قاسمی- اجرای پروژه های نیمه تمام شهرستان بیرجند در اولویت كاری امسال قرار دارد و طرح جدید آغاز نمی شود.فرمانده شهرستان بیرجند سهم این حوزه را از اعتبارات تملك دارایی، سرمایه ای استان حدود 29 درصد عنوان كرد و گفت: امسال اجرای پروژه های نیمه تمام و اتمام آن ها اولویت دارد و طرح جدیدی شروع نمی شود.263 پروژه در دست اجراست كه میانگین پیشرفت آن 83 درصد است. 66 پروژه ملی و ملی استانی شده هم از 73 درصد پیشرفت فیزیكی برخوردار است.خسروی در جلسه شورای اداری شهرستان بیرجند از خسارت های سیل اخیر به تخریب 30 قنات وهزار و 292 واحد مسكن، اشاره كرد و افزود: برخی واحدها كه تخریب نشده هم استقامت ندارد و دچار آبگرفتگی شده است.وی به برگزیده شدن شورای بخش مركزی شهرستان بیرجند، شورای شهر خوسف و شهردار بیرجند در كشور اشاره كرد.معاون سیاسی امنیتی استاندار هم گفت: برخی مسئولان می گویند انشا ا... امانتدار باشند این ها اگر حرف دشمن نیست، صحبت كیست؟ كسانی كه یك عمر در انقلاب در دولت خدمت كرده اند باید بدانند انتخابات در كشور ما واقعی است، احزاب، جوانان سیاسی و كاندیداها باید برنامه های خود را عرضه كرده و تخریب نكنند.وی افزود: اگر كسی خط قرمز را رعایت نكند مردم ساكت نخواهند بود.از تشكیلات اداری هم انتظار است برای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به عنوان اصول انقلاب اقدام كنند.وی ادامه داد: برخی حركت های شبهه آمیز در جامعه كدورت ایجاد می كند، دشمن هم از این موقیعت سوء استفاده كرده و نه تنها در انتخابات كه بعد از آن هم، از ایجاد شكاف بین مسئولان استقبال می كند.وی به برگزاری 30 انتخابات در دوران انقلاب اشاره كرد و این كه این انتخاب ها 2 روی سكه دارد در یك جنبه حاكمیت مردم بر مردم تجلی می یابد و روی دیگر آن بهره برداری دشمن است كه در هر دوره انتخابات بیشتر از دفعه قبل به صحنه آمده است.وی توضیح داد: دشمن 30 بار در انتخابات شكست خورده اما باز هم با نقشه های عوام فریبانه و با هدف فاصله انداختن بین مردم و ناامیدكردن آن ها از حاكمیت تلاش می كند.معاون عمرانی فرماندار شهرستان بیرجند هم گفت: در اولویت بندی پروژه ها، طرح های نیمه تمام مقدم هستند كه مشخص و قطعی شدند.زمان در اجرای پروژه ها محدود است گر چه كار ما جلوتر است اما مدیران شهرستان برای نهایی كردن و بستن پروژه ها با ادارات كل هماهنگی داشته باشند.مهندس رونقی تاكید كرد: پروژه های عمرانی نباید به خاطر مشكلات كوچك دچار وقفه شود، تامین اعتبار سخت است و ادارات باید با توجه به محدودیت زمانی در جذب اعتبارات مشكلات را برای بررسی و حل به فرمانداری منعكس كنند.به گفته وی در سیل اخیر جدی گرفتن حوادث محرز شد اما به طور قطع اجرای طرح های پیش گیری، در تبعات و كاهش آسیب حوادث موثر است.اجرای طرح های آبخیز و آب خوان داری در مهار سیل موثر است.حفظ حریم و بستر رودخانه ها و توجه به اصول فنی در ساخت و سازها نیز ضرورت دارد.مشاور نیروی انسانی معاون رئیس جمهور و رئیس عالی بنیاد شهید و امور ایثارگران كشور كه مهمان شورا بود هم به ویژگی های مدیر و سازمان های توانمند اشاره كرد و این كه سازمان ها باید خود را برای آینده آماده كنند و دستگاه های بدون برنامه از هدف خود دور می شوند و به جز شانس و تقدیر سرنوشتی ندارند.دكتر فریدون فریدونی مدیریت را عامل تغییر، دگرگونی و بهبود، پیشرفت و آینده نگری تعریف كرد و افزود: برای ماندگاری در قرن21 باید نیروی انسانی مجموعه را به نصف و حقوق آنان را به 2 برابر رساند.وی تاكید كرد: مدیری كه آینده ساز نیست به دنبال مقایسه است اما آینده سازان خود را با چیزی مقایسه نكرده و به جای الگوبرداری، الگوسازی می كنند.

قلندری- جلسه ستاد بزرگ داشت سال روز ارتحال امام خمینی (ره) با حضور مسئولان برگزار شد.معاون سیاسی امنیتی استاندار در این جلسه گفت: امام خمینی (ره) بود كه مردم سالاری دینی را به معنای حقیقی تدوین كرد و باقی گذاشت.فرهادی با اشاره به سقوط پادشاهی 2500 ساله در كشور افزود: امام (ره) در كمتر از 2 ماه نظام جمهوری اسلامی ایران را به رای مردم گذاشت و در جنگ تحمیلی نیز 700 هزار بسیجی شركت و از میهن اسلامی دفاع كردند.وی افزود: اگر امام (ره) را نداشتیم به طور قطع وضع ما بهتر از افغانستان و پاكستان نبود.عضو ستاد عتبات و عالیات استان هم گفت: امام خمینی (ره) با دم مسیحایی و افكار الهی، انقلابی را بر پا كرد كه باعث تعجب ابرقدرت های آن روز شد و زلزله ای در غرب به وجود آورد.سرهنگ محمدپور افزود: عدالت خواهی، كفرستیزی و مواضع محكم امام (ره) در رابطه با اجرای دستورات اسلام ناب محمدی بودكه این حركت را به وجود آورد.مدیر كل دفتر امور اجتماعی و شوراهای استانداری هم با تاكید بر برگزاری با شكوه مراسم بزرگ داشت ارتحال امام (ره) گفت: دوازده خرداد ماه كاروان هایی از استان به سمت مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب حركت می كنند و رفت و برگشت آن ها، 4 روز طول می كشد.به گفته نداف، تمام برنامه ها توسط كمیته های حمل و نقل، اعزام فرهنگی، امداد و درمان و مراسم انجام می شود.

رضایی- چند روز پیش پیرمردی 65 ساله در یكی از روستاهای بخش زیركوه قاینات به طرز مشكوكی جان باخت.به گزارش خبرنگار ما این پیرمرد كه به تنهایی زندگی می كرد همسر و فرزندی نداشته و با ضربات چاقو از ناحیه گردن آسیب دید و جان باخت. در پی وقوع این حادثه ماموران به محل اعزام و با حضور قاضی كشیك دادگاه، ماموران پلیس آگاهی به بررسی نحوه مرگ وی پرداختند.گزارش مركز اطلاع رسانی معاونت فرماندهی انتظامی استان حاكی است ماموران انتظامی شهرستان قاینات پس از بررسی های مقدماتی موفق به دستگیری قاتل فراری پس از گذشت 72 ساعت از وقوع قتل شدند.ماموران آگاهی این شهرستان با انجام تحقیقات و فنون پلیسی به چند نفر مظنون و با انجام بازجویی های فنی از افراد، در نهایت موفق به شناسایی قاتل شدند و وی را به همراه پرونده متشكله برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقامات قضایی قرار دادند.

فرمانداری بیرجند روز گذشته متنی گلایه آمیز درباره گفت وگوهای برخی اعضای شورای شهر بیرجند درباره اقدامات شورای ترافیك كه پنجم اردیبهشت ماه چاپ شد ارسال كرد.ما عین متن را درج كرده ایم. اول بار نیست كه مباحث ترافیكی به صورت كلی گویی و خارج از قاعده و با هدف فرافكنی و تشویش اذهان عمومی مطرح می شود.اما در عین حال شورای ترافیك شهرستان بیرجند به كلیه درخواست های واصله اعم از كلی و جزئی رسیدگی كرده است.استفاده از واژه های كلی كه جز برای اهداف خاص مطرح نمی گردد نظیر رسیدگی به موارد جزئی و نپرداختن به مسائل كلی و یا سند ترافیكی شهر، گنده گویی های بدون مبنای منطقی و كارشناسی است.گو این كه در دستور العمل های شورای ترافیك نیز مصداق و تعریفی از جزئی و كلی وجود ندارد. در عین حال بررسی و تصویب طرح سامان دهی حمل و نقل و ترافیك شهر بیرجند، تشكیل جلساتی ذیل شورای ترافیك و مصوبات آن در خصوص فرهنگ ترافیك و راهكارهای اجرای آن كه متاسفانه تا این لحظه هیچ پیشنهادی از شورای محترم اسلامی شهر در این ارتباط واصل نشده است، بررسی و اصلاح سرعت گیرهای سطح شهر كه به درستی توسط دستگاه های ذیربط اجرا نشده است، مصوبات مربوط به سامان دهی پاركینگ های مركزی شهر (كه اجرا نشده است )، مصوبات مربوط به جا به جایی و انتقال اداراتی كه در بافت مركزی و شلوغ شهر واقع هستند و با اجرای سایت اداری در دست اقدام می باشد، مصوبات مربوط به سامان دهی تابلوها و چراغ های راهنمایی و رانندگی و غیره كه می تواند به عقیده برخی جزئی تلقی شود.بخشی از مصوبات شورای ترافیك همه موارد جزئی است كه توسط شورای اسلامی شهر درخواست شده است.اگر چه در زمان تهیه و بررسی طرح سامان دهی حمل و نقل و ترافیك شهر بیرجند نماینده شورای اسلامی شهر نیز عضویت و حضور داشته است و طرح با نظر موافق كلیه اعضا به تصویب رسیده است، اما باز هم پیشنهادهای این طرح توسط اعضای شورا زیر سوال می رود و یكی از ادعاها تدوین سند ترافیكی شهر است.بنابراین گزارش شهرداری به عنوان متولی مدیریت شهری در موضوع ترافیك نیز محوریت دارد و شورای اسلامی شهر ناظر بر عملكرد شهرداری است كه از جمله نمونه های این نظارت می توان به الزام شهرداری به حذف میدان دوم مدرس و پس از اجرای آن الزام شهرداری به اجرای مجدد میدان و همچنین مصوبه اجرای پاركبان در خیابان مدرس و بعد لغو اجرای پاركبان در این خیابان اشاره كرد، البته پر واضح است كه با این وضعیت تا 50 سال كه سهل است هیچ گاه به جایی نمی رسیم.از جمله اقدامات و مصوبات شورای شهر و شورای ترافیك استان اجرای تعریض خیابان طالقانی و مدرس است كه تردد و سامان دهی ترافیك این دو محور اصلی نقش به سزایی دارد اما نه تنها تاكنون بعد از قریب 2 سال هیچ گونه اقدامی در این خصوص انجام نشده است، بلكه پرونده هایی كه برای بررسی و تصویب در خصوص توافق با مالكین و پرداخت معرض به آن ها روانه شورای شهر شده ماه ها در انتظار بوده و البته با این وضع تا 50 سال دیگر هم راه به جایی نخواهیم برد.عضو محترم شورای شهر برای چندمین بار حكایت عجیبی را بیان نمود كه كاری كه به هم فكری چند دستگاه بینجامید نتیجه نمی دهد به عبارتی تفكر یك فرد بر نظر جمعی ارجح است كه البته با توجه به این كه تك تك افراد عضو شورا در سیستمی با ماهیت تفكر جمعی و گروهی قرار دارند این نوع گفتمان به نوعی زیر سوال بردن خود و نظام تفكر شورایی است.در عین حال شورای ترافیك نظر به اهمیتی كه برای شورای محترم اسلامی شهر در خصوص مسائل ترافیكی قائل شده است مصوب نموده كه شورای محترم اسلامی شهر مشكلات و مسائل ترافیكی شهر را از طریق كمیسیون عمران شورا بررسی و كارشناسی و راهكارهای پیشنهادی را برای بررسی و تصویب به شورای ترافیك ارسال كنند.نقطه قوت شورای ترافیك نیز همین چند تخصصی بودن و حضور مراجع متعدد در آن است و اگر منظور حاكم نمودن دیدگاه و نظر خاصی از افراد خاصی باشد این امر در سیاست كاری شورای ترافیك جایگاهی ندارد. به علاوه از آن جایی كه شهرداری نیروی متخصص و ساختار سازمانی در موضوع ترافیك و حمل و نقل ندارد پس از اتمام قرارداد مشاور طرح ترافیك شهر بیرجند بر استفاده از نیروی متخصص در قالب مشاور تاكید شده و در این خصوص دستورالعمل های وزارت كشور هم موجود است، اما نه تنها درخواست به كارگیری مشاور ترافیكی توسط شورای محترم اسلامی شهر مورد مخالفت قرار گرفته بلكه موضوع خاتمه قرارداد مشاورین شهرداری و از جمله مشاور ترافیكی قبلی هم توسط شورای شهر مصوب و از شهرداری درخواست شده است و صد البته ما نیز موافقیم كه مردم شهر چه گناهی كرده اند كه این شهر مشاور ترافیكی ندارد و شورای محترم اسلامی شهر هم با به كارگیری آن مخالف است.

رجب زاده- 169 سرمایه گذار در استان وجود دارد كه 8 هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری كرده اند.وزارت صنایع و معادن در اولین جلسه هیئت دولت در استان ها موظف شد طرح های دارای توجیه فنی و اقتصادی خراسان جنوبی را برای استفاده از تسهیلات صندوق ذخیره ارزی با اولویت و خارج از نوبت بررسی و اقدام كند.این مصوبه برای توسعه میان مدت استان به تصویب هیئت دولت رسید.به گفته رئیس سازمان صنایع و معادن سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران وابسته به وزارت صنایع و معادن یك فهرست 20 شماره ای از طرح های دارای توجیه فنی و اقتصادی مشخص و به استان اعلام كرد، به علاوه در ابتدای سال 87، 14 طرح مربوط به آمایش استان را از توجیه فنی و اقتصادی برخوردار، تعیین تكلیف و جواز آن صادر شده بود، معرفی كردیم.مهندس جمیع به 169 جواز تاسیس صادر شده كه نشان دهنده تعداد سرمایه گذاران نیز است اشاره كرد و گفت: رقم سرمایه گذاری این جوازها 8 هزار ریال است كه بیشتر از 20 درصد پیشرفت دارد و امكان اشتغال 10 هزار و 100 نفر را فراهم می كند.وی افزود: به طرح سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و آمایش كه برای اجرای مصوبه هیئت دولت مد نظر قرار گرفت از جمله طرح های سرمایه گذاری شده است.وی ادامه داد: سازمان گسترش و نوسازی ایران برای اجرای طرح پیشنهادی خود در استان تا 40 درصد مشاركت می كند، ما فهرست طرح های این سازمان را برای فرمانداران شهرستان ارسال كردیم تا به سرمایه گذارانی كه مراجعه می كنند ارائه شود.فرآوری زرشك، سنگ های تزئینی، فرآوری تولید بنتونیت فعال، تولید الیاف بازالت، فرآوری پرلیت منبسط شده، آجرهای نسوز و ساختمانی، تیرچه بلوك های سقفی، تولید ورق های PVC از جمله 20 طرح اعلام شده است كه برخی سرمایه گذاران این طرح ها جواز تاسیس و وام های مربوطه را گرفته اند.مهندس جمیع گفت: آن چه در مصوبه آمده را انجام دادیم به این معنی كه طرح های اعلام شده را برای فرمانداران، كارگروه امور اقتصادی و ستاد جذب سرمایه گذاری ارسال كردیم تا در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند و موفقیت هایی نیز در این مراحل حاصل شده است.این كه تمام طرح مورد توجه سرمایه گذار قرار بگیرد اجباری نیست و این سرمایه گذار است كه انتخاب می كند ما متناسب با اعلام آمادگی سرمایه گذاران برای اجرای طرح ها اقدام می كنیم.سازمان در این موارد بر اساس اصل 44 حق ورود برای سرمایه گذاری ندارد.رئیس سازمان صنایع و معادن طرح های آمایش را شامل فولادسازی، تولید دوده صنعتی، گوگرد بنتونیتی، كاتالیزورهای زئولیتی، فرآوری كائولین، پرلیت منبسط شده، شمش منیزیم و غیره اعلام كرد كه به گفته وی 4 هزار و 660 میلیارد ریال سرمایه گذاری دارد و بعداز بهره برداری می تواند 827 شغل به وجود آورد.به علاوه 8 طرح از این گروه به مرحله بانكی رسیده در بانك های صادرات و صنعت و معدن برای پرداخت تسهیلات بررسی می شود.جمیع تاكید كرد: محدودیتی برای این كه تسهیلات صندوق ذخیره ارزی به سرمایه گذاران اختصاص یابد وجود ندارد به شرط آن كه طرح ها از پیشرفت مناسبی برخوردار باشد.

رجب زاده- 169 سرمایه گذار در استان وجود دارد كه 8 هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری كرده اند.وزارت صنایع و معادن در اولین جلسه هیئت دولت در استان ها موظف شد طرح های دارای توجیه فنی و اقتصادی خراسان جنوبی را برای استفاده از تسهیلات صندوق ذخیره ارزی با اولویت و خارج از نوبت بررسی و اقدام كند.این مصوبه برای توسعه میان مدت استان به تصویب هیئت دولت رسید.به گفته رئیس سازمان صنایع و معادن سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران وابسته به وزارت صنایع و معادن یك فهرست 20 شماره ای از طرح های دارای توجیه فنی و اقتصادی مشخص و به استان اعلام كرد، به علاوه در ابتدای سال 87، 14 طرح مربوط به آمایش استان را از توجیه فنی و اقتصادی برخوردار، تعیین تكلیف و جواز آن صادر شده بود، معرفی كردیم.مهندس جمیع به 169 جواز تاسیس صادر شده كه نشان دهنده تعداد سرمایه گذاران نیز است اشاره كرد و گفت: رقم سرمایه گذاری این جوازها 8 هزار ریال است كه بیشتر از 20 درصد پیشرفت دارد و امكان اشتغال 10 هزار و 100 نفر را فراهم می كند.وی افزود: به طرح سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و آمایش كه برای اجرای مصوبه هیئت دولت مد نظر قرار گرفت از جمله طرح های سرمایه گذاری شده است.وی ادامه داد: سازمان گسترش و نوسازی ایران برای اجرای طرح پیشنهادی خود در استان تا 40 درصد مشاركت می كند، ما فهرست طرح های این سازمان را برای فرمانداران شهرستان ارسال كردیم تا به سرمایه گذارانی كه مراجعه می كنند ارائه شود.فرآوری زرشك، سنگ های تزئینی، فرآوری تولید بنتونیت فعال، تولید الیاف بازالت، فرآوری پرلیت منبسط شده، آجرهای نسوز و ساختمانی، تیرچه بلوك های سقفی، تولید ورق های PVC از جمله 20 طرح اعلام شده است كه برخی سرمایه گذاران این طرح ها جواز تاسیس و وام های مربوطه را گرفته اند.مهندس جمیع گفت: آن چه در مصوبه آمده را انجام دادیم به این معنی كه طرح های اعلام شده را برای فرمانداران، كارگروه امور اقتصادی و ستاد جذب سرمایه گذاری ارسال كردیم تا در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند و موفقیت هایی نیز در این مراحل حاصل شده است.این كه تمام طرح مورد توجه سرمایه گذار قرار بگیرد اجباری نیست و این سرمایه گذار است كه انتخاب می كند ما متناسب با اعلام آمادگی سرمایه گذاران برای اجرای طرح ها اقدام می كنیم.سازمان در این موارد بر اساس اصل 44 حق ورود برای سرمایه گذاری ندارد.رئیس سازمان صنایع و معادن طرح های آمایش را شامل فولادسازی، تولید دوده صنعتی، گوگرد بنتونیتی، كاتالیزورهای زئولیتی، فرآوری كائولین، پرلیت منبسط شده، شمش منیزیم و غیره اعلام كرد كه به گفته وی 4 هزار و 660 میلیارد ریال سرمایه گذاری دارد و بعداز بهره برداری می تواند 827 شغل به وجود آورد.به علاوه 8 طرح از این گروه به مرحله بانكی رسیده در بانك های صادرات و صنعت و معدن برای پرداخت تسهیلات بررسی می شود.جمیع تاكید كرد: محدودیتی برای این كه تسهیلات صندوق ذخیره ارزی به سرمایه گذاران اختصاص یابد وجود ندارد به شرط آن كه طرح ها از پیشرفت مناسبی برخوردار باشد.

فرمانداری بیرجند روز گذشته متنی گلایه آمیز درباره گفت وگوهای برخی اعضای شورای شهر بیرجند درباره اقدامات شورای ترافیك كه پنجم اردیبهشت ماه چاپ شد ارسال كرد.ما عین متن را درج كرده ایم. اول بار نیست كه مباحث ترافیكی به صورت كلی گویی و خارج از قاعده و با هدف فرافكنی و تشویش اذهان عمومی مطرح می شود.اما در عین حال شورای ترافیك شهرستان بیرجند به كلیه درخواست های واصله اعم از كلی و جزئی رسیدگی كرده است.استفاده از واژه های كلی كه جز برای اهداف خاص مطرح نمی گردد نظیر رسیدگی به موارد جزئی و نپرداختن به مسائل كلی و یا سند ترافیكی شهر، گنده گویی های بدون مبنای منطقی و كارشناسی است.گو این كه در دستور العمل های شورای ترافیك نیز مصداق و تعریفی از جزئی و كلی وجود ندارد. در عین حال بررسی و تصویب طرح سامان دهی حمل و نقل و ترافیك شهر بیرجند، تشكیل جلساتی ذیل شورای ترافیك و مصوبات آن در خصوص فرهنگ ترافیك و راهكارهای اجرای آن كه متاسفانه تا این لحظه هیچ پیشنهادی از شورای محترم اسلامی شهر در این ارتباط واصل نشده است، بررسی و اصلاح سرعت گیرهای سطح شهر كه به درستی توسط دستگاه های ذیربط اجرا نشده است، مصوبات مربوط به سامان دهی پاركینگ های مركزی شهر (كه اجرا نشده است )، مصوبات مربوط به جا به جایی و انتقال اداراتی كه در بافت مركزی و شلوغ شهر واقع هستند و با اجرای سایت اداری در دست اقدام می باشد، مصوبات مربوط به سامان دهی تابلوها و چراغ های راهنمایی و رانندگی و غیره كه می تواند به عقیده برخی جزئی تلقی شود.بخشی از مصوبات شورای ترافیك همه موارد جزئی است كه توسط شورای اسلامی شهر درخواست شده است.اگر چه در زمان تهیه و بررسی طرح سامان دهی حمل و نقل و ترافیك شهر بیرجند نماینده شورای اسلامی شهر نیز عضویت و حضور داشته است و طرح با نظر موافق كلیه اعضا به تصویب رسیده است، اما باز هم پیشنهادهای این طرح توسط اعضای شورا زیر سوال می رود و یكی از ادعاها تدوین سند ترافیكی شهر است.بنابراین گزارش شهرداری به عنوان متولی مدیریت شهری در موضوع ترافیك نیز محوریت دارد و شورای اسلامی شهر ناظر بر عملكرد شهرداری است كه از جمله نمونه های این نظارت می توان به الزام شهرداری به حذف میدان دوم مدرس و پس از اجرای آن الزام شهرداری به اجرای مجدد میدان و همچنین مصوبه اجرای پاركبان در خیابان مدرس و بعد لغو اجرای پاركبان در این خیابان اشاره كرد، البته پر واضح است كه با این وضعیت تا 50 سال كه سهل است هیچ گاه به جایی نمی رسیم.از جمله اقدامات و مصوبات شورای شهر و شورای ترافیك استان اجرای تعریض خیابان طالقانی و مدرس است كه تردد و سامان دهی ترافیك این دو محور اصلی نقش به سزایی دارد اما نه تنها تاكنون بعد از قریب 2 سال هیچ گونه اقدامی در این خصوص انجام نشده است، بلكه پرونده هایی كه برای بررسی و تصویب در خصوص توافق با مالكین و پرداخت معرض به آن ها روانه شورای شهر شده ماه ها در انتظار بوده و البته با این وضع تا 50 سال دیگر هم راه به جایی نخواهیم برد.عضو محترم شورای شهر برای چندمین بار حكایت عجیبی را بیان نمود كه كاری كه به هم فكری چند دستگاه بینجامید نتیجه نمی دهد به عبارتی تفكر یك فرد بر نظر جمعی ارجح است كه البته با توجه به این كه تك تك افراد عضو شورا در سیستمی با ماهیت تفكر جمعی و گروهی قرار دارند این نوع گفتمان به نوعی زیر سوال بردن خود و نظام تفكر شورایی است.در عین حال شورای ترافیك نظر به اهمیتی كه برای شورای محترم اسلامی شهر در خصوص مسائل ترافیكی قائل شده است مصوب نموده كه شورای محترم اسلامی شهر مشكلات و مسائل ترافیكی شهر را از طریق كمیسیون عمران شورا بررسی و كارشناسی و راهكارهای پیشنهادی را برای بررسی و تصویب به شورای ترافیك ارسال كنند.نقطه قوت شورای ترافیك نیز همین چند تخصصی بودن و حضور مراجع متعدد در آن است و اگر منظور حاكم نمودن دیدگاه و نظر خاصی از افراد خاصی باشد این امر در سیاست كاری شورای ترافیك جایگاهی ندارد. به علاوه از آن جایی كه شهرداری نیروی متخصص و ساختار سازمانی در موضوع ترافیك و حمل و نقل ندارد پس از اتمام قرارداد مشاور طرح ترافیك شهر بیرجند بر استفاده از نیروی متخصص در قالب مشاور تاكید شده و در این خصوص دستورالعمل های وزارت كشور هم موجود است، اما نه تنها درخواست به كارگیری مشاور ترافیكی توسط شورای محترم اسلامی شهر مورد مخالفت قرار گرفته بلكه موضوع خاتمه قرارداد مشاورین شهرداری و از جمله مشاور ترافیكی قبلی هم توسط شورای شهر مصوب و از شهرداری درخواست شده است و صد البته ما نیز موافقیم كه مردم شهر چه گناهی كرده اند كه این شهر مشاور ترافیكی ندارد و شورای محترم اسلامی شهر هم با به كارگیری آن مخالف است.

باخبر شدیم بانوی كارآفرین نمونه شهر مود بار دیگر در چهارمین جشنواره كارآفرینان برتر كشور اول شد.برآن شدیم تا با این بانوی نمونه كارآفرین موفق گفت وگویی داشته باشیم. *خودتان را بیشتر برای ما معرفی كنید؟ مریم همت پور، متولد 1344 هستم و 5 فرزند دارم. *كمی در مورد چهارمین جشنواره كارآفرینان برتر بگویید؟ این جشنواره در تهران برگزارشد و من در بخش كارآفرین در بحث های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اشتغال زایی كارآفرین ملی شدم. *عامل موفقیت شما در این زمینه چه بوده است؟ ایمان قوی، پشتكار و همت، از خود گذشتگی و عشق به كار و خدمت به زن روستایی از عوامل موفقیتم هستند. وقتی فردی خود را باور داشته باشد اعتماد به نفس بالایی پیدا می كند و می تواند با دور اندیشی و بهره گیری از نكات آموزشی كارشناسان به هدفش برسد. *در راه موفق شدن مشكلات زیادی وجود دارد، مشكلات شما در این راه چه بود و چگونه آن ها را از سر راه برداشتید؟ به نظر من یك كارآفرین موفق كارآفرینی است كه اگر مشكلی برایش پیش آمد به دنبال راه حل آن باشد و باید یاس و نا امیدی را از خود دور كند. من نیز در ابتدای راه با مشكلاتی از جمله كمبود سرمایه مواجه بودم، همچنین مشكل بزرگی كه در جامعه شهری كوچك وجود دارد این است كه اگر كسی به موفقیت بیشتر برسد دیگران برای او مشكلاتی را به وجود می آورند تا روحیه اش ضعیف شود و از كار كنار بكشد، این باید نهادینه شود كه كارآفرین از فرصت هایش به نحو شایسته استفاده می كند و فرصت طلب نیست و برای خدمت به مردم فعالیت می كند.خیلی ها كارآفرین را با سرمایه دار اشتباه می گیرند در صورتی كه سرمایه دار یك سرمایه بزرگ دارد كه به دنبال مكانی برای به دست آوردن سود بیشتر است ولی كارآفرین وقتی در مسیر كارآفرینی قرار می گیرد یك نیروی مضاعف به نام عشق خدمت به مردم در او به وجود می آید و به دنبال بها دادن به مردم به خصوص قشر جوان است تا خود را اثبات كند. *اولین نه كه تبدیل به بله كردید چه بود؟ وقتی می خواستیم تعاونی روستای زنان الزهرای مود را راه اندازی كنیم بیشتر مردم می گفتند این كار نشدنی است، زنان استقبال نخواهند كرد یا همسرانشان مانع آمدنشان به اجتماع خواهند شد، ولی من و دیگر خواهران عضو تعاونی با عمل خودمان با صبوری و بردباری به مرور زمان این را ثابت و نه آنان را به بله تبدیل كردیم و به آن ها فهماندیم هیچ كاری نشدنی نیست. *آن لحظه ای كه اسم شما به عنوان كارآفرین برتر ملی خوانده شد اولین جمله ای را كه در ذهن شما نقش بست چه بود؟ خداوند بزرگ را سپاس گفتم و احساس كردم اگر او نبود هیچ وقت موفق نمی شدم، این ها همه خواست اوست. یادمه یه معلمی داشتم كه توی دفترچه خاطراتم نوشت «باخدا باش پادشاهی كن، بی خدا باش هر چه خواهی كن» از خدا خواستم جلوی او هم برتر باشم چون برتری در دنیا لحظه ای و گذراست، اصل این است كه جلوی خدای بزرگ برتر باشی، احساس كردم این موفقیت حاصل نان حلال و شیر پاكی است كه پدر و مادرم به من دادند، یك پدر و مادر كشاورز. *چه افرادی در موفقیت شما سهیم هستند؟ فكر كنم خیلی ها باشند، ولی نقش اصلی را همسر فداكارم داشت.من علاوه بر این كه یك كارآفرینم، یك همسر و یك مادرم و باید در همه جا نقشم را به خوبی ایفا كنم تا زندگی خوبی داشته باشم و دعای خیر پدر و مادرم و این جمله معروف آن ها كه می گفتند الهی همیشه خیر ببینی. هر وقت موفق می شوم سر مزار مادرم می روم (اشك در چشمانش جمع می شود) و می گویم این ها از دعای خیر شما بود كاش زنده بودی،كاش زنده بودی، (و اشك از گونه هایش جاری می شود ) همچنین همه همكارانم و مسئولان در سازمان كار و امور اجتماعی، سازمان تعاونی روستایی، جهاد كشاورزی، امور بانوان استانداری و دیگر مسئولان به خصوص سازمان كار و امور اجتماعی كه با برگزاری این جشنواره ها و معرفی كارآفرینان برتر را به ادامه راه دلگرم می كنند و جوان های خلاق را تشویق می كنند كه وارد عرصه كارآفرینی شوند. *هرشخصی در زندگی خود یك الگو برای كارهای خود دارد، الگوی شما در زندگی چه كسی بوده است؟ الگوی من در زندگی مادر زحمتكش ام بود. او هم مادر بود و هم توی مزرعه پا به پای پدرم كار می كرد، پارچه های سنتی می بافت، مامای روستا بود، اوقات بیكاری خود را به كوه می رفت و به تنهایی گیاهان دارویی جمع آوری می كرد و عرق آن ها را می گرفت و رایگان به مردم روستا می داد. او به «خاله لیلا» مشهور بود. من به جرات می توانم بگویم به توانمندی مادرم نرسیده ام و شاید یك ذره از آن را به ارث برده ام، همیشه مادرم وقتی مرا نصیحت می كرد، می گفت: هر كاری كه از دستت برمی آید برای مردم انجام بده. *شما به عنوان یك كارآفرین نمونه چه قدر سعی كردید این روحیه را به فرزندانتان نیز منتقل كنید، و چگونه دوری از فرزندانتان را برای آن ها توجیح كردید؟ تا جایی كه توانستم سعی كردم بین كار بیرون و منزل تداخلی ایجاد نشود، ولی خواه ناخواه مشغله های زیاد شاید رخنه هایی ایجاد كرده كه احساس می كنم با صحبت كردن با بچه هایم از دلشان درآوردم و قانع شان كردم.وقتی آن ها نتیجه كار و ثواب آن را می بینند. نه تنها از من دور نمی شوند بلكه در كنار من هستند.همیشه به دخترم می گویم ان شاء ا... كارآفرین آینده تو باشی و نذاری پرچم من روی زمین بماند، منظورم این نیست كه كاری را كه من شروع كردم را ادامه بدهد بلكه كاری را با عشق و شور و خودش شروع كند و این را علاوه بر بچه های خودم به دیگران نیز گفتم كه می خواهم خودتان باشید یك كارآفرین. چون من به نوعی كارآفرینی را مثل جهاد در راه خدا می دانم همان طور كه یك رزمنده در جبهه علیه دشمن می جنگد كارآفرین علیه بیكاری می جنگد و همه را تشویق می كنم كه یك رزمنده باشند. *برای چه همه نمی توانند كارآفرین باشند؟ چون خودشان را باور ندارند و اعتماد به نفس ضعیف و قدرت ریسك پذیری كمی دارند و احساس می كنند كه نمی توانند در صورتی كه خداوند به همه انسان ها یكسان استعداد داده است.اگر بخواهیم می توانیم شكوفایش كنیم، چون خواستن توانستن است. *توصیه شما به افرادی كه تازه وارد وادی كارآفرینی می شوند چیست؟ برای شروع هر كاری قبل از تصمیم گیری باید با افرادی كه در همین زمینه تجربه دارند مشورت كنند و قبل از این كه تصمیم خود را به مرحله عمل برسانند، خوب فكر كنند چون یك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت است.از ابتدای راه صداقت را پیشه خود كرده تا بتوانند اعتماد دیگران را به خود جلب و با علاقه حركت كنند، با مشكلات سر راه دست و پنجه نرم كنند و با صبوری و بردباری آن ها را از جلویشان بردارند و نا امید نشوند چون مشكلات و سختی هاست كه یك كارآفرین را توانمند تر می كند. *یك جمله كه بتواند قوانین كارآفرینی را تكمیل تر كند، چیست؟ پله پله از نردبان ترقی صعود كنید و هر شكستی را پایان كار ندانید. *آیا از ابتدا كار خود را با سرعت شروع كردید؟ معتقد بودم كه قدم های بزرگ را از ابتدا نباید برداشت، چون سریع خسته می شویم، من آهسته و پیوسته رفتم و سنگ ریزه های مسیرم را با آرامش كنار زدم، ناملایمات زیادی را پشت سر گذاشتم اما امروز كه نتیجه آن ناملایمات را می بینم، خیلی خوشحالم. *چگونه می توان به جوانان انگیزه كارآفرینی داد؟ اعتقاد من براین است كه با آموزش های درست، جوانان به ایده برتر دست می یابند و برای عملی ساختن ایده هایشان باید برای آن ها با روش های مختلف انگیزه ایجاد كرده و حمایتشان كنیم و در نهایت ناظر بر كارشان باشیم. *برنامه های شما برای آینده چیست؟ در حال راه اندازی یك كانون فرهنگی اجتماعی بانوان هستیم كه اهداف این كانون آموزش كارآفرینی و اشتغال زایی بانوان است.كه اگر خدا بخواهد در این بحث هم فعالیت خواهم كرد، مجری پروژه مركز رشد و كارآفرینی زنان بخش كشاورزی خراسان جنوبی در سال 88 هستم كه اهداف آن آموزش مقدماتی كارآفرینان، مشاوره به افرادی كه دوره های كارآفرینی را دیده اند و بازدید از طرح های موفق كارآفرینی، مجوز كارخانه عرقیات و گلاب را نیز دریافت كردم كه اگر عمری باقی بود و خدا یاری ام كرد آن را در شهرك صنعتی مود راه اندازی می كنم، مجوز مهد كودك نیز دریافت كردم كه برنامه های خوبی برای آن دارم و همچنین دوست دارم صنعت برك بافی و پارچه های سنتی كه مادرم می بافت را احیا كنم *از مسئولان چه درخواستی دارید؟ از مسئولان می خواهم دورا دور ما را یاری كنند چون احساس می كنم اگر مستقیم حمایتمان كنند ما كارآفرینان متكی به آن ها می شویم، در صورتی كه به عقیده من كارآفرین واقعی كسی است كه باری از دوش دولت بردارد و به دولت كمك كند، در یك جمله حمایت و راهنمایی هایشان را می خواهیم و اگر كارآفرین شكست خورده ای می بینند كمكش كنند تا از زمین بلند شود، نه این كه رهایش كنند. حرف پایانی... به تمام دانش آموختگان و افرادی كه دارای ایده های نو هستند می گویم ایده هایشان را به خلاقیت و خلاقیت را به كارآفرینی تبدیل كنند. با عشق جلو بروند نه با مدرك تحصیلی. امیدوارم روزی برسد دیگر جوان بیكار در ایران عزیزمان نداشته باشیم، این تنها آرزوی من است.

قاسمی- تاكنون برای احداث باند فرود اضطراری شهرستان فردوس 15 میلیارد ریال اعتبار هزینه شده و با توجه به انجام عملیات زیرسازی باند، محافظت از وضعیت موجود و آسفالت باند به همین میزان اعتبار نیاز دارد اما امسال هنوز اعتباری به این طرح اختصاص نیافته است. رئیس شورای اسلامی شهر فردوس در دفتر روزنامه خراسان به خبرنگار ما گفت: از مشكلات منطقه نبود پزشك متخصص به ویژه در تخصص های قلب و چشم است. بیمارستان فردوس با 40 سال عمر بافت فرسوده دارد اما با تلاش پزشكان، پرستاران و كادر اداری ظاهر آن عادی است. میثمی ادامه داد: احداث بیمارستان 100 تخت خوابی فردوس مصوبه سفر اول رئیس جمهور و مربوط به قبل از الحاق شهرستان به خراسان جنوبی است كه مسئولان وقت خراسان رضوی نتوانستند كمیسیون ماده 32 را برای آن بگیرند اما استاندار خراسان جنوبی موفق به این كار شد. به گفته وی این طرح 3 میلیارد و 200 میلیون ریال اعتبار دارد و عملیات اجرایی آن از یك ماه قبل شروع شده است. وی از پروژه های سفر اول رئیس جمهور به فردوس احداث 2 سالن ورزشی را نام برد كه به خاطر الحاق فردوس به خراسان جنوبی و واگذاری سازمان به مسكن و شهرسازی طولانی شده است. احداث مجتمع فرهنگی و هنری نیز مصوبه دیگری است كه حدود 60 درصد پیشرفت دارد. وی افزود: مجتمع فولاد و نیروگاه سیكل تركیبی، مصوبه سفر دوم هیئت دولت است كه مكان یابی آن ها انجام شده و منتظر سرمایه گذاری بخش خصوصی هستیم. برای احداث مجتمع فولاد، سرمایه گذار از مراكز كشور موافقت اصولی را گرفته و به دنبال اخذ تسهیلات است. آموزشكده فنی و مهندسی نیز از بهمن ماه سال گذشته فعال شده و دانشجو می پذیرد. وی در خصوص وضعیت بیكاری فردوس توضیح داد: طبق آن چه اعلام شده نرخ بیكاری از 17 به 10 درصد رسیده است. سال گذشته 12 میلیارد ریال تسهیلات صندوق مهر امام رضا(ع) جذب و برای حدود 300 نفر شغل ایجاد شده است و 550 نفر نیز متقاضی دریافت این وام هستند. از محل اعتبارات بنگاه های اقتصادی زودبازده نیز در كارگروه اشتغال فرمانداری، اعتباراتی اختصاص یافت كه در كاهش نرخ بیكاری موثر بوده است. به عقیده وی راه اندازی پروژه  های شهرك صنعتی در افزایش امید به زندگی و ماندن جوانان در شهرستان فردوس موثر است. وی به وجود 18 هكتار بافت فرسوده فردوس در منطقه جواد الائمه(ع) اشاره كرد و این كه 9 میلیارد ریال تسهیلات بلاعوض برای بهبود شرایط بافت فرسوده اختصاص یافت كه از این رقم 2 میلیارد به بشرویه و یك میلیارد ریال به اسلامیه رسید. میثمی گفت: پرداخت كمك بلاعوض به 300 واحد مسكونی در منطقه جواد الائمه(ع) باعث تحول در ساخت و ساز و بافت فرسوده شده است. 15 میلیون ریال به صورت بلاعوض به متقاضیان پرداخت می شود و امكان استفاده از 85 میلیون ریال تسهیلات ساخت مسكن روستایی نیز وجود دارد. به گفته وی تاكنون 150 نفر برای دریافت كمك بلاعوض اقدام كرده اند و همین تعداد می توانند از این موقعیت استفاده كنند. قسمتی از بافت فرسوده فردوس، در حد فاصل خیابان های حافظ، مدرس و امام خمینی(ره) قرار دارد كه حدود 38 سال از قدمت آن ها می گذرد، با توجه به تقاضای ساكنان آن برای دریافت كمك های بلاعوض، مساعدت مسئولان استان مورد انتظار است. وی به بازسازی قسمتی از بافت تاریخی فردوس در محدوده خیابان فرهنگ شامل مدرسه اولیا، مسجد جامع قدیم، حوض سیدی و منزل افراشته اشاره كرد و این كه بناهایی در محله دشت، منزل یاحقی و ... نیازمند بازسازی و مرمت است. وی همچنین گفت: شبكه تغذیه گاز در شهر نصب شده اما برای شبكه توزیع و نصب علمك ها، شهرداری و اداره گاز قرارداد بسته اند. بعد از نصب علمك ها و شبكه عرضی ، نهضت آسفالت شروع می شود. این كار به همكاری مردم نیاز دارد. وی از اختصاص 10 دستگاه تاكسی برون شهری با استفاده از تسهیلات صندوق مهر امام رضا(ع) و ورود 5 دستگاه اتوبوس به سرویس حمل و نقل عمومی خبر داد. وی به ایجاد اصطبل های نگهداری دام در شمال فردوس اشاره كرد و این كه آلودگی زیست محیطی برای مردم به دنبال دارد بنابراین مكان یابی ایجاد مجتمع دام پروری در مسیر جاده فردوس، حسین آباد، خانكوك انجام و مجتمع دام پروری به صورت شركت ثبت شده و منتظر كمك های جهاد كشاورزی و فرمانداری است تا در آینده با واگذاری زمین به سهام داران، شمال فردوس از مشكلات دام داری نجات یابد. رئیس شورای اسلامی شهر فردوس به اتمام مرحله اول مطالعات شبكه فاضلاب اشاره كرد و این كه فاز دوم مطالعات در حال انجام است، امسال اجرای فاضلاب دو میلیارد ریال اعتبار دارد كه كافی نیست و تنها خریداری لوله ها را كفایت می كند.

پناهنده- بدی آب و هوا و تاخیر پیمانكار از جمله دلایل كندی اجرای پروژه بیمارستان درمیان اعلام شد. رئیس شبكه بهداشت و درمان درمیان به خبرنگار ما گفت: پروژه بیمارستان 24 تحت خوابی اسدیه از محل اعتبارات سفر هیئت دولت به استان از سال 85 آغاز شده است. دكتر «كامبیز مهدی زاده» مشخصات عمومی پروژه را این گونه عنوان كرد: پروژه مذكور از نظر حجم و سطح 2 هزار و 700 متر مربع زیربنا دارد. وی پیشرفت فیزیكی پروژه بیمارستان اسدیه را 70 درصد اعلام كرد و متذكر شد: دلایلی مانند بدی آب و هوا، تاخیر پیمانكار و دیگر مشكلات روند اجرای این پروژه را كند كرده است.

روان شناسی یكی از مهم ترین مباحث در ورزش به خصوص ورزش قهرمانی است. ورزش عامل ایجاد فشار جسمی و روحی بر ورزشكاران است، این فشار می تواند آثار مثبت و منفی داشته باشد. توسعه مهارت های روانی كه قابل آموزش است، می تواند به ورزشكاران كمك كند تا مهارت های ورزشی را به شكل مطلوب تری انجام دهد. در همین خصوص با یكی از صاحب نظران این مبحث، الهام محمودی فر، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مباركه، گفت و گویی به شرح زیر داشتیم. به عنوان اولین سوال، آیا تنهایی با اتكا به آمادگی جسمانی می توان به پیروزی رسید؟ آمادگی جسمانی به تنهایی ضامن موفقیت ورزشی نیست. یك ورزشكار موفق باید از وضعیت روحی روانی مناسبی نیز برخوردار باشد. در واقع آمادگی روانی می تواند در ورزشكاری كه از نظر فیزیكی شرایط مناسبی دارد، عامل موفقیت باشد. آیا روانشناسی ورزشی در موفقیت ورزشكاران نقش دارد؟ اهمیت روانشناسی در كارایی ورزشی به وضوح توسط مربیان، ورزشكاران، تماشاگران و خبرنگاران ورزشی مشخص شده است. در مصاحبه های بعد از مسابقات در پاسخ به علل شكست یا پیروزی به طور معمول دلایلی نظیر تیم امروز انگیزه كافی نداشت، هماهنگی و توازن در كار تیم به چشم نمی خورد یا تیم به مرز خود باوری رسیده است عنوان می شود كه حاكی از نقش مهم عوامل روانی هستند. آیا با پیشرفت های نوین در علوم تربیت بدنی نقش روانشناسی ورزشی از بین رفته است؟ خیر، با پیشرفت های حاصله در نحوه آماده سازی تكنیكی و فیزیكی ورزشكاران، تفاوت بین تیم های پیروز و مغلوب به حداقل رسیده است و نقش روانشناسی ورزشی در این میان بسیار بارز و برجسته شده است. آیا می توان مهارت های روانی را در ورزشكاران تقویت كرد؟ در گذشته اعتقاد بر این بود كه مهارت های روانی مهم برای كسب موفقیت ورزشی ذاتی وارثی هستند و ورزشكاران یا از این مهارت ها برخوردارند یا این كه فاقد آن ها هستند.با این وجود علم نوین این نظریه را رد كرده و نشان داده كه با آموزش مناسب می توان این مهارت های روانی را در ورزشکاران ایجاد كرد.با آموزش این مهارت ها، ورزشكار فعالیت های ورزشی را به شكل مطلوب تر انجام می دهد، از ورزش بیشتر لذت می برد و موفقیت های بیشتری نایل می شود. ورزشكاران حرفه ای چگونه مهارت های روانی را می آموزند؟ امروزه بیشتر ورزشكاران حرفه ای یك روانشناس ورزشی دارند كه به آن ها در یادگیری مهارت های روانی مناسب كمك می كند. همچنین دوره های روانشناسی ورزشی در برنامه های آموزش مربی گنجانده شده اند، چرا كه مربی برای هدایت مطلوب ورزشكاران باید با جنبه های روانی موفقیت ورزشی، آشنایی داشته باشد. آیا می توان درست در زمان مسابقه مهارت های روانی را به ورزشكاران آموخت؟ خیر، كسب مهارت های روانی به تمرین و وقت نیازمند است و نباید انتظار معجزه ای آنی از آن  ها داشت بنابراین مربی و ورزشكار باید در كنار تمرینات بدنی به تمرینات روحی و روانی بپردازند.با این توجه كه با تمرینات نتایجی فوری به دست نمی آید و تنها با انجام تمرینات لازم در طول زمان معقول تغییرات مطلوب مورد نظر حاصل می شود. انگیزش چیست و چه نقشی در موفقیت ورزشكاران دارد؟ انگیزش از عوامل روانی مهم در كسب موفقیت ورزشكاران است، با سنجش معیارهای فیزیولوژیك نظیر تعداد تنفس، ضربان قلب، میزان تعریق، تنش عضله و وضعیت امواج مغزی می توان میزان انگیزش یك ورزشكار را ارزیابی كرد.انگیزش خیلی زیاد یا خیلی كم، هر دو می تواند اثر سویی بر كارایی ورزشكاران داشته باشد.گاهی عنوان می شود كه بهترین كارایی با میزان انگیزش متوسط ورزشكار حاصل می شود.ولی این امر در مورد همه ورزش ها صدق نمی كند، چرا كه برخی ورزش ها( دوی سرعت) نیازمند انگیزش بسیار بالا هستند، حال آن كه بعضی دیگر نظیر تیراندازی با كمان برای كارایی مناسب نیاز به میزان بسیار پایین انگیزش دارند. اضطراب چه نقشی در عملكرد ورزشكاران دارد؟ بعضی از ورزشكاران در تمرین، بسیار خوب عمل می كنند، ولی در زمان مسابقه عملكرد مناسبی ندارند. برخی جنبه های رقابت نظیر ازدحام، انتظارات مردم و مسئولان اهمیت زیاد رویداد ورزشی بر میزان اضطراب ورزشكاران می افزایند. این امر می تواند به ازدیاد تنش عضلانی قوت قلب و نداشتن كارایی مطلوب بینجامد. مهارت های روانی سودمند كدامند و چگونه باید آموزش داده شوند؟ برخی تكنیك های مناسب برای رفع مشكلات شایع روانی ورزشكاران به كار می روند كه از آن جمله می توان به مهارت جسم با تصویر سازی، هدف چینی، حذف افكارمنفی و روش های آرام سازی اشاره كرد.نكته مهم در مورد تمام این تكنیك ها آن است كه باید تمرین شوند. در حالت مطلوب مربیان باید در جلسات تمرین فرصتی را به مطرح كردن مهارت های روانی اختصاص دهند.به علاوه ورزشكاران باید مهارت های خاصی نظیر آرامش تدریجی عضلانی را در خارج از محیط بازی تمرین كنند.برای افزایش قوت قلب و جسارت ورزشكاران چه كارهایی را می توان انجام داد؟ استفاده از برخی تكنیك ها می توانند بر قوت قلب بیفزایند. هدف چینی مناسب، ارائه تلقی مثبت از رقابت و ایجاد یك محیط آرام و امن از جمله این تكنیك ها هستند. منظور از هدف چینی چیست و ورزشكار باید چه اهدافی را دنبال كند؟ انتخاب هدف صحیح و تلاش در راه رسیدن به آن ها در ایجاد اعتماد به نفس و تقویت قابلیت های جسمانی و روانی ورزشكاران بسیار موثر است. هدف چینی این امكان را به ورزشكار می دهد كه حركت رو به جلویی را برنامه ریزی كند و پیشرفت های اساسی مورد نیاز برای حصول موفقیت را تجزیه و تحلیل و اهداف واقعی را دنبال كند. آیا اعتماد به نفس مترادف اعتقاد به بردن است؟ خیر، برخی پیش باوری برد را مترادف اعتماد به نفس می دانند. این اعتقاد غلط نه تنها همیشه باعث ایجاد اعتماد به نفس نمی شود، بلكه در بسیاری از موارد باعث ایجاد ضعف اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس بیش از حد و غیر واقعی می شود. اعتماد به نفس با تصورات و رویاهای غیر واقعی مرتبط نیست، بلكه با اهداف و آمال واقعی ارتباط دارد. اعتماد به نفس واقعی توقعات واقعی و متناسب ورزشكار برای رسیدن به پیروزی است. ورزشكار باید از نوعی اعتماد به نفس برخوردار باشد كه فكر كند تلاش و زحماتش می تواند به تصحیح ضعف ها بینجامد نه این كه فكر كند همیشه برنده است. چرا گاهی ورزشكاران هنگام بازی تمركز خود را از دست می دهند؟ تمركز نداشتن روی فعالیت ورزشی مورد نظر به خاطر شلوغی، داور، تیم حریف یا افكار پراكنده خود فرد باعث حواس پرتی می شود كه یك مشكل شایع برای ورزشكاران است. در ابتدا باید علل حواس پرتی را شناسایی و سپس با برنامه ریزی از طریق تمرینات ذهنی باید تمركز را به دست آورد. روانشناسی ورزشی چه كاربردی در مورد ورزشكاران آسیب دیده دارد؟ زمانی كه ورزشكار آسیب دیدگی پیدا می كند ممكن است افسرده شود یا چنین تصور كند كه زمان آماده سازی را از دست داده است با این كه هرگز دوباره به سطح آمادگی قبلی نخواهد رسید. در این موارد یك برخورد همه جانبه برای توان بخشی ورزشی لازم است.در این برنامه توان بخشی، تمرین ذهنی مهارت هایی كه به خاطر آسیب قابل اجرا نیستند و نیز تمرین فیزیكی دیگر اعضای بدن برای حفظ آمادگی جسمانی گنجانده می شود.از سوی دیگر آموزش مهارت های آرام سازی از طریق كاهش تنش عضلانی ناخواسته و تجسم صحنه بازگشت به مسابقه از طریق افزایش قوت قلب به ورزشكار كمك می كنند. خیلی ها معتقدند روانشناسی ورزشی در مورد تیم های حرفه ای كاربرد دارد، چه توضیحی دارید؟ یكی از جنبه های مهم روانشناسی ورزشی این است كه چگونه مردم را به فعالیت بدنی بیشتر تشویق كنیم، انجام فعالیت ورزشی همچنین در بیمارانی كه برای بهبود یك بیماری نظیر دیابت، آسم، چاقی، پوكی استخوان توصیه به ورزش شده اند، حایز اهمیت است.تكنیك های مناسب برای كمك به مردم برای پرداختن به ورزش شامل انتخاب اهداف ورزشی واقعی و متناسب با وضعیت فرد، مدیریت زمان و حمایت از سوی دوستان و خانواده است. به عنوان سوال پایانی، مهم ترین آثار ورزش روی وضعیت روانی را بیان كنید. بر اساس دانش نوین فعالیت بدنی مناسب می تواند باعث بهبود خلق، افزایش قابلیت تحمل استرس و افزایش اعتماد به نفس می شود. تحقیقات نشان داده اند كه ورزش می تواند علایم افسردگی و اضطراب را كم كند و باعث بازگشت هر چه سریع تر برخی بیماران روانی به عرصه زندگی اجتماعی شود.

سرانه تخت به پرستار دولتی در استان یك نفر است. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری بیرجند و شهرستان های تابعه به خبرنگار ما گفت: در كشور نیز بنابر اعلام سازمان نظام پرستاری، سرانه تخت به پرستار دولتی 5 نفر است در حالی كه باید این رقم 7/1 باشد. به گفته علی محمد ایزدپناه پرستار دولتی به پرستاران شاغل در بیمارستان ها و مراكز درمانی دولتی اطلاق می شود و پرستاران خصوصی شامل پرستاران شاغل در مراكز خصوصی، شركتی، تامین اجتماعی و ... هستند. وی متذكر شد: افزایش سرانه تخت به پرستار دولتی از 7/1 به 6/2 مد نظر وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی می باشد. وی با اشاره به شرایط سخت كاری حرفه پرستاری افزود: در صورت تامین كمبود نیروی انسانی موجود، بازنگری در قوانین استخدامی و صدور مجوزهای استخدام از طرف وزارت درمان و آموزش پزشكی شاید بتوان نارضایتی این قشر زحمتكش به خصوص بانوان را كاهش داد.

سربازی- در فاصله سی كیلومتری شمال شرقی شهرستان فردوس و دو كیلومتری از جاده ترانزیتی فردوس بجستان، روستایی قرار دارد كه به لحاظ قدمت و ابنیه تاریخی و موقعیت كوهستانی یكی از روستاهای بنام، قدیمی و معروف شهرستان فردوس است. خانیك با 500 نفر جمعیت به دلیل واقع شدن در منطقه كوهپایه ای از نقاط ییلاقی فردوس به شمار می رود و به همین دلیل در تابستان جمعیت آن از مرز 600 نفر هم می گذرد. این روستا شش شهید تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی كرده و تمام جمعیت زیر 50 سال روستا باسواد و بیشترین جمعیت دانش آموزی را بین روستاهای دهستان دارد. رئیس شورای اسلامی خانیك با بیان این مطلب گفت: شغل اصلی مردم كشاورزی و دامپروری و محصولات اصلی كشاورزان زعفران، گندم، جو، گردو، بادام، زردآلو و فرآورده های لبنی است. «حقیقی» خاطر نشان كرد: تعداد زیادی از بانوان به شغل قالیبافی مشغولند و از این طریق علاوه بر زنده نگه داشتن صنایع دستی و سنت گذشتگان به امرار معاش خانواده ها نیز كمك می كنند. وی در ادامه با اشاره به قدمت تاریخی روستا به نقل از فرهنگ دهخدا افزود: «خانیك شاه» دهی است در ده هزار گزی خاورشوسه عمومی بجستان به فردوس. این دهكده آب و هوایش گرم و سكنه اش 425 نفر است. آب آن جا از قنات و محصولاتش غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و راه آن مالروست. در فرهنگ دهخدا به گفته حقیقی علت نامگذاری آن زمان روستا به «خانیك شاه» وجود امام زاده ای در قله جنوب روستا معروف به سلطان كریم شاه بوده و این امام زاده در دفتر بقاع متبركه اداره اوقاف خراسان به شماره 47- الف آورده شده است. وی بافت سنتی روستا كه قدمت زیادی دارد و در دامنه كوه به صورت پلكانی چشم اندازی زیبا برای هر بیننده ای به وجود می آورد را از جاذبه های گردشگری روستا دانست و گفت: این منظره از امام زاده كه در قله مشرف به روستا قرار دارد بسیار زیباست. وی یكی دیگر از آثار تاریخی خانیك را آسیاب آبی روستا برشمرد كه در وسط روستا و به اصطلاح محلی پای تراز قرار دارد. وی اضافه كرد: به گفته افراد مسن، این آسیاب از قدیمی ترین آسیاب های آبی منطقه بوده به گونه ای كه دیگر آسیاب های همجوار از جمله روستای برون از این آسیاب الگوبرداری شده است. وی در ادامه معرفی ابنیه تاریخی و جاذبه های گردشگری روستا وجود حداقل شش قنات دایمی در روستاها و مزارع اطراف روستا به نام های خانیك، بكری بالا، گوده، كلاته حسن بیك، آبدریك، اموردكن و «كركی» را یكی از شاهكارهای مردم ایران و به خصوص جنوب خراسان برشمرد. به گفته وی هر كدام از این قنات ها محل مناسبی برای تفریح و استراحت مردم و مسافران در تابستان است. وی با بیان این كه حد فاصل قنات اصلی روستا و امرودكن 5 كیلومتر است، گفت: این مسیر زیر كشت درختان بادام است و ادامه این دره طویل كه منتهی به دره سرسبزی است از مكان های دیدنی بالا دست سد خاكی خانیك می باشد. حقیقی زیرساخت های روستا را عالی دانست و این زیرساخت ها را شامل آب لوله كشی، برق، تلفن ثابت، پست بانك و دفتر ICT روستایی بیان كرد. وی در ادامه به مشكلات و نیازهای این روستای تاریخی اشاره كرد و افزود: با توجه به نوسازی روستا بعد از انقلاب و مهاجرت تدریجی اهالی از روستای قدیم به مكان جدید (پروژه ساختمانی شهید رجایی) فقدان امكانات عمومی و خدماتی از مهم ترین مشكلات روستاست. رئیس شورای اسلامی خانیك دسترسی نداشتن به آب كشاورزی مطمئن و چاه عمیق، ثبات نداشتن درآمد اهالی بر اثر سرمازدگی، خشكسالی و سیل اخیر كه باعث خسارات زیادی به محصولات، قنات ها و مزارع شد، آنتن ندادن تلفن همراه، اجرا نشدن طرح هادی روستا، نبود راه ارتباطی مناسب بین مزارع و قنات ها، روشنایی نداشتن مسیر امام زاده تا گلزار شهدا و نبود امكانات اولیه در این محل و مشكل جایگاه توزیع فرآورده های نفتی را ازكمبودها و مشكلات اهالی خانیك برشمرد كه همت و عنایت دولتمردان را می طلبد. وی احداث جاده آسفالته حد فاصل جاده فردوس- بجستان و روستا و ادامه عملیات زیرسازی تا امام زاده، مرمت بخش هایی از قنات ها، آغاز عملیات ساخت مسجد در مجتمع فرهنگی پیامبر اعظم (ص) كه نیمه تمام است نهال كاری فضای سبز این مجتمع، پیشرفت 40 درصدی خانه عالم روستا، آغاز عملیات خانه بهداشت را از مهم ترین اقدامات انجام شده یا در دست اقدام در این روستای تاریخی عنوان كرد. وی اظهار امیدواری كرد: با همت مردم روستا و خیران، مسافران و عنایت ویژه دولت خدمت گزار شاهد شكوفایی و پیشرفت همه جانبه در این منطقه باشیم. «حقیقی» در پایان با معرفی سایت خانیك به نشانی HTTP://KHANIK.IR از مردم خواست برای آشنایی كامل با آداب، رسوم و فرهنگ و فعالیت های دولت در این روستا به این سایت مراجعه كنند.

شهر در خاموشی عمیق فرو رفته و سكوت غم انگیزی بر فضای خیابان ها سایه افكنده بود خودرو با سرعت از خیابان های خلوت كه با نور چراغ، روشنی خاصی یافته بود، می گذشت.عیسی سرش را برگرداند و به چشمان دو زن كه عقب اتومبیل نشسته و به بیرون خیره شده بودند نگریست یكی دو بار دهان گشود تا كلمه ای بگوید ولی دوباره خاموش شد و لحظه ای بعد دست هایش را از پنجره ماشین بیرون برد نگاه تندی به دو زن انداخت و همراه با آهی سوزناک چنین گفت: همین طور كه تلفنی به شما گفتم چند روزی است كه هیچ خبری از «یولیوز» نداریم هر جا كه ممكن بود برود، سر زدیم حتی موضوع گم شدن وی را نیز به اداره آگاهی اطلاع دادیم، ولی متاسفانه تاكنون هیچ اثری از او به دست نیامده است زن و دختر همچنان ساكت و خاموش ولی كنجكاو خیابان ها را زیر نظر داشتند.ناگهان صدای مهیب ترمز ماشین سكوت نیمه شب های بهاری را شكست و در كنار خانه ای خاموش و تاریك قدیمی كه دیوارش با سیمان پوشانده شده بود ایستاد هیچ نوری به بیرون نمی تابید و سكوت مرگباری آن را احاطه كرده و گویی مدت ها انسانی به آن جا نرفته است.زن به آرامی از ماشین پیاده شد. قطرات اشك از گونه های چین خورده اش سرازیر شد سرش را به طرف ساختمان بلند كرد و ناخودآگاه دیدگانش به پنجره خانه افتاد.هیجان دردآلودی سراپای وجودش را به لرزه آورده بود و اضطرابی آمیخته با غم گلویش را می فشرد.لرزشی نامحسوس تمام بدنش را فرا گرفته بود و قطرات اشك یكی پس از دیگری از چشمانش جاری می شد در این لحظه ناگهان صدایی آشنا او را خواند:مادر بیا تو... بیا تو...پیرزن با گام های خسته و لرزان وارد خانه شد و از پله ها بالا رفت و لحظه ای در آستانه در اتاق ایستاد.با نگاهی دقیق به اطراف خود نگریست و دوباره نگاهش به پنجره دوخته شد.در این هنگام سراپای وجودش مرتعش و قیافه اش ناراحت و رقت انگیز بود.اتاق در سكوتی غم انگیز در زیر نور کم چراغی فرو رفته بود. به آرامی كنار پنجره رفت، پرده را به كناری زد و چشم به آسمان پر از ستاره دوخت و در حالی كه اشك می ریخت با صدای ضعیف و لرزان گفت: این پنجره یادآور بهترین لحظات عمر من است تا آن زمان كه جوان بودم و تازه به خانه بخت آمده بودم، ساعت ها در كنار آن می نشستم و در انتظار «یولیوز» تیك تیك ساعت را می شمردم و با این پنجره درد دل می كردم.گام های رهگذران را از پس آن می شنیدم تا هنگامی كه صدای پای یار آشنا می آمد و با شور و اشتیاق در را به رویش می گشودم، پیرزن خاطرات خود را می گفت و می گریست.در گوشه اتاق دختر كه از شدت تاثر بغض گلویش را گرفته بود نگاهی به نقطه ای مبهم و دور دوخته بود و گاه گاه از لای در اتاق كوچكی كه سالیان درازی در آن زیسته بود می نگریست و فكرش در دریای غم واندوه غوطه ور بود.اینك پس از 13 سال انتظار به دیدار پدر آمده بود ولی او...سكوت و تاریكی هولناك شب به آشفتگی و التهاب این خانه خاموش و مرگ‌زده كمك می كرد. تنها عیسی برادرزاده یولیوز بود كه گاه گاه سكوت مرگ بار را می شكست.او در یك لحظه با خنده تمسخرآمیزی روی صندلی افتاد پاهایش را روی هم انداخت و دستی به پیشانیش كشید، یك لحظه به فكر فرو رفت و بعد از آن كه نگاهش را به ساعت انداخت ناگهان از جا برخاست و گفت: اوه ساعت 3 نیمه شبه.شما خیال ندارید بخوابید، زود بلند شید كه داره صبح می شه.با ماتم گرفتن و گریه كردن كاری پیش نمی ره، بلند شید... بلند شید... قول می دم یولیوز هر جا باشه تا بفهمه شما اومدین سر و كله اش پیدا می شه.پیرزن تكانی به خود داد نگاهی به دخترش انداخت و گفت: بیا دخترم یه دستی به سر و صورت اتاق ها بكشیم و بعد یه ساعتی بخوانیم تا ببینیم فردا چی پیش میاد دختر چمدان ها را برداشت و به اتاق مجاور آشپزخانه برد و مادرش درحالی كه همچنان مرتعش و افسرده بود راهی آشپزخانه شد چشمانش یك‌باره به یخچال دوخته می شد و لحظه ای ایستاد.بوی متعفنی بینی او را آزار داده و ناخودآگاه در یخچال را می گشاید هنوز در را كاملا باز نكرده بود كه با چشمانی فراخ و آماس زده در تنگناهای هول انگیز آن محیط خشكش می زند. شیون و ناله از ته گلویش بیرون می آید، پاهایش سست شده و به روی زمین می غلتد.دختر و عیسی سراسیمه به آشپزخانه می روند و لحظه ای بعد... ساعت 3 و 30 دقیقه محل حادثه اتومبیل آژیركشان در نیمه شب از میان تاریكی پدیدار شد طولی نكشید كه خانه مملو از ماموران نیروی انتظامی شد، همسایگان از صدای هیاهو با چشم های خواب آلود به خیابان ریخته بودند.در داخل ساختمان قدیمی كه همه جای آن را غباری از غم و اندوه پوشانده بود، زنی بیهوش بر روی تخت افتاده بود و دختری در كنارش شیون و ناله می كرد، در گوشه اتاق دیگر مردی نسبتا مسن با چشم های سرخ و حسرت زده در سكوتی مرگبار فرو رفته بود بوی تعفن آشپزخانه مشام ها را می آزرد و توی یخچال جسدی مچاله شده چشم ها را خیره می كرد.در بیرون از ساختمان در میان ازدحام جمعیت، مردی با چشمان خون آلود دیدگانش را به خانه خیره كرده بود و با چهره کریه و نگاه های شیطانی همه چیز را زیر نظر داشت.لحظه ای سرش را پایین انداخت در دلش خنده ای كرد و آن گاه از میان فوج جمعیت گذشت و در تاریكی ناپدید شد. ساعت 9 صبح حوزه انتظامی 4 زن و دختر با چشمانی اشك بار و كوله باری از غم و اندوه وارد اتاق افسر شدند.هر دو در حالی كه به افسر خیره شده بودند در كنار در اتاق ایستادند، با اشاره افسر پیرزن بر روی صندلی نشست ولی دختر با نگاه بی رمق خود، وحشت زده به گوشه ای خیره شد. لحظه ای به سكوت گذشت آن گاه پیرزن با كمال احترام پرسید:-اجازه می دهید سیگاری روشن كنم؟افسر با اشاره سر جواب مثبت داد.زن سیگار خود را روشن كرد و هنوز آتش كبریت را خاموش نكرده بود كه انگشتانش به شدت لرزید و سیگار از دستش بر زمین افتاد.لحظه ای ساكت شد قطره ای اشك از چشمان سرخ شده اش سرازیر شد.13 سال پیش به اتفاق چهار دخترم ایران را به مقصد آمریكا ترك كردیم. در این مدت شوهرم تنها در ایران مانده بود چون او علاقه زیادی به كشورش داشت و هرگز حاضر نبود وطنش را ترك كند ولی هفته ای یكی دو بار با هم تماس تلفنی داشتیم.این اواخر عجیب احساس دلتنگی می كرد.آخرین باری كه با او تلفنی صحبت كردم از من خواست برای دیدنش به ایران بیایم و من نیز قبول كردم.چند روز پیش توسط عیسی، برادرزاده شوهرم با خبر شدیم كه وی چند روزی است ناپدید شده و كسی اطلاعی از او ندارد.بلافاصله مقدمات سفر را آماده كردیم و با دختر بزرگم عازم ایران شدیم.وقتی به خانه رسیدیم خانه سوت وكور بود و همه جار را گردوغبار فرا گرفته بود و به نظر می رسید مدتی است كه «یولیوز» به خانه نیامده است.ساعت حدود 3 بعدازنیمه شب بود، می خواستم یخچال را تمیز كنم كه یك مرتبه او (!) ... در این موقع بغض گلویش را فشرد و قطرات اشك از چشمان گود رفته اش سرازیر شد.او توان سخن گفتن نداشت، دخترش جلوی در مبهوت ایستاده بود و مظلومانه مادرش را می نگریست افسر نگاهی به وی كرد به نظر می رسید می خواهد از او نیز سوال كند.دختر لب گشود تا سخنی بگوید ولی نتوانست، گریه امانش نداد و دیوانه وار از اتاق گریخت.افسر از روی صندلی برخاست طول اتاق را چندین بار پیمود. آن گاه رو در روی عیسی كه خاموش و ساكت نشسته بود ایستاد و به آرامی از وی سوال كرد: -شما كی متوجه شدید كه آقای «یولیوز» ناپدید شده؟! -عیسی لحظه ای مكث كرد. نفس عمیقی كشید و در حالی كه دست هایش را به هم می مالید، جواب داد:یولیوز شب نوزدهم ماه در خانه یكی از دوستانش مهمان بود كه ساعت 11 شب از آن جا خارج شده و فردای آن روز ساعت حدود 10 صبح دوستش با او تماس می گیرد كه تلفنش جواب نمی دهد.او چندین بار دیگر در ساعت های مختلف با «یولیوز» تماس گرفته و موفق نمی شود. از این رو مرا در جریان امر قرار داد.من هم مجددا برای چند روز از آن تاریخ با او تماس گرفتم كه موفق نشدم.بعد از آن كه نتوانستم با او تماس تلفنی بگیرم به خانه اش رفتم ولی خبری از او نبود. بنابراین بلافاصله جریان مفقود شدن او را به خانواده اش در آمریكا اطلاع دادم و پرونده ای هم در اداره آگاهی تشكیل دادیم، تا این كه دیشب جنازه، مثله شده او را...در این لحظه صدای زنگ تلفن در فضای اتاق طنین افكن می شود، افسر لحظه ای مكث می كند و آن گاه با عجله به طرف تلفن می دود: -بله بفرمایید. -بله، خودم هستم. -اطاعت امر، همین الان خدمت می رسم. و در حالی كه گوشی را بر روی تلفن می گذارد رو به پیرزن كرده می گوید: ما واقعا از این فاجعه دردناك كه برای شما پیش آمده متاسفیم. امیدوارم خداوند به شما و خانواده تان صبر بدهد.حالا بهتره شما تشریف ببرید منزل كمی استراحت كنید اگر نیاز بود مجددا با شما تماس خواهیم گرفت.فقط خواهش می كنم تا اطلاع ثانوی از شهر خارج نشوید. ساعت 13 ، ستاد فرماندهی شمال در ساعت یك بعدازظهر همان روز جلسه ای با حضور فرمانده عملیات و ماموران بررسی پرونده در ستاد فرماندهی شمال تشكیل و اقدامات انجام شده بررسی می شود افسر پرونده نتایج به دست آمده را بدین شرح گزارش می كند. 1-با تحقیقات به عمل آمده از همسایگان و همچنین اظهارات برادرزاده مقتول و یكی از دوستانش، آخرین باری كه «یولیوز» در محل رویت شده روز 19 فروردین می باشد، بنابراین حدس ما بر این است كه 18 روز از جریان قتل می گذرد البته در این رابطه منتظر گزارش نهایی پزشك قانونی و تشخیص هویت هستیم. 2- به نظر می رسید قاتل یا قاتلین از دوستان و آشنایان مقتول بوده و رابطه ای نزدیك با او داشته اند چرا كه: الف) قاتل یا قاتلین می دانسته اند كه مقتول تنها زندگی می كند. ب) هیچ گونه اثری از درگیری در صحنه به چشم نمی خورد. ج) شواهد امر نشان می دهد كه قاتل یا قاتلین به اوضاع آپارتمان آشنایی كامل داشته اند چرا كه مستقیم به سراغ وجوهات نقدی و طلاها رفته اند. د) انگیزه قتل خود گواهی بر عدم شناسایی عاملین جنایت می باشد. 3- شواهد و قرائن موجود در صحنه قتل نشان می دهد كه انگیزه قاتل یا قاتلین سرقت بوده است چرا كه: الف) تمام وجوهات نقدی و نیز ساعت و انگشتری طلای مقتول و مقداری وسایل قیمتی و همچنین اسناد و مدارك شغلی مقتول از منزل به سرقت رفته. ب) هیچ اثری از اتومبیل دوج نقره ای به شماره..... مربوط به مقتول در محل وجود ندارد. 4- احتمال این كه قاتل یا قاتلین از افراد با سابقه باشند بسیار زیاد است چرا كه: الف) هیچ گونه آثار انگشتی از خود در صحنه قتل باقی نگذاشته اند. ب) عمل سرقت و جنایت با مهارت خاصی انجام شده و نمی تواند كار افراد عادی باشد. وی همچنین در آن جلسه اقداماتی كه تاكنون برای دستگیری عاملان جنایات انجام شده است را بدین شرح گزارش كرد. 1- اعلام شماره ماشین به سرقت رفته از طریق مركز پیام به همه گشتی های شهر. 2- بازجویی از همه اقوام و خویشاوندان مقتول كه هم اكنون نیز ادامه دارد. 3- تحت نظر قرار دادن محل حادثه به طور غیر محسوس. 4- فعالیت گسترده برای شناسایی دوستان نزدیك مقتول. وی در دنباله گزارش خود ادامه می دهد كه مسئله مبهم در این پرونده نحوه قتل است، قاتل یا قاتلین به طرز بسیار فجیع و دلخراشی جسد مقتول را قطعه، قطعه كرده كه تحقیقات نشان می دهد بخشی از جسد ناپدید شده است.وی همچنین انگیزه قاتل یا قاتلین از قرار دادن بخشی از جسد در یخچال فقط برای جلوگیری از فاسد شدن و بوی متعفنی كه در برخواهد داشت اعلام می دارد و تاكید می كند كه قاتل یا قاتلین قصد داشتند در یك فرصت مناسب بقیه جسد را از منزل خارج كنند كه موفق به این كار نشده اند.با پایان یافتن گزارش معاون هماهنگ كننده فرماندهی شمال برادر مسعود ضمن آموزش های لازم به ماموران تاكید می كند كه عاملان این جنایت باید هر چه زودتر شناسایی و دستگیر شوند. 5 روز بعد ساعت 10 شب محل حادثه آخرین اشعه خورشید جای خود را به تاریكی اسرارآمیز شب داده بود و روز پر هیاهو و پرغوغا از برابر شب آرام و فرح انگیز گریخته بود، خیابان هر لحظه خلوت تر می شد، ساعت كمی از ده شب گذشته بود در زیر سایه چراغ اتومبیلی با سه سرنشین به خانه ای در آن سوی خیابان خیره شده و منتظر بودند، ناگهان یكی از آن سه نفر با عجله از ماشین پیاده شد و در یك چشم به هم زدن عرض خیابان را طی كرد و در كنج دیوار در میان تاریكی پنهان شد به دنبال او دو مرد دیگر به سرعت خود را به او رساندند. دیدگان تیزبین به سایه یك مرد كه به خانه نزدیك می شد ثابت ماند مرد در چند قدمی خانه ایستاد آرام آرام به عقب برگشت. همه جا ساكت و تاریك بود دوباره گام برداشت در كنار در ایستاد و دستش را به زنگ نزدیك كرد. مدتی گذشت مرد آرام آرام از در دور شد سرش را بلند كرد به دقت پنجره خانه را نگریست و با عجله پا به فرار گذاشت هنوز چند قدم پیش نرفته بود كه جوانی تنومند را در جلوی دیدگان خود یافت مرد با دیدن جوان یك باره تغییر وضع داد، چهره اش كه تا آن دقیقه خونسرد و بی خیال بود ناگهان مانند دریایی متلاطم منقلب شده و با تعجب همراه با ترس فراوان در سكوت مرگباری فرو رفت. جوان با خونسردی و در حالی كه دستبندی را از كمرش باز می كرد نگاهی به سر تا پای مرد انداخت و گفت باید برای پاسخ به چند سوال با ما به حوزه انتظامی بیایید. مرد نگاهی آمیخته به بهت به دستان جوان انداخت و در حالی كه دست هایش از شدت هیجان می لرزید فشار دستبند را حس كرد لحظه ای بعد دو نفر دیگر به جمع آن ها پیوستند و آن گاه راهی... ساعت 12 شب حوزه انتظامی 4 افسر در حالی كه دستبند را از دست متهم باز می كرد از او خواست تا خودش را معرفی كند. او در حالی كه مات و مبهوت مانده بود و دیوانه وار به این سو و آن سو می نگریست با صدایی لرزان گفت: من: غ غ غلام هستم. افسر در حالی كه به طرف میز خود برمی گشت از او سوال كرد آیا تو «یولیوز» را می شناسی؟ غلام در حالی كه هر لحظه رنگش تیره تر می شد به سختی پاسخ داد: ب، بله قربان افسر در همان حال كه زیرچشمی رفتار او را به دقت زیر نظر داشت، از او پرسید چه نسبتی با او داری؟مرد كه حالا به سختی نفس می كشید و رنگ چهره اش سرخ شده بود از جا برخاست و با صدای سوزناكی گفت قربان مگر چه اتفاقی افتاده كه این گونه مرا سوال پیچ می كنید، مگر خلافی از من سر زده؟افسر، با لبخندی تمسخرآمیز پاسخ داد.توخودت بهتر می دانی.مرد كه حوصله اش سر رفته بود و آشكارا تمام اعضای بدنش می لرزید با صدای لرزانی گفت:به خدا من هیچ نمی دانم، من فقط می خواستم با «یولیوز» راجع به اختلافات مالی كه از گذشته داشتیم صحبت كنیم، همین و بس.افسر با شنیدن این كلام از پشت میز برخاست و با قدم های آهسته به غلام نزدیك شد و در حالی كه صورتش را به او نزدیك می كرد با عجله پرسید چه اختلافاتی؟غلام كه گویی آرامش یافته بود خود را بر روی صندلی جا به جا كرد و ادامه داد: -من با یولیوز در زمینه كار تجاری مشترك سرمایه گذاری كرده بودیم كه بعد از مدتی به علت سود حاصله، اختلافاتی بین ما به وجود آمد كه متاسفانه هیچ یك به حق خود قانع نبودیم تا این كه شخصی به نام داوود كه خود را خیلی به «یولیوز» نزدیك می دانست پادرمیانی كرد تا اختلافات ما را حل كند، «یولیوز» به او اعتماد عجیبی داشت به طوری كه هر چه او می گفت بدون چون و چرا می پذیرفت.فكر كنم روز شنبه، یكشنبه 21 یا 22 فروردین بود كه برای حل نهایی اختلاف به سراغ داوود رفتم او با اتومبیل «یولیوز» در كنار منزلش ایستاده بود.پس از سلام و احوال پرسی سراغ یولیوز را گرفتم داوود در جواب من گفت: تو از این به بعد هر كاری داری باید به من بگی، من وكیل «یولیوز» هستم. قصد آن روز من این بود كه با خود یولیوز صحبت كنم و از داوود خواستم به اتفاق به منزل یولیوز برویم ولی او قبول نكرد و گفت خیلی عجله داره من كه مصمم بودم یولیوز را ببینم اصرار كردم ولی داوود زیر بار نرفت و عاقبت به من گفت یولیوز برای مدتی به مسافرت رفته و ماشینش را نزد من گذاشته. همان جا با داوود خداحافظی كردم و قرار شد سه روز بعد دوباره او را ببینم.سه روز بعد تقریبا ساعت 7 بود كه داوود را با یكی از دوستانش به نام بهمن كه او نیز رابطه نزدیكی با یولیوز داشت و حتی سبب آشنایی داوود و یولیوز بود ملاقات كردم.آن روز آن ها خیلی عصبی و عجول بودند. به طوری كه وقتی جویای حال یولیوز شدم مرا به فحش گرفته در جواب گفتند: ما هیچ اطلاعی از یولیوز نداریم و بهتره تو هم در این مورد سوالی نكنی، من هم كه به شدت ترسیده بودم دیگر چیزی نگفتم، فقط اسناد و مداركی را كه قرار بود در اختیار یولیوز قرار بدم به آن ها دادم البته ناگفته نماند كه آن ها با تهدید مرا مجبور كردند تا دو فقره چكی را كه به نام یولیوز صادر كرده بود ظهرنویسی ودر وجه حامل تصحیح كنم.از آن تاریخ تاكنون دیگر هیچ یك از آن ها را ندیدم تا این كه دیشب موقع رفتن به خانه مسیرم به طرف خانه یولیوز افتاد با خود فكر كردم سری به او بزنم و احوالی ازش بپرسم و راستش یه كمی به كارهای داوود و بهمن مشكوك شده بودم این بود كه به طرف خانه او رفتم و وقتی به آن جا رسیدم توسط ماموران دستگیر شدم و اینك در خدمت شما هستم.با اعترافات غلام و تحقیقات بعدی كه از او به عمل آمد بلافاصله منزل داوود شناسایی و تحت نظر ماموران قرار گرفت. ساعت 7 صبح 12 اردیبهشت با شناسایی منزل داوود همسر وی دستگیر و تحت بازجویی قرار می گیرد. او در جواب ماموران و آخرین باری كه داوود را دیده می گوید: او هفته ای یكی دو بار بیشتر پیش من نمی آید،از قرار معلوم دو تا زن دیگر دارد و بیشتر ترجیح می دهد پیش آن ها باشد. آخرین بار كه او را دیدم هفته پیش بود، با عجله به خانه آمد از داخل كمد چیزی برداشت و به سرعت خارج شد. آن روز او به قدری تند و بداخلاق شده بود كه كم مانده بود مرا به باد كتك بگیرد. با اظهارات زن داوود، بلافاصله اقدامات گسترده ای برای شناسایی مكان های دیگری كه احتمال می رفت وی در آن جا پنهان شده باشد آغاز می شود.ماموران در یك اقدام بی سابقه و گسترده در طول 4 شبانه روز تلاش بی وقفه منازل همه اقوام و خویشاوندان داوود و از جمله دو زن دیگرش را شناسایی و تحت نظر قرار می دهند. چهار روز بعد 16 اردیبهشت پس از بازجویی از دو همسر دیگر داوود مشخص می شود كه دو شب پیش با یكی از دوستانش با ماشین یولیوز به منزل همسر اولش رفته و صبح زود از منزل خارج شده است.همسر اول داوود در این باره به ماموران چنین گفت: شب قبل او با یكی از دوستانش به نام بهمن كه از دو سال پیش با او قطع رابطه كرده بود به منزل آمد، من با تعجب از او پرسیدم كه چه طور شده با بهمن آشتی كردی، او با عصبانیت پرخاش كرد و گفت: به تو مربوط نیست.آن ها شب را در خانه بودند و فردا صبح زود خارج شدند.در ضمن داوود یك كیف سامسونت سیاه رنگ در دست داشت كه من برای اولین بار آن كیف را می دیدم.با اظهارات زن داوود و همچنین نتایج به دست آمده برای ماموران مسجل می شود كه داوود و بهمن در جریان قتل یولیوز نقش داشته اند چرا كه: 1-داوود نام مستعاری بود كه او برای خودش گذاشته و نام اصلی اش حسن بود. 2-ظهرنویسی دو فقره چك توسط غلام در وجه حامل. 3-تردد با اتومبیل یولیوز. 4-پنهان شدن از انظار عمومی. 5-در دست داشتن كیف یولیوز(ماموران در تحقیقات خود پی بردند كه كیف سامسونت مشكی رنگی كه زن داوود اظهار داشته همراه شوهرش بوده است، متعلق به یولیوز بوده كه به سرقت رفته است.) 6-تهدید غلام به سكوت. 7-رابطه مجدد با بهمن در صورتی كه وی دو سال تمام با او قطع رابطه كرده و تماسی با وی نداشته است. با توجه به موارد فوق ماموران مصمم می شوند كه هر چه سریعتر داوود را دستگیر كنند از این رو همه منازل اقوام و آشنایان او شناسایی و به طور غیر محسوس تحت نظر قرار می گیرد.از طرفی با كمك همسر داوود حوالی منزل بهمن شناسایی و پس از چند روز پرس و جو و تعقیب و مراقبت گسترده وی در یك عملیات غافلگیرانه دستگیر و تحت بازجویی قرار می گیرد.بهمن كه حتی باورش هم نمی شد به این زودی دستگیر شود در حالی كه گیج و مبهوت مانده بود در مقابل تمام سوالات ماموران سكوت می كرد.او در تمام مراحل بازجویی منكر قضایا شد و اعلام كرد كه یولیوز را نمی شناسد.ماموران كه می دانستند وی در این جریان نقش داشته است او را روانه بازداشتگاه كردند.از طرفی زمانی كه بهمن در بازداشتگاه تحت نظر قرار داشت شخصی به طور دائم تلفنی و حضوری در صدد بود از اوضاع او اطلاعاتی كسب كند از این نظر وی مورد ظن ماموران قرار گرفت و بعد از چند روز تعقیب و مراقبت دستگیر شد.او خود را اكبر... از خویشاوندان بهمن معرفی می كرد و دلیل پرس و جو از شرایط بهمن را فقط دلسوزی ذكر كرده و اعلام داشت: كه چون با بهمن رابطه نزدیكی داشته است می خواسته در مورد دلیل دستگیری وی مطمئن شود.در فاصله دستگیری بهمن و اكبر، داوود نیز چند مرحله تلفنی با افسر پرونده تماس گرفته و می گوید: من هیچ نقشی در قتل یولیوز نداشته ام، مسبب اصلی این جنایت بهمن و اكبر بوده اند.او همچنین به افسر پرونده گوشزد كرده بود كه هیچ‌كس نمی تواند او را دستگیر كند مگر این كه خودش حاضر به تسلیم شود.با توجه به دلایلی كه ماموران به دست آورده بودند دقیقا مشخص بود كه بهمن و اكبر نیز در این قتل دست داشته اند ولی هیچ یك از آن ها حاضر به اعتراف نشدند و خود را مبرا از هر تهمتی دانستند.تنها دستگیری داوود بود كه می توانست كلید حل این معما باشد.در همین زمان كه ماموران سخت مشغول به دست آوردن رد پایی از داوود بودند ناگهان از سوی مركز پیام به افسر پرونده اعلام می شود كه ماشین یولیوز در 45 كیلومتری جنوب شرق تهران پیدا شده است.بلافاصله اكیپ ماموران به محل كشف اتومبیل اعزام و پس از تفتیش از داخل آن یك كیف سامسونت مشكی رنگ و مقداری اسناد و مدارك یولیوز به دست می آید.در تحقیقاتی كه پیرامون محل توسط ماموران انجام می گیرد شخصی به نام علی دستگیر كه بعد از تحقیقات مشخص می شود وی برادر داوود است، او كه هیچ گونه اطلاعی از جریانات پیش آمده نداشت.خود را بی خبر از داوود دانسته و گفت: من هیچ اطلاعی از محل اختفای داوود ندارم و او نیز در این رابطه هیچ حرفی به من نزده است من... قاتل دستگیر می شود نزدیك غروب بود، آخرین اشعه خورشید دامان افق را زراندود كرده و پاره ابرها را در یك هاله سرخ رنگ فرو برده بود صدای چك چك باران سكوت و آرامش خاص هوا را بر هم می زد.نگاه چهار مرد منتظر در چهار گوشه خیابان رهگذران را تعقیب می كرد.هوا هر لحظه تاریك تر می شد ماه تازه از گریبان آسمان سر برآورده بود و از لابه‌لای ابرها نمایان می شد.ستاره های كم نور مانند پیشقراولان تنها در آسمان ظاهر شده و آرام آرام از پس ابرها پدیدار می شدند، ساعت، یك و 30 دقیقه نیمه شب را نشان می داد.ناگهان شبحی از دورها پدیدار شد، صدای قدم های تندی هر لحظه نزدیك تر می شد.نگاه ماموران تا جایی كه با تاریكی شب آمیخته و از چشم پنهان شد در تعقیب او بود.مردی با قد و قواره بلند در حالی كه سیگاری در دست داشت مدت كوتاهی در كنار دری ایستاد.نگاهی تند به اطراف خود افكند،سیگارش را گوشه لب گذاشت و دستش را در داخل جیب برد، صدای بر هم خوردن كلید سكوت شب تاریك را شكست.مرد مجددا برگشت، با چشمان از حدقه بیرون آمده خود دوباره اطراف خانه را از نظر دور داشت هنوز كلید را داخل قفل نكرده بود كه دستان قوی قانون را پشت خود احساس كرد.او در همان حالت مات و مبهوت ایستاد، رنگ از رخش پرید و مانند برق زدگان خشك شد.مدتی در سكوت گذشت، سه مرد دیگر دور تا دور او را احاطه كردند.ناگهان رعشه ای تمام وجودش را فرا گرفت ولی كوشید تا اثری از لرزه و اضطراب در صورتش آشكار نشود.لحظه ای بعد در حالی كه نگاهش به دستبند خیره شده بود طناب دار را در جلوی چشمان خود دید و ...افسر بعد از یك نگاه عمیق و طولانی به داوود و بهمن كه اینك در جلوی چشمانش سر به زیر نشسته بودند شروع به صحبت كرد: -ابتدا تو بگو داوود یا حسن هر چه كه اسمت هست.آن دو مثل پلنگ به تله افتادند روی خود را به طرف افسر كردند و نگاهی لبریز از نفرت به صورت خسته و تیره اش افكندند.داوود نفس عمیقی كشید، لحظه ای سكوت كرد و آن گاه با صدای مرتعشی جواب داد: -در این قضیه من هیچ تقصیری ندارم. یكی دو دقیقه به آرامش و سكوت گذشت افسر سراپای ژولیده داوود را برانداز كرد و بعد با لحن خشن و تندی او را خطاب قرار داد و گفت: -من حرف زیادی ندارم با تو بزنم، آن چه گذشت برای هر دوی ما روشن است، بنابراین بهتر است واقعیت را آن گونه كه هست بگویی، داوود خاموش به لب های افسر نگاه می كرد آن چنان بی حركت بود كه حتی پلك های چشمش تكان نمی خورد.در این لحظه یكی از ماموران وارد اتاق شد و بعد از ادای احترام یك صفحه گزارش را از لای پوشه بیرون كشید.یك بار دیگر نوشته اش را مرور كرد سپس به طرف میز افسر رفت و در حالی كه گزارش را به دست مافوق خود می داد دهان را نزدیك گوش او برد و شروع به پچ پچ كرد.آن گاه سرش را به طرف متهمان برگرداند و با چشم های سیاه و براق خود موذیانه نگاهی به صورت به ظاهر آرام آن ها انداخت.پس از نجوای مامور، قیافه افسر تغییر كرد، دو خط كوتاه عمودی میان ابروانش ظاهر شد و حالت خشم به خود گرفت و اخم سراسر چهره اش را پوشاند.نگاه خشم آلودی به چهره دو مرد افكند و بعد با صدای خشك و خثنی گفت: بازی تمام شد، اكبر همه چیز را گفت، او پرده از جنایت هولناك شما برداشت.افسر در حالی كه ورقه گزارش را نزدیك متهمان كه اینك بر خود می لرزیدند می برد با صدای بلندی فریاد كشید.این سند جنایت شماست، در این لحظه در نگاه تلخ آن ها شعله خشم زبانه كشید.افسر لحظه ای سكوت كرد و نگاه كنجكاوانه و نافذ خود را به چشم های متهمان دوخت.خواست تاثیر حرف خودش را در نگاه آنان بخواند ولی در چشم های خونسرد و بی حركت آن ها هیچ چیزی خوانده نمی شد.افسر از جای خود بلند شد، سیگاری از درون پاكت كه روی میز بود درآورد و آن را میان لب ها گذاشت در حالی كه شعله فندك را به سیگار نزدیك می كرد نگاهی زودگذر به صورت داوود انداخت و با قدم های شمرده به او نزدیك شد و سینه به سینه او ایستاد.به طوری كه چین ها و خطوط خشك صورتش در چشم او برجسته تر می كرد و در حالی كه نگاه نافذ خود را درست به چشمان او دوخته بود گفت: كتمان هیچ اثری ندارد، همه چیز مثل روز روشن است.بنابراین آن چه را كه واقعیت است بگو.خیلی كارهاست كه آدم از روی شهوت و احساس انجام می دهد ولی وقتی كه به عقل خود مراجعه می كند پشیمان می شود. من الان این پشیمانی را در نگاه و سكوت تو می بینم بهتر است وجدان خودت را راحت كنی و به گناهت اعتراف كنی. داوود در كنج دیوار مثل آدم های توفان زده ایستاده بود و وحشت را به وضوح می شد در نگاه حرمان زده اش خواند.هر لحظه طناب دار را جلوی دیدگان خود مجسم می كرد.در چشم های از حدقه درآمده و در دهان باز و بهت زده اش چیزی عمیق تر از یك جنایت به چشم می خورد.او چندین بار دهان باز كرد تا اعتراف به گناه كند ولی جنایتی كه مرتكب شده بود چون آینده ای در جلوی نظرش نمایان می شد و او را در سكوت فرو می برد.داوود كه اینك نفسش به شماره افتاده بود سراسیمه خود را بر زمین كوبید و در حالی كه دست هایش را بر آسمان بلند می كرد شیون كنان فریاد كشید.خدایا مرا ببخش، خدایا مرا ببخش.در این لحظه افسر بر خلاف گام های سست و بی رمق ولی محكم و استوارش به كنار پنجره رفت در آن سوی خیابان پیرزنی سیاه پوش را با دختری یافت كه چشم به حوزه انتظامی دوخته و در انتظار نتیجه، لحظه شماری می كردند.سرش را آرام به طرف متهمان برگرداند دو قطره اشك از گونه های خسته اش به زمین افتاد و آن گاه بر روی كاغذ نوشت.با كمك خداوند بزرگ و متعال بار دیگر پرونده جنایتی هولناك بسته شده و قاتلین آن دستگیر شدند. حامد احسان بخش