یادی از پیشکسوت فوتبال استان
تعداد بازدید : 80
مهاجمی که تمام زمین را پوشش می داد
اشاره : «محمد علی نژاد» پیشکسوت فوتبال استان روز گذشته در سن 75 سالگی در گذشت.
پیشکسوتی که یکی از موثرترین فوتبالیست های دهه 30 و 40 شهرستان بیرجند و مهاجمی بود که تمام زمین را پوشش می داد. «خراسان جنوبی» چند سال قبل با این پیشکسوت مصاحبه ای صمیمی انجام داد که 22 آبان ماه سال 89 به چاپ رسید.
این مطلب بازنشری است از مصاحبه «خراسان جنوبی» با این پیشکسوت.
حسینی: فرصتی دست داد تا بار دیگر با یکی از پیشکسوتان ورزش این دیار، دفتر خاطرات ورزش را ورق زده و به روزگاری سرک بکشیم که عشق، علاقه و پشتکار، مهم ترین سرمایه و امکانات ورزشکاران بود.
روزگار زمین های خاکی و امکانات بسیار محدود و مردانی عاشق و بلند همت که با تلاش خود و به قیمت از دست دادن خیلی از موقعیت ها قدم های بزرگی در پایه ریزی ورزش استان برداشتند.
«محمد علی نژاد» متولد 1320 در بیرجند و یکی از فوتبالیست های موفق اواخر دهه 30و40 و اوایل دهه 50 این شهرستان است که ضمن سابقه عضویت در تیم های فوتبال دانش آموزی و آزاد، 30 سال نیز به عنوان دبیر تربیت بدنی به ورزش این دیار خدمت کرده است.
هر چند حالا در سن 69 سالگی، سفیدی موهای سر و صورتش بیش از هر زمان خود را نشان می دهد اما به گفته بسیاری از اهالی فوتبال که سن و سالشان به آن دوران می خورد، در دوره فعالیتش یکی از چابک ترین بازیکنان فوتبال شهرستان بیرجند بود.
به یاد دارید اولین بار در چه سن و سال و در چه رشته ای ورزش را شروع کردید؟
از دوران ابتدایی در مسابقات مختلف به ویژه دو و میدانی شرکت می کردم و چون سرعت زیادی داشتم همیشه هم کلاسی هایم را جا می گذاشتم، در دبیرستان هم فعالیتم را در فوتبال آغاز کردم تا این که سال 36 به عضویت تیم دانش آموزی درآمدم.
چه کسی در ورود شما به فوتبال نقش بیشتری داشت؟
نفر اول مرحوم هوشنگ کدخداپور بود که از فوتبالیست های موفق آن دوران و هم سن و سال من بود ودوم هم ناصر شیبا که خیلی هوای مرا داشت.
سال 36 ، مربی نمی خواست مرا انتخاب کند و می گفت جثه ات کوچک است و اگر کسی، تنه ای به تو بزند نقش زمین می شوی ولی با پیشنهاد شیبا، قرار شد مربی بهترین مدافعان خود را بیاورد تا من در مقابل آن ها مهارت خود را نشان دهم.
مربی هم 3 نفر از بهترین مدافعان شهر را جلویم گذاشت که هر 10 دقیقه جایشان با هم عوض می شد ولی به علت سرعت زیاد من، هر سه آن ها جا می ماندند و در نهایت قرار شد به عضویت تیم درآیم و توانستیم در مسابقات قهرمانی استان پس از تربت حیدریه، نایب قهرمان شویم.البته بزرگانی چون مهاجر، مقرنسی و... هم در پیشرفت من نقش مهمی داشتند.
مهم ترین رقیبان شما در مسابقات استانی چه شهرهایی بودند؟
مسابقات شهرستان ها از مشهد جدا بود و در بین این شهرستان ها مهم ترین رقیبان ما تربت حیدریه و نیشابور بودند ولی بقیه تیم ها وقتی در برابر ما قرار می گرفتند کمتر از 5 گل دریافت نمی کردند.در همان مسابقات نیشابور، مربی یکی از تیمها که قرار بود در مقابل ما بازی کند به سرپرست تیم بیرجند گفته بود در صورت امکان به تیم ما زیاد گل نزنید تا در شهرمان سرافکنده نشویم و سرپرست تیم هم گفت بیشتر از 2 گل نزنید ولی مربی ما که مشهدی بود می گفت مسابقه این حرف ها را ندارد.
بنابراین در طول بازی ما را تشویق به گل زدن می کرد و در نهایت در این بازی 5 بر صفر به پیروزی رسیدیم ولی از قضای روزگار مربی همین تیم در بازی فینال، داور کنار بود و توپی را که دروازه بان ما چسبیده به تیر دروازه تصاحب کرده بود گل اعلام کرد.
آیا داور وسط هم این گل را پذیرفت؟
ابتدا داور وسط نپذیرفت و حتی گفت که به صحنه نزدیک تر بوده ولی با اصرار زیاد داور کنار، بالاخره گل پذیرفته شد و ما با همین گل نتیجه را واگذار کردیم و نایب قهرمان شدیم.
در چه پستی و تا چه زمانی به فعالیت مشغول بودید؟
بیشتر در پست حمله بودم ولی به علت سرعت زیادی که داشتم همه زمین را پوشش می دادم تا سال 54 یا 55 در تیم آزاد بیرجند فعالیت می کردم اما آخرین حضورم در زمین فوتبال مربوط به سال 63 در مسابقات دهه فجر بود که اگر چه به عنوان مربی در کنار تیم بودم ولی بر اساس قراری که گذاشته شده بود مربیان هم حق بازی داشتند، من هم وقتی دیدم تیم مان یک بر صفر از حریف عقب است لباس عوض کردم و داخل زمین شدم و ما آن بازی را در نهایت 2 بر یک بردیم ولی بعد از آن یک سری مسائل پیش آمد که من از بازی، مربی گری و داوری کناره گیری کردم.
شما در بیشتر بازی هایی که نمایندگان خراسان جنوبی در لیگ دسته 2 و 3 برگزار می کردند و یا میکنند به عنوان تماشاچی حضور دارید، چرا؟
خوب این به خاطر علاقه ای است که دارم و از طرفی در این سن و سال برایم یاد و خاطره گذشته ها زنده می شود، به هر حال سرگرمی دیگری ندارم.
به نظر شما چه تفاوتی میان نسل شما و ورزشکاران امروز وجود دارد؟
به نظر من ورزشکار باید مثل یک درخت باشد که به محض میوه دادن شاخه هایش پایین می آید. در قدیم اگر کسی بازویش کلفت می شد، از ضعیف پشتیبانی می کرد ولی متاسفانه امروز این موارد تا حدودی کم رنگ شده است. از نظر امکانات هم من از سال ۳۸-۳۷ مسئولیت نگه داری توپ را داشتم که بنددار بود و قدرت زیادی لازم بود تا کسی آن ها را ببندد من هر شب سوزن و درفش دستم بود و آن ها را می دوختم، باز بعدازظهر که می آوردیم داخل زمین کوک هایشان باز می شد و شب دوباره باید دوخته می شد و هنوز در خانه از آن مومی که به همراه نخ مورد استفاده قرار می گرفت دارم.
خط کشی زمین را هم خودمان انجام می دادیم، در بیرون مغازه های صابون سازی وقتی کف های صابون خشک می شد آن ها را جمع و برای خط کشی زمین استفاده می کردیم آن قدر به ورزش علاقه مند بودیم که همه چیزمان را کنار گذاشته بودیم. حتی خیلی از روزها ناهار به خانه نمی آمدیم و در محل زمین کهنه، با یک نان سنگک و ماستی که از مغازه می گرفتیم ظهر را می گذراندیم. آن روزها ما 2 توپ داشتیم که شاید طول سال را با آن ها می گذراندیم ولی الان یک باشگاه بیش از 100 تا 200 توپ دارد اگر این امکانات را جوانان با انگیزه آن زمان داشتند مطمئنا پیشرفت زیادی می کردند.
آیا زمینه ای هم به وجود آمد که در تیم های منتخب استانی شرکت کنید؟
یک بار در تیم آموزشگاه های استان عضویت داشتم که از بیرجند من و کدخداپور بودیم ولی یکی 2 بار هم می گفتند انتخاب شده ای و بعد تو را خبر می کنیم ولی متوجه می شدم تیم استان که بیشتر همان بازیکنان مشهد بودند به مسابقه رفته اند بدون این که به ما اطلاع بدهند.
این روزها گاهی در مراسم مختلف از پیشکسوتان به ویژه فوتبال تجلیل می شود، آیا تاکنون شما هم مورد تجلیل قرار گرفته اید؟
شاید می خواسته اند تجلیل کنند ولی یادشان رفته است. این روزها یا باید آدم صاحب نفوذ و یا هم مورد حمایت کسی باشی در روزی که علی آبادی، رئیس سابق سازمان ورزش آمده بود از افرادی تجلیل می شد که در زمان حضور امثال ما، در فوتبال حتی کنار زمین هم نبودند ولی باز هم خوشحالم که در مجموع، توجهی به پیشکسوتان می شود.
برخی دانش آموزان شما مدعی هستند که در زمان فعالیت خود خیلی سخت گیر بودید، آیا واقعا این گونه بود؟
من در هر کاری سعی می کردم وظیفه ام را به خوبی انجام دهم با همه دانش آموزانم دوست بودم ولی موقع کار با کسی شوخی نداشتم. امتحان ورزش را بر اساس دستورالعمل می گرفتم حتی در نوبت های اول و دوم کاری، برخی افراد را نمره زیر 10 می دادم که به خودشان بیایند و ساعت ورزش را جدی بگیرند.
گاهی می دیدم کسانی در رشته ای دارای استعداد هستند اما با تنبلی از فعالیت های ورزشی دوری می کنند بنابراین به هر نحوی که شده آن ها را به داخل زمین هدایت می کردم که با این کار، خیلی از بسکتبالیست ها ، والیبالیست ها و... از بین آن ها بیرون آمدند.
درباره وضعیت فعلی ورزش استان چه نظری دارید؟
پس از تشکیل استان، اقدامات خوبی برای پیشرفت ورزش صورت گرفته به ویژه از زمانی که «قدیری»، مدیر کل جدید آمده است احساس می کنم ورزش رونق دوباره ای پیدا کرده است و از طرفی با پیشکسوتان هم ارتباط خوبی برقرار می کند ولی احساس می کنم آن طور که باید با او همکاری لازم صورت نمی گیرد.