رقص دود و «کرکر» قلیان در قهوه خانه های امروز
نویسنده : پناهنده
حذف پلکانی مراکز عرضه قلیان در دستور کار است
«صفای قدم لوطیان»؛ نوشته روی دیوار نگاهم را می دزدد، با این که نمی دانم آن قدر لوطی هستم که وارد این جمع شوم یا نه؟ده، دوازده پله را پایین می روم تا به ورودی برسم.
وارد که می شوم حجمی از دود چشمان و مشامم را می آزارد، چند لحظه ای طول می کشد تا در میان فضای نیمه تاریک و غلیظ از دود راه خود را به سمت یک تخت خالی برای نشستن بیایم.
بوی غلیظ قلیان مشامم را در هوای گرم و سنگین سفره خانه پر می کند.
این جا یک سفره خانه سنتی در میدان... بیرجند است. برخی تنها و تعدادی با همراه یا همراهانی روی تخت های فرش شده نشسته اند و قلیان می کشند که بیشتر آن ها 20 تا 30 ساله هستند.
در مدت حضورم نه تنها از تعداد مشتری ها کم نمی شود بلکه چند مشتری جدید هم وارد می شوند.
به نظر می رسد برخی از آن ها ساعت ها در این مکان می نشینند، قلیان دود می کنند و گپ می زنند، بدون این که حوصله شان سر برود! بی معنا شدن زمان و تصور گذشت یک ساعت در یک دقیقه و حتی ثانیه را در این سفره خانه به وضوح می توان حس کرد.به سمت متصدی سفره خانه می روم، به محض این که متوجه می شود خبرنگارم محترمانه جوابم می کند و آدرس سفره خانه ای را برای تهیه گزارش می دهد که در چند قدمی این مکان قرار دارد!این جا مجردی است
این جا هم زیرزمین است و پر از دود. مسئول سفره خانه ابتدا مانع ورودم می شود به این بهانه که این جا مجردی است و لژ خانوادگی ندارد.
خودم را معرفی می کنم، ابتدا فیلمی را که از تلویزیون سفره خانه در حال پخش است قطع می کند. پچ پچ مشتریان بالا می گیرد از ظاهرشان مشخص است که به ورودم اعتراض دارند اما حرفی نمی زنند!
مشتریانی که وقتی حوصله شان سر می رود یا وقتی می خواهند جای دنجی داشته باشند،به جای سینما و پارک و... به سفره خانه می آیند؛ اینجا تا دلتان بخواهد مشتری دارد!
جمع پنج، شش نفره جوانانی که به ظاهر سرباز و ورزشکار هستند یک قلیان را دوره کرده اند و به نوبت پک های عمیقی به آن می زنند. یکی از آن ها با اصرار من و قبول این شرط که نامی عنوان نشود حاضر به مصاحبه می شود؛ می گوید: سربازم و جایی را برای تفریح و سرگرمی جز این سفره خانه بلد نیستیم البته بیرجند هم جایی برای تفریح و سرگرمی ندارد، همیشه بعد از فوتبال سری به این سفره خانه می زنیم، فقط به دلیل این که در این مکان قلیان عرضه می شود، با کشیدن قلیان احساس سبکی می کنیم و خستگی از تنمان در می رود!
ارائه قلیان به مشتری بالای 18 سال ممنوعیت قانونی ندارد
مشتری دیگری که کارمند یک شرکت دولتی است، می گوید: هفته ای یک بار تنها به این سفره خانه می آیم و قلیان می کشم و از این انتخابم برای خلوت کردن با خودم راضی هستم.
نفر بعد، مسئول سفره خانه است که محتاطانه پاسخ گوی سوالاتم می شود، ابتدا از مجاز بودن عرضه قلیان در این سفره خانه سنتی می گوید و این که ارائه قلیان به مشتریان بالای 18 سال ممنوعیت قانونی ندارد چون در این مورد پروانه صادر شده است.
او خط قرمز این شغل را هم تعویض روزانه آب قلیان ها عنوان می کند نه بیشتر و نه کمتر! می گوید: تقاضا برای قلیان خیلی بیشتر از چای است، البته در زمستان که هوا سرد است چای هم تقاضا دارد اما در هوای گرم تابستان نه.
او ادامه می دهد: از ساعت 8 صبح تا 12 شب که در سفره خانه باز است مشتری داریم اما اوج جمعیت ساعت 11 ظهر به بعد است و بیشتر مشتریان هر روز به اینجا سر می زنند.
او که از کار و درآمدش رضایت کامل دارد و حاضر نیست شغل دیگری را با همین درآمد قبول کند، توضیح می دهد: مرکز بهداشت و اداره اماکن و نیروی انتظامی از سفره خانه بازدید می کنند و تذکرات لازم را می دهند به عنوان مثال چند بار به دلیل هم کف نبودن سفره خانه اخطار داده اند.
سفره خانه سنتی، ساعت 19 خیابان...
در سوی دیگر شهر ظاهر مشتریان و سفره خانه ها متفاوت است اما اصل کارشان یکی است.
مقصد بعدی ام یک مجتمع رفاهی و پذیرایی است که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی قرار دارد و با عنوان سفره خانه از ساعت 17 تا ۲۴ فعالیت می کند.
در لحظه اول ورودم، حضور چند دختر جوان که روی یکی از تخت ها قلیان می کشند، نظرم را جلب می کند. یک ریز حرف می زنند و قلیان می کشند اما با وجود اصرارم حاضر به گفت وگو نمی شوند.
در پذیرش مشتریان دقت کافی می شود
جانشین مدیر این مجتمع رفاهی و پذیرایی می گوید: در پذیرش مشتریان دقت کافی می شود و هر کسی نمی تواند از این امکانات استفاده کند.عرضه قلیان با مجوز در این مکان انجام می شود و غیر قانونی نیست و به افراد زیر 18 سال نیز قلیان نمی دهیم.او معتقد است: اگر این فضاهای عمومی بسته شود ممکن است فضاهای بسته ای ایجاد شود که جوان بتواند از آن استفاده نادرست کند به ویژه در بیرجند که امکانات تفریحی و رفاهی محدود است.به گفته وی، تقاضای قلیان بیشتر مربوط به پسرها و گروه سنی 23 سال به بالا و اوج تقاضا هم در روزهای تعطیل است.
وی می گوید: بازرسی به طور اختصاصی از این سفره خانه توسط نهادهای مربوط انجام می شود.
حذف پلکانی قهوه خانه ها
به گفته رئیس اتحادیه صنف اغذیه و چلو کباب بیرجند، مجوز افرادی که کارشان فقط عرضه قلیان و چای است به عنوان قهوه خانه و افرادی که علاوه بر قهوه و چای، غذای سنتی هم عرضه می کنند با عنوان سفره خانه سنتی است.
«محمودآبادی» با اشاره به فعالیت 10 واحد زیر نظر این اتحادیه و 2 واحد تحت نظارت نهادهای دیگر به برگزاری جلساتی با بازه زمانی 2 تا 3 ماه با مرکز بهداشت و اداره اماکن اشاره می کند و می گوید: در این جلسات درباره مضرات عرضه قلیان آموزش های کامل ارائه و بر جلوگیری از استفاده افراد زیر 18 سال از قلیان تاکید می شود و دستورالعمل و بخش نامه ای در این موارد وجود ندارد.
وی درباره جمع آوری قلیان ها می گوید: چند سال است که بهداشت و درمان بر این مورد پافشاری می کند، یک روز قلیان ها را جمع می کند، بعد از مدتی دوباره مصرف قلیان آزاد می شود.وی با اشاره به برخی اقدام ها مثل انتقال قهوه خانه ها از زیرزمین به طبقات هم کف و حذف و کاهش پلکانی مراکز عرضه قلیان می افزاید: تعداد واحدهای فعال از 21 واحد به 10 مورد کاهش یافته و جلوی افزایش سقف پذیرش مراکز برای عرضه قلیان با عنوان قهوه خانه با ابلاغ کمیسیون نظارت گرفته شده است و براساس آخرین و جدیدترین دستورالعمل ها متقاضی جدید برای عرضه قلیان پذیرش نمی شود.وی می گوید: از دی ماه سال گذشته هیچ عضوی به اتحادیه اضافه نشده اما 2 مجموعه جدید راه اندازی شده است که زیر نظر نهادهای دیگر فعالیت می کند.
وی با اشاره به 5 مورد پلمب قهوه خانه های دارای نواقص در سال گذشته می گوید: مواردی که به کل باعث بسته شدن مراکز شده 2 مورد بوده است و بقیه قهوه خانه ها نواقص را برطرف کردند و دوباره به فعالیت پرداختند.
وی عملکرد خراسان جنوبی را نسبت به استان های دیگر در بحث قهوه خانه ها بهتر می داند و اظهار می دارد: برای کاهش تعداد مراکز عرضه قلیان تلاش مضاعفی شود.
نظارت انجام می شود
رئیس مرکز بهداشت استان هم با بیان این که بر فعالیت سفره خانه های سنتی استان که در آن از قلیان استفاده می شود برابر ضوابط و دستورالعمل های موجود نظارت می شود، می گوید: براساس صورت جلسه امور اجتماعی و فرهنگی وزارت کشور با تمام اماکن و مراکزی که فاقد هر گونه مجوز کسب است و قلیان نیز عرضه می شود، برابر مقررات جاری واحد صنفی بدون مجوز برخورد می شود.به گفته دکتر «مهدی زاده»، به تمام مراکز و اماکنی که دارای مجوز کسب است و در مجوز فعالیت شان عرضه نشدن قلیان عنوان شده است و یا تعهد داده اند که قلیان عرضه نکنند باید تذکرات لازم داده شود و در صورت ادامه تخلف، نیروی انتظامی با همکاری بازرسان سازمان بازرگانی و مرکز بهداشت با آن ها برخورد قانونی داشته باشد.
زیر پوست شهر
تعداد بازدید : 0
نگران امروز و فردا
قیافه اش خسته به نظر می رسد و چشمانش سرخ است، روی چمن ها دراز کشیده و به آسمان نگاه می کند.
مرد جوان می گوید: دیپلم فنی هستم، به امید این که بعد از درس خواندن بیکار نمانم در این رشته ادامه تحصیل دادم، 4 سالی است که از سربازی آمده ام خیلی کارها انجام داده ام اما هنوز کار درست و حسابی ندارم.
او که تاسف و ناراحتی در چهره اش نمایان است، ادامه می دهد: شرمنده پدر و مادرم هستم. از فامیل دل خوشی ندارم چون مرتب می پرسند کجا هستم و چه می کنم. نمی دانم چه بگویم.
می گوید: در این چند سال در جاهای مختلفی کار کرده ام، از بنایی گرفته تا آرایشگری و کار فنی و خلاصه به هر سختی تن داده ام تا بیکار نمانم اما هیچ وقت این شغل ها دوام و درآمد درستی نداشته است.
نمی دانم چرا این کارها مرا قانع نمی کند. شاید یک دلیل آن مسائل مالی و حقوقی باشد؛ شاید هم چون بیشتر مردم و از جمله خود و خانواده ام نسبت به کارهای آزاد بی اعتماد بوده ایم این شغل ها نظرم را نمی گیرد.
او ادامه می دهد: خیلی بلند پرواز نیستم اما دلم می خواهد از زندگی پدر و مادرم عقب تر نمانم، متاسفانه در بیشتر کارها از بیمه، حقوق کافی و ثبات شغلی خبری نیست.
چند دقیقه ای ساکت می ماند، بغض راه گلویش را بسته است، انگار تحمل لحظه ها و سخن گفتن برای مرد جوان سخت است.
می گوید: چندی قبل با هزاران سلام و صلوات و واسطه در شرکتی تولیدی مشغول به کار شدم که آن هم چندان راحت نبود حدود 10 ساعت کار فنی در روز، اما خوشحال بودم و با وجود همه خستگی های کار روزانه، روحیه ام عوض شده بود.
به ویژه وقتی در شرکت برای تهیه لباس کار، اندازه هایم را گرفتند و وعده کفش ایمنی و بیمه دادند نفس راحتی کشیدم.
نفس بلند و طولانی می کشد و اضافه می کند: چندی پیش به بهانه اختلاف نظر و درگیری هیئت مدیره، کار تعطیل شد و به همین سادگی تا اطلاع ثانوی عذرمان را خواستند.
مرد جوان اظهار می دارد: چند روز قبل از دوستان و همکاران شاغل در شرکت شنیدم برای شروع به کار دوباره دعوت شده اند. یکی هم می گفت این بار کار بنایی به او پیشنهاد شده و بعد از چند روز کار کردن با آهک، دچار گوش درد شده است.
او که غم در نگاه و سخنانش موج می زند،می گوید: حالا دچار تردید شده ام که این شرکت هم برای امور ابتدایی و راه اندازی ما را می خواسته است و خبری از بیمه و آینده و تثبیت شغل نیست.