ایده های رنگارنگ در تارو پود ذهن طراح لباس
نویسنده : فرخ نژاد
به هیچ وجه تصور نمی کرد وقتی اثر«تکتم» را به جشنواره بین المللی مدو لباس فجر تحویل می دهد، نفر اول جشنواره شود و طاووس زرین را از آن خود کند.
هرچند وقتی نگاهی به بقیه کارها انداخت طرحش را از طرح های دیگر قوی تر دید اما در ذهنش نمی گنجید که داوران طرح او را به عنوان برترین طرح انتخاب کنند و نفر دوم و سومی هم در کار نباشد.
همه این ها به سال 91 برمی گردد و بعد از آن دیگر در هیچ جشنواره ای شرکت نکرد.
وقتی عشق به کاری داشته باشی حتی از میان راه هم که شده برمی گردی تا پا در راهی بگذاری که عاشق آن هستی.
او هم از همان ابتدا عاشق هنر بود طوری که هرچند در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد اما چون با روحیه اش سازگار نبود و عشق هنر را در سر می پروراند تصمیم به تغییر مسیر زندگی گرفت و به تحصیل در یکی از رشته های هنری رو آورد.
در این جا مجالی دست داد تا با این هنرمند و طراح لباس که متولد طبس است و اکنون هم دراین شهر سکونت دارد به گفت وگو بنشینیم.
«سمانه احمدزاده» بعد از این که در مسیری که مورد علاقه اش بود قرار گرفت در کنکور هنر شرکت کرد و سال 86 هم از دانشگاه علم وفرهنگ تهران در رشته پارچه و لباس دانش آموخته شد.
او از دانشجویان برتر این دانشگاه بود که بعد از فراغت از تحصیل تصمیم گرفت در تهران بماند و ضمن همکاری با انجمن طراحان و بنیاد لباس یک کارگاه خیاطی و طراحی لباس هم راه اندازی کند.
او در مقطع کارشناسی ارشد هم در دانشگاه آزاد اسلامی یزد پذیرفته شد اما ادامه دادن کارش را به تحصیل در این مقطع ترجیح داد.
اثر تکتم
اما آنچه دراین سال ها بیش از پیش در زندگی این هنرمند نمود یافت شرکت در دومین جشنواره بین المللی مد ولباس فجر است، او که با اثری با عنوان «تکتم» در این جشنواره حاضر شد گرچه تصور نمی کرد به این جشنواره راه یابد اما وقتی کار را تحویل داد متوجه کار دیگران و رعایت استانداردهای کار خود شد.
این کارشناس طراحی لباس در این زمینه می گوید: زمانی که طرح خود را تحویل دادم حس کردم اتفاقی خواهد افتاد چون طرحهای دیگر را که برانداز کردم دیدم طرح من قوی تر است.
به گفته وی یک طراح باید المانهای ذهنی داشته باشد، بایدها و نبایدها و چارچوبهای طراحی را رعایت کند تا بتواند طرحی قوی ارائه دهد.
جشنواره برگزار و طرح او پذیرفته و برای مرحله داوری وارد مرحله بعد میشود اما بعد از راهیابی طرحش به جشنواره دیگر پیگیر نشد طوری که حتی در مراسم اختتامیه نیز شرکت نکرد تا اینکه در جلسهای که برای سامان دهی لباسهای بانوان در محافل اجتماعی و شهری که طراحان برتر و دارای رتبه هم حضور داشتند به آن ها می گوید: چرا طرح مرا نمیدهید، من طرحم را لازم دارم که پاسخ می شنود طرحی که رتبه آورده را به این زودی تحویل نمیدهند و آنجا پس از سه ماه متوجه می شود رتبه اول طراحی لباس مشاغل را در دومین جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر به دست آورده و برنده لوح زرین طاووس این دوره از رقابت ها شده است.
نکته جالب توجه این که هیئت داوران برای این بخش هیچ طرحی را شایسته مقام دوم و سوم ندانستند زیرا طرح او از نظر رنگ، طراحی، پوشش اسلامی، دید بصری و... ایراد نداشت به همین دلیل نظر هیئت داوران را جلب کرده است.
طرحی که او در این جشنواره ارائه داد مانتویی بود که برای یک رستوران طراحی کرده و در بخش اجتماعی بود.
بعد از برگزیده شدن
بلافاصله بعد از چند ماه از برگزیده شدن در جشنواره فجر، بزرگترین مجتمع توریستی ایران به نام ستاره دریا، هتل پنج ستاره در تهران و شرکت بزرگ ترکیهای به نام هپیلند که در ایران کار میکنند به او درخواست همکاری دادند و طرحی که اول شده بود را درخواست کردند که خود برندی محسوب میشد.
از دیگر تجربههای او کار با شرکت «زیروتن» از برندهای برتر تولیدی لباس کودک در ایران و کانادا و شرکت «بوم» تولیدی لباس ورزشی و طراحی لباس برای یکی از تیمهای بسکتبال است.
به علاوه این هنرمند طراحی لباس چند تئاتر و تله تئاتر را نیز بر عهده داشته است.
هرچند دبیرکارگروه انجمن بنیاد مد ولباس از وی می خواهد در جشنواره های دیگر شرکت کند اما او ترجیح می دهد در همان کارگاهش در تهران به فعالیت های مورد علاقه اش بپردازد و شرکت در جشنواره دیگری را تجربه نکند.
درحال حاضر هم برای جشنواره کتابدار یک طرحی را در دست طراحی دارد.
علاوه براین در حال طراحی لباس های یک تئاتر با عنوان«آب ترین آسمان» به نویسندگی و کارگردانی آقای «قاسمی» است و به همین دلیل یک ماه گذشته را در تهران به سر برده است.
پیشنهادهای جدید
همچنین به او پیشنهاد شده طراحی لباس یکی از گروه های شرکت کننده در جشنواره موسیقی را هم انجام دهد هرچند از ابتدای سال 95 از تهران به طبس آمد اما مدام در رفت و آمد است و بیشتر وقتش را در تهران می گذراند.
او بخش هایی از کارگاه های بزرگش در تهران را به طبس منتقل کرده است.
در مورد کارگاه تولیدی اش در تهران هم می گوید: در تهران کارگاهی داشتم که سه خیاط دو نفر زنانه دوز و یک نفر مردانه دوز کار میکردند.
در حال حاضر در طبس این فعالیت نیاز به بازاریابی دارد تا ببیند کدام یک از ارگانها احساس میکنند برای اینکه بهتر دیده شوند و برای محیط کار خود لباسی بپوشندکه ضمن تاثیرگذاری در روحیه آن ها شئونات نیز حفظ شود به او مراجعه کنند.
افراد نیز میتوانند برای طراحی لباس خود بابت لباس مهمانی یا مکان های خاص به او مراجعه کنند تا با توجه به شرایط ظاهری و فیزیکی برای آن ها طرح ارائه دهد.
این کارشناس طراحی لباس و پارچه می افزاید: کودکان طبسی لباسشان متناسب با سن آن ها نیست و خیلی علاقه دارم درسال تحصیلی جاری در طراحی لباس مهد و مدارس فعالیت کنم چون حداقل آن این است که ما بزرگترها اگر قرار است از خودمان چیزی را ارجح بدانیم فرزندانمان خواهند بود. وی ادامه می دهد: احساس کردم اگر اینجا یکسری مسائل را اولویتبندی کنم ترجیح می دهم اولویت اولم، طراحی برای لباس مدارس و مهدکودک باشد تا کودکان رنگها را در دنیایشان بیشتر داشته باشند.
لباس کودکان شاد نیست
به عقیده وی کودکان باید لباسی شاد داشته باشند یا حداقل لباسی بپوشند که بزرگترها نتوانند از آن استفاده کنند و مخصوص دنیای کودکی باشد، این در حالی است که لباسهایی که اکنون کودکان در طبس می پوشند را خودش هم می تواند استفاده کند.
این طراح برتر کشوری گلایه می کند از این که هم اکنون که در عصر ارتباطات هستیم اما در یک جامعه کوچک مانند طبس با هزار کیلومتر فاصله از مرکز کشور چرا از ظرفیت جوانان استفاده نمیشود؟
به گفته وی بعد از خوراک، پوشاک جزو نیازهای اولیه بشر بوده و از همان ابتدا احساس کرده باید خود را بپوشاند از اول با برگ درخت و پوست حیوانات خود را پوشانده، نه برای زیبایی بلکه برای اینکه از خود در مقابل گرما و سرما حفاظت کند. وی تاکید می کند: اکنون در جامعه بشری امروزی این نیاز اولیه را با خلاقیت دلپذیرتر میکنیم و در ما به عنوان اشرف مخلوقات، نیاز به حس کمال جویی ناخودآگاه وجود دارد و در هر زمینه ای می خواهیم به بهترین ها برسیم. به علاوه سلیقه و دید جامعه نیز نسبت به پوشاک و لباس تغییر کرده و آگاهی ها خیلی بیشتر شده طوری که هر لباسی مورد تایید قرار نمی گیرد و نمونه آن طراحی و دوخت لباس برای کاروان المپیک بود که مردم نپذیرفتند و طراح مجبور به تغییر آن شد.
او از علاقه مندان این رشته می خواهد به صورت آکادمیک ابتدا به دنبال این رشته بروند و سپس تجربه را همراه با توکل بر خدا با آن عجین کنند تا موفق شوند.
تقلیدهای کورکورانه
به گفته وی گاهی برخی به صورت کورکورانه از مد خاصی پیروی می کنند اما باید بدانند برخی مدهای نامتعارف حتی بین همان کشورهای مروج آن هم وجود ندارد و از آن استقبال نمی شود.
او به فرهنگ غنی ایران اسلامی در زمینه مد و لباس اشاره می کند و می گوید: در این سال ها کمی دید و آگاهی مردم به مدهای ایرانی و اسلامی بیشتر شده و درحال برگشت به آنچه در فرهنگ غنی خودمان است هستیم.
پس همان طور که بستن کمربند ایمنی در کشور فرهنگ سازی شده و همه قبل از این که خودرو را استارت بزنند کمربند ایمنی خود را می بندند باید تلاش شود تا مدهای ایرانی - اسلامی در جامعه جا بیفتد. «احمد زاده» با همین شیوه ای که برگزیده قرار است کارش را ادامه دهد اما به طور حتم پررنگ تر خواهد بود و ایده هایی هم در ذهن دارد که با آمیختن آن با تحصیلات دانشگاهی می خواهد به منصه ظهور برساند.
او امیدوار است بتواند حداقل برای مهد کودک ها و دبستان های طبس لباس طراحی کند که با سن و سال آن ها همخوانی داشته باشد و روحیه شان را شاد کند چون در حال حاضر فرم هایی که دانش آموزان می پوشند با روحیه آن ها سازگاری ندارد.