
وضعیت توقف خودروها در چند خیابان بیرجند
تعداد بازدید : 18
نفس تنگ خیابان ها از نبود جای پارک
عقربه های زمان، پایان سال را نزدیک تر از آن چه فکر می کنیم ،نشان می دهد. با وجود شرایط کرونایی تکاپو و رفت و آمد در شهر دوچندان است، خودروها از حرکت نمی ایستند. هسته مرکزی شهر چه صبح و چه بعداز ظهر شلوغ تر از همیشه است، اما آن چه بیش از همه به چشم می آید، جست وجوی رانندگان برای جای پارک است. خیابان مدرس از جمله معابری است که همیشه یافتن جایی برای توقف خودرو در آن سخت است تا جایی که کوچه های منتهی به خیابان هم حالا کمتر فضایی برای نفس کشیدن دارند. در این بین«پارک ممنوع» که هیچ، از ضربدر قرمز تابلوی «توقف مطلقا ممنوع» هم کاری برنمیآید و گاهی تا سرچهارراه و پشت خط عابر هم توقفگاه خودروهاست. سهم ایستگاه اتوبوس و تاکسی هم محفوظ است؛ البته به همان اندازه که با حرکت عرضی به درون خط زرد بروند و بیرون بیایند!
در راسته خیابان و در فاصله میان دو میلان، نزدیک به ۲۰واحد تجاری است؛ ولی در کنار خیابان، جای پارککردن بیشتر از 10 خودرو نیست. از صبح تا ظهر نیمی از صندلیهای آرایشگاهها و میزهای آب میوهبستنی و فستفودی ها و ... خالی ولی کوچههای اطراف هم پارکینگ است، یک طرف یا دو طرف، هرقدر که جا باشد. این جا خبری از پارکینگ طبقاتی نیست.
تذکر خودروی پلیس اطراف میدان اول مدرس، زنگ هشدار را به صدا درمیآورد و مردی به خیابان میآید و به خودرویی سر میزند که روبهروی مجتمع تجاری توقف دوبل کرده و پشت سرش پرایدی نفتیرنگ ایستاده است. پلیس که میگذرد باز همان آش است و همان کاسه؛ مرد به سراغ کارش میرود و خودرویش همان جایی که بود رها میشود.
چندی بعد سر چهار راه مفتح یک، از هر طرف که میروم حیرتم از تراکم خودروها افزوده میشود. از یک طرف به پارکینگهای خاکی میرسم که کمی نمانده لبریز شود. از یک طرف به پارکینگ محلی شهرداری میرسم که بیش از ۷۰درصد ظرفیت آن تکمیل است ولی در چند متریاش، آیینهبغلها لب به لب شده اند و خودروی شاسیبلندی به زحمت میگذرد. در سوی دیگر این چهارراه، دو ردیف از خودروها در یک سمت خیابان پارک شدهاند و سر کوچه فرعی، راننده پژو راهنما زده و ترافیک به وجود آمده. سلسله دنبالهدار خودروها تا حاشیه خیابان طالقانی کشیده شده ، سلسلهای که گرداگرد هلال بالابلند بیرجند را هم گرفته است.
در پارکینگ مقابل بیمارستان هم فقط گذرگاهی برای رفتوآمد مانده است. از این مسیر به خیابان خاکی میروم، خودروهای ردیفشده، به در اورژانس هم رسیده است، حتی روی خط زرد، خودرویی مشکی ایستاده و رانندهای داخل آن نشسته است . تا به کلینیک بیمارستان برسم، آسفالتهای حاشیه خیابان نفسی تازه میکنند ولی دوامی نمیآورد و خودروست که سپر به سپر پارک شده است.
چند قدم بالاتر، پیادهرو به خیابان میرسد؛ از کنار خودروهای پارکشده با احتیاط میگذرم؛ اما ناگهان راه بسته میشود.
در خیابان خاکی، حاشیه خیابان که هیچ، حتی در کوچه کمعرض و سنگفرششده هم اگر کمی جا برای پارک باشد، بیکار رها نشده ،کوچههای ناهموار و پرتپه این خیابان هم بینصیب نمانده است. تا سهراه اسدی، خط عابری برای گذشتن از عرض خیابان نیست، ناگزیر از همین سو برمیگردم، گامهایم در شیب خیابان تندتر میشود و موسیقی پژوی مشکی، همریتم با قدمهایم، روی هوشوحواس مردم پا میکوبد و میگذرد.