حس شوخ طبعی شما از زمان تولد در حال پرورش و توسعه بوده و همراه با شما رشد کرده است. شما ممکن است به همان چیزهایی که والدین تان به آن میخندند بخندید یا ممکن است با شوخیها و طنزهایی که خارج از این محدوده و پیشینه زندگی اجتماعی تان هستند، نتوانید ارتباط برقرار کنید. به گزارش «آکا»،چگونه شوخ طبع باشیم:
اسناد بامزه را نگه دارید: میتوانید مطالب خنده دار را در یک دفترچه یادداشت کنید یا اگر با نوشتن به سبک سنتی میانه خوبی ندارید، میتوانید فکرهای خنده دار خود را در گوشی همراهتان به صورت یک فایل صوتی ضبط کنید. برای شوخ طبع بودن، فقط کافی است به مرور یاد بگیرید چگونه داستانها و تجربیاتتان را به صورت طنزآمیز بیان کنید و اولین قدم برای رسیدن به این مهارت خوب گوش کردن است.
به جای لطیفه کوتاه، داستان گویی کنید: لطیفهها در واقع داستانهایی ساختگی و کوتاه است که خاستگاه اولیهشان طنز بوده است. شما با تعریف کردن لطیفه در واقع ریسک میکنید چون هدف فقط خنداندن است و اگر مخاطب شما نخندد آن وقت این شما هستید که خنده دار جلوه میکنید.
مخاطب را شگفت زده کنید: این هنر را یاد بگیرید که گاهی داستانتان را یکنواخت و خیلی معمولی پیش ببرید، اما در نهایت با یک الگو یا جمله ناگهانی و خاص آن را به پایان ببرید. در این صورت ذهن مخاطب در چند ثانیه دچار یک شوک و احتمالا این کار سبب خنده او میشود.
کم گوی و گزیده گوی: برای این که نظر مخاطب را جلب کنید و در ذهن او جذاب به نظر برسید، زمان زیادی ندارید؛ بنابراین بخشهای اضافی داستان را حذف کنید و هر چه سریعتر به قسمتهای جذاب خنده دار برسید. همچنین جمله بندی خود را به گونهای بچینید که به مخاطب زمان کافی برای خندیدن بدهید و هنگام خنده آن ها، در حال حرف زدن نباشید.
گاهی در جمع سوتی بگیرید: اگر کسی در جمعی که هستید، چیزی را اشتباه گفت، یا حرف احمقانهای زد، میتوانید این حرف را با لحن خنده داری تکرار کنید و بعد صبر کنید. احتمالا به همین سادگی همه و حتی خود فرد را به خنده میاندازید. البته دقت کنید که در استفاده از این تکنیک زیاده روی نکنید در غیر این صورت ممکن است آزار دهنده به نظر برسید.
بدیهیات را جار بزنید: سعی کنید فکر مخاطب را با صدای بلند بیان کنید. اگر یک روز جورابتان پاره است یا موهایتان خنده دار شده است خودتان به آن اشاره کنید و بخندید.
خودتان را در صحبتها به خوبی بیان کنید: هنگامی که یک داستان طنز آمیز یا حتی یک داستان معمولی تعریف میکنید، این فرصت را دارید که به تصویرسازی مخاطب کمک کنید. اگر میتوانید تقلید صدا و از چند صدا استفاده کنید، لهجهها را تقلید کنید.
مرور کنید: در انتهای صحبت یا داستانتان، میتوانید به قسمتهای خنده دار قصه برگردید و یک بار دیگر به آنها اشاره کنید. یا اگر میتوانید یک تکه کلام از آن استخراج کنید، یا یک کلمه را که یادآور آن است بگویید.