فرخ نژاد-سال هاست که رام نگاه قوچ های اوریال، عقاب های طلایی، گرگ ها و... در منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه است.
سال هاست که قوچ های وحشی اوریال ، عقاب های طلایی، گرگ ها و... را در منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه مهار کرده و رام دنیای حیات وحش شده است.
سال هاست به جای این که ساکنان قلمرو منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه در تله شکارش گیر کرده باشند گرفتار تله محبت او شدند و هیچ یک را یارای دوری از یکدیگر نیست.
ساکنان این قلمرو رام اویند و او رام آن ها.
هیچ گاه این نگهبان تیرش برای آن ها که مخل آسایش ساکنان این دیارند به خطا نرفته و با انجام وظیفه به بهترین نحو سبب شده تا تیر شکارچیان حیات وحش به سنگ بخورد و به مقصد نرسند.
اخت و انس گرفتن با حیوانات را از کودکی چون روستا زاده بود آموخت.
الفتی که با حیوانات دارد به دوران کودکی و یکی از خصلت های او برمی گردد زیرا هر روز صبح با قوقولی خروس از خواب نازدر روستای« سنگین دره» بیدار می شد و شب هنگام هم با زوزه گرگ ها و واق واق سگ های گله به خواب می رفت.
هر روز هم همراه پدر راهی دشت و صحرا و کوه و کمر در «سنگین دره » می شد تا گله گوسفندان آن ها بر سر سفره طبیعت دلی از عزا در آورد.
هنگامی که صبح زود از خواب برمی خواست و می رفت تا سر قنات «سنگین دره» آبی به سر و صورت بزند و وضو بگیرد آنچه یک روز را برایش زیبا می کرد دیدن قوچ های وحشی اوریال بود که با دیدن او پا به دامنه و ارتفاعات می گذاشتند.
آرزویش هم این بود که روزی گله ای از این حیوان وحشی را از نزدیک ببیند که بعدها وقتی لباس سبز رزم محیط بانی پوشید و نگهبان دنیای وحوش منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه شد آرزویش هم تحقق یافت.
بالازدن آستین همت
اما نکته مهم این بود که او قبل از این که به کسوت محیط بانی درآید زمانی که پایه های پاسگاه محیط بانی علیان را در قلب منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه گذاشتند او تنها کسی بود که با پیمانکار برای احداث آن آستین همت را بالا زد. زمانی که محیط بانان دیگر علاقه و پشتکار او را برای حفاظت از جغرافیای حیات وحش منطقه دیدند «علیرضا دیمه کار » را برای به خدمت در آمدن در سازمان حفاظت محیط زیست به مسئولان و متولیان امر پیشنهاد دادند و آنها هم چون بومی منطقه بودند و آن را مانند کف دست می شناختند او را برای خدمت در کسوت محیط بانی پذیرفتند.
وقتی به خدمت سازمان حفاظت محیط زیست درآمد متولیان امر آموزش های لازم را هم به وی برای چگونگی خدمت در این لباس به ساکنان منطقه حفاظت شده آموختند.
با توجه به تجربه ای که خود او داشت وآموزش هایی که فراگرفت حالا بعد از حدود 9 سال خدمت در این کسوت یک آموزگار به تمام معنا به لحاظ تجربه به حساب می آید و نقطه نقطه منطقه بیش از 800 هزار هکتار حفاظت شده درمیان و سربیشه را مانند کف دست می شناسد و می داند که چه زمانی و در چه نقطه ای می توان از فاصله نه چندان دور گله های قوچ اوریال که شهرت جهانی هم دارند را مشاهده کرد.
راه بلد
حتی می داند که چه زمانی گله ها ی قوچ وحشی برای نوشیدن آب به چشمه ها و قنات های روستاهای نزدیک به منطقه حفاظت شده و آب انبارهایی که برای تامین آب مورد نیاز این زبان بسته ها در سال خشکی ها ایجاد شده می آیند یا پناهگاه این حیوانات وحشی کجاست. طوری که وقتی به عنوان راه بلد یا راهنمای فردی که می خواهد گله های این جانوران وحشی را ببیند همراه او می شود شاید زمان چندانی لازم نباشد تا او را به نقطه ای ببرد که گله های قوچ وحشی در حال رفتن به نقطه دیگر یا چرا باشند و از فاصله حدود 100 تا 200 متری بتواند آن ها را ببیند.
راکب و مونس این محیط بان هم موتور مخصوص این شغل است که در سرما و گرما همراه با اسلحه ای که همیشه باید به دوش داشته باشد و دوربینی که به راحتی نقاط دوردست را ببیند او را همراهی می کنند.
او همانند سربازی که کوله ای دارد هر آنچه را نیاز اوست در همین کوله یا خانه اش می توان یافت از گدا جوش های سیاه برای چای های آتشی که درست می کند گرفته تا دستکش، کلاه و لباس هایی که محافظ وی در گرما و سرما هستند و خیلی چیزهای دیگر که جزو وسایل مورد نیاز و ضروری یک محیط بان به حساب می آید.
کوله این سرباز دنیای وحش همیشه بر پشتش و یا در خورجین راکبش است، خوشا به حالش که سبک بال و رها همانند دنیایی که نگهبان آن است در مناطق حفاظت شده گام می نهد.
گاهی هم آنچنان در این دنیا غرق خدا می شود و در خلسه وجود آنچه خالق آفریده فرو می رود که دوست ندارد هیچ گاه از این خلسه رهایی یابد و به چیز دیگری به جز او فکر کند.
شارژ روح
اینجا به گفته او نقطه ای است که هرگاه نیاز به مراقبه و تفکر داشته باشی باید دل به طبیعت آن هم دنیای ساکت و آرام حیات وحش بزنی و برای مدتی خود را شارژ کنی.
هرچند سختی و مشکلات این شغل کم نیست اما وقتی علاقه و عشق به کاری در وجودت رخنه کرد دیگر حاضر نیستی آن را با بهترین شغل و با بیشترین حقوق و مزایا عوض کنی.
دنیای حیات وحش مانند ساکنان منطقه آن قدر زیبا و دوست داشتنی است که به گفته او هرچند سختی های زیادی دارد و دردسرهای فراوانی اما نمی شود از آن دل کند. او آن قدر به ساکنان این اقلیم خو گرفته است که اگر روزی گله ای یا تعدادی از حیوانات منطقه را نبیند احساس دلتنگی زیادی می کند.
« دیمه کار» که چند سالی است تشکیل زندگی داده و فرزند هم دارد می گوید: خانواده او هم به سختی های کار او عادت کرده و هیچ گاه هم از او در این مورد گلایه نمی کنند.
این محیط بان که تاکنون با شکارچیان متخلف درگیر شده چون بومی منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه است هیچ گاه نشده که در گشت هایی که دارد راه را گم کند اما این مشکل برایش پیش آمده که وسیله نقلیه اش خراب شود و از بقیه کمک بخواهد تا وسیله ای در نیمه شب برای برگشت او به پاسگاه یا خانه بفرستند.
شاید برای این محیط بان تلخ ترین صحنه ای که با آن مواجه می شود گیر کردن حیوانات زبان بسته در تله شکارچیان است و هرگاه حیوانی را در این حالت می بیند به شدت ناراحت می شود. به گفته وی هرچند فرزندانش کوچکند اما علاقه زیادی به حیوانات دارند و همیشه از حیوانات اهلی به خوبی مراقبت کرده و به آن ها آذوقه و آب می دهند.