قاسمی - بازیگر، کارگردان، منشی صحنه و مترجم عنوان کارهایی است که انجام داده و هنوز هم ادامه می دهد در حالی که رشته تدوین خوانده است. «رامین ناصرنصیر» بازیگر سریال های شهرزاد، درحاشیه، ورثه آقای نیک بخت ، ساعت خوش و ... است. کارگردانی سری اول «خانه اجاره ای» را هم در کارنامه اش دارد و در« چشم عقاب» و«عقرب» منشی صحنه بوده است و هر از گاهی کار ترجمه هم انجام می دهد.
او می گوید: قبل از ورود به دانشگاه به صورت آماتور تئاتر کار می کردم و با این هنر بیگانه نبودم بنابراین تصمیم گرفتم در حوزه سینما و رشته فنی، ادامه تحصیل دهم البته از سال دوم دانشگاه، بازیگری در تلویزیون را شروع کردم.
تدوین، رشته مورد علاقه ام بود البته معتقدم هیچ یک از شاخه های فعالیت ما اعم از فنی، بازیگری و... به هم بی ربط نیست و داشتن اطلاعات در هر زمینه ای از تدوین، صدابرداری و تصویر برداری کمک می کند تا کارم را از لحاظ فنی دقیق تر انجام دهم.
بحث های تئوری تدوین برایم جذاب بود اما کارعملی آن، تنها نشستن در یک اتاق و کار کردن با دستگاه با روحیه ام سازگار نبود و در کل بازی سر صحنه را بیشتر می پسندم.
از کجا شروع کردید و چگونه وارد تلویزیون شدید آیا با تشویق یا آشنایی؟
قبل از دانشگاه تئاتر وبیشتر هم کمدی کار می کردم. سال 72 «مهران مدیری» با سابقه ذهنی که داشت گروهی از فعالان کار طنز را از دانشگاه تهران، هنر، فرهنگسرای نیاوران و...گرد هم جمع کرد و یک هسته تشکیل داد و اولین کار ما جنگی در دهه فجر 72 بود و بلافاصله بعداز آن هم مجموعه «ساعت خوش» شروع شد که بیشتر از یک سال ادامه داشت .
این هسته چقدر در ادامه کار بازیگری و نرفتن شما به سمت تدوین نقش داشت؟
این رشته را برای این که تدوین گر شوم انتخاب نکرده بودم و همان طور که گفتم قبل از دانشگاه هم، بازیگری می کردم.
دانشگاه و محیط هایی از این قبیل خاصیت کار حجمی را دارد ، به صورت فردی وارد محیط می شوی اما خروجی آن به شکل تیمی است . آدم های همفکر و سلیقه آن جا یکدیگر را پیدا می کنند و هسته ای را درست می کنند که می تواند سال ها به کار خود ادامه دهد، تیمی هم که مهران مدیری تشکیل داد خط مشی بچه ها را تا چندسال بعد روشن کرد.
قبل از ورود به دانشگاه و کار حرفه ای ، به پول وشهرت فکر می کردید؟
طبیعی است که آدم به این مسائل فکر می کند اما انگیزه ام برای این حرفه ، شهرت و... نبود .
به تجربه دراین سال ها دیده ام آدم هایی که با این هدف وارد شده اند و به جایی نرسیده اند یا اگر هم برسند زود دلزده می شوند زیرا شهرت در اول کار جاذب است و بعد دست و پاگیر و مزاحم هم می شود و برای افرادی که آن را ندارند شاید جذاب باشد .
برای آنها که در این حرفه پایدار مانده و سال ها کار کرده و به جایی می رسند انگیزه اولیه شهرت و پول نبوده است حتی اگر به آن فکر هم کرده باشند اما محرک و انگیزه شان نبوده بلکه عشق به کار و فعالیت نمایشی بوده است.
کدام نقش هایتان را بیشتر می پسندید؟
تعداد نقش ها به خاطرم نیست اما برای خودمان کار نمی کنیم بلکه به منظور ارتباط با مخاطب کار می کنیم واین که چقدر ارتباط برقرار می کند از نظر شخصی، تئاترهایم را بیشتر دوست دارم چون فضای آن بیشتر فکر و روحم را درگیر می کند اما از جهت میزان برقراری ارتباط با مخاطب، به نظرم مجموعه
« پشت کنکوری ها» موفق بوده که هنوز هم خیلی از مردم بعد از سال ها از آن صحبت می کنند.جنگ 77 ، ورثه نیک بخت واین اواخر شهرزاد هم موفق بود.
طنز را بیشتر می پسندید یا جدی را و کدام یک سخت تر است؟
برای من و بیشتر بازیگران خیلی طنز یا جدی بازی کردن مهم نیست حال و هوای کلی کار اهمیت دارد و این که وقتی متن را می خوانید چقدر شور واشتیاق کار به شما بدهد، چقدر پروژه جدی و مهم باشد و کار فقط رفع تکلیف و تهیه یک فیلم نباشد.
به نظرم نقش و پیچیدگی ها و جنبه های متفاوت و جدید آن مهم است و از طرفی هم نمی توان گفت کدام نقش سخت تر است. طنز وجدی بازی کردن متفاوت است و روحیه های مختلفی می طلبد . اجرای نقش کمدی شم خوبی می خواهد که در همان لحظه باید شرایط را درک کنید طوری که اگر دوز کار بیشتر یا کمتر شود کار لوس شده یا خنده دار نمی شود.
شم کمدی را برخی دارند و بعضی نه، اما آنها که این ویژگی را ندارند به این معنا نیست که بازیگران خوبی نیستند شاید در کارهای دیگر، موفق تر باشند اما در این سال ها دیده ام آنهایی که کمدی بازی می کنند برای نقش های جدی ، بیشتر آمادگی دارند و برعکسشان آنها که جدی بازی می کنند کمتر پیش می آید که بتوانند کمدی هم اجرا کنند.
میمیک صورت تان در انتخاب شما برای نقش های طنز چقدر موثر است و آیا خودتان در انتخاب نقش تاثیر دارید یا به شما پیشنهاد می شود؟
میمیک و حالت چهره هم موثر است برای مثال چهره یوسف صیادی و یا چشمان درشت رضا شفیعی جم و... در ایفای نقش طنز به آنها کمک می کند اما ظاهر یک قدم اولیه است و کافی نیست، سیستم کار ما طوری است که انتخاب می شویم و کار پیشنهاد می شود، تاثیر بازیگر هم، قدرت انتخاب و پذیرفتن یا رد کار است که برخی بازیگران سرنوشت و مسیر آینده خود را با این انتخاب تعیین می کنند .
کدام کارتان را سکوی پرتاب خود می دانید؟
کمدی هایی که در اولین سال های کارم اجرا کردم به خصوص که آن زمان، کار طنز هم کمتر بود و مورد توجه مردم واقع شد . آن بازی ها سکوی پرش خوبی شد در این حرفه که معمولا طول می کشد تا بازیگری به سرعت جا افتد و شناخته شود.
آیا در زندگی عادی هم شاد و خندان هستید ؟
زندگی ما هم مثل بقیه آدم ها لحظات شاد و غمگین دارد . ما هم دچار مشکلات فکری، معیشتی، خانوادگی و... می شویم هیچ فردی نیست که بگوید همیشه شاد یا غمگین است .
خیلی آدم شوخ و مجلس گرم کنی نیستم و کمی هم جدی هستم وکمتر شوخی می کنم مگر در جمع دوستان بسیار نزدیک یا خانواده باشم. حرفه ما گاهی طنز است اما به معنای این نیست که پشت صحنه و در خلوت هم شبیه نقش هایمان هستیم.
چرا در سال های اخیر در تلویزیون کمتر دیده می شوید؟
مسائل مختلفی در انتخاب بازیگر موثر است، بیشتر باید انتخاب کنندگان نظر بدهند اما وقتی تهیه کننده فردی را انتخاب می کند دقت دارد که ویژگی های بازیگر چقدر به نقش ارتباط دارد اما درکنار این موضوع، مسائل حاشیه ای هم وجود دارد برای مثال این که فلان بازیگر، در این مقطع چقدر محبوب است و می تواند باعث جذب مخاطب شود زیرا هرچه بازیگر توانمندتر باشد تماشاگران بیشتری را جذب می کند به ویژه وقتی بخش خصوصی کار می کند وباید هزینه های خود را تامین کند به این قبیل موارد توجه دارد.
قبول دارم در سال های اخیر، کارم در تلویزیون کمتر شده چون تولیدات کم شده است .
مافیای بازیگری داریم ؟
نمی دانم اما در مورد آن خیلی صحبت می شود البته تا جایی شاید طبیعی باشد برای مثال خانم برومند، با یک تیم ثابت از بازیگر و عوامل پشت صحنه کار می کند و کمتر می شود که آدم جدیدی را دعوت کند مگر این که نقشی داشته باشند که به اعضای گروهشان نخورد.
اما این به معنای مافیا نیست طبیعی است که خیلی ها در زندگی روزمره، اگر کاری دارند به افرادی که می شناسند وارتباط بیشتری دارند می سپارند .
این کار تا جایی به نظرم طبیعی است به ویژه وقتی مسائل مالی هم مطرح باشد در حالی که بحران مالی موجود روی سینما هم اثر گذاشته، کارهای خارج از روال و قاعده هم پیش می آید، گاهی هزینه های تولید برگشت نمی کند و حتی پیش می آید که برخی نقش ها را می فروشند. این ها البته به معنای باند بازی نیست، برای تامین هزینه هاست که برخی نقش ها که خیلی کلیدی نیست به افرادی داده می شود که حاضرند بابت آن پول بدهند.
آیا تاکنون از بازیگری پشیمان شده اید؟
پشیمان نشدم اما گاهی برخی چیزها باعث دلزدگی ام شده یا شوقم را کم کرده است به خاطر این که شاید ما با ذهن های آرمان گرا و رویایی وارد این حرفه می شویم، سال ها می گذرد کارهایی را بین بد وبدتر انتخاب می کنیم و می بینیم که شبیه آنچه تصور می کردیم نیست و فقط همین جور باقی ماندن در این حرفه است که این ها دلسرد کننده است.
اگر به سال ها قبل بر می گشتم باز هم همین حرفه را انتخاب می کردم ولی شاید در مسیرم اصلاحاتی انجام می دادم و کمی با تعدیل پیش می رفتم.
از آخرین کارهایتان و نقش تان در دورهمی بگویید؟
فیلم سینمایی «آشوب» اثر «راست گفتار» که هنوز اکران نشده است. «مشکل گیتی» که به تازگی روی صحنه رفت و مجموعه دوم «شهرزاد »که در حال تصویربرداری است وفیلم برداری سری جدید آن از 15مهر شروع شده و فکر می کنم تا عید نوروز به پخش خانگی برسد.
ضبط بخش دوم «دورهمی» قبل از محرم تمام شده و آقای مدیری درگیر فیلم برداری یک فیلم شده وقرار است بعد از آن سری جدید دورهمی شروع شود البته تغییرات کلی از جمله در بخش نمایش خواهد داشت و هنوز مشخص نیست که تیم قبلی در این دوره بازی کنند و بسته به نظر طراحی بخش جدید نمایش دارد. هدف این قسمت دورهمی که در حال پخش است سرگرمی و تفنن و توجه به مسائل اجتماعی بود که به این برنامه رسید.
به چه زبان هایی آشنایی دارید ؟
با زبان انگلیسی و اسپانیایی آشنا هستم و زبان اسپانیایی را انتخاب کردم چون به آن علاقه داشتم مدتی هم دراین کشور بودم و آنجا این زبان را یاد گرفتم. فرهنگ آمریکای لاتین را هم دوست دارم و مطالعه می کنم و برایم جذاب است.
هدیه شما به موزه دورهمی خوانندگان خراسان جنوبی ؟
کتاب هدیه می دهم و فکر می کنم از ترجمه هایم باشد. دو مجموعه شعر که عام تر است به نام های«پرنده ای نیست درخت می خواند» و «اشک های آبی ،اشک های زرد» را به خوانندگان خراسان جنوبی تقدیم می کنم .