printlogo


در گفت و گو با یک محقق مطرح شد
«مخالف خوانی» ها در تعزیه استان

رنجبر_ورود برخی اشتباهات و بدعت ها در تعزیه اصالت این هنر را در استان رو به خاموشی هدایت می کند که شاید خزنده زیر پوست همه گروه های تعزیه جریان داشته باشد و از آن بی اطلاع باشند بنابراین تحقیق و پژوهش در راستای شناسایی و آسیب شناسی تعزیه از سوی کارشناسان این هنر امری است که باید از سال ها پیش دنبال می شد و نشد.
از کودکی روی صحنه تعزیه خوانی کرده و به گفته خودش همه نقش های «موافق خوان» را به اقتضای سنش در تعزیه های مختلف روستای «سرخُنگ» بازی کرده است.
دکتر «مفید شاطری» که به عنوان محقق موشکافانه به بررسی و آسیب شناسی رنگ، لباس، موسیقی و... تعزیه روستاها پرداخته و توانسته دو دفتر تعزیه از نسخ قدیمی را به چاپ برساند، حالا از روند رو به رشد آسیب ها در تعزیه صحبت می کند.
او می گوید: دو کتاب با عنوان «حماسه عشق» در دو دفتر اول و دوم را به چاپ رساندم که شامل متون تعزیه می شود و از روی نسخه های قدیمی بازخوانی، بازنویسی و اصلاح و چاپ شده است.
وی از در دست تالیف بودن دفتر سوم تعزیه خبر و ادامه می دهد: دهه 70 بود که استاد «داود فتحعلی بیگی» رئیس بنیاد تعزیه کشور برای دیدن تعزیه به روستای سرخنگ آمد و با دیدن تعزیه و نسخه ها و شنیدن آهنگ ها و پیشخوانی چند تعزیه، بر تقویت تعزیه و جمع آوری نسخه های قدیمی تاکید کرد و معتقد بود این نسخه ها از اصالت برخوردار بوده و کمتر دچار تحریف شده است.
بنابراین کارم را شروع کردم و به جمع آوری متن 40 مجلس از نسخه تعزیه قدیمی که برخی از آن ها کامل نبود و شاید یکی دو نسخه ازفهرستش کم بود یا به صورت فرد یا نسخه نوشته شده بود پرداختم، پس از آن متون بازنویسی شده  باید  به صورت مجموعه یا جنگ در می آمدتا متن کامل یک تعزیه را داشته باشد که این کار را هم انجام دادم. وی توضیح می دهد: دفتر اول متن کامل 5 تعزیه و دفتر دوم متن 6 تعزیه بازنویسی شده است که به همت حوزه هنری استان منتشر شد و دفتر سوم هم قرار است متن 5تا 6مجلس تعزیه بازخوانی، بازنویسی، تصحیح و چاپ شود.
وی می گوید: در دفتر سوم سراغ متن تعزیه های فراموش شده که کمتر اجرا می شود مانند تعزیه «متوکل عباسی»، تعزیه «مختار» و تعزیه «قیصر روم» رفته ام.
جای خالی پژوهش در تعزیه 
وقتی از قدمت تعزیه استان که به دوره قاجار بر می گردد، صحبت می کند و این سوال مطرح می شود که آیا با این قدمت تاکنون گروه پژوهشی در استان گرد هم آمده اند یا خیر؟و دکتر شاطری پاسخ این سوال را صریح وبا ابراز تاسف می دهد. عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند در ادامه سخنانش با اشاره به شناسایی 30 گروه تعزیه خوان استان که بعضی ممکن است نسخه های خطی و قدیمی تعزیه را دراختیار داشته باشند، می گوید: تاکنون استان در کشور از داشتن متن مکتوب انتشار یافته در مورد تعزیه محروم بود که با چاپ دو کتاب در این مورد این متن ها مورد استقبال علاقه مندان به تعزیه در دیگر استان ها هم قرار گرفت اما در این گروه ها افرادی آموزش دیده و با سواد و تجربه تعزیه خوانی کمتر حضور دارند و باید متن تعزیه این گروه ها توسط افرادی که متخصص در امر تعزیه و تاریخ اسلام هستند، بررسی شود تا با واقعیت های تاریخ مطابقت داشته باشد.
وی ادامه می دهد: با بازگشایی خانه تعزیه و نقالی استان امیدواریم بعد از ساماندهی این گروه ها بحث و تبادل نظر برای آسیب شناسی و برگزاری تعزیه اصیل انجام شود.
او از «نادعلی دامغانی» به عنوان فردی که به سرودن متون تعزیه پرداخته یاد می کند و از نظر او متون تعزیه در استان مورد تایید است.
فراز و نشیب تعزیه  
دکتر «شاطری» از شروع تعزیه در دوره ناصرالدین شاه در استان و تعطیلی آن در دوره رضاخان به عنوان یک وقفه در روند تعزیه خوانی استان صحبت می کند و می گوید: آن زمان کانون اجرای تعزیه بیرجند حسینیه شوکتیه بود و در روستاهای درخش، مود و آرین شهر(سده) هم این هنر رواج داشت اما چون به طور مستمر برای برگزاری آن اقدام نمی شد بعد از مدتی اجرای تعزیه متوقف شد. 
ورود رسانه های جدید سمعی و بصری با جذابیت ها و قابلیت های بالا نیز جذابیت بصری تعزیه را برای تماشاگران کاهش داد و کم کم از جذابیت تماشای تعزیه ها کاسته شد. از طرفی دولتمردان هم حمایت نمی کردند چنانچه در دوره اول پهلوی اجرای  تعزیه با مخالفت روبه رو و تعطیل شد و در دوره پهلوی دوم هم آن چیزی که به عنوان تعزیه اجرا می شد نمادین بودو عمیق اجرا و بررسی نمی شد.
نقش حاکمان محلی نیز در رونق یا استقبال نکردن مردم به تعزیه نیز بسیار مهم است به عنوان مثال در شهر بیرجند در دوره شوکت الملک اول تعزیه خوانی در حسینیه شوکتیه رونق خوبی داشت در حالی که در دوره بعدی یعنی دوره حاکمیت شوکت الملک دوم به تدریج رونق خود را از دست داد و در دوره بعدی یعنی دوره پهلوی دوم به طور کلی تعزیه خوانی در این حسینیه تعطیل شد.
همین روندهای مواج موجب به وجود آمدن گسست تعزیه از نسل قدیم به جدید شد که با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی روحی تازه در کالبد تعزیه دمیده شده اما چون اجرا و آموزش تعزیه خیلی روشمند و هدفمند نبوده، با وجود تلاش های فراوان نتیجه مطلوب حاصل نشده تا آنجا که زمان زیادی برای رسیدن به حد مطلوب نیاز است.
وی در ادامه با بیان این موضوع که مردم گمان می کنند داشتن صدای خوب برای تعزیه خوانی کافی است هم می افزاید: خیلی از موضوع ها در تعزیه خوانی مغفول مانده که باید مورد توجه قرار گیرد، به علاوه بسیاری از مردم فکر می کنند که تعزیه یک رویداد تاریخی است در حالی که تعزیه، خواندن جدید با چاشنی هنر از یک رویداد تاریخی است و نه به همان صورت که اتفاق افتاده است اما بسیاری از مردم نا آشنا به هنر تعزیه می گویند چه کسی این صحنه های بدعت آمیز را وارد تعزیه کرده است در حالی که این صحنه ها تصور ذهنی سراینده متون تعزیه است که از طریق اجرای یک صحنه موضوعی را به خواننده القا می کند. به عنوان مثال برخی ها بادیدن صحنه رهگیری حضرت ابوالفضل(ع) و علی اکبر(ع) شاید بگویند مگر این دو نفر یکدیگر را نمی شناختند و این را بدعت بدانند در حالی که نویسنده دلیلی جز نشان دادن رشادت این دونفر نداشته است. در نهایت آن که همگان باید بدانند تعزیه اصیل هیچ گاه در مقابل باورهای مذهبی و دینی نیست بلکه هدف تقویت باورها و ارزش های دینی بین توده های مخاطبان خود است.
موسیقی نامناسب 
او در مورد موسیقی تعزیه هم به بیان موضوع هایی می پردازد و می گوید: در گذشته در بیشتر مناطق استان موسیقی در تعزیه نداشتیم و اگر در حال حاضر موسیقی شنیده می شود از مناطق دیگر کشور وارد تعزیه خوانی ما شده است که انطباق و همخوانی با متن تعزیه ندارد و به طور کلی یک آسیب است. وقتی برای تعزیه امام حسین(ع) آهنگ سریال هایی مانند امام علی(ع)، مختار و... پخش می شود به طور حتم همخوانی با فضای تعزیه ندارد.
این روند رو به رشد استفاده از موسیقی غیر مرتبط در تعزیه مورد غفلت مردم واقع شده است به طوری که حتی با این موسیقی جذب تعزیه می شوند. وی تاکید می کند: جذابیت هایی که به اشتباه وارد تعزیه خوانی شده آفتی برای این هنر به حساب می آید. به گفته وی، افرادی که به تعزیه خوانی می پردازندیا موسیقی را به خدمت تعزیه می گیرند هم باید بدانند که بخش های مختلف را باید در چه دستگاهی  متناسب با حال و هوای آن فضا به کار گیرند.
او به این نکته هم اشاره می کند که گاهی اوقات دربرخی روستاها مردم استفاده از طبل یا آهنگ را نوعی بدعت در تعزیه می دانند و اجازه استفاده از آهنگ را نمی دهند یا آن که به حفظ اصالت موسیقی در متون قدیم توجهی نکرده و با استفاده از سی دی های آهنگ تعزیه در استان های معروف به تقلید می پردازندکه این کار هم با توجه به تلاش برای حفظ اصالت تاریخی تعزیه در هر منطقه از کشور درست نیست.
به گفته وی، حتی در انتخاب آوازخوانی مناسب نیز گاهی تعزیه خوان های مبتدی بدون در نظر گرفتن نقش خود به تقلید از مداحان یا خوانندگان می پردازند و بعضی فکر می کنند که یک تعزیه خوان حرفه ای باید به تمام دستگاه های موسیقی مسلط باشد و مطابق آن اجرا کند، در حالی که این طور نیست. اگر چه در تعزیه خوانی ممکن است از سبک مداحی یا تکنیک های خوانندگی مانند تحریرهای خوانندگی استفاده شود اما  تعزیه سبک و سیاق خوانشی متفاوت از مداحی و خوانندگی دارد.
لباس  مخصوص تعزیه
او معتقد است لباس تعزیه هم از فلسفه خاصی برخوردار است و از سمبولیزم رنگ باید استفاده کرد.چنانچه رنگ ها به طور کامل در دوگروه اشقیا خوان و اولیا خوان مشخص شده است.
آنطور که وی می گوید:دو رنگ قرمز و سبز، این دو گروه را در تعزیه از هم جدا می کند . به عنوان مثال رنگ پر کلاه خودهای تعزیه خوان ها نیز حساب و کتابی دارد مثلا شمر پرهایی با رنگ قرمز یا ابلق(سیاه و سفید) را استفاده می کند و استفاده از تور سفید برای جبرئیل یا تور سیاه برای شیطان هر کدام فلسفه خاص خود را دارد همان طور که آواز خاص هر کدام از تعزیه خوانان نیز در دستگاه های موسیقی فلسفه و حکمت خود را دارد. 
اما این روزها بدون توجه به فلسفه استفاده از رنگ های خاص در تعزیه، پرهای کلاه خود به رنگ های جذابی که هیچ معنا و مفهومی را تداعی نمی کنند با قیمتی گزاف فروش می رود و مورد استفاده گروه ها هم قرار می گیرد.
آفت همانند سازی 
وی از همانند سازی صحنه ها در تعزیه هم به عنوان یک آسیب جدی یاد می کند و ادامه می دهد: صحنه جنگ ها باید در تعزیه منطبق بر تاریخ باشد و از اجرای صحنه های پارتیزانی و تقلیدی از فیلم ها باید پرهیز کرد.
وی به فلسفه نسخه به دست گرفتن تعزیه خوانان در تعزیه هم اشاره می کند و می گوید: کسانی که نقش ها را اجرا می کنند با در دست داشتن نسخه به بینندگان القا می کنند که دارند نقش شخصیتی را بازی می کنند و در حقیقت نه امام، امام واقعی است و نه شمر و دیگران.
اشعار فی البداهه
وی می گوید:گاهی اوقات بحث های اجتماعی و انتقادی نیز  وارد متون تعزیه می شود و فی البداهه برخی تعزیه خوانان توانمند اشعاری را وارد متن می کنند که بسیار مختصر و کم دیده شده است و مخاطبان نیز با شنیدن این اشعار در هر منطقه تشخیص می دهند که از محیط و فرهنگ خودشان این اشعار وارد تعزیه خوانی شده است. 
البته بسیاری از آوازها، نواها و نغمه در مناطق مختلف جغرافیایی بر تعزیه تاثیر گذاشته اند و اجرای یک نقش را با آوازهای گوناگون شاهد هستیم به عنوان مثال صحنه چوپان در تعزیه «طفلان مسلم» در خراسان جنوبی با شیوه فراقی خوانی انطباق پیدا می کند در حالی که همین نقش در مناطقی مانند اصفهان، قزوین و خوانسار تداعی آوازهای بختیاری را می کند. بنابراین تعزیه در حفظ، ثبت و ضبط نواهای محلی مناطق نقش بی بدیلی داشته است.
پیش خوانی های فراموش شده
وی با بیان این مطلب که پیش خوانی در تعزیه ها فراموش شده است، توضیح می دهد: تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد پیش خوانی تعزیه در استان انجام نشده است که تصمیم دارم کتابی در همین زمینه تالیف کنم.
او در زمینه پیش خوانی مختص هر تعزیه می گوید: پیش خوانی ها تصنیف های زیبایی هستند که موسیقی دانانی که با تعزیه آشنایی داشته آن ها را با آواز مخصوص در دستگاهی مناسب حال و هوای تعزیه تنظیم کرده اند. 
در پیش خوانی همه تعزیه خوان ها اعم از موافق و مخالف دایره وار کنار هم می ایستند و پیش خوانی را زمزمه می کنند. پیش خوانی اعلان آغاز تعزیه است و با شنیدن آن همه علاقه مندان خود را به محل اجرای تعزیه می رسانند.
وی دلیل حذف پیش خوانی را کوتاه کردن زمان تعزیه با توجه به بی حوصلگی نسل جدید می داند و بر آسیب شناسی در این مبحث هم تاکید می کند.