خراشاد می بردیم و سر جوی آب می شستیم. دو نفر از بانوان روستا همراه شده بودند اما برخی از مردان اعتراض کردند که چرا زن های ما را از کار خانه، انداخته اید؟ این پارچه ها مشتری ندارد و آن قدر در بازار پارچه های زیبا و جدید است که این ها را نمی خرند!
اما گوش من و بانوان همراه، به این حرف ها شنوا نبود و مثل سنگ ایستادم چون مادربزرگ ها پای کار بودند و دخترها می بافتند تا حوله ها بیشتر شد. این بانو می گوید: در اولین نمایشگاه صنایع دستی در تهران شرکت کردم و تولیدات بانوان روستا را فروختم و هر چه حاصل شد به آن ها برگرداندم. وقتی دستشان در جیب خودشان رفت دخترهایی هم که چندان کم سن نبودند پای کار آمدند و خشکسالی ها، وقت شان را برای حوله بافی بیشتر کرد. وقتی به یاد می آورد که هر مادری به دخترهایش هم حوله بافی یاد داد لبخندی بر لبش می نشیند هر چند در روزهای اول، کار را مادر بزرگ ها به طور پنهانی انجام می دادند تا کسی مسخره شان نکند اما بافتند و بافتند تا خراشاد، سال 86 به عنوان اولین روستای هدف صنایع دستی کشور شناخته شد. حالا فاطمه ذاکریان خوشحال است که مردمی که او را مسخره می کردند پای کار آمده اند و این هنر را حتی استاد دانشگاه هم یاد می گیرد و با افتخار پارچه و حوله می بافد. برخی مردان نیز بی میل به این کار نیستند و اتفاقا پارچه و حوله های ضخیم و قوی را می بافند. انگیزه او با شرکت در نمایشگاه ها بیشتر شد اگر چه که ابتدا باور نمی کردند این حوله ها کار دست باشد.
تحت تاثیر حرف ها قرار نگرفتم
وی ادامه می دهد: ابتدا نگران بودم که چه پیش خواهد آمد اما تحت تاثیر حرف مردم قرار نگرفتم ناراحت می شدم ولی کار در شرکت تعاونی بانوان را ادامه دادم که با تهیه عرقیات و شیرینی شروع کرده بودند و حالا حوله و پارچه می بافتند. وقتی بانوان بیشتری پای کار آمدند دستگاه ها و دارها هم بیشتر شد و 14 دار در خراشاد به پا کردند و بانوان در کنار خانه داری و بچه داری با چلیک چلیک دستگاه توبافی خو گرفتند و این کار از غم خشکسالی و کم آبی کاست. او همراهی هیئت مدیره را در ادامه کارش موثر میداند و ادامه می دهد: نمیتوان به تنهایی کاری انجام داد و از طرف دیگر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم برای حضور در نمایشگاه ها و معرفی تولیدات بانوان همراهی خوبی داشت و شرکت تعاونی زنان خراشاد، هفت سال پی در پی در ایجاد بیشترین اشتغال، اولین بود.او به ایده ها و طرح های جدید هم اشاره می کند و می گوید: برای تولید بهترین کار، تلاش می شود تا محصول در بازارهای جهانی نیز به خوبی جا باز کند و برای این کار شانه های خوب برای کارآموزان و بافندگان فراهم می شود تا در بازار بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم البته حالا تولیدات، مطابق با نیاز و درخواست مشتری است.
تنوعی از تولید
به گفته وی سال های اول سفره نان بافته می شد اما با گرایش مخاطب برای تولید لباس از این نوع بافته، تولید به صورت توپ در دستور کار قرار گرفت. شال سر، لباس نوزاد، حوله حمام، استخر، آشپزخانه و دست و صورت، ربدوشامبر، لباس احرام، ملافه و به تازگی با پیشنهادی از تهران، پارچه ای بدون حساسیت برای بیماران دیابتی و بخش سوختگی در حال تولید است. به گفته وی هر چند کار دست زیاد شده است اما نگران نیستیم چون هر محصولی مشتری خاص خودش را دارد و جنس روی دست تولید کننده نمی ماند. هر چه تولید شود استقبال هم زیاد است. زمانی با تولید کم، باز هم مشتری زیاد بود و حالا تقاضاها افزایش دارد و توجه مردم به استفاده از صنایع و تولیدات طبیعی بیشتر شده است محصولی که با شستن، نرم و لطیف تر می شود.وی توصیه میکند: البته باید دقت شود که با توجه به جهانی شدن روستای خراشاد در هنر توبافی، باید جهانی فکر و محصول با کیفیت تولید کرد و به این منظور شانه با تراکم بالا در اختیار تولید کنندگان قرار می گیرد. او می گوید: از ابتدا به این روزها فکر نمی کردیم اما حالا در صدد هستیم از رنگ های گیاهی استفاده و بر اساس نیاز مخاطب تولید کنیم، مشتری امروز، رنگ جوهر را نمی پسندد و استفاده از روناس، حنا، وسمه، پوست گردو و ... و مواد گیاهی در دستور کار است.
آینده روشن توبافی
این بانوی نمونه، آینده توبافی را روشن می بیند و اظهار می کند: مردم روز به روز به هنرهای بومی، سنتی و طبیعی بیشتر رو می آورند و مشتری پارچه های سنتی هم بیشتر می شود به عنوان مثال برای 150 نفر حوله احرام با کیفیت بافته شد و امسال در صدد افزایش ظرفیت بودیم اما تعداد بافندگان کم است چون توان بدنی بیشتری می خواهد حتی تقاضاهایی از کرمان و استان های دیگر دریافت شد اما سفارش ها کامل نیست. به گفته وی حوله ها و پارچه های سنتی زنان خراشاد و دیگر نقاط استان در چمدان و سوغات به خارج کشور هم منتقل شده است به طوری که سال قبل از طریق یک واسطه 90 قطعه شال سر به دبی ارسال شد و درخواست هایی از کشورهای دیگر داشتیم که نشان می دهد حضور در نمایشگاه های خارج کشور، ارائه و معرفی پارچه ها و حوله های دست باف در بازاریابی جهانی هم موثر است. وی تصریح میکند: هزینه حضور در نمایشگاه های خارج کشور زیاد است اما با یک بار حضور، می توان بازاریابی و مشتری جذب کرد البته اولین بار نیاز به کمک استان دارد. ذاکریان، مهم ترین عامل پیروزی و پافشاری در کارش را توکل به خدا و پشتکار می داند و صبری که در برابر همه مشکلات به خرج داد، البته همراهی و همکاری خانواده و به ویژه همسرش را هم موثر می داند.