فرخ نژاد-باران که بر زمیننشست ، شهر سرریز پاکی و طراوت شد.
شهر که غرق رحمت شد پاکی هوا را با تمام وجود نفس کشید .
ریه های شهر که مدتی بود غبار گرفته بود با قطرات زلال باران نفس راست کرد.
شاید که نه ، به طور حتم خداوند زودتر از بندگانش به فکر خانه تکانی شهر و زدودن غبار از چهره آن برای سال نو افتاد و شهر را غرق رحمت کرد.
آهنگ گوش نواز باران که در شهر پیچید همه زیر لب نجوای قدردانی از خدای باران سر دادند و سر بر سجده شکر نهادند.
صدای ناودان ها که به گوش شهروندان رسید دیگر در پوست خود نمی گنجیدند برای همین پا را از خانه بیرون نهاده و به تماشای باران در کوچه، خیابان ، رودهای فصلی، سد و بند ها رفتند و زیر باران دعا کردند.
اما وقتی باران دست به دست هم داده و روان آب و سیلاب شد باید راهی برای خروج می یافت . هرچند در شهر کانال و جوی ها، هدایت این روان آب ها را به دوش می کشند اما گاهی حجم روان آب ها و سیلاب ها از توان این کانال ها و جوی ها بیشتر است و برای شهروندان سبب مشکل می شود و این موضوع روز گذشته رخ داد.
دوباره کوچه ها و خیابان هایی که مهندسی درستی در زمان احداث آن ها اعمال نشده است دچار آبگرفتگی شد و عابران و خودروها را به زحمت انداخت . اگر متولیان امور شهری و شهرداری چاره ای نیندیشند این ماجرا ادامه خواهد داشت .
هرچند هدایت روان آب ها در شهر برعهده شهرداری است که تا حدودی از پس این ماموریت با ایجاد کانال ها و جوی های آب برآمده اما سوالی که ذهن همه شهروندان را به خود مشغول کرده این است که سرنوشت این روان آب ها که به وسیله کانال های کبوتر خان، پل باغ و... به خارج از شهر هدایت می شود به کجا می رسد؟ چرا باید این روان آب ها از مرزهای استان خارج شود و چندان استفاده ای مردم از آن نبرند. سال هاست که شهرداری برای آبرسانی فضای سبز با مشکل مواجه است در حالی که با برنامه ریزی مناسب و آینده نگر و به همت شورا و شهرداری می توان چاره ای اندیشید و با ایجاد مخزن آبی در نزدیکی شهر از حالا به فکر روزهای داغ تابستان بود.
به طور حتم شهرداری می تواند با همکاری و استفاده از تجربه اداراتی چون آب منطقه ای و منابع طبیعی در نقطه ای که این روان آب ها به هم می پیوند و از شهر خارج می شود مخزن یا سدی برای ذخیره سازی ایجاد کند و از این آب برای آبیاری فضای سبز و دیگر مصارف استفاده کند.