زهرا خسروی- چند سالی است که به هر نقطه ای از روستاهای استان مراجعه می کنی یکی از گلایه هایی که از طرف مردم مطرح می شود ملی اعلام شدن زمین های کشاورزی به ویژه اراضی دیم روستاییان است در حالی که دراین سال ها فقط به دلیل استمرار خشکسالی ها نتوانسته اند زمین ها را زیر کشت ببرند و این اراضی را از نسل های گذشته به ارث برده اند.
آن ها از این گلایه دارند که زمین هایی که از سوی منابع طبیعی ملی اعلام می شود جزو زمین های آبا و اجدادی آنان است که در زمان ترسال همیشه به زیر کشت می رفته است. بعلاوه چون بیشتر این زمین ها مورثی است و روستاییان هم گمان نمی کردند که روزی با چنین مسئله ای مواجه شوند سند مالکیت یا قولنامه ای نگرفته اند.
این کشاورزان می گویند: با ملی اعلام شدن برخی اراضی که جزو ارث آبا و اجدادی شان است و سال های سال در آن کشت و کار می کردند سبب شده تا وضعیت اقتصادی و معیشتی آن ها در این سال خشکی ها با مشکل مواجه شود و برخی را وادار به مهاجرت از روستا به شهر کند. یکی از این روستاها که کشاورزان گلایه هایی نسبت به این موضوع دارند «چهکند» بیرجند است که در سال های پس از تشکیل خراسان جنوبی قسمتی از سرریز جمعیت مرکز استان را در خود جا داده و روز به روز در حال توسعه و گسترش است.
البته زمین های ملی اعلام شده دراین روستای اقماری بیرجند بیشتر در بالادست روستا و در نقاطی نرسیده به سد چهکند قرار دارد.
حال گلایه اهالی در این مورد چیست؟
یکی از اهالی روستا مدعی است: مدتی شده که اداره منابع طبیعی دست روی قطعه زمینی از من گذاشته است که سال ها روی آن کشت و کار می کردم و جزو زمین های ارثی به حساب می آید اما این اداره مدعی است که این زمین جزو اراضی ملی است و نباید روی آن کشت و کاری انجام دهم.
«محمد چهکندی نژاد» می افزاید: امرار معاش روستاییان فقط از محل این زمین های کشاورزی است که روی آن کشت و کار می کنند و اگر بخواهد منابع طبیعی روی آن دست بگذارد مجبورم روستا را رها کرده و راهی شهر شوم. وی ادامه می دهد: تمام امید روستاییان به همین چند قطعه زمین است و اگر این زمین ها هم از آن ها گرفته شود دلیلی برای ماندن در روستا نمی ماند و با این روند اگر همچنان منابع طبیعی زمین های مردم را بگیرد دیگر کشت و کار معنایی ندارد و روستاها خالی از سکنه می شود و اهالی آن نیز مجبور به مهاجرت می شوند.
اراضی ورثه ای است
او با تاکید بر این که قطعه زمینی دارم که چند سال است در آن کشت می کنم و زمین آبا و اجدادی ماست، می گوید: مشخص است که درختان تنومند به تازگی در زمین کشت نشده بلکه مربوط به سال های قبل است و عمر هر کدام از آن ها به حدود 200 سال قبل بر می گردد.
وی می افزاید: چند سالی است که اداره منابع طبیعی اقدام به خلع ید اراضی کرده که سال ها در آن کشت و کار می کردم با این عنوان که اراضی ملی است. وی ادامه می دهد: چون این اراضی از اجدادمان به ارث رسیده، دنبال دریافت سند و این گونه چیزها نبودیم و فکر نمی کردیم این مشکل برایمان به وجود آید.
این کشاورزمی گوید: زمین هایی که با خون دل و سال ها روی آن زحمت کشیدم را از دست دادم و مقداری زعفران کاشته بودم که آن ها هم از بین رفت.
با حسرت ادامه می دهد: مگر درختان چه گناهی کرده اند که باید قطع شوند.
منابع طبیعی که خود ادعای آبادانی می کند چرا زمین های کشاورزی را ویران و درختان را قطع می کند آن هم در این شرایط خشکسالی و گسترش روز افزون بیابان ها و در شهری کویری مانند بیرجند که باید تشویق به کشت و کشاورزی شود.
او می افزاید: اوایل هفته برای بیماری فرزندم به مشهد سفر کرده بودم و وقتی برگشتم با صحنه دردناکی مواجه شدم. دیدم زمین های کشاورزی که سال ها روی آن زحمت کشیده بودم از دست رفته است و جزو اراضی ملی اعلام شده و حق کشت و کار در آن ندارم.
دستمان به جایی نمی رسد
یکی دیگر از کشاورزان نیز با ادعای این که منابع طبیعی برخی زمین های کشاورزی را جزو اراضی ملی قلمداد کرده است، می گوید: در این مورد به مراجع قضایی مراجعه کردم ولی بعید می دانم دستمان به جایی برسد.
«قنبرعلی حامدی نیا» همچنین مدعی است که سال 88 -89 اعلام محدوده روستاها به یک شرکت خصوصی از مشهد واگذار شد که آن شرکت هم بدون این که اراضی را به طور کامل مشخص کند برخی از زمین های کشاورزی روستای چهکند که در بالادست و ارتفاعات قرار دارد را جزو محدوده اعلام نکرد و به همین دلیل این اراضی ملی اعلام شد و مشکلاتی را برای برخی از کشاورزان به وجود آورد.
وی ادامه می دهد: در حال حاضر برخی از زمین های کشاورزی، آب، درخت و استخر که متعلق به من است جزو اراضی ملی اعلام شده است.
وی با بیان این که علاوه بر اراضی ورثه ای، در سال 82 یک ملک شراکتی خریداری کردم، خاطرنشان می کند: با این که آن ملک هم پلاک کوبی شده بود اما جزو اراضی ملی اعلام شده است.
وی ادامه می دهد: همه کوه ها و دشت ها را جزو اراضی ملی اعلام کردند و گفته شده هر فردی که ملکی دارد به دادگاه مراجعه و اثبات کند تا ملکش آزاد شود اما من برای آزادسازی مراجعه نکرده ام.
وی می گوید: سال 94 که برای کمیسیون مراجعه کردم گفتند باید به دادگاه مراجعه کنید اما زمان مشخص نکردند که گویا زمان مراجعه هم خیلی محدود بوده و من دیرتر از موعد مقرر مراجعه کردم و همین دیر مراجعه کردن سبب شد تا زمین ها را تخریب کنند.
وی با بیان این که اگر فردی پیگیری کار را بلد نباشد روزگارش سیاه است، می افزاید: خیلی از نقاطی که ساخت و ساز انجام شده و جزو زمین های ملی هم بوده منابع طبیعی از ادامه ساخت وساز آن جلوگیری نکرده است اما باکشاورزان این طور برخورد می شود.
نبود سابقه احیای اراضی
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری بیرجند هم در مورد گلایه این کشاورزان می گوید: به دلیل اینکه سند و مدرک معتبری دال بر اثبات مالکیت از طرف افراد ارائه نشده و همچنین سابقه احیای اراضی نداشته اند حکم به خلع ید از مستحدثات و قلع و قمع اشجار صادر شده است.«علیپور» می افزاید: پس از ارجاع افراد به کارشناسان ثبتی و کشاورزی چون مدرکی دال بر اثبات مالکیت زمین مورد نظر و همچنین سابقه مالکیت و تصرف و احیای اراضی ارائه نشد، براساس نظر کارشناسان رسمی دادگستری و محاکم قضایی حکم بر خلع ید و رفع تجاوز از اراضی ملی صادر شد.
به گفته وی در این موارد سند مالکیت دال بر تصرف نیست و سابقه احیا مطرح است.
بعلاوه اگر در عرف سند مالکیت هم نداشته باشید و کارشناس تشخیص دهد که زمین احیا مربوط به قبل از قانون است یا سابقه قانونی احیا دارد نیاز به سند مالکیت هم نیست. وی خاطرنشان می کند: تا زمانی که سابقه احیای قانونی وجود نداشته باشد سند مالکیت به عنوان سندی که به طور حتم ملاک عمل در تشخیص قرار گیرد، مستدل نیست.
وی در مورد این که محدوده روستاها و اراضی توسط یک شرکت خصوصی انجام شده است، می گوید: اجرای مقررات ماده 2 قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایز جنگلی کشور توسط کارشناسان اداره منابع طبیعی و آبخیزداری منطقه مورد نظر اجرا و اعمال شده است.
حال با توجه به گلایه های مطرح شده و پاسخ مسئول منابع طبیعی مردم باید قضاوت کنند حق با کیست؟