printlogo


یادداشت
امام هادی و ضرورت خوش بینیِ امروز
غلامرضا بنی اسدی

امام را باید شناخت چنان که دیده نور را می شناسد. رابطه ما با مولود مبارک و برکت آفرین ِامروز، حضرت امام علی النقی(ع) هم باید از این جنس باشد.
از جنس نور و انسان. بر اساس این هندسه است که رابطه امت- امامت تا همیشه برقرار است و انسانِ به ایمان رسیده در هزاره های بعد باز نوجوئی در حدیث را وجه همت خود قرار می دهد و راه را می یابد.
حتی در زمانه ای چون امروز که با توسعه رسانه های رسمی و اجتماعی و فضای مجازی، حرف ها و نقل ها گاه عقل ها را هم به اسارت می برد و جامعه را در شرایط پر التهاب می نشاند باز این حدیث نقوی و هادوی است که راه را به هدایت روشن می کند تا در داوری ها به اشتباه نیفتیم؛ اذا کان زَمانٌ العَدْلُ فیه اَغْلَبُ مِنَ الجَوْرِ فَحَرامٌ اَنْ تَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءاً حتی یعْلَمَ ذلک منه، و اذا کان زمانٌ الجَوْرُ اَغْلَبُ فیه من العدل فلیس لِاَحَدٍ اَنْ یظُنَّ بِاَحَدٍ خیراً مالم یعْلَمْ ذلِکَ مِنْهُ.
به این معنا که؛ هر گاه در زمانه‌ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آن که (آدمی) بدی از کسی ببیند.
و هر گاه در زمانی ظلم بیش از عدل باشد، نباید به کسی خوش‌بین باشد، مگر این که به نیکی او یقین کند.(1) و با این معیار می توان به نقد رفتار امروزمان بپردازیم و با تراز این حدیث همواره تازه می توانیم دریابیم که قضاوت های ما نسبت به یکدیگر و به ویژه مسئولان که همواره بر تیغ زبان می نشانیم چه بهره ای از حق می تواند داشته باشد و باطل، چه بخش از آن را سیاه کرده است و به زبان عامیانه با این شاخص می توانیم در تابلوی واقعیت ببینیم که با خود و رفتار خویش، چند- چندیم.
من با تجربه سه دهه کار رسانه ای، بر این باورم که امروز، به طور قطع عدل بیش از ظلم است و اگر سیاهی ظلم های موردی به چشم می آید به خاطر سفیدی جامه عدل بر تن جامعه است بنابراین حق نداریم به هم و به کارگزاران نظام بدبین باشیم. این بدگمانی همان «بعض الظن» ای است که به طور قطع «اثم» و گناه است. البته اگر فساد فردی ثابت شد، ماجرا فرق می کند و باید او را به پنجه عدالت سپرد اما تا گناهی ثابت نشده است، نباید افراد را گناهکار دانست. بدبینی مال زمان و جامعه ای است که ظلم، دامن گسترتر از عدل باشد. آن جا عقل و شرع حکم می کند، گمان خویش را مدیریت کنیم و رفتار خود را نیز هم... فکر می کنم اگر ما فقط همین حدیث را نصب العین نگاه و پندار و گفتار و رفتار قرار دهیم جامعه از این التهاب آزار دهنده رهایی خواهد یافت.


پی نوشت:
1-بحار الانوار، ج75، ص370