عواقب حوادث را چگونه مدیریت کنیم؟
همه ما به طور معمول در زندگی خود و یا دیگران با حوادثی مواجه می شویم که تاثیراتی بر روح و روان ما می گذارد.
در دین اسلام همواره تاکید شده است که با حادثه دیدگان ابراز همدردی کنیم و حتی برای آن ثواب هم در نظر گرفته شده است.
این گونه مواقع واقعا چه کاری باید انجام بدهیم؟ آیا باید ابراز همدردی کنیم یا نه؟ آیا باید این روند موقتی باشد یا ادامه دار؟
کارشناسان بر این باورند که شریک شدن در غم دیگران خوب است اما کافی نیست. اگر توانش را داریم و میتوانیم حتی ذرهای از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بازماندگان و آسیبدیدگان حوادث را به آنان برگردانیم، دریغ نکنیم. به گزارش سایت فردا، هر حادثهای که اتفاق میافتد سه دسته از افراد را در بر میگیرد.
اول آنهایی که رفتند، دوم آن هایی که ماندند و سوم خودمان! قبل از هر چیزی باید تکلیف خودمان را با خودمان مشخص کنیم. عکاسیم؟ خبرنگاریم؟ کارشناس مسائل خاورمیانهایم؟ سخنگوی ستاد بحرانیم؟ یا مسئول هیزمریزی در آتش غم و انتظار چشم به راهان؟ بنشینیم و از خودمان بپرسیم چرا آنقدر احساس مسئولیت میکنیم که باید یک تنه وظیفه تمام گروههای خبری را به دوش بکشیم و از پس تهیه، تنظیم، انتشار و تصحیح هر خبر راست یا دروغی بربیاییم؟ یک بار برای همیشه با خودمان کنار بیاییم و ببینیم حالا که به اندازه کافی بزرگ شده و تحصیل کردهایم و شغلی هم داریم؛ اگر قرار بود خبرنگار یا عکاس یا مسئول نشر خبر در رسانههای مجازی باشیم، چرا فروشنده، کارمند و بانکدار و ... شدهایم؟ بهتر نیست وظیفه هرکس را بر عهده خودش بگذاریم و فقط بار مسئولیتهای خودمان را به دوش بکشیم؟
بهتر نیست در حوادثی مانند فاجعه غمبار ساختمان پلاسکو که فقط و فقط آواربرداریاش چندین روز به درازا میکشد، عامل اضافهشدن آوار مصیبت بر سر داغدیدگان نباشیم؟ اگر تخصصی داریم آستینهایمان را بالا بزنیم و از کار کسی گرهای باز کنیم. فراموش نکنیم که هر واقعه دردناکی شاید تنها چند کشته و زخمی بهجا بگذارد اما آسیبهای روحی، جسمی و مالی وارد شده به افراد درگیر در حادثه قطعا چیزی نیست که به این راحتی تسکین پیدا کند. برای یک بار هم که شده در کنار شریکشدن در غمشان، در شادی بازسازی دوباره زندگیشان شریک شویم. بهکارگیری پیش پا افتادهترین نکات ایمنی (که اتفاقا از مقاطع پایین دبستان آموزش داده شده و میشود!) و یادگیری ابتداییترین نکات کمکهای اولیه و مواجهه با بحران، شاید همان چیزی باشد که روزی دستمان را بگیرد و ما را از دهان حادثه، سالم بیرون بکشد. یاد بگیریم که یا جوگیر نشویم و یا حداقل آنقدر زود جوگیر شدنمان را از خاطر نبریم! فراموش نکنیم که حادثه برای ایمنسازی زندگیمان تا «شنبهای که میاد!» به ما وقت نمیدهد.