یادداشت
تعداد بازدید : 21
درس امام مجتبی (ع) برای زندگی اجتماعی امروز
نویسنده : غلامرضا بنی اسدی
گز نکرده، پاره می کنیم حال آنکه متر و معیار و الگو داریم! خب معلوم است که نه پارچه گز نکرده و پاره شده، به قواره ای که باید ، تبدیل می شود و نه رفتاری که به رفتار الگو شبیه نباشد می تواند ما را از شبهه ها نجات دهد و به یقین و ایمان برساند.
اینکه حضرت خداوند، با ارسال رسل و ادامه نبوت در امامت، ما را به پیروی از الگوها امر فرموده است، خود لطفی است که لطافت های بهشت را در پی دارد و امام مجتبی(ع) به عنوان هادی و یکی از «سیدا شباب اهل الجنه» پرچم هدایت ما را ، حدیث به حدیث در اهتزاز دارد. در این ساحت است که می توانیم سر، فراز کنیم به ایمان و به خوب زندگی کردن چه هر حدیث مثل دارویی معجزه آسا، جانی دوباره می بخشد ما را از جمله این حدیث که در روابط اجتماعی بین افراد و حتی روابط ملت – دولت می تواند نقش ویژه ایفا کند تا هم درست بیندیشیم و به قضاوت درست هم برسیم.
حضرت ایشان(ع) درباره فاصله میان حقّ و باطل می فرمایند: بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابعَ، ما رَأَیتَ بعَینَیکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بأُذُنَیکَ باطِلاً کَثیرًا./ بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینی حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیاری را بشنوی.(1)
این روایت فراوان هم برما خوانده شده و شاید خود ما هم برای دیگران خوانده ایم و به ضرب المثل هم تبدیل شده است اما چقدر بدان اهتمام داریم مسئله ای است که باید به جد بدان توجه کنیم.
واقعیت این است که برای اجرای آن ، همتی در ما نیست. واقعیت این است که از حقیقت این کلام روشن، کمتر برای روشنایی کوچه های باور، بهره برده ایم و مدام هم به چاه شک و چاله گمان گناه آلود افتاده ایم. از این روست که شایعه، خیلی راحت بالا تا پایین جامعه را در می نوردد و گاه دروغ چنان راست نما می شود که دیگر کسی خبر درست را باور نمی کند!
شایعه، مثل آتش در پلاسکوی باور جامعه می پیچد و در اندک زمانی آن را فرو می ریزد و گاه بازگرداندن ذهن و فکر مردم به قبل از شایعه ، عملا غیر ممکن می شود حال آنکه اگر به جای شنیده ها، بنیان باور را بر دیده ها می گذاشتیم، ماجرا این نبود که مدام به چاه و چاله بیفتیم. اگر سواد شنیدن را ارتقا می دادیم و توان تشخیص سره از ناسره را در خود تقویت می کردیم و به «سواد رسانه ای « می رسیدیم هم چنین شکار شایعات نمی شدیم و گناه دیگران را به ذمه نمی گرفتیم بر اساس شنیده ها کبریت در خرمن اعتماد عمومی نمی زدیم. این حدیث نمی خواهد گوش ما را ببندد تا بگوئیم قرار نیست همه چیز را خودمان ببینیم بلکه می خواهد ما را به فهم کمال یافته برساند که مراقب دیده ها و شنیده ها باشیم به ویژه در دنیای مونتاژ و فتوشاپ امروز که به دیده ها هم اعتمادی نیست.
در این حوزه حرف زیاد است اما همین یک روایت حسنی برای امروز و فردای بهتر کافی است. بسان الفی که برای مردم صاحب خبر، راه گشاست...
پی نوشت: 1- تحف العقول ص 229