یادداشت
تعداد بازدید : 21
تنبیه بدنی؛ هر دو روی سکه را ببینیم
نویسنده : مجید فکری
این روزها به لطف گسترش شبکههای مجازی و انتشار اخبار و فیلمهای مستند حتی در دورترین نقاط کشور، دیگر نمیتوان منکر برخی واقعیات تلخ شد. یکی از این موارد متاسفانه انتشار فیلم و عکس دانش آموزانی است که توسط معلمان خود به شکل غیر انسانی تنبیه شده اند. فیلم و عکس هایی که شهروندان و خبرنگاران در حداقل زمان ممکن در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند. در باره تبعات و محسنات چنین اقدامی شاید در جایی دیگر بنویسیم اما اکنون نکته تامل برانگیز چیز دیگری است.
معلمان همیشه به اسطورههای صبر و از خود گذشتگی شهره بودهاند اما حالا چه اتفاقی افتاده که آستانه تحمل این اسوههای شکیبایی پایین آمده که در مقابل شیطنتهای کودکانه و دل ندادن برخی از آن ها به درس و مشق چنین واکنشهایی نشان میدهند.
البته نباید یکطرفه به قاضی رفت و دانشآموزان امروز را با کودکان دو یا سه دهه قبل و پیش از آن مقایسه کرد اما بیتردید مدرسه، خانه دوم بچههاست و والدین، فرزندانشان را به امانت به دست پرسنل خدوم مدارس می سپارند. در این بین مدیر، معلم و مربی باید آنقدر مهارت و دانش داشته باشند که بتوانند نواقص تربیتی خانوادهها را نیز به درستی ترمیم کنند و به وظیفه اصلی خود که همانا انسانسازی است عمل کنند. مگر نه این است که معلمی شغل انبیاست؟
در اینکه تنبیه بدنی دانشآموزان تخلف است کسی شکی ندارد و تبعات فیزیکی و روحی آن برهمگان واضح است. همین امر ضرورت برخورد قاطع سریع و قانونی با عوامل آن را مشخص می سازد. اما بگذارید آن روی قضیه را نیز ببینیم.
یکی از معضلات سیستم آموزش و پرورش کشور ما چگونگی برخورد با دانش آموزان خاطی در مدارس است. در کشوری که ناگهان با سیل تبلیغات رسانه ای و احساسات اجتماعی برای دور کردن دبیران از به کارگیری تنبیه و جریمه و حتی اخراج دانش آموزان خاطی و قانون شکن از محیط درس، مواجه می شود و فشارهای زیادی بر جامعه تعلیم و تربیت وارد می آید، هیچ کس حاضر نیست راهکاری عملی و کاربردی برای برخورد با دانش آموزان خاطی ارائه دهد.
هیچ عقل سلیمی تنبیه دانش آموزان را در محیط مدرسه نمی پذیرد و از آن دفاع نمی کند، بلکه باید بر قبح این روش که خوشبختانه در سال های گذشته از میزان آن به طرز چشمگیری کاسته شده است، تاکید کرد; اما این سوال همچنان باقی است که معلم در برابر دانش آموزان جسور، گستاخ، بی ادب و بدون انگیزه لازم برای ادامه تحصیل چه سلاحی در اختیار دارد؟
در چنین شرایطی دانش آموز با علم به این که تنبیه بدنی او در مدرسه جرم است، کسی حق ندارد از او تکلیف یا جریمه بیش از اندازه یا حتی معقول بخواهد و اخراج و محرومیت او از تحصیل نیز امری محال به نظر می رسد، به خود اجازه می دهد تا اندک قوانین و سختگیری های موجود در مدارس را نادیده انگارد و به همه چیز حتی حرمت معلم تعدی کند.
باید اضافه کرد که فشار مسئولان بالاتر در آموزش و پرورش مبنی بر بالا رفتن راندمان و پایین آمدن افت تحصیلی باعث شده است تا مدیران مدارس، دبیران خود را تحت فشار مضاعف قرار دهند تا درصد قبولی کلاس را به هر شکل ممکن بالا ببرند. بدیهی است این موضوع از دید تیزبین دانش آموزانی که حقیقتا به دنبال تحصیل نیستند، پوشیده نمی ماند و عامل مضاعفی می شود بر گستاخی و هتاکی بیشتر آنها در ارتباط با دبیران و اولیای مدرسه.
متاسفانه یکی دیگر از عوامل بازدارنده نیز که در سال های گذشته همواره تکیه گاه مدارس در برخورد با دانش آموزان خاطی بود، این روزها کارآیی خود را از دست داده است. خانواده که روزگاری موثرترین نقش را در شخصیت اجتماعی دانش آموزان داشت، متاسفانه اکنون بی تفاوت است. خانواده هایی که بعضا ناخواسته دانش آموزان زیاده خواه یا پرخاشگر تربیت می کنند و بار تربیت و کنترل آن ها را بردوش معلمی می اندازند که خود هزار و یک مشکل دارد.
بنابراین باید هر دو روی این سکه دردناک را با هم دید. صد البته تنبیه بدنی دانش آموزان غیرقانونی و غیر انسانی است و هیچکس آن را تایید نمی کند و مجرم باید مجازات و تنبیه شود اما تاکید می کنیم چه ساز و کار تدوین شده و مشخصی برای کنترل، تشویق و احیانا تنبیه دانش آموزان، بخصوص دانش آموزان مسئله دار برای معلمان در نظر گرفته شده است تا با توسل بر آن بتوانند به رسالت خطیر خود عمل کنند؟ تنها به عنوان نمونه می توان به کشورهایی اشاره کرد که این چالش را اینگونه رفع کرده اند که در قبال رفتارهای گستاخانه و مخرب دانش آموزان، والدین آن ها را جریمه نقدی می کنند و قانون همان قدر که قاطعانه حامی دانش آموز و والدینش هست، معلم و شغل مقدسش را نیزجدی گرفته و به آن بها می دهد. اکنون بر کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش است که به جای اقدامات موردی و بعضا حتی پاک کردن صورت مسئله، آن را به معنای واقعی یک بار برای همیشه با یافتن راهکارهای علمی، منطقی و بومی، حل کنند.