ماجرای خواندنی 3 معلولی که گردنه های زندگی را به اتوبان تبدیل کردند
تعداد بازدید : 8
تغییر نام معلولیت با قهرمانی
می گویند: «معلول بودن محدودیت نیست». با خود فکر می کنم مگر می شود دست نداشت، پا نداشت، چشم بینا و گوش شنوا نداشت اما موفق بود. بسیاری هستند که با وجود محدودیت ها و نقص های جسمی که دارند اما با روح بلند و اراده ای قوی فعل خواستن را صرف کرده و به قله های موفقیت رسیده اند. روز جهانی معلولان بهانه ای شد تا پای صحبت چند معلول موفق بنشینیم و از آن ها راز رسیدن به موفقیت را با وجود محدودیت هایی که دارند، جویا شویم. اگر چه در روزهای کودکی ناخواسته و بر اثر یک اتفاق ساده پاهایش را از دست داد اما این، مانعی برای پیشرفتش در زندگی نشد. با آن که پدری بالای سرش نبود اما مسیر موفقیت را طی کرد و به اوج رسید. در روزهای نوجوانی و جوانی سخت درس خواند و پس از اتمام تحصیل حال این روزها از ماهرترین افراد در حرفه اش شده است. بسیاری از محصولاتش را که هنر دست است در این روزهای کرونایی از طریق فضای مجازی عرضه می کند و بسیاری از اطرافیان را نیز به این هنر علاقه مند کرده و آموزش داده است. او به دوخت و دوز انواع کیف چرم مشغول است و با انگیزه بسیار به زندگی ادامه می دهد.
لازم نیست پشت میزنشین باشیم
دیگری که مادرزادی دارای معلولیت است از دنیای تحصیل و علم عقب نمانده و جلوتر از همسن و سالانش بر قله های موفقیت ایستاده است. انگیزه بسیاری برای گرفتن مدرک دکترا دارد و این روزها سخت مشغول نوشتن پایان نامه ارشد است. از نظر او معلولیت نه تنها مانع نبوده بلکه عاملی شده است تا با انگیزه بیشتر تلاش کند و به موفقیت برسد. او افزون بر تحصیل، در ورزش هم تبحر دارد و در شطرنج حریف می طلبد. شغل آزاد دارد و می خواهد با ادامه تحصیل به اوج موفقیت برسد. او می گوید: یک تحصیل کرده لازم نیست حتما پشت میزنشین باشد. می توان با وجود محدودیت های جسمی به موفقیت رسید و بسیاری از کارهای سخت را انجام داد و گذران زندگی کرد.
محدودیت، عامل افزایش انگیزه
اما دیگری که ورزشکار حرفه ای است و مادرزادی از ناحیه دست و پا نقص دارد ، حالا عضو و یک پای ثابت تیم ملی در ورزش حرفه ای خود است. او هرگز این محدودیت ها را مانعی برای ادامه کار و روند زندگی اش ندانسته است و با تلاش و پشتکار ادامه می دهد. او که 23 سال بیشتر ندارد مدال طلا، نقره و برنز بسیاری از مسابقات را بر گردن آویخته و مهندس برق است. در تمام گفته هایش موفقیت ها را مدیون حمایت خانواده اش می داند و می گوید: رفتار دیگران در همه عرصه ها با من به گونه ای بوده است که هیچ گاه حس نکردم محدودیتی دارم. این محدودیت ها انگیزه ام را در زندگی چندین برابر کرده است تا بتوانم موفق شوم.با تمام محدودیت ها و سختی هایی که کشیده اند کم توقع اند و می گویند که در بسیاری موارد، نیاز به حمایت ویژه تر است اما می توان با تلاش و اراده به موفقیت رسید و محتاج کسی نبود. گفته هایشان نشان می دهد در این روزهای کرونایی تردد برایشان از هر زمانی سخت تر است و برای تحصیل کمبودهای بسیاری دارند. هزینه های تامین لوازم مورد نیاز برایشان سرسام آور و دیگر مشکلات برای اشتغال به قوت خود باقی است.
حمایت ها
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان با اشاره به ارائه خدمات آموزشی و کمک آموزشی به معلولان از فعالیت مراکز در زمینههای گلیم بافی، تابلو فرش، رودوزی سنتی، عروسک بافی، جواهردوزی، نمد دوزی، هویه کاری، معرق کاری، چرم دوزی، روبان دوزی، کاموابافی و دوخت لباس برای ارائه خدمت به معلولان گفت و ادامه داد: چهار کارگاه تولیدی حمایتی شامل دوخت انواع لباس، بافت تابلو فرش، گلیم، گبه و ... نیز در استان فعال است که در آن ۱۱۲ نفر خدمت گیرنده از بین معلولان استان حضور دارند که به هر کدام از این مراکز برای آموزش و خدمت گیری معلولان یارانه پرداخت می شود. او ارائه تسهیلات برای اشتغال معلولان را یادآور شد و گفت: امسال برای ۴۸۰ نفر از معلولان تحت حمایت بهزیستی استان؛ با استفاده از مشوقهای قانونی، شامل (پرداخت تسهیلات کارفرمایی، ارائه تسهیلات قرضالحسنه به توان خواه یا خانواده وی، پرداخت حق بیمه سهم کارفرما یا خویش فرما و پرداخت کمک هزینه ارتقای کارایی افراد دارای معلولیت) اشتغال ایجاد شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارشی از محله ای که سال هاست زیر غبار بی تدبیری قرار دارد
تعداد بازدید : 11
«سراب»در سراب غربت
اکبری- ضرب المثل یک بام و دو هوا که می گویند این جا و برای محله ای در آن سوی بولوار و حاشیه کمربندی شهر مصداق دارد. چندین سال است که محله سراب بیرجند مامن سکونت افراد زیادی است. همان طور که خودش در حاشیه قرار دارد توسعه و توازن امکانات شهری هم به حاشیه رفته است و کمتر نشانی از پیشرفت در آن دیده می شود. اگر چه این سمت خیابان و کمربندی بولوار پیامبر اعظم(ص) خوش نشین است. انگار بولوار مرزی برای توسعه امکانات و خدمات است ، آن سوی بولوار و محله سراب کمتر رنگ و بویی از توسعه را به خود دیده است. دیده ها و شنیده ها حکایت دارد که این محله چون فرزند ناتنی شهر است و فقط روز به روز بر تعداد ساکنانش افزوده می شود. اگر چه هر شهرک و محله شهر دست کم در طول سال خراش کلنگ را برای ساخت و ساز و توسعه امکانات به خود می بیند اما این نقطه از شهر را که نه می توان محله ای از شهر نامید و نه شهرکی جداگانه دانست مدت هاست با بسیاری از خدمات چون بانک، درمانگاه، خانه بهداشت، مدرسه، کتابخانه، پارک و فضای سبز شهری، معابر با علایم راهنمایی و رانندگی و ... غریبه است. همه ماجرا به ضعف برخی خدمات شهری ختم نمی شود و آن طور که از گفته های ساکنان برمی آید آسفالت نامناسب معابر، حذف برخی خدمات درون شهری که تا چندی پیش ارائه می شد و امروز به سبب کرونا خبری از آن نیست و برخی را به دردسر انداخته است، خانه های کاهگلی و تخریبی، اراضی که محل دفن زباله و نخاله ساختمانی شده است، جولان سگ های ولگرد و ... از دیگر مشکلاتی است که ساکنان این نقطه از شهر با آن دست و پنجه نرم می کنند.
تصویرهای تاسف بار
ساعت به وقت نیمروز است و اگر چه باید به سبب شیوع کرونا و اعمال محدودیت ها، آمد و شدها کمتر باشد اما این گونه نیست. میدان سپیده، خاکی و خالی تر از هر زمان دیگری است. کمی خاک و خار و خاشاک چهره آرای میدان ورودی سراب است. برج دو قلوی تازه ساز در همان ورودی سراب، پل هوایی و چند وسیله ورزشی حاشیه یک معبر با آسفالت نامناسب حکایت از شهری بودن محل دارد. اگر چه محدوده شهری است اما معابر خاکی، خانه های تخریبی و کاهگلی، صدای مرغ و گوسفند همسایه، میلان ها و معابر بدون نام و نشان حکایتی متفاوت از این محدوده را پیش روی هر بیننده ای می گذارد. با گذر از حاشیه و معبر اصلی که یک نانوایی، دو سوپرمارکت، یک مسجد و ایستگاه اتوبوس و ... در دو سویش قرار دارد، کمی آن طرف تر میدانی خاکی که یک سویش را دیوار خاکی بلندی احاطه کرده است و در میانش یک ساختمان نوساز قرار دارد به زمینی برای دفن زباله و نخاله تبدیل شده است. در انتهایش چند خانه کاهگلی و قدیمی خودنمایی می کند. درکنار ساختمان تازه ساز وسط میدان پسرک در حال آتش زدن چند تکه چوب و ... است. تا به او نزدیک می شویم پا به فرار می گذارد. جلوتر پیرزنی خرامان خرامان به سمت خانه کاهگلی حرکت می کند. می ایستد و می گوید که به خانه خواهرش که آن هم بی شباهت به خرابه ای بیش نیست و فقط کمی کاهگل به سر و روی آن مالیده شده ، رفته است تا گرم شود. خانه کاهگلی خودش که در پستوی یک خرابه قرار دارد گازرسانی نشده و مدتی است هر سال با یک پیت نفت و یک چراغ علاء الدین خانه را در سوز و سرمای زمستان گرم می کند. هنگامی هم که توفان و تگرگ و سرما بر پیکره خانه اش شلاق می شود از ترس این که مبادا گرفتار شود راهی خانه همسایه می شود. کمی جلوتر و کنار همان دیوار خاکی دور محوطه از میان مخروبه ها، سر و کله چند پسر بچه پیدا می شود. مشغول بازی هستند و چاله ای را حفر می کنند. زن همسایه پلاستیکی از زباله را از روی دیوار به داخل محوطه می اندازد. کمی جلوتر و حاشیه این دیوار خاکی که فاصله ای میان مردم کوچه و فضای خاکی است کودکان بدون هیچ ابایی از بیماری ها مقابل دیدگان مادر مشغول بازی هستند. زباله ها در اطراف سطل آهنی رها شده است و باد که می وزد برخی زباله های رها شده به چرخ در می آیند. مقابل خانه همسایه بساط زرشک پاک کنی برپاست. خبری از ماسک و دستکش و رعایت فاصله اجتماعی نیست.
ردیف ردیف مشکلات
یکی از اهالی محله سراب می گوید: از همان بدو ورود به سراب مشکلات ردیف شده است. تمام امکانات در آن سوی معبر و بولوار قرار دارد و برخی از این امکانات به نام سراب و به کام آن طرفی هاست. ما برای خانه بهداشت و دسترسی به درمان و درمانگاه و کمترین خدمات بهداشتی باید از پل هوایی که بود و نبودش به حالمان چندان فرقی ندارد، عبورکنیم. خانه بهداشت به نام سراب ساخته شده است اما برای آن طرف بولواری هاست. او اظهارمی کند که گشتی در این محله پر جمعیت بزنید و کوچه به کوچه و خیابان به خیابان بروید. اگر یک متر فضای سبز دیدید به ما هم نشان دهید. او ادامه می دهد: برخی معابر هنوز هم خاکی است چرا که مدیران می گویند در محدوده شهری نیست و دلایل خودشان را دارند که ما سر در نمی آوریم. دیگر ساکن محل نیز می گوید: این جا خود یک شهرک جداگانه است و محله ای از شهر محسوب می شود. مدارس تعطیل است و هم اکنون نیازی به رفت و آمد نیست اما بازگشایی مدارس برایمان پر از دردسر است چرا که این جا فقط یک مدرسه ابتدایی دارد و بچه ها برای تحصیل در دیگر مقاطع باید راهی دیگرنقاط شهر شوند. نشانی از کتابخانه، فضای سبز، پارک، محلی برای ورزش و ... نیست. بارها از کمبودها گفته شده است و گمان هم نمی کنیم برای توسعه خدمات در این ناحیه اقدامی شود. به گفته وی هر چند برای عبور ساکنان این محله پل هوایی در محل اتصال سراب به شهر تعبیه شده است اما ساکنان کمتر از آن استفاده می کنند و عبور از کمربندی را با همه مخاطراتش بر استفاده از پل ترجیح می دهند چرا که جانمایی آن درست نیست و بالارفتن از چنین پلی پای سالم و صبر می خواهد. او ادامه می دهد: آسفالت بسیاری از معابر که بیشترشان کم عرض است نامناسب است و به سبب کمبود علایم راهنمایی و رانندگی حوادث بسیاری رخ می دهد. بسیاری از معابر و فرعی ها اسم ندارند و در دادن نشانی به دیگران دچار مشکل می شویم. فشار آب هم کم است.
حسرت یک فضای سبز مناسب
دیگر ساکن محله به کودکانش که در حال بازی در معابر و خرابه ها هستند، اشاره می کند و می گوید: باید برای خرید کردن و ... راهی آن سوی بولوار شویم. تاکسی دربست بگیریم و جابه جا شویم. کمتر تاکسی ها به این جا تردد دارند و آژانسی هم در این نقطه فعالیت ندارد. پارک و فضای بازی برای کودکان دراختیار نیست. همین خیابان اصلی آسفالت درستی ندارد. برخی معابر خاکی است و برای ورزش و تفریح در شرایط عادی حتی یک پارک و وسیله بازی نداریم. این همه کمبود خدمات این احساس را می دهد که هنوز در روستا زندگی می کنیم. برای بانک و خانه بهداشت و داروخانه، باید راهی آن طرف بولوار شلوغ و حادثه خیز شویم. او می گوید: با شیوع کرونا ،سرویس دهی اتوبوسرانی هم بسیار کم شده است و از دو سرویس فعال که یکی به ابوذر و دیگری به میدان امام خمینی (ره) تردد داشت، یکی حذف شده است و دیگری هر یک ساعت تردد می کند. در محدوده سراب فقط یک ایستگاه اتوبوس قرار دارد و همه ساکنان باید به این ایستگاه مراجعه کنند. او از جولان سگ های ولگرد که گاهی گله ای در معابر تردد دارند نیز گلایه می کند.
پیگیری مشکلات
معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند که گلایه های اهالی این محله را بر حق می داند، می گوید: برنامه هایی برای توسعه برخی خدمات در این محله در دستور کار است و به سبب تعدد پروژه ها و طرح های دردست اقدام از جمله پارک جنگلی برخی کمبودها احساس می شود. به گفته «محمدزاده» پس از اجرای فاز یک پارک خطی این ناحیه، برای ایجاد فضای سبز و ورزشی مناسب در محله سراب برنامه ریزی های جدید و ارائه طرح مناسب را در دستور کار قرار داده ایم که باید بررسی شود. او ادامه می دهد: برای نام گذاری معابر هم جلسه ای برگزار شده است و برای سراب هم از شهرداری منطقه خواهیم خواست تا برداشت و شناسایی را انجام دهد و نام گذاری انجام می شود. همچنین برای جمع آوری سگ های ولگرد افراد با سامانه 137 تماس بگیرند.
«عدل» معاون امور عمرانی شهرداری هم از پیگیری مشکلات ترافیکی و آسفالت معابر خبر می دهد و می گوید: بسیاری از معابر طی سال های گذشته آسفالت شده است و برخی واحدهای مسکونی داخل خانه باغ خارج از ضوابط ساخته شده است که برای آسفالت معابر حاشیه آن مانع وجود دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کودکانه
تعداد بازدید : 6
اگر کودک کار شخصی اش را انجام نمی دهد
پسری 6 ساله دارم. برخی کارهای شخصی اش مانند تعویض پیراهن، باز و بسته کردن دکمه، آب خوردن و ... را انجام نمی دهد. گاهی اوقات فکر می کنم ناتوانی خاصی دارد. درمانده شده ام و نمی دانم عاقبت چه می شود. یک مشاور و روان شناس کودک دراین باره می گوید: باید شرایط کودک را سنجید ، چه کارهایی را می تواند انجام دهد و در انجام چه کارهایی درمانده است. گاهی اوقات برای جلب توجه کارهایش را انجام نمی دهد و وابسته به دیگران است. به گفته «موهبتی» این که کودک برخی کارها مانند عوض کردن شلوار را خودش انجام می دهد اما نمی تواند دکمه هایش را باز و پیراهنش را عوض کند، نشان می دهد که برای این کار آموزش ندیده است و از آن جا که بزرگ ترها این کار را برایش در بیشتر اوقات انجام داده اند در این سن برای این امور به والدین وابسته است. پس توصیه می شود که والدین آموزش را پیشه کنند و صبر داشته باشند و نگران نباشند. چرا که دیر یا زود این کار را انجام می دهد. او از تمرین با کودک و پوشاندن لباس به عروسک می گوید و ادامه می دهد: از پوشاندن لباس هایی مانند شلوارهایی با بندکشی و لباس های بدون دکمه شروع کنید. تعویض لباس های تمرینی او را، با تنوع دادن لباس ها به تدریج سخت تر کنید. قابل توجه است که این روش، اعتماد به نفس را در او تقویت می کند. صبور باشید و اگر می خواهید آموزش لباس پوشیدن به کودک را کمی سرعت ببخشید، با او بازی دکمه ها را انجام دهید. به این ترتیب که به او بگویید: «من دکمه اول را می بندم و دکمه دوم را تو» . در این روش او از شما تقلید می کند و منتظر نوبت خود می ماند تا دکمه سهمیه اش را ببندد. همین که فرزندتان باز و بسته کردن دکمه ها را آموخت، این نکته را هم به او بیاموزید که این کار را همیشه از دکمه پایین باید شروع کند؛ حسن این کار در آن است که باز و بستن خود را نگاه هم می کند. سعی کنید لباس خود را همزمان با کودکتان به تن کنید تا بیاموزد که نباید این کار را طول بدهد. گاهی اوقات باید در انجام آموزش به طور جدی وارد شد. اگرکودک مقاومت کرد و خود لباس را نپوشید با او جدی برخورد کنید و بگویید: تو خود در برابر کارهایت مسئول هستی.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کدبانو
تعداد بازدید : 6
خورشت کدو حلوایی
کدوحلوایی از جمله سبزیجات پاییزی و زمستانی است که در پخت انواع و اقسام دسرها و غذاهای فصلی مورد استفاده قرار میگیرد. افرادی که به خورشت های شیرین علاقهمند هستند، میتوانند با اضافهکردن آلو و همچنین یک قاشق سوپخوری شکر به خورشت طعم آن را شیرینتر کنند.
مواد لازم: گوشت: 200 گرم/ کدو حلوایی: نیم کیلو گرم/ پیاز: 2 عدد متوسط/ آلو بخارا: 100 گرم/ رب گوجه فرنگی: یک قاشق سوپ خوری/ دارچین: یک قاشق چای خوری/ زعفران آب کرده: یک قاشق سوپ خوری/روغن، نمک و فلفل: به مقدار لازم.
طرز پخت: کدوی شسته و پوست کنده شده را خرد و پیاز خرد شده را در کمی روغن سرخ کنید. در ادامه کدو را به پیاز داغ بیفزایید و همراه با آن تفت دهید. پس از آن پیاز دیگر را به صورت خلالی خرد و سرخ کنید. در حین سرخشدن پیاز تکههای گوشت را نیز اضافه کنید و به همراه پیاز تفت دهید. برای پختن گوشت، دو پیمانه آب جوشیده را به مخلوط گوشت و پیاز داغ اضافه کنید و در ظرف را بگذارید تا گوشت با حرارت کم بپزد. برای آن که گوشت هنگام پخت طعمدار شود، زعفران محلول در آب جوشیده را نیز به آن بیفزایید. در فاصله پخت گوشت، آلوها را به مدت نیم ساعت در آب خیس و در مراحل پایانی پخت گوشت، آلو را به همراه رب گوجهفرنگی اضافه کنید .رب را پیش از اضافهکردن به گوشت، کمی در روغن تفت دهید تا رنگ بهتری در غذا ایجاد کند. پس از اضافهکردن کدو، خورشت را زمان زیادی روی شعله اجاقگاز حرارت ندهید. برای این منظور باتوجه به اندازه تکههای کدو، یک ربع تا نیمساعت زمان کافی است. دارچین و همچنین نمک و فلفل را به همراه کدو به غذا اضافه کنید. درصورتی که این خورشت را با طعم ملس متمایل به ترش دوست دارید، دو قاشق سوپخوری آب غوره یا آب لیموترش به آن اضافه کنید.نکته: کدو حلوایی ادرار آور و تب بر است و سینه را نرم می کند و اخلاط را از بین می برد و سرفه را آسان می کند. خوردن کدو موجب برطرف شدن غم و اندوه می شود و برای درمان قولنج مفید است. مغز را تقویت می کند و سبب تجدید قوای جسمی و روحی و موجب استحکام بافت های بدن می شود. کدو طبیعتی سرد دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 8
آرامش کوچه ها زیر چرخ غول های آهنی
خورشید هنوز از پشت کوه های بلند سرک نکشیده است که صدایی گوش خراش در محله خاموش می پیچد. هر چند لحظه انگار که می خواهد نفس غول آهنی اش را که در زمین خالی کنار منازل مسکونی پارک کرده است، راست کند پا را بر پدال می فشارد. بعد از تکرار این داستان آن را روی حالت روشن نگه می دارد و بعد از مدتی دوباره صدای نعره های این غول آهنی بلند می شود. انگار این ماجرا قرار نیست تمام شود و بعد از چند دقیقه و حضور در کوچه بوی دود و گازوئیل است که به مشام می رسد. این غول های آهنی هر گوشه از شهر که معبر و زمین خالی باشد، پارک می شوند. برخی رانندگان بی توجه به این که این غول آهنی تا چه حد می تواند با صدای گوش خراشش برای شهروندان مشکل ایجاد کند، در نزدیکی محل سکونت و در اراضی خالی کنار آپارتمان ها و منازل مسکونی اقدام به توقف خودروی خود می کنند و در بسیاری از روزهای سال صبح زود یا طی نیمروز با روشن کردن خودرو و ... سبب سلب آرامش و آسایش می شوند.
هر روز با بوی گازوئیل
یکی از اهالی خیابان انقلاب با توصیف این صحنه که در برخی روزهای سال رانندگان کامیون آرامش محل را بر هم می زنند، ماجرا را زمانی بغرنج تر می داند که راننده با گاز دادن تمام محله را پر از دود و نفس کشیدن را برای همه مشکل می کند. او می گوید: زمین خالی محلی برای بازی کودکان است و در بسیاری مواقع میزان زیادی روغن روی زمین تخلیه می شود. دیگری که ساکن مهرشهر است نیز از وضعیت مشابهی گلایه می کند و می گوید: در زمین خالی کنار ساختمان کامیون پارک می شود. خود این کامیون چهره وحشتناکی دارد صدایش در حالت عادی گوش را می خراشد اما هنگامی که اول صبح یا نیمروز ، راننده کامیون را روشن می کند و پا را بر پدال گاز می فشارد بوی گازوئیل سوخته تمام فضا را پر می کند. یکی دیگر از اهالی ساکن مهرشهر نیز از صدای ناله های شبانه روزی اتوبوسی که در زمین خالی کنار ساختمانش پارک می شود، گلایه می کند. یکی از ساکنان محله خیرآباد هم از توقف چندین دستگاه مینی بوس و کامیون در میدان جلوی خانه اش گلایه می کند و می گوید: شب و نیمه شب در این محل توقف می کنند و خواب را از چشمانمان می گیرند.یک راننده کامیون هم که به دلیل دور بودن پایانه از محل زندگی و نیاز به بررسی کردن داخل کامیون در اوقات بیکاری کامیون را در نزدیکی محل زندگی پارک می کند، می گوید که پارک کامیون در پایانه هزینه دارد و جدا از این باید هزینه رفت و آمد به پایانه را نیز بپردازیم.
ممنوعیت توقف کامیون در کوچه ها
رئیس اداره آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهور در این باره می گوید: طرح ویژه برخورد با تردد وسایل نقلیه سنگین در شهر اجرا می شود و بنا به این طرح عبور و توقف وسایل نقلیه باری و همچنین اتوبوس های بین شهری در معابر شهری ممنوع و جریمه توقف آن 20 هزار تومان است. به گفته وی جریمه پلیس برای صاحبان وسیله حمل و نقل سنگین که در مناطق مسکونی پارک می کنند هم 20 هزار تومان است اما همین وسایل نقلیه اگر در حریم تقاطع و پیاده روها توقف کنند با جریمه بیشتری روبه رو می شوند. به گفته وی وسایل سنگین و نیمه سنگین باری و مسافربری و درون شهری و برون شهری برای تردد نیاز به مجوز دارند و توقف این وسایل در خیابان ها و کوچه ها ممنوع است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.