وقتی به رفتارهای همسرم اعتراض کردم ، در چشمانم نگاه کرد و با وقاحت تمام گفت، من تمایلی به ازدواج با تو نداشتم و خانواده ام به خاطر پول پدرت مرا مجبور به ازدواج با تو کردند.
خانم 25 ساله که برای طرح مشکل خود به مرکز مشاوره آمده بود گفت: حدود دوسال از ازدواجم می گذرد اما غلام نسبت به زندگی مسئولیت پذیر نیست و از همان ابتدای ازدواجمان شرایط را برایم سخت کرد .
من در خانواده ای بزرگ شده ام که از نظر مالی در رفاه بودم و همین باعث شده بود که خانواده همسرم همیشه توقع داشته باشند پدرم خرجی ما را بدهد و همسرم نیز به طور واضح می گوید که پدرت باید برایمان خانه و ماشین بخرد و ...
الآن 6 ماه است که شوهرم بیکار است و حاضر نیست سر کار برود و برای تامین مخارج زندگی مجبورم از پدرم پول قرض بگیرم ، نمی دانم این وضعیت تا کی باید ادامه پیدا کند چون دیگر روی قرض کردن از پدرم را ندارم. وقتی درباره بیکاری همسرم با پدر و مادرش حرف زدم آنها هم با کمال پر رویی گفتند وضع پدرت خوب است از او بخواه که برای غلام در یک مغازه سرمایه گذاری کند ، از طرفی غلام هم به هیچ وجه حاضر به کارگری نیست و توقع پشت میز نشینی و یا کارفرما شدن را دارد. چندی پیش وقتی به رفتارهای همسرم اعتراض کردم و از طعنه ها، سرزنش ها و گوشه و کنایه های خانواده اش به او شکایت کردم در چشمانم نگاه کرد و با وقاحت تمام گفت: من اصلاً تمایلی به ازدواج با تو نداشتم و خانواده ام به خاطر وضعیت مالی پدرت مرا مجبور به ازدواج با تو کردند. از زمانی که این حرف را شنیده ام مدام به آن فکر می کنم ، حالا من با فردی روبرو هستم که نه تمایل به ازدواج با من داشته است و نه احساس مسئولیت می کند. دیگر از این وضعیت خسته شده ام و تمایلی به ادامه زندگی با شوهرم را ندارم اما از طرفی می ترسم با جدایی ام باعث ناراحتی پدرم شوم نمی دانم چطور این موضوع را به او بگویم و خودم را از این زندگی نجات دهم...
پیام مشاور
کارشناس مرکز مشاوره آرامش در این باره گفت: وقتی فردی به صورت ناخواسته تن به ازدواج می دهد دو حالت برای او پیش می آید. در حالت نخست فردی که به عنوان همسر اجباری تعیین شده ، آدم خوبی از آب در می آید در نتیجه برای طرف مقابل جاذبه پیدا می کند و زندگی در مسیری مناسب قرار می گیرد، اما در حالت دوم تضاد بین دو نفر پیش می آید و زندگی به مشکل بر می خورد.
وی ادامه داد : در شرایط دوم حتی اگر فرد به بلوغ فکری نیز رسیده باشد به علت این که مجبور به ازدواج شده است، دچار بی میلی می شود و زخم این نخواستن بدون شک روزی سر باز می کند و به صورت تلاشی برای از هم پاشیدن خانواده خود را نشان می دهد. وی عنوان کرد: هر روزه شاهد طلاق های بسیاری با علت ها و عناوین مختلف هستیم که یکی از علت های طلاق، ازدواج با اجبار خانواده هاست.
در مورد ماجرای مطرح شده پس از شنیدن صحبت های این خانم ، پیشنهاد شد این دو نفر به طور قاطع و جدی درباره میزان تمایل و علاقه به هم و انگیزه ادامه زندگی صحبت کنند و در صورت لزوم در جلسات مشاوره حضور یابند و همچنین از بزرگان خانواده نیز برای رفع مشکل کمک گرفته شود.