قاسمی - در کوچه پس کوچه های یکی از قدیمی ترین محله های شهر بیرجند و در خیابان انقلاب ، درهای کوچک رنگی با نقش های مختلف به درون خانه ها باز می شود ، درهایی با نقش ها و رنگ های متفاوت که تو را می برد به آن سال های دور، جایی که به گفته برخی ساکنانش قبل از انقلاب اسلامی و حتی خیلی پیش تر ازآن خانه ها را ساخته اند.
خانه و درها شباهت زیادی به یکدیگر دارند و اغلب درها کوچکند. دو لنگه نیم متری و شاید اندکی بیشتر با نقش هایی مشابه هم مانند ماه، ستاره، گل، پرنده، آهو، طوطی و... وجود دارند و برخی هم ساده هستند یا نقش های هندسی دارند. شکل هایی که هر کدام در زمان خود جذاب و جدید بوده اند حالا رو به فراموشی هستند و در محله های قدیمی شهر مثل خیرآباد، حکیم نزاری و...دیده می شوند.
درهایی که آدم های متفاوتی از آنها گذشته و رفته اما آهن پاره ها هنوز پابر جا مانده اند حتی مالکان خانه ها نمی دانند که این درها کی و چرا با این نقوش ساخته شده اند و یا فلسفه آن چیست ؟
«حسینی»پیرمردی 70ساله و صاحب خانه کوچکی در محله 17 شهریور است که خانه اش را سال ها قبل خریده اما در مورد نقش طوطی بر در خانه اش چیزی نمی داند و می گوید«شاید آن زمان ها برای زیبا کردن درها این نقش ها را می ساختند».
روی در خانه همسایه هایش نیز شکل های مختلفی به چشم می آید که برخی تکرار شده اما آنها هم چندان توجه نکرده اند که طوطی یا ماه یا گل چرا بر درخانه شان نقش بسته است؟
در کوچه ها و سراشیبی های خیابان انقلاب هم همین طوراست خانه هایی با درهایی کوچک و نقش هایی مشابه ، اما اینجا هم زن صاحبخانه در مورد علت انتخاب این شکل ها چیزی نمی داند و فقط به یاد دارد که سال ها قبل ، پدرش خانه را با همین وضعیت خریده و به ارث گذاشته است.
در میان اهالی زن مسنی آدرس در وپنجره سازی را به یاد دارد که درهای بسیاری در این محله قدیمی بیرجند ساخته است. «شهابی» را معرفی می کند.
پیرمرد در و پنجره ساز توان زیادی برای کار ندارد.
از 50 سال قبل در و پنجره می سازد و حالا بیشتر حرفه اش را به پسرش سپرده است اما هر روز به مغازه اش سری می زند.
او می گوید: درهای زیادی برای خانه های قدیمی بیرجند ساخته اما تعدادش را به خاطر ندارد، نقش ها را مردم خودشان انتخاب می کردند و اگر طرحی در ذهنشان نبود از او کمک می خواستند .
انتخاب براساس سلیقه
از سلیقه اش برای در و پنجره سازی می گوید که جوان بود و هر چه به فکرش می رسید می ساخت. ماه، طوطی، گل ، طاووس و هر چه می توانست. با چکش نوارهای آهنی را خم می داد و می ساخت تا درهای زیبایی بسازد که نظر مشتری هایش را جلب کند .
مشتری ها هم با دیدن نقش ها و ساخته هایش به وجد آمده و دوباره همان نقش تکرار می شد هر چند همیشه هم این طور نبوده و چه بسیار اتفاق می افتاد که باید نظر مشتری را جلب می کرد و دری مطابق با سلیقه و درخواست او می ساخت.
وی می گوید: مردم آن زمان هم دنبال زیبا کردن خانه بودند و با توجه به علاقه شان به حیوان یا طبیعت سفارش نقش در می دادند. او و دیگر همکارانش هم با تسمه های باریک، درهای محکم آهنی را زیبا می ساختند، حالا اما خیلی ها دنبال خودنمایی هستند و درهای فرفوژه و گران می سازند که به استحکام قدیمی ها نیست.
هر که توانمندتر بود نقش سنگین تر و دری پرکارتر سفارش می داد و برعکس هر که توانش کمتر بود کاری سبک و ساده تر درخواست می کرد.
نشانه شخصیت وموقعیت اجتماعی
این موضوع تا حدودی در فرهنگ ساکنان این مناطق وجود داشته است تا آن جا که مسئول حوزه پژوهش و مطالعات اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری استان سردرها ، تزئینات معماری خانه و در و نقش های آن را به نوعی نشان دهنده شخصیت و موقعیت اجتماعی مردم در گذشته بیان می کند و توضیح می هد: از قدیم مردم این طور می پنداشته و سعی می کردند که بهترین تفکرات، ذهنیات و علایق خود را نسبت به مسائل مختلف با انتخاب بهترین در و سردر نشان دهند.
«برآبادی» با یک مثال می گوید: فردی که علاقه به شکار یا حیوان داشت بر سردر خانه، سر حیوان گذاشته یا نقشی روی در کار می کرد و آن که طبیعت را دوست داشت گلی را انتخاب می کرد و براساس علاقه افراد طرح ها تعیین می شد و این چیزی بود که به نظر او نشان دهنده وجهه و شخصیت اجتماعی مالک بود و به همین دلیل تزئیناتی بر روی در خانه ها به کار می رفت چون «در» چشم انداز بیرونی داشت و نگاه دیگران به اهل خانه را نشان می داد و با این نگرش می بینیم که سردر خانه ها مورد توجه بوده است. او به تزئینات مختلف اشاره می کند که حیوانات، گل، ماه وستاره، شکل های هندسی و...را شامل می شد و مردم هم هر آنچه را که به آن علاقه مند بوده و از پندار و ذهنیاتشان نشات می گرفت انتخاب می کردند. در مورد تشابه در خانه ها در یک منطقه پاسخ می دهد: این شکل ها مربوط به یک دوره زمانی بوده که بیشتر در ذهن و تفکر مردم شکل گرفته، این ها مباحث فردی نیست بلکه جمعی و گروهی است به همین دلیل آنها که تشابهی به هم دارند در یک دوره ایجاد شدند و در مورد آموزه های جمعی این روال وجود دارد، طوری که حتی در زمان حال هم مشاهده می شود که در معماری در ، پنجره و...نقش خاصی به کار می رود اما 10 سال بعد نوعی دیگر کار می شود و هر کدام در وقت خود، خاص هستند به همین دلیل تشابه درها زیاد است.
او به در خانه های روستای چنشت هم اشاره می کند و می گوید: به دلیل قوی تر بودن حافظه جمعی، تشابه رنگ و شکل زیاد است به همین دلیل ازدواج های درون گروهی، عدم اختلاط نژاد و... باعث شده که یک نوع و یک سلیقه باشند .
تفاوت گرایش ها در هر دوره زمانی
یک جامعه شناس هم معتقد است که در هر دورانی ، مردم آداب و سنت های خاص خود را دارند، گرایش هایی که در هر زمانی معطوف به چیزهای مختلفی می شود که در دوره جدید به عنوان مد و مدگرایی از آن یاد می کنیم و افزایش جمعیت و گسترش شبکه های ارتباط جمعی قوی ماهواره ای، مجازی و... باعث شده دیدگاه ،نگرش، فرهنگ وسنت ها نسبت به گذشته سریع تر منتقل شود.
«سورگی» نتیجه گیری می کند که تغییر مدها و آداب ورسوم در گذشته حرکت کندی داشته است و به عنوان نمونه مشاهده می شود در چندین سال تعاملات، افکار، آداب و فرهنگ مردم و...کمتر دستخوش تغییر بوده است اما در زمان جدید خانواده یا شهر از نظر تیپ، قیافه، دیدگاه و نگرش 180 درجه تغییر کرده است.
او ریشه انتخاب ها در گذشته و از جمله نقش در خانه ها را در آداب، رسوم و دیدگاه های فرهنگی آن زمان می داند که باعث می شد یکسری از سلیقه و علاقه های خود را در معماری نشان دهند همان طور که حالا هم این کار انجام می شود. در گذشته ارتباطات سنتی، آیین وعلاقه های مردم صمیمی ونزدیک تر بوده و حتی دیوارها کوتاه بود اما حالا مشاهده می شود که ارتفاع آن خیلی بیشتر، درها سنگین ،خشن و آهنی شده و این موضوع از منظر روان شناسی، پیام مثبتی در جامعه ندارد و نشان دهنده بی اعتمادی و نبود امنیت است اما قدیم ارتباط و صمیمیت بیشتر و جامعه سنتی بود.
شهرها کوچک بود و همه یکدیگر را می شناختند و این تعاملات باعث می شد مدل خانه سازی بر همین مبنا پیش برود.
به نظر وی این موضوع یک امتیاز منفی برای جامعه امروز نیست زیرا حالا این شرایط را می طلبد . انتخاب نقش و طرح درها هم براساس سلیقه و فرهنگ آن زمان بود، مردم در دوره ای به خصوص نقش های گل و بلبل را نشان ارتباط عاطفی دوسویه می دانستند همان طور که الان هم برای تکریم مهمان، گل سر سفره گذاشته شده یا برای دوستان هدیه برده می شود.
در گذشته هم در خانه نماد اولین ارتباط بین میزبان و مهمان بود که با گل، مرغ و...تزئین می شد و به نوعی حکایت از آغوش باز برای پذیرایی داشت، آن هم نه فقط برای آشنایان بلکه برای غریبه ها هم همین طور بود. او اشاره ای به 2 درکوبه قدیمی دارد که یکی برای زنان و دیگری برای مردان بود و نشان از جنسیت فرد پشت در داشته وبه نوعی آیفون تصویری امروز را تداعی می کرد.
سورگی از 12 گره فلزی می گوید که روی درهای قدیمی به کار می رفت و حتی قبل از اسلام هم دیدگاه این بود که عدد یاد شده خانه و اهالی آن را از شیاطین مصون می دارد و بعداز اسلام علاقه و توجه به عدد 12 و14 افزایش یافت. اشکال خاصی مانند ستاره، 6 و 8 ضلعی هم با یک اعتقاد روی درها به کار می رفت ، قدیمی ها معتقد بودند که رموزی در این عددها یا شکل ها نهفته است و از این طریق می خواستند از آن به نفع خود استفاده کنند.