صفحات این شماره

تعداد بازدید : 74
پدر را به تقدیس تحریر کنیم
نویسنده : غلامرضا بنی اسدی
پدر حلاوتِ آب است و کلمه آفتاب. چراغ روشن امروز و فرداست و روایتِ زلالِ سرزمینِ طور. کفش از پای کلمات باید کند و وضو باید داد حروف را وقتی به سینایِ نامِ پدر می رسند.
وقتی خداوند به آیات مکرر، احسان در حق او را در کنار وحدانیت خویش قرار می دهد. جلوه ای ناب از "ارنی" را می توان فهمید از این همنشینی، بی آن که نهیبِ "لن ترانی" در زمین و زمان بپیچد. نیکی در حق پدر را خداوند در کنار نفی شرک قرار داده است تا توحید باوران را تکلیفی دیگر تحریر شود به نام مقام عظمای پدر. شأنی چنین که تحریر و تقدیس شد، رسول خدا(ص) و مقام اعظم ولایت علوی هم تعریفی نو می شوند برای "پدر". در حدیثی جهان شمول و ناظر به همه عصرها و نسل ها که: من و علی پدران این امت هستیم.
این مقام نبوت و ولایت است که برای همگان پدر می شود تا بفهمیم که حکایت پدر، فقط تفاوت چند تقویم نیست که بیشتر ورق زده بلکه تقدیر عارفانه زادن است که فضل خدا را معنا می شود.زیبا می گوید مولوی شرح این حقیقت را که؛من نکردم خلق تا سودی کنم / بلکه تا بر بندگان جودی کنم....
و پدر، مظهر تجلی خلق و نماد جود خداوند است. او را باید قدر نهاد. دستانش را باید بوسید نه فقط به حرمت ترک هایی که بر آن نشسته است بلکه به احترام کلام خدا. پدر، با شأن پدری واجب الاحترام است و چه بسا دستانش هرگز ترک برندارد که زندگی امروز، ترک های کویر را هم به تدبیر می پوشاند و دستان بسیاری از پدرها هرگز ترک برنداشته است اما ترد و شکننده اند دستان همه پدرها درست مثل دل شان. هر روز که می گذرد، شکننده تر هم می شوند اما با همه این و ضعفی که در جانشان، سفره باز می کند هرگاه خطری را احساس کنند نه تنها به بر و بازوی جوان فرزند پناه نمی برند که تا می توانند قد راست می کنند تا پناه فرزند باشند. تیر و تیغ را به جان خویش رواتر دارند تا خاری که در پای فرزند بخلد. پشت شان هم اگر خمیده باشد به وقت لزوم، کوه می شوند پشت فرزند خویش و چنان قدرتی به او می بخشند که ناممکن ها را هم ممکن می کند. به همین دلیل است که چون سر بر بالین مرگ می نهند، فرزندان یک دفعه دنیا را خالی می بینند و جای کوه، چون دره برای شان دهان می گشاید. باری، پدر چنین است و بزرگ تر از او، "امام" است که برای امت، شأنی پدری دارد. نامش هم چنان قوتی به بازوها می دهد که خاکریز شکن می شود به گاه جهاد. صحیفه نورانی دفاع مقدس ما خود کتاب گویای این شأن پدری است ....

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 17
درخشش دارالقرآن قاینات
دارالقران آموزش و پرورش قاین به عنوان مرکز برتر کشوری برگزیده شد.
مدیر آموزش و پرورش قاینات گفت: این مرکز در برگزاری همایش مجازی مدیران مراکز دارالقرآن های کشور به عنوان مرکز برتر برگزیده شده است.
سید« احمدللهی» افزود: در این همایش 825 مرکز دارالقرآن از سراسر کشور شرکت کردند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 118
روزگار پدری

وقتی با چند پدر هم سخن شدم تا از تفاوت پدرهای امروز و دیروز صحبت کنند به طور مثال بگویند توقع پسر یا دخترشان زیاد است؛ از هر دری سخن گفتند جز گلایه از فرزندانشان.پدری عذرخواهی میکرد که به توصیه پزشک باید کمتر صحبت کند تا ناراحتی چشمش، بیشتر نشود ولی با همان حال، پشت میزِ چرخ خیاطی به سوزنی چشم دوخته بود که حاشیه پیراهن مشکی را میشکافت و میگذشت. او چیزی نمیگفت؛ ولی با همین سکوت، بارم را سنگینتر میکرد، سنگینتر از همه شنیدههایم در این چند روز.
چشم و همچشمی
کلاه سیدی بر سر دارد و در گوشهای از بازار قدیم بیرجند، در انتظار مشتری است؛ تا میگویم «روز پدر»، میگوید: قدیم، روز پدر نبود؛ روز مادر هم نبود. چیزی و پولی نبود. آن زندگی که ما داشتیم و در آن بزرگ شدیم کجا و حالا کجا!؟ چند کوچه بالاتر، هنوز به صحبت ننشستهام که پدر خیاط همچنان که بر آستین کت خاکستری کوکهای شلال میزند، میگوید: برای ما قدیمیها نه روز پدر بوده است، نه روز مادر. قدیم اینها نبوده است و ما روی همان حساب، نه میدانیم روز پدر و نه روز مادر چیست. حرفش بیحساب نیست؛ میگوید: من که میدانم بچهام مثل خودم کارگر است و چیزی ندارد و اگر با ۱۰۰هزار تومان هدیهای بگیرد یا همان پول را در پاکت بگذارد، به زحمت میافتد، راضی نیستم چون میدانم برای او سخت است. بعضیها میگویند گل ببریم ولی الان یک شاخه گل هم که به مفت نمیدهند و دست کم باید ۲۰ تا ۳۰هزار تومان خرج کند، خُب این بچه از کجا بیاورد؟ گفتوگوی ما سهنفره شده و مشتری آشنایی هم به مغازه آمده است. میگوید: اگر یک صفحه تخممرغ بگیرند، فکر میکنم بهتر باشد. صاحب دکان هم پاسخ میدهد: بله؛ وقتی روز پدر یا مادر می رسد، همه با هم میآیند، 17-18 نفر، بالاخره چیزی باید بخورند. مشتری آشنا با صدای رساتری میگوید: خُب همین را اعلام کنید که من نه زیرپوش میخواهم، نه جوراب و نه گل ، یک صفحه تخممرغ یا دو قالب پنیر بگیرید تا شب که میآیید، بتوانیم دور هم بخوریم! از تفاوت پدرهای امروز و دیروز میپرسم و همچنان که سرگرم کار است، اظهار می کند که آن زمان، پس از اتمام تحصیل، بچه را به دنبال کاری می فرستادند ولی خیلی از بچههای این زمانه، تا لنگ ظهر خواب هستند،کسی حاضر نیست کار کند؛ مثل ما نیستند که پس از شش سال مدرسه، از همان ۱۳سالگی به همین کار مشغول شده ایم. حرف که به این جا میرسد، حکایتی از بازدید شاهعباس از بازار مسگرها را نقل می کند و از لباس درویشی شاهعباس و استادمسگری می گوید که میگفت: «بزن، بزن که همینه» ... .آخرش میگوید که حکایت ما هم همین و حدود ۶۰سال است که همین کار را میکنیم ولی تا امروز نیامدهاند از من کاسب و امثال من بپرسند که تو با این سن وسال، چرا کار میکنی، حرص میزنی و ...؟! صحبتش را این طور به پایان می برد که آن شعری که برای خیاطها گفتهاند، درست است که «هر کسی چون کار او دوزندگی است/ مردنش بهتر بُود از زندگی/ هر که تندش دوخت، نان شب نداشت/ هر که کندش دوخت، مرد از گشنگی».
پدری سختتر شده است
در پیادهروی خیابان شهدا، آهستهتر از دیگران گام برمیدارد، چند قدم همراهش میشوم. میگوید: امروز پدری سختتر شده است البته قدیم هم ساده نبود و تهیه غذا و خوراک خیلی سخت بود؛ آن روزها نان گاورس میخوردیم، حالا هم با این خشکسالیها، اگر چاههای عمیق نبود، خیلیها از بین میرفتند. الان جنس بهوفور وجود دارد ولی گران و بار خرید آن روی دوش پدر است. در گذشته پدرها نمی توانستند مثل امروز برای بچههایشان ازخودگذشتگی و فداکاری کنند، البته نه این که نخواهند بلکه توانشان زیاد نبود. پدرهای قدیم ممکن بود به دلیل شرایط سخت اقتصادی مانع درسخواندن فرزندشان شوند؛ ولی حالا حاضرند از لباس تنشان هم بزنند و برای تحصیل بچه ها هزینه کنند. به گفته او با چشم و همچشمیها، توقع نسل جوان بیشتر شده است هر چند توقع شان بهحق است و می توان به آن ها حق داد.
بچه همدرد پدر است
حرف از تورم و گرانی، داغ پدر را تازه میکند ولی میگوید: خدا را شکر، بچهها هم درک میکنند و توقع ندارند، آنها به زندگی پدرشان نگاه میکنند و خودشان هم رنج میبرند؛ بچهای که حداقل ۱۶سال تحصیل کرده، برای که درس خوانده است؟ درست است که برای آینده خودش؛ ولی پدر باید هزار بدبختی بکشد تا تحصیلاتش تمام شود و بعد از آن هم باید دربهدر دنبال کار بگردد.روی نیمکت پارک با طرهای موی سفید بر سر و کتی بنفش بر تن نشسته است و با تلفن صحبت می کند اما در همین گفت وگوی تلفنی، ریشسفیدی پدرانهاش معلوم است. برایم میگوید: پدرهای امروز با این وضعیت اقتصادی نمیتوانند آنطور که باید و شاید به بچهها کمک کنند ولی قدیم اینطور نبود. آن زمان که استخدام شدم، فقط 15 درصد از حقوقم برای اجارهخانه خرج می شد یعنی اگر حقوقم هزار تومان بود، 150تومان برای اجاره خانه می پرداختم ولی امروز با این وضعیت اقتصادی، کارمند باید افزون بر حقوقی که میگیرد، مقداری هم از جیب بگذارد. پسرم کارمند است، حقوقی که می گیرد، سه میلیون تومان است و سه میلیون هم اجاره میدهد؛ یعنی اگر من به او کمک نکنم، کارش خیلی گره می خورد و ... .یکسوی ماجرا پدرانی بودند که میگفتند: پدر خوب، فرزند خوب دارد؛ اگر پدر خراب باشد، فرزند هم خراب میشود؛ «اگر گندم بکاری، گندم درو میکنی، اگر جو بکاری، جو!» خلاصه این که فرزند آیینه پدر است.
از برکت کار پدرم، نان میخورم
همه مغازهاش، زیر سه طاق هلالیشکل، چند متری بیشتر نیست و روی زمین، گونیهای حبوبات و تخمه و دان پرندههاست، یکبهیک با یقههای برگشته، چشم به دست و جیب مشتریها دوختهاند. فروشنده، سید کهن سال و دنیادیدهای است ولی وقتی از پدرش میگوید، باز هم در کلماتش احترام را نگه می دارد. پدرم استاد بنا بود و مسجد و حمام و... می ساخت، 6 صبح میرفت تا 8 شب. آن زمان، 10 تا بچه بودیم و من پسر بزرگ بودم. الان همیشه فکر میکنم و میگویم: من بیمه ندارم و کارمند هم نیستم، نه باغی دارم و نه سرمایه ای ولی از همان زحمتهای پدرم روزی میخورم؛ چون هر جا کار می کرد، یکی میگفت: «خدا به شما خیر بدهد؛ بچههای شما عاقبت به خیر شوند». یکبار کسی آمده بود و میگفت: ما همیشه دایی شما را «خدا بیامرزی» میدهیم؛ مسجد دِه ما را دایی شما درست کرده است. حتی اهلسنت هم به خوبی یاد میکنند. الان ما از آن جا روزی میخوریم. مرد سید سخنش را این طور ادامه می دهد: آنوقت اگر چیزی هم نبود، زندگی خوب و پشت هر کسی به خودش گرم بود. ولی شما یک روز بیایید و یکی دو ساعت این جا بنشینیدتا ببینید مشتری میآید یا آدم میآید که کمک میخواهند؛ جوان و زن میآید که کمک کنید. زمانه بدی شده است و برخی اهل کار نیستند.
زمین تا آسمان، فرق شغل پدر و پسر
کلافهای نخ از قرمز شتری تا سفید شیری در قفسهها چیده شده است و در آخر دکان، زیر نوری کمسو پدری با پیراهن و کت و شلواری سفید، پشت میز نشسته است، میگوید: در گذشته، اگر پدری کشاورز بود، بچهها ممکن بود دنبال شغل پدر را بگیرند ولی حالا بچهها بهدنبال تحصیل هستند و حتی میبینید که شغل پسر با شغل پدرش، زمین تا آسمان تفاوت دارد البته این حُسن کار است.برای درس پدری از احساس مسئولیت میگوید و مهربانی. پدر در هر موقعیتی به سرپرستیاش فکر میکند تا همسر و فرزندانش در آرامش زندگی کنند. محبّت از اصول اساسی اسلام است بنابراین دوستداشتن باید اولینچیزی باشد که در فرزند نهادینه میشود.
چند قدم آنطرفتر، مردی است روزگاردیده، در آستانه در مغازهاش نشسته است. وقتی میگوید: «این خیر و برکتی که ما داریم از پدر و مادرمان است »، بٌغضی صدایش را میلرزاند.
پدر خودش را به یاد نمیآورد؛ برادرهایش به او گفتهاند که اگر بابا را میدیدی، آنوقت میفهمیدی چطور بوده است.
همچنان که خداحافظی میکنم، میگوید: قدر پدر ومادرت را بدان و همچنان که دور میشوم، باز میگوید: احترام پدر و مادر، یادت نرود!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 80
نکته
اعتماد به فضای مجازی
هر روز و هر لحظه یک یا چند پیام وارد فضای مجازی می شود و دست به دست می چرخد. عده ای در مخالفت و برخی موافق با آن، پیام را منعکس می کنند و پس از آن نظرات و عکس العمل های مختلفی از مخاطبان مشاهده می شود.
عده ای بی آن که از صحت و سقم آن مطلع باشند فقط برای تخریب یا موافقت، آن را منعکس می کنند در حالی که گاهی به چند لحظه نمی کشد ، عکس العمل یا بازتابی از دیگران دیده می شود که کل آن پیام را زیر سوال می برد و واقعیت آن را شفاف می کند در حالی که فرد منتشر کننده از بار اولیه مثبت یا منفی این پیام بر ذهن مخاطب و امکان سوء استفاده برخی فرصت طلبان غافل است.
عده ای ندانسته و از سر غفلت این پیام ها را منتشر می کنند اما برخی از ابتدا آن مطلب را با هدف تخریب دیگران تولید و بعضی افراد زمینه سوء استفاده عناصری را فراهم می کنند که اهداف شان شیطنت است دیگرانی که در قالب حزب های سیاسی دنبال بهانه گرفتن از حزب مقابل هستند و از تخریب یکدیگر در ملاءعام و تخریب فضای سیاسی اجتماعی ابایی ندارند. قبل از انتشار هر مطلب به صحت و سقم آن اطمینان داشته باشیم.
3 افتخار برای اعضای کانون پرورش استان
سه نفر از اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان در جشنواره مهرواره ملی «ستارههای بینشان» خوش درخشیدند. مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: در بین برگزیدگان بخش هنری مهرواره، هنرجویان کانون استان با نقاشیها و عکسهای خود از مدافعان سلامت و کادر درمان قدردانی کردند و سه رتبه برتر را در کشور به دست آوردند.
«طاهره حمیدی» افزود: مینا فرشاد عضو نوجوان از مرکز بشرویه به عنوان برگزیده و آیسان احمدی عضو نوخوان کانون از قاین و هانا کشتبان عضو نوباوه از مرکز شماره 3 بیرجند به عنوان شایسته تقدیر انتخاب شدند.
به گفته وی در بخش هنری این مهرواره که در دو قالب نقاشی و عکس برای گروههای سنی نوباوه بالای ۴ سال، نوخوان بالای ۷ سال، نونهال بالای ۹ سال، نونگاه بالای ۱۲ سال و نوجوان بالای ۱۵سال برگزار شد، 106 نقاشی و عکس از اعضای مراکز کانون استان به دبیرخانه مهرواره ملی در تهران ارسال شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 33
ریزش مو در ۲۲درصد مبتلایان کرونا
طبق تحقیق جدید دانشمندان ۲۲ درصد از بهبود یافتگان بیماری کرونا ممکن است بعد از ۶ ماه دچار ریزش مو شوند.
خستگی، درد قفسه سینه و از دست دادن حس بویایی و چشایی آثار طولانی مدت شناخته شده ویروس کروناست در این بین دانشمندان با تحقیقات جدید خود یکی دیگر از آثار جدید طولانی مدت این ویروس را شناسایی کردند.حدود یک چهارم مبتلایان به ویروس کرونا بعد از 6 ماه ممکن است مجبور شوند خود را با ریزش مو نیز سازگار کنند.
متخصصان پوست میگویند ریزش مو یک واکنش طبیعی فیزیولوژیکی به رویدادی استرس زا مانند یک بیماری عفونی و موقتی است اما کووید19 میتواند به بیماریهایی مانند آلوپسی مرتبط باشد که به ریزش غیرقابل برگشت مو منجر میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 55
همه گیری کرونا؛ توجه بیشتر به سلامت مردان

از آن جا که میزان ابتلا و مرگ و میر مردان به کرونا بنا به دلایل بیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی نسبت به بانوان بیشتر است، توجه به این موضوع اهمیت بالایی دارد.
مهم ترین عوامل موثر در ابتلا و شدت بیشتر عوارض کووید19 در مردان به این شرح است.
*ویژگی های بیولوژیک: برخی ویژگی های بیولوژیک مردان آنان را در ابتلا به کووید 19 آسیب پذیرتر از زنان می سازد برای مثال آنزیم ACE در مردان بیشتر از خانم هاست که عاملی برای ایجاد عفونت قلمداد می شود.
*پروفایل اجتماعی و مسئولیت شغلی: شاغل بودن بیشتر مردان به عنوان نان آور خانواده سبب تماس آن ها با محیط خارج از خانه و در معرض خطر قرار گیری بیشتر آن ها می شود.
*مسئولیت برای خرید اقلام مورد نیاز خانواده: بیشتر مردان مسئولیت خرید اقلام ضروری خانواده را نیز به عهده و در معرض خطر بیشتری قرار دارند. به همین دلیل باید خرید را فقط به تامین مواد اصلی مورد نیاز اختصاص دهند و دفعات خرید را به حداقل ممکن برسانند.
*تاثیر مسائل فرهنگی: از مهم ترین چالش ها، باور غلط مبنی بر برتر و قوی تر بودن مردان نسبت به زنان و در نتیجه مغفول ماندن تمرکز بر سلامت خودشان است. با همین باورها مردان کمتری به مراکز درمانی مراجعه می کنند و به انجام آزمایش تن می دهند یا کمتراز بانوان به رعایت اصول بهداشتی تعریف شده مانند شست وشوی مکرر دست ها، استفاده از ماسک و دستکش مبادرت می ورزند.
*بیماری های مزمن: اگرچه بیماری های مهمی از جمله قلبی عروقی، فشارخون، دیابت و... عامل مهم مرگ و میر به ویژه در گروه سنی میان سال و سالمند است، اما این عوامل در مردان نقش پررنگ تری نسبت به زنان دارد و بروز، شیوع و مرگ و میر ناشی از آن
د رمردان به طور قابل توجهی بیشتر از زنان است. با توجه به این که یک عامل خطر بسیار مهم در شدت ابتلا و مرگ و میر ناشی از کووید 19 ابتلا به این بیماری هاست، مردان در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
*رفتارهای ناسالم: به همان اندازه که ویروس کرونا خطرناک و مرگ آفرین است آثار ناگوار و مخرب تغذیه ناسالم و بی تحرکی نیز می تواند به عواقب ناخوشایندی مانند سکته قلبی و مغزی، دیابت، فشارخون بالا، چاقی و... منجرشود. هیچ چیز به اندازه یک برنامه غذایی کامل و صحیح به تقویت سیستم دفاعی کمک نمی کند.
*خطر دخانیات: در همه جوامع مصرف دخانیات در مردان بسیار بیشتر از زنان است.سابقه مصرف دخانیات هنگام ابتلا به کرونا، علایم بسیارشدیدتر و کشنده تری ایجاد می کند، چرا که دود ناشی از دخانیات مانع از رسیدن اکسیژن به ریه ها می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.