قاسمی - روی لحاف کرسی چادر شبی می کشد؛ سینی مسی بزرگی که رویش چراغ لامپای قدیمی، کاسه بزرگ انار، ظرف هایی از عناب، بادام، توت خشک و تخمه های هندوانه ای که خودش آن ها را بریان کرده است و هندوانه ای که به زیبایی تزیین شده همه روی کرسی خودنمایی می کند.
سماوری در گوشه اتاق قل قل می کند و بوی چای تازه دم فضای اتاق را پر کرده است. دیوان حافظ هم کنار سینی روی کرسی تو را به تفال می خواند.
کارهایش همه ردیف شده است هر چند دختر و پسرها هم بین روز سری به او زده و کمکش کرده اند، امشب همه مهمان هستند، مهمان خانه مادربزرگ، تا بزرگ ترین شب سال را دور هم خوش باشند.
آخرین شب پاییز که بلندترین و تاریک ترین شب گفته می شود؛«یلدا» نام دارد، همان که ایرانیان باستان بنا به اعتقادشان تا سپیده دم بیدار میماندند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میداشتند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی، روحیه آنان را تضعیف نکند. یلدا به معنای «زایش» و تولد است.
در باور ایرانیان قدیم تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت و گو به سر می بردند و سفره ای ویژه میگستردند و هرآن چه میوه فصل که نگهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند.
در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و ...، براوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون نهاده میشد.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی یا پُری آن، آیندهگویی می کنند، بزرگان نیز با داستان سرایی و متلگویی، کوچکترها را بر سر ذوق میآورند.
در خراسان جنوبی هم آن طور که مسئول حوزه پژوهش اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان می گوید این آیین هنوز پاس داشته می شود، مراسمی که قدمتی از دوران قبل از اسلام دارد و از سنت های اصیل ایرانی است. کوچک ترها به خانه بزرگ ترها می روند و تا پاسی از شب بیدارند چون از قدیم یلدا را بزرگ ترین شب سال می دانستند.
«برآبادی» مراسم شب یلدا را با سایر نقاط کشور مشترک می خواند و توضیح می دهد: بنا بر یک باور قدیمی، در این شب هندوانه می خورند تا از گرمای چله تابستان در امان باشند.
یلدا در خراسان جنوبی علاوه بر خوردن هندوانه، یک آجیل خاص دارد که آن هم کفی شیرین است و خاطره شب های سرد و طولانی زمستان را خوش می کند، هر قاشق از این کف را که در دهان می گذاری به سرعت آب می شود، سنتی که به گفته او به نظر می رسد در شب های چله انجام می شده، هر چند به نظر برخی از صاحب نظران در هوای کمی گرم وشاید نوروز هم این کار را انجام می دادند اما خاص شب چله بوده و کم کم به دیگر دورهمی های شب های زمستان راه یافته است.
برای این کار ریشه های گیاهی به نام چوبک یا بیخ را که ماده اصلی است می جوشانند و پس از یک بار دور ریختن، آن را در تغاری سفالی ریخته و با دسته ای از ترکه های گز آن قدر هم می زنند که کف کرده و از تغار بالا می آید کاری که دست های قوی مردانه، هوای کمی سرد و نیم ساعت تا 45 دقیقه وقت می خواهد، وقتی که این کف از تغار بالا می آید بچه ها دور آن می گردند و با شیطنت و خوشحالی دست در کف ها برده و به صورت یکدیگر می زنند.
روی کف ها را با مغز پسته و گردو تزیین کرده و همه خانواده دور هم می خورند و برای دوستان و فامیل هم می برند. این کف شوق و انگیزه ای در همه افراد خانواده ایجاد می کند و با دور هم جمع شدن و گفت وگوهای طولانی این شب را جشن می گیرند.
«برآبادی» به این مراسم خواندن اشعاری از ابن حسام، حکیم نزاری یا حافظ خوانی و فال گرفتن را هم اضافه می کند و پدربزرگ و مادربزرگ هایی که نوه ها را بر زانو نشانده و داستان ها و متل های قدیمی را برایشان نقل می کنند.
شب چله ای عروس
وی از دیگر مراسم خاص در شب یلدا، بردن هدایایی برای دخترهای عقد شده و به عبارتی عروس را نام می برد، هدیه هایی که در گذشته شامل پارچه، کفش و خوراکی های موجود در آن زمان مانند بادام، عناب، برگه ها و... بود و امروز متفاوت تر است.
رویشان را پارچه ای از مخمل یا ترمه های زیبا کشانده و خانواده داماد به عنوان شب چله ای برای عروس تحفه می بردند اما حالا انواع میوه، هدایا و طلا در خنچه های شکیل و با هزینه های بالا روانه خانه عروس ها می شود و از خشکبار و تنقلات هم کم گذاشته نمی شود در حالی که در قدیم میوه تازه نبود اما حالا به هدیه های عروس اضافه شده است.
در گذشته ها مردم انار و هندوانه را به شیوه های سنتی و در اتاق کاهدان تا شب چله نگه می داشتند اما حالا با تولید میوه در همه فصل ها، تنوع زیاد شده است و سردخانه ها هم مشکل نگهداری میوه ها را حل کرده اند.
در قدیم خربزه، هندوانه و انار را در کندوک های گندم نگه می داشتند تا به شب چله برسد.
فلسفه یلدا
دور هم جمع شدن در شب یلدا بنا بر توضیح وی، علاوه بر وجه ظاهری که بزرگ ترین شب سال بود تعبیر دیگری هم داشت؛ ایرانیان باستان این شب طولانی و تاریک را به انتظار نور و کوتاه شدن تاریکی ها بیدار می ماندند و برخی معتقد بودند که تمام شدن شب های طولانی از شب چله شروع می شود و باید آن را جشن گرفت چون از فردایش روزها به تدریج طولانی تر می شود.
به گفته برآبادی مردم این شب را جشن می گرفتند و گرامی می داشتند و هندوانه که میوه ای تابستانی است می خوردند تا بر خلاف ظلمات عمل کنند، آیینی که همچنان در کشور و استان پایدار مانده است. این جنبه ظاهری موضوع است و کارکرد پنهان مراسم و هدف اصلی این آیین، دور هم جمع شدن، صله رحم و انسجام گروهی است.
هر چند لامپا و گردسوز خانه مادربزرگ روشن نمی شود و آتشی برای کرسی گُر نمی گیرد اما دیدار و صله رحم و بازدید بزرگ ترها باعث شده همچنان چراغ یلدا روشن بماند.