قاسمی - عروسک گردانی می گفت گاهی لازم است آدم ها پشت عروسک مخفی شوند و دیده نشوند و هر چه هست همان عروسک باشد تا بتوانند خیلی از حرف ها را راحت بگویند و نقش هایی بازی کنند که اثرگذاری آنها از طریق عروسک ماندگارتر و راحت تراست .
باید صدایی باشد تا به عروسکی جان بخشد ، باید صدایی باشد تا عروسکی خاطره شود مانند بسیاری از دست ساخته هایی که حالا خاطره شده اند به مدد صداهای ماندگار آن هایی که کمتر دیده و بیشتر شنیده می شوند.
«فروزان زاهد بیگی» از هنرمندان عرصه تلویزیون است . کودکان و نوجوانان دهه شصت از او بسیار خاطره دارند، «بستنی، آی بستنی» از مهم ترین عروسک هایی است که به جایش سخن گفته است.
عروسک هایی چون «فینگیل و جینگیل»، بهادر در« اوستا بابا» و گلابی در «صندوق پست» به مدد صدایش جان گرفته اند و در یک دوره هم در تلویزیون مجری بوده است.
به مجموعه عروسکی «مزرعه گل گندم» اشاره دارد که سال ها قبل در آن نقش داشته و حالا برای چندمین بار از تلویزیون پخش می شود.
در مجموعه های عروسکی «بابا بزرگ وترب» ، «خانواده عجیب» و «نقلی و مادر بزرگ» هم به ایفای نقش پرداخته هرچند به خاطر نمی آورد چه نقشی ایفا کرده است . خیلی از این قبیل را نام می برد که گوینده عروسک بوده ازجمله در « شمشاد شجاع» هم گویندگی کرده است و...
بانوی عروسک گردان و گوینده ، همسر «آرش نوذری»هنرمند تلویزیون و سینماست و حالا کمتر نقش بازی می کند و بیشتر در دانشگاه، طراحی صحنه ولباس عروسک درس می دهد .
« مدتی است که به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی فضا برای کار مساعد نیست ، تولیدات راکد مانده است و منتظر پیشنهاد کارهای جدید از تلویزیون هستم ».
گوینده عروسک است و از 20 سال قبل این کار را از مدرسه هنر و ادبیات صدا وسیما شروع کرد و به طور مشخص هم کارهایش برای بچه ها بود.
در ادامه در شبکه های تلویزیون به فعالیت پرداخت و درکانون پرورش فکری و مرکز تئاتر عروسکی کانون با هنرمندانی همچون بهروز قریب همکاری کرد و نقش هایش در« اتل متل توتوله »در سینما درخشید.
گوینده عروسک «بستنی قیفی» در مجموعه «چشم بلبلی» در آخرین کار عروسکی سال90 وارد مجموعه عروسکی «مزرعه گل گندم»شد و حالا حدود 5 سال است که با دنیای بچه ها فاصله دارد.
او ارتباط با کودکان را بیشتر از کار می پسندد چون معتقد است در این رابطه و همچنین تئاتر، ارتباط نفس به نفس با کودک وجود دارد اما در گویندگی از پشت مانیتور ، صحنه ها را می بیند و صدا می گذارد و یا حتی گویندگی همزمان در استودیو هم شور و حال کار با بچه ها را ندارد.
در حضور بچه ها، گریه و خنده آنها را می بینم و بازخورد کار و عکس العمل آنها را همان لحظه ، دریافت می کنم. این کار زنده تر از گویندگی است و ارتباط مستقیم با بچه ها بر گویندگی صرف ، اولویت دارد زیرا آنها به شدت ارتباط برقرار کرده و عکس العمل واحساس خود را سریع نشان می دهند اما بازخورد کار رسانه ای بعد از مدت ها و با تاخیر دریافت می شود.
چرا از سال90 دیگر با صدا وسیما کار نمی کنید؟
مهم ترین علت، کمبود بودجه است و پیشنهادی هم در این زمینه نداشته ام از طرف سازمان مطرح شده که طرح ها بلوکه و تصویب شده اما باید خودمان، حامی مالی برای برنامه ها داشته باشیم. کار سازمان به طور مشخص با حامی مالی می چرخد اما یافتن چنین حمایت هایی برای ما سخت است.
حالا فقط در دانشگاه تدریس دارم و منتظرم اتفاق های خوبی بیفتد .
این بانوی هنرمندکه سال ها در بخش های مختلف صدا وسیما کار کرده و همراه عروسک گردان هایی چون «الهه رضایی و مرحوم دنیا فنی زاده» به خارج از کشور سفر کرده تا عروسکی به نام «پسته» را در آن جا معرفی کند 4سال سابقه کار در بخش برون مرزی صدا وسیما و قسمت کودک را هم در کارنامه اش دارد. البته کارهای دیگری هم برای شبکه های برون مرزی داشته است که «شش جوجه کلاغ و یک روباه» هم از آن جمله است.
مهم ترین علت وقفه در ادامه کار با سیما مشکلات مالی است؟
بله مسائل مالی است که باعث این فاصله شده، حالا بزرگترین کارها «دورهمی» و «خندوانه» است که حامی مالی دارد و در بخش کودک هم از طریق تامین برنامه است.
وضعیت تولیدات صدا وسیما در حوزه کودک را چگونه می بینید؟
درحال حاضر، تولید زیاد نیست، بیشتر نیروهای جوان با هزینه کم و فقط به خاطر عشق و علاقه کار می کنند حتی اگر رقم دریافتی شان کم باشد کار برایشان جذاب است اما حالا بعد از سال ها فعالیت، دیگر این جاذبه ها را برای ما ندارد و با کار طولانی و هزینه کم مناسب نیست، در کار هنری باید آرامش باشد بنابراین ترجیح می دهم کار نکنم .
با هزینه کم، کار خوب تولید نمی شود و باید منتظر اتفاق های خوب در سازمان بود .
چه عواملی در انتخاب بازیگر ودست اندرکاران تولید موثر است؟
قبول دارم که نیروها درگزینش اثرگذارند اما درحال حاضر، عوامل دیگری موثرند طوری که به ناچار باعث تداخل کار نیرو شده و یک کارگردان، تهیه کننده، گوینده و... حضور دارند.
تولید به شکلی است که دو، سه نفری کار ده نفر را می خواهند انجام دهند بنابراین یک مجموعه خانوادگی، دوست یا فامیل؛ گروه کار می شوند و اتفاقی که با این شرایط می افتد این است که نیروی متخصص دیده نمی شود و کار افت می کند .
علاقه مندان کارهنری و رشته شما چه کنند؟
به سهم خودم به دانشجویانم می گویم به عنوان شغل اصلی، روی این کار حساب نکنید و بهتر است حرفه دیگری داشته باشید و این هنر کار دوم تان باشد به ویژه این که شرایط در زمان شروع کار ما خیلی متفاوت و ایده آل بود و مطمئن بودیم که همیشه در کارها حضور داریم.
به هنرمندان جوان پیشنهاد می کنم هنر را به شکل آکادمیک بیاموزند اگرچه که برخی می گویند مدرک ، تاثیر زیادی ندارد. متاسفانه انگیزه دانشجویان کم شده و دغدغه ای را که باید، ندارند .
برخی تصور می کنند در رشته جذاب هنر ساعت های طولانی به شادی ،گفتگو و خنده با دوستان می گذرد، باهم بودن را جذاب می بینند اما به اتفاق فرهنگی که باید در قالب تولیدات رخ دهد نمی اندیشند .