خبرنگاران خراسان جنوبی –این جا شهرداری قاین ، نمایندگی تامین اجتماعی دیهوک، بیمارستان دکتر چمران فردوس است و ..
در یک روز زمستانی 9 خبرنگار به 9 مرکز دولتی رفتند تا چشم شما در آن جا باشند.
بعضی از آن چه دیدند باید فقط روی کاغذ خبر بماند ولی عالمی دارد دوربین های غیرعلنی.
بارها برای خبر و گزارش به این مراکز رفته بودم ولی آن چه این بار دیدم خیلی متفاوت بود انگار برای اولین بار آن هم به محلی پرسوژه رفته بودم.
... دست نوشته های کاغذهای خبر از مراکز شهرستان ها، تحفه امروز ماست.
این شما و این مشق خبرنگاران ما.
بیمارستان شهید آتشدست نهبندان
اینجا بیمارستان شهید آتش دست نهبندان است، صف طویل پذیرش ،در نگاه اول توجهم راجلب می کند. مسئول پذیرش از شدت شلوغی و ازدحام جمعیت گاه چشمانش را می بندد و با استراحتی چند ثانیه ای دوباره با خوشرویی بیماران را پذیرش می کند.چند دقیقه ای از پذیرش یک بیمار تصادفی نگذشته که پرستاران سخت درگیر رسیدگی به وضعیت وی هستند.کمی آن طرف تر زن میانسالی صدایش را بلند می کند و می گوید:چراهیچ پرستاری به ما رسیدگی نمی کند؟
بیمار دیگری در ادامه صحبت او می گوید:با اینکه پزشک برای مطمئن شدن از وضعیت جنینم سونوگرافی اورژانسی را توصیه کرده اما از 7صبح تاکنون هنوز برای ویزیت صدایم نکرده اند.
به اتاق ها سرک می کشم .در یکی از سالن ها مردی جوان در حالی که غرولندهایش آزاردهنده است بی تفاوت به اینکه مخاطب دارد یا نه،می گوید: با دو بچه از روستا 75کیلومتر راه آمده ام تا همسر بیمارم را درمان کنند.هیچ کسی رسیدگی نمی کند.
پزشک قلب که متوجه غرولندهای مرد جوان است و همانطور سراسیمه از این اتاق به آن اتاق برای تکمیل مراحل درمان بیماران خود می رود ، چند بار به پرستاران برای گرفتن نوار قلب اخطار می دهد
این جا نه نماز خانه، نه فضایی برای استراحت همراهان بیمار، نه وضعیت پاسخگویی درست و نه اتاق مناسبی برای پزشکان دارد،همانطور که بیمارستان را ترک می کنم مرد میانسالی در حالی که برای خرید دارو به بیرون از بیمارستان هدایت می شود غرولند می زند و می گوید: حداقل اسم بیمارستان را حذف کنند تا برایمان قابل تحمل تر باشد.کسی هم نیست به دردمان رسیدگی کند.
اداره امور مالیاتی بشرویه
اداره امور مالیاتی بشرویه هم از ادارات پر مراجعه شهرستان است. ساعت 13:15 وارد این اداره می شوم . فضایی وسیع که دورتا دور آن پارتیشن بندی است.
5 ارباب رجوع درحالی که برگه هایی را در دست دارند در یکی از باجه ها کارهای مالیاتی شان را پیگیرند. پس از فراغت یکی از مراجعه کنندگان از وضعیت پاسخگویی این اداره می پرسم .
او بعنوان مدیرعامل یک واحد تولیدی که با این اداره زیاد سروکار دارد از وضعیت پاسخگویی به ارباب رجوع راضی است.
به گفته وی همکاری تمام کارمندان و به ویژه رئیس اداره بسیار مناسب است و تا حدامکان همکاری با ارباب رجوع وجود دارد البته اگر مرکز استان اختیارات بیشتری به این اداره بدهد رضایت ارباب رجوع در انجام امور بیشتر خواهد شد.
در حین گفتگو با این فرد، «واعظیات» رئیس اداره وارد گفتگویمان می شود و پاسخ ارباب رجوع را این گونه می دهد: از 23 آبان ماه سال جاری حدود 90 درصد امور از مرکز استان به شهرستان تفویض اختیار شده که این امر در تسهیل پاسخگویی به مراجعین بسیار کمک کرده است.
کمیته امداد امام خمینی (ره) خوسف
ساعت 13 یک روز کاری است . تمام کارمندان دوایر کمیته امداد امام خمینی (ره) سرکار خود حاضر و مشغول خدمت رسانی به ارباب رجوع اند.
از یکی از کارمندان سراغ مدیریت را می گیرم، در حالی که سخت مشغول رسیدگی به یکی از پرونده هاست می گوید: مدیر برای شرکت در جلسه ای 2ساعته در اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوسف حضور دارد.
کمی می نشینم تا اوضاع را بررسی کنم .رفت و آمدهای کارمندان زیاد است. به گفته معاون توسعه مشارکت های مردمی کمیته امداد خوسف ، قرار است مثل هر روز 100 غذای گرم بین مددجویان زمین گیر کمیته امداد خوسف توزیع شود این غذای گرم به سفارش خیّر تهرانی در آشپزخانه روستای فدشک پخت می شود .
نمایندگی تامین اجتماعی دیهوک
ساعت 10:30صبح وارد نمایندگی تامین اجتماعی در ساختمان بهزیستی دیهوک می شوم.
بانویی میانسال با دفترچه ای که در دست دارد وارد اتاق می شود و آقای مسئول که تنها کارمند این نمایندگی است در کمترین زمان کار را انجام می دهد .
چندی نمی گذرد که جوانی وارد اتاق می شود که از اهالی روستای اسفندیار است و از فاصله 52 کیلومتری برای تمدید اعتبار دفترچه های خود و خانواده مراجعه کرده است. بدون معطلی به کارش رسیدگی می شود . او نزد کارمند از نبود کافی نت برای انجام کارهای پرداخت حق بیمه و سایر امور گلایه می کند و می گوید: بارها روستائیان با توجه به شرایط اقتصادی برای انجام امور به دیهوک مراجعه کرده اند اما به دلیل نبود کافی نت و یا بسته بودن مراکز خدمات کامپیوتری کار معطل مانده و مجبور شده اند به روستا برگردند.
بیمارستان دکتر چمران فردوس
ساعت ۱۲:۳۰ وارد اورژانس بیمارستان فردوس می شوم. همراه با من یکی از بیماران بدحال نیز وارد می شود. از آنجا که از سه قلعه برای درمان به فردوس مراجعه کرده و کسی همراهش نیست تصمیم می گیرم روند رسیدگی به وی را پیگیر باشم.از بخش های بالا استعلام می شود اما تخت خالی نیست. به ناچار بیمار روی تخت cpr به طور موقت بستری می شود و بعد از چند دقیقه دو پرستار اقدامات cpr را انجام می دهند . بهبودی نسبی بیمارقلبی حاصل می شود.ساعت۱۵:0۵ هنوز پزشک متخصص برای تشخیص بیماری حاضر نشده است و بیمار همچنان ناله می کند .
از پرستار اورژانس می پرسم : تکلیف بیمار چیست ؟ با بی خیالی می گوید: تخت خالی در بخش ccu نداریم .پزشک هم مشغول اکوی یک بیمار است.چند دقیقه ای می گذرد و بالاخره پزشک از کار اکوی بیمارقبلی فارغ و بیمار بدحال سه قلعه ای را ویزیت می کند.
برای بستری همراه بیمار به بخش ccu وارد می شوم. سالن شلوغ است و در راهرو های بیمارستان بیماران روی تخت ها بستری اند.
بیمار همراهم از قرار گرفتن در کنار تخت یک مرد بیمار ابراز نارضایتی می کند .
خط سیاهی روی زمین نظرم را جلب می کند.نزدیکتر می شوم.این خط سیاه مسیر عبور قطاری از مورچه ها است. خدمتکار بخش با مواد ضدعفونی وارد سالن می شود و به مزاح می گوید: این مورچه ها هم اینجا را رها نمی کنند.
برخورد پرستارها و خدمتکاران خوب است اما شلوغی و ازدحام بیماران و ملاقاتی ها در ساعت ملاقات انتقادهایی به دنبال دارد.
ساعتی نمی گذرد که وقت ملاقات تمام و درهای ورودی قفل می شود.
همه چیز آرام است اما صدای مردی را می شنوم که پشت در از اینکه نگهبان به او اجازه ورود نمی دهد عصبانی است و گلایه دارد.
می گوید: وقتی پزشک برای ویزیت بیمار می آید باید همراه بیمار حضور داشته باشد تا سوالات و اطلاعات لازم را از پزشک کسب کند و یا شرح حال بیمار را عنوان کند نه اینکه بیمار در حال خواب و یا در حال درد که حوصله ای ندارد را تنها بگذارند و ...
مسکن و شهرسازی زیرکوه
ساعت 13 به اداره مسکن و شهرسازی شهرستان زیرکوه مراجعه می کنم.
ورودی اداره کسی نیست تا مرا راهنمایی کند. به داخل سالن اداره می روم باز هم کسی نیست. بر سردر یکی از اتاق ها نوشته است دفتر ریاست. از کارمندان خبری نیست مجبور می شوم به همان اتاق رئیس بروم.
دستگیره اتاق ریاست را فشار می دهم. در قفل است. در اتاق مجاور را باز می کنم.
یکی از کارمندان در حالی که چراغ علاءالدین را کنار صندلی اش روشن کرده پشت میز سخت مشغول کار است .سراغ رئیس اداره را می گیرم. می گوید: رئیس اداره تا سه شنبه مرخصی است و ما دو نفر کارمند در این اداره به کارها رسیدگی می کنیم .
هنوز می خواهم درباره خلوتی اداره بپرسم که ارباب رجوعی وارد اتاق می شود و کروکی و مدارکش را تحویل می دهد.
کارمند در حالی که به رسیدگی مدارک وی مشغول می شود حضورم را فراموش می کند و فقط می گوید: این اداره مدتی است مدارک شخصی و کروکی زمین های مورد مناقشه را از مردم دریافت می کند تا نسبت به نحوه واگذاری زمین به آن ها اقدام شود.بحث هایشان درباره مدارک ادامه دارد.
اتاقش را ترک می کنم.
اداره ثبت اسناد واملاک فردوس
ساعت 13 به طور سرزده وارد اداره ثبت اسناد واملاک فردوس می شوم. همه کارکنان پشت میزهای خود مشغول کار هستند. این اداره زیرمجموعه قوه قضائیه و در4شعبه املاک ، اسناد ، اجرائیات و ثبت شرکت ها مشغول به خدمت است. به اتاق ها سری می زنم .شلوغ ترین شعبه ، شعبه اجرائیات و بعد از آن شعبه املاک است .
کمی اوضاع را به نظاره می نشینم پاسخ گویی به مراجعینی که درشعبه املاک برای تعویض سند های دفترچه ای وتبدیل به سند تک برگی مکانیزه مراجعه می کنند و یا برای ثبت املاک به اداره می آیند دراسرع وقت وکمترین زمان ممکن صورت می گیرد. رئیس اداره ثبت اسناد واملاک فردوس برای رسیدگی به کاری از اتاقش بیرون می آید و مرا راهنمایی می کند. به گفته «ندائی» شعبه اجرائیات این اداره درواقع گلوگاه وصول مطالبات اشخاص حقیقی وحقوقی است ووصول مطالبات از 0 تا 100دراین شعبه انجام می شود ونیازی به حضور طلبکار دردادگستری نیست .
آنچه دراداره ثبت اسناد واملاک فردوس مشاهده می کنم برایم قابل تحسین است چرا که تبدیل یک سند دفترچه ای به سند تک برگی که حداقل با روال معمول 40دقیقه زمان می برد به طور متوسط درکمتر از 20 دقیقه انجام می شود.
خیلی از ارباب رجوع در کمتر از یک ربع به کارشان رسیدگی شده و اداره را ترک می کنند.
مرکز اورژانس شبانه روزی زیرکوه
ساعت 8 و 30 دقیقه صبح به مرکز اورژانس شبانه روزی مرحوم ناصری زیرکوه مراجعه می کنم. رفت وآمد بیماران به مرکز درجریان است. صف زیادی از بیماران برای مراجعه به پزشک عمومی ،کودکان وداخلی در انتظارند.
.به جز پزشک عمومی که چند نفری برای ویزیت شدن پشت در اتاقش منتظرند از حضور پزشکان دیگر خبری نیست. آزمایشگاه، رادیولوژی و داروخانه فعال و خلوت است اما صف انتظار برای دندانپزشکی این مرکز قابل توجه است.
زایشگاه این مرکز هم در حد سرپایی پاسخگوی بیماران است و به گفته دکتر بخشی رئیس مرکز اورژانس شبانه روزی زیرکوه ، پزشک زنان وزایمان و متخصص قلب در هفته یک روز در این مرکز بیماران را ویزیت می کنند.به نظر می رسد وضعیت پاسخگویی وامکانات موجود رضایت بخش و وضعیت رسیدگی و نظافت داخل مرکز واتاق ها نیز مطلوب است اما بیرون محوطه وضع نظافت این گونه نیست.
شهرداری قاین
در ساعت 11 صبح به شهرداری قاین که یکی از ادارات پرجمعیت و دارای ارباب رجوع زیادی است مراجعه می کنم. چند دقیقه ای را در بدو ورود به ساختمان شهرداری در محل اطلاعات شهرداری مستقر می شوم و با تعدادی از ارباب رجوع که از شهرداری برمی گشتند باب گفتگو را باز می کنم.
حمید گلی که برای دریافت مجوز حفاری معابر عمومی به منظور گاز رسانی به منزلش مراجعه کرده است می گوید: با مراجعه به واحد معماری شهرداری کارم حدود نیم ساعت طول کشید.
صاحب یکی از صنف ها که برای تأییدیه سند مالکیت مغازه شخصی اش به شهرداری مراجعه کرده است هم می گوید: مسئول مربوطه بدلیل بیماری مرخصی بود، کارم به فردا موکول شد و با وجود اصرارم کارشناس دیگر جوابگوی من نبود.
به گفته شهروندی دیگریک ماه است که مسئول با تجربه قبلی بازنشست شده و کسی که تسلط کامل به امور فنی املاک داشته باشد هنوز مشخص نشده است به همین دلیل پاسخگویی مردم با تأخیر انجام می شود. به گزارش خبرنگار ما آنچه در این بازدید سرزده قابل توجه بود برخورد با صفا و صمیمی شهردار بود که در سالن پاسخ همه ارباب رجوع را می داد و به گفته برخی ارباب رجوع این اخلاق حسنه باعث شده است تا حتی اگر مشکل آنها به دلیل منع قانونی حل نشود اما از شهرداری با رضایت خارج شوند.