تاریخ انقلاب در کوچه های قاین
گروه گزارش- واپسین روزهای بهمن 57 سرد و سخت بود اما چون مردم ایران به افقی دور دست می نگریستند با تمام وجود این سختی ها را تحمل می کردند.
آن ها با چشم خود می دیدند که کاخ شیشه ای شاهنشاه ایران در حال فروریختن است و رژیم ستم شاهی که قدمتی 2 هزار و 500 ساله داشت در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
همزمان با جنب وجوشی که مردم کلان شهرها داشتند مردم شهرهای کوچک تر مانند قاین هم موجی در دریای خروشان انقلابیون به حساب می آمدند طوری که درچنین روزهایی مردم مبارز و انقلابی قاینات در حال برگزاری مراسم چهلم 5 شهید انقلاب در مسجد جامع شهر قاین بودند.
موضوع دیگری که نباید در مورد پیروزی انقلاب از نظر دور داشت این است که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران از کوچک گرفته تا بزرگسال و پیر و جوان از نجار تا کشاورز و از پرستار تا دکتر و خلاصه همه مردم در پیروزی آن نقش داشتند طوری که عده زیادی از آن ها در تظاهرات، پخش اعلامیه ها و... شرکت می کردند.
در درگیری هایی که بین آن ها و نیروهای رژیم شاهنشاهی به وجود می آمد علاوه براین که عده ای جان خود را از دست دادند برخی هم در این درگیری ها به درجه جانبازی نائل آمدند.
شهادت 5 نفر
یکی از این افراد «برات شخمگر» اهل و ساکن شهرقاین است که اکنون 75 سال سن دارد و شغلش هم کشاورزی است.
خاطرات این مبارز قاینات درجای خود خواندنی است. او می گوید: هرچند باسواد نبودم اما از رژیم ستم شاهی، دار و دسته اش و وزیر دربارش دل خوشی همچون دیگر مردم کشور نداشتم.
وی ادامه می دهد: با وجود این که به دلیل نبود امکانات امروزی در آن زمان کمتر اطلاع از اوضاع کشور داشتم اما بیشتر روزها در حوزه علمیه قاین درمنازل روحانیون این شهر مانند آیت ا... سید
«علی آیتی» ، حجت الاسلام اصفهانی از پیشکسوتان و مبارزان انقلاب حاضر می شدم و نسبت به توزیع اعلامیه های امام راحل و عکس در شهر و خیابان به عنوان یک جوان فعالیت چشم گیری داشتم و شب ها در ستاد مردمی انقلاب در شهر قاین به وسیله تفنگ در میادین ورودی و خروجی شهر و اماکن حساس شهر کشیک می دادم.
بعلاوه در تمام تحصن ها و تظاهرات ضد رژیم ستم شاهی شرکت می کردم. از جمله این راهپیمایی ها تظاهراتی بود که 22 آذر 57 در شهر قاین برگزار و منجر به شهادت 5 نفر از مبارزان انقلاب اسلامی شد و من که پلاکاردی در جلوی راهپیمایی در دست داشتم و در زمانیکه مأموران رژیم ستم شاهی راهپیمایی مردم را به خاک و خون کشیدند من به همراه شهید حاج «محمد نصیری زاده» که قصد داشت اسلحه یکی از مأموران رژیم را بگیرد درکنار وی به وسیله سنگ به سمت آنها حمله کردم که در ابتدای کوچه حوزه علمیه جعفریه یکی از مأموران رژیم ستم شاهی با اسلحه شهید«نصیری زاده» را از ناحیه قلب هدف قرارداد و من در حالی که فرار می کردم از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتم.
این کشاورز مبارز ادامه می دهد: براثر اصابت تیر به ساق پا مجروح شدم و در حالی که به شدت خون ریزی داشتم متأسفانه مأموران نه مردم را می گذاشتند که مجروحان را به بیمارستان منتقل کنند و نه خودشان کمک می کردند. این جانباز دوران انقلاب می افزاید: در پایان مأموران رژیم ستم شاهی به بیمارستان آن زمان اعلام کرده بودند که چنانچه مجروحی به بیمارستان مراجعه کند مراتب را به شهربانی اعلام کنند تا هزینه و غرامت نیز از مجروح گرفته شود.
«برات شخم گر» می گوید: بر همین اساس مجروحان و جانبازانی که در آن روز از صدمات کمتری برخوردار بودند از ترس در خانه های خود و به وسیله پرستاران در خانه ها امدادرسانی و از رفتن به بیمارستان خودداری می کردند.
او خطاب به جوانان ادامه می دهد: این انقلاب به راحتی به دست ما نرسیده بلکه خون ها به پای آن از سال 42 ریخته شده و هزاران مبارز در زندان های مخوف رژیم ستم شاهی زیر شکنجه های ظالمانه از بین رفته اند و باید قدر این انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را بدانیم.
تظاهرات برای آزادی انقلابیون
آن طور که یکی دیگر از فعالان انقلابی قاین می گوید:در مراسم چهلم شهدای انقلاب این شهرستان که چند هزار نفر از روستاییان شهرستان نیز شرکت داشتند مأموران رژیم ستم شاهی تمهیدات گسترده ای با همکاری یکی از واحدهای نظامی شهرهای همجوار برای مقابله با تظاهرات و اعتراضات مردم پس از اتمام مراسم یادبود در شهر اتخاذ کرده و جمع کثیری از نیروهای نظامی و انتظامی آن زمان سوار بر خودروهای نظامی و گشت و هشدار به مردم در خیابان ها، معابر و چهارراه منتهی به مسجد جامع قصد برهم زدن مراسم و جلوگیری از راهپیمایی را داشتند.
«حقانی» ادامه می دهد: پس از اتمام مراسم مردم خشمگین قاینات شعارهای کوبنده «مرگ بر شاه» و «شهیدان زنده اند ا... اکبر به خون آغشته اند ا... اکبر» را بدون توجه به حضور نیروهای نظامی و انتظامی سر دادند و همان طور که در حال حرکت به سمت دادگاه آن زمان و دادسرای نظامی خواستار آزادی 5 نفر از انقلابیونی شدند که هفته قبل از آن هنگام توزیع اعلامیه، نصب عکس امام راحل، شعار نویسی برروی دیوارها و توزیع سلاح بین انقلابیون توسط مأموران شهربانی دستگیر شده و در یکی از شهرهای همجوار در زندان نظامی به سر می بردند.
یک شبانه روز تحصن
به گفته وی تظاهرکنندگان به مدت یک شبانه روز در خیابان مقابل دادگاه تحصن کردند و با سردادن شعار از مسئولان دادگاه آن زمان خواستار آزادی این عزیزان شدند و شب سرد زمستان را با توزیع غذای گرم، چای، تهیه آش، گرم کردن خود به وسیله آتش و گشت در شهر سپری و به مأموران رژیم ستم شاهی اعلام کردند تا آزادی انقلابیون و پیوستن آنها به مردم این محل را ترک نمی کنند.
سرانجام مأموران رژیم ستم شاهی با آزادی این افراد موافقت و جمعیت متحصن برای استقبال از انقلابیون به وسیله وانت،کامیون، اتوبوس و موتورسیکلت مسیر قاین به سمت بیرجند تا ابتدای روستای خونیک را پیمودند. اما نکته قابل توجه در مورد مردم مبارز قاینات که او به آن اشاره می کند این است که انقلابیون این شهرستان آمادگی خود برای پیوستن به مردم انقلابی تهران در آن زمان را اعلام کردند و حتی تعدادی از انقلابیون مسلح آن زمان خود را به تهران رساندند.