گپ و گفتی خودمانی با علی مشهدی
تعداد بازدید : 121
حرف های رنگی از «نوروز رنگی»
قاسمی
در کارنامه هنری او سابقه کارگردانی، نویسندگی، بازیگری و استندآپ کمدی دیده می شود، با این که فعالیت رسمی خود را در عرصه نویسندگی با نوشتن متنهای طنز چند بخش از برنامه ساعت خوش در سال ۷۴ آغاز کرد و تجربه نویسندگی آثار مختلفی مانند ساعت خوش، ارث بابام، کوچه اقاقیا، آشتی کنان و مجموعه های تلویزیونی لیسانسه ها، سه در چهار، آرماندو، خندوانه و... را در فهرست کارهایش دارد،کارگردانی هم در پرونده کاری او دیده می شود که از جمله می توان «آخر خط» را نام برد. او جدیدترین کارش «نوروز رنگی» را برای نمایش در نوروز جلوی دوربین برد و گریزی به اتفاقات زندگی اهالی یک محل در دهه 60 زد. با وجود این چهره اش را مردم در خندوانه و استندآپ کمدی شناختند و از آن زمان تصویرش در قاب خاطر مخاطبان ماندگار شده است.
«علیرضا مسعودی» نزد مردم بیشتر به علی مشهدی شناخته می شود و شاید بیشتر از هر چیزی لهجه مشهدی او در این موضوع تاثیر داشته است. می گوید که سال 74 در باشگاه ورزشی مربی ام «رضا پلهوان زاده» مرا به این نام صدا می زد آن موقع خیلی ها با افتخار اسم فرزندشان را علی، علیرضا، امیر علی و ... می گذاشتند. همه جا اسم علی زیاد بود، در باشگاه نیز همین وضعیت پیش آمد و این شد که مربی برای راحت تر شناخته شدن، من را به اسم علی مشهدی صدا می زد البته از این موضوع خیلی خوشحالم چون هم نام علی است و هم مشهد امام رضا(ع) را به یاد می آورد.
علی مشهدی که او را متولد مشهد می دانند نسبتی هم با اهالی خراسان جنوبی دارد. خیلی صمیمی و خودمانی به سوال هایمان چنین پاسخ می دهد: پدرم از روستای گسگ و مادرم از اهالی خراشاد است که به دلیل شغل نظامی پدرم، هر کدام از خواهر و برادرها در شهری از کشور متولد شدیم و من هم در اصل، زاده تهران هستم. یک خواهرم در مشهد به دنیا آمده و یکی متولد اهواز است.
نوروز رنگی فروردین امسال از شبکه 5 مهمان خانه های زیادی بود که با شکل و شمایل خاص خود مخاطبان زیادی را پای تلویزیون نشاند.
دلیل انتخاب این سوژه و بازگشت به خاطرات دهه 60 چه بود؟
جامعه الان طوری شده است که به عنوان یک فیلم ساز وظیفه خود دانستم به بخشی از اصالت های آن زمان بپردازم. دهه 60 دورانی طلایی بود، مردم خیلی به داد هم می رسیدند و سعی در بازکردن گره مشکلات یکدیگر داشتند. رابطه ها خیلی صمیمانه و دوستانه بود، مستاجر و صاحبخانه بیشتر هوای هم را داشتند و سال ها شاید مستاجری بدون افزایش کرایه یا حتی پرداخت اجاره، درخانه ای سکونت داشت. انصاف مردم بیشتر بود و همسایه ها از خواهر و برادر به هم نزدیک تر بودند.
در این سال ها متاسفانه خیلی از ارزش ها تغییر کرده است اما آن زمان روابط عاطفی، صادقانه و خالصانه زیاد بود.
بازیگران سریال چندان معروف نیستند، چگونه انتخاب شدند؟
معتقدم کارگردان وظیفه دارد در هر کارش چهره جدیدی را شناسایی و معرفی کند و گرنه استفاده از بازیگران معروف، کار هنری نیست، البته برای کار تلویزیونی باید چند چهره هم حضور داشته باشند اما در نوروز رنگی حدود 70درصد چهره ها جدید بودند که همه سابقه بازیگری خوبی در تئاتر دارند که حسین مقدم، سمیه مودی از بیرجند، مهدی شمس و ... از آن جمله هستند. بیشتر بازیگران نوروز رنگی را هنرمندان با تجربه تئاتر تشکیل می دهند که از سال های قبل سابقه کار دارند.
آیا کارگرفتن از هنرمندانی که خیلی چهره نبودند، سخت نبود؟
سخت ترین کار، فراهم ساختن لوکیشن ها بود چرا که فضاها نسبت به دهه 60 خیلی تغییر کرده است و دوربین را نمی توان خیلی چرخاند و به همین دلیل سخت ترین کار فضاسازی بود.
از خوب و بد این سریال هم بگویید
در بازه ای از کار همه بچه ها به کرونا مبتلا شدند. در سکانسی قرار بود بچه ها تلویزیون رنگی را ببینند و با حدود 60درصد بچه ها مجبور بودیم در صحنه باشیم پس از فیلم برداری صحنه، یکی عنوان کرد که تست کرونایش مثبت شده است و سه روز بعد، همه عوامل از بازیگر تا فیلم بردار و ... مبتلا بودند در شرایطی که برخی حال خوبی نداشتند بنابراین دو هفته کار تعطیل شد و بعد از آن خوشبختانه هیچ مشکلی نبود. اما دورانی پر از استرس بود، مدیر تولید 80درصد ریه هایش درگیر کرونا شد ولی با همه سختی کار و مشکلات تولید، نوروز رنگی با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و رکورد شکست.
درباره انتخاب لهجه مشهدی با توجه به پخش سریال از شبکه ملی آیا تردید نداشتید که با اقبال مواجه نشود؟
نه تردید نداشتم چون مخاطب خودش را پیدا کرد و علاقه مند به اجرا با لهجه مشهدی بودم. کارهایی مانند نون خ، پایتخت و ... هم با لهجه های خاص خود فیلم برداری شده است و علاقه مندان زیادی دارد.
برنامه بعدی شما چیست؟
فعلا که استراحت می کنم البته چند طرح هم دارم که نوشتن و کارگردانی است و درباره شان فکر می کنم.
از بین نویسندگی، کارگردانی و بازیگری کدام را انتخاب می کنید؟ آیا کارگردانی و بازیگری همزمان سخت نیست؟
هر سه را انجام می دهم و دوست دارم هرچند هر کدام سختی های خودش را دارد. البته بازیگری راحت تر است اما خوابیدن و استراحت را بیشتر دوست دارم. بازی و کارگردانی همزمان هم سخت نبود چون دستیاران خوبی داشتم که حواسشان به من و ادامه کار بود.
مردم بیشتر با چهره شما در خندوانه آشنا شدند، نظرتان در این باره چیست؟
معتقدم برنامه ای بی نظیر و کاری بسیار خوب است که به خیلی از هنرمندان فرصت دهد و معروف شان کند.
صحبت آخر شما ؟
به بیرجندی ها سلام برسانید همین.