غریب خاک خراسان امین وحی خدایی
رضا به حکم قضا هستی و امام رضایی
تویی فروغ ولایت تویی چراغ هدایت
تویی دلیل عنایت، تو قبله گاه صفایی
...
غریب توسی و توس از رشک باغ بهشت است
چه چشمه های زلال و چه سبزه و چه صفایی
هزار قافله از هر طرف به سوی تو آید
که قبله گاه امیدی و کعبه فقرایی
تویی که شمس شموسی، طبیب جمله نفوسی
به هرچه زخم چو مرهم، به هر چه درد تو دوایی
چه مشکلات که آسان شود ز شاه خراسان
بسا شها که به درگاهت آمده به گدایی
اگر که ضامن آهو شدی به قدرت ایمان
ندیده دیده دوران از این نمونه وفایی
کدام معجزه برتر از این که آهوی صحرا
رود به جانب صیاد تا که یافت رهایی
بسا سران پریشان که از تو یافته سامان
زکار بسته انسان دو صد گره بگشایی
کبوتران حرم دانه چین خوان تو هستند
شد از سخای تو حیران هر آن چه حاتم طائی ...
چو پاسبانی کوی تو گشته فخر ملائک
کجا برای ملائک بود کنار تو جایی
اگر که سینه «ناقوس» شد چو قلزم جوشان
ز شعر و شور تو طبعش گرفته برگ و نوایی
غلامحسین یوسفی –ناقوس