فرخ نژاد-کسی که دو دهه از عمرش، امان از حیات وحش ربوده بود حالا نگهبان آن هاست.
او که 20 سال اسلحه به دست می گرفت و به شکار می رفت حالا لباس رزم دفاع از جغرافیایی پوشیده که زمانی دشمن آن به حساب می آمد.
شکارچی که سال ها از عمرش را در پی تعقیب و گریز حیوانات بی دفاع گذراند حالا ساعت ها و روزها را در پی شکارچیان در کوه و کمر می گذراند و اجازه نمی دهد که شکارچیان دست از پا خطا کنند.
او که حیوانات زیادی را از زیر تیغ تا قبل از این که لباس رزم محیط بانی به تن کند گذرانده حالا پیوندش را با طبیعت محکم تر و قوی تر از قبل کرده و در پی آن هایی است که مخل امنیت و آزادی حیات وحش رها شده و در مناطق حفاظت شده درمیان- سربیشه اند.
صحبت از« سعید ارشادی» مسئول منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه است که متولد سه قلعه است اما به واسطه شغلی که تا قبل از انتخاب محیط بانی داشته در بیشتر شهرهای خراسان جنوبی به طبابت حیوانات مشغول بوده و 15 سال از عمر خدمتش را در این نهاد گذرانده است. مردم شهرهای حاجی آباد ، آرین شهر، خضری، رشتخوار ، تربت جام ، بجنورد، سه قلعه، سرایان و خوسف او را با نام دکتر «سعید» می شناسند. شاید همین روحیه تنوع طلبی اش هم سبب شده تا دامپزشکی را با وجود این که کارشناس بود رها کند ومصصم شود دست از شکار بردارد و محیط بان شود.
شهرت جهانی قوچ اوریال
او که شاعر و دبیر انجمن شعر سرایان است تا قبل از این که محیط بان شود خیلی زیاد شعر می سروده اما از زمانی که حفاظت از حیات وحش منطقه ای مطرح در شرق کشور را که به واسطه گونه شاخص قوچ اوریال که شهرت بین المللی دارد به او سپرده شده کمتر شعر می سراید زیرا مشغله های کاری در این منطقه بیش از 80 هزار هکتاری با تعداد کمی محیط بان سبب شده تا کمتر فرصتی بیابد و طبع و قریحه شعری اش به کار افتد.
این شاعر محیط بان از این هم می گوید که منطقه حفاظت شده درمیان به دلیل وسعت زیاد راه دروی زیادی برای شکارچیان هم دارد که با تعداد کم نیروی محیط بان نمی توان از پس حفاظت منطقه برآمد و تمام سختی ها هم بر دوش این تعداد کم است.
این محیط بان که قبل از این خودش شکارچی بوده و در پرونده اش 8 شکار دارد از این موضوع سخن به میان می آورد که بعضی از شکارچی ها چون این کار را به عنوان شغل انتخاب کردند خیلی بی رحم و بی انصافند اما بعضی از شکارچی ها طبیعت را دوست دارند و این بهانه ای است برای رفتن به بیرون و گاه و گداری هم شکار کردند.
او که خودش مدتی شکارچی بوده است می گوید: شکارچیان را می شود قانونمند کرد آن هم با کار فرهنگی یعنی آن ها را به سمتی هدایت کرد تا حامی محیط زیست شوند.
مثالی که او می زند هم این است که زمانی که شکارچی بودم و هنوز در سرایان اداره محیط زیست مستقر نشده بود با یکی از دوستانم با تعدادی شکارچی که از مخربان محیط زیست محسوب می شدند برخورد کردیم.
هرچند که خودم شکارچی بودم اما هیچ وقت در فصل تخم گذاری و جفت گیری پرندگان اقدام به شکار نمی کردم،گاهی سه چهار نفری با دوستان یک زودپز برداشته و چند پرنده را شکار می کردیم یعنی بیشتر بحث تفریح بود طوری که خیلی کم اتفاق افتاده به دنبال شکارهای بزرگ بروم.
آشنا نبودن عامه با محیط بانی
بالاخره خودش که پا به میدان محیط بانی گذاشت هرچند در دامپزشکی با توجه به 15 سال خدمت دارای جایگاه ویژه ای نزد مردم بود چون دردی از آن ها برمی داشت می افزاید: اما با شغل محیط بانی عامه مردم چندان آشنایی ندارند و شکارچیان هم که طرف حساب محیط بانان هستند چون قانون را اجرا می کنیم برخورد خوبی ندارند.
«سعید ارشادی» که در حال حاضر لباس رزم محیط بانی را پوشیده از کارش خیلی لذت می برد و معتقد است خیلی از شکارچیان را می توان به راه درست هدایت کرد اما گاهی شکارچیان آگاهانه و ناآگاهانه به سمت لج و لجبازی رفته طوری که درکشور اکنون 119شهید محیط بانان داریم، از آن طرف هم عده ای که برای شکار رفته اند چون درگیری ایجاد شده جان خود را از دست داده اند.
به گفته وی در آگاهی بخشی افراد جامعه با شغل محیط بانی رسانه ها خیلی می توانند نقش ایفا کنند تا رفتار کلی مردم با محیط زیست تغییر کند زیرا در هیچ جای دنیا آن طور که ایرانیان با محیط زیستشان دارند برخورد نمی کنند.
توبه کرد
اما چه شد که این شکارچی دامپزشک شغل قبلی اش را کنار گذاشت؟
روزهای آخری که در دامپزشکی خدمت می کرد با دوستانش به شکار رفت و در روز شکار هم یک قوچ را زدند که خیلی حال بدی داشت و در همان لحظه توبه کرد که دیگر سراغ شکار نرود .او که دوستانی در محیط زیست داشت و آن ها هم علاقه وی را به محیط زیست می دانستند تشویقش کردند تا انتقالی بگیرد و به محیط زیست بیاید.
حدود یکسال پیگیری او چون نیروی رسمی دامپزشکی بود زمان برد تا توانست انتقالی اش را بگیرد و به محیط زیست برود.
هرچند با آمدن به محیط زیست پست سازمانی اش تغییر کرد اما چون شد حافظ و نگهبان مناطق حفاظت شده و حیات وحش آزاد و رها شده از این انتقال خیلی خرسند و شاد است.
شاید چون فرزند کویراست نگهبانی از محیط زیست با روحیه اش هم همخوانی زیادی دارد طوری که اکنون سعی می کند کمتر در اداره بماند و به هر بهانه ای شده دل به طبیعت می زند.
او می گوید:این شغل را با تمام سختی هایش دوست دارم زیرا متنوع است.
بعلاوه در دامپزشکی همه سردی و گرمی آن را چشیده بودم و گفتم بروم محیط زیست تا نفهمیم این 30 سال خدمت کی گذشت.
چطور می شود وارد این شغل شد؟
در گذشته بدون این که فردی دوره های آموزشی محیط بانی را گذرانده باشد این شغل را برمی گزید و به تجربه هرآنچه را نیاز بود فرا می گرفت اما چند سالی است که برای آن ها کلاس های آموزشی برگزار می شود به عنوان مثال در همین منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه محیط بانی داشتیم که با 8 سال سابقه کار هیچ دوره آموزشی را نگذرانده بود و هر آنچه کسب کرده بود براساس تجربه بود.
بعلاوه خیلی چیزها را هم یاد نگرفته بود زیرا یک اسلحه به دستش داده بودند بدون این که او را توجیه کنند.
به او گفته بودند که حیات وحش مثل ناموس شماست که شکارچی را دیدید چگونه با او برخورد کنید و... اما چند سالی است که دوره های آموزشی برای آن ها برگزار می شود که خیلی کمک کننده است.
حساسیت روی نام منطقه
در این بین کمی هم از منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه می گوید. چون این منطقه بین دو شهرستان قرار گرفته مردم منطقه خیلی روی نام آن حساسیت دارند در حالی که برای روسای دو اداره خیلی فرق نمی کند زیرا مرز جغرافیایی برای این دو منطقه معنی ندارد مگر این که در دو استان قرار گرفته باشد.
بعلاوه محیط بانان هم براساس منطقه به کار گرفته می شوند. او این پیشنهاد را هم می دهد: اگر این منطقه را کسی که نامگذاری کرده است مومن آباد می گذاشت آن قدر حساسیتی که اکنون بر روی آن وجود دارد ایجاد نمی شد.
مهم ترین موضوع قابل توجه در منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه آمدن توریست ها و گردشگران خارجی است، برای فروش تروفه های شکار به منطقه می آیند که می توانند ارزآوری خوبی داشته باشند و زمانی که سازمان محیط زیست به این مسئله اذعان یابد از منطقه ای می توان بهره برداری کرد که پروانه برای شکار صادر می کند اما سال گذشته پروانه صادر نشد و به احتمال زیاد یک سال دیگر هم صادر نخواهد شد.
شکار تروفه
این شکارچیان که برای شکار تروفه به منطقه می آیند ارز و گردشگر می آورند و برای مردم منطقه هم این منفعت را دارد زیرا وقتی گردشگر می آید راهنما می گیرد ، از صنایع دستی و محصولات کشاورزی خریداری کرده و خودرو کرایه می کند.
بعلاوه برای دولت هم ارزی آوری دارد و بین 50 تا 100 میلیون تومان برای یک قوچ اوریال پول می گیرند.
به گفته «ارشادی» این شکارچیان قوچ اوریال را برای گوشتش نمی خرند بلکه برای مسابقاتی که با نام تروفه دارند قوچ اوریال را شکار می کنند.
علاوه براین نباید جنبه های زیباشناختی و آرامشی که طبیعت دارد نادیده گرفت که همین ظرفیت ها سبب شده تا گردشگران زیادی این منطقه را به عنوان نقطه هدف انتخاب کنند.
اما از همه مهم تر این که منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه نزدیک ترین منطقه حفاظت شده به مرکز استان است و هر فردی می تواند برای انرژی گرفتن از طبیعت این منطقه را برای گردشگری انتخاب کند زیرا دیدن حیات وحش به انسان انرژی می دهد و به راحتی می توان با چشم مسلح و غیر مسلح حیات وحش را دید.
در سرشماری که به تازگی انجام شد حدود هزار و 300 راس قوچ و میش در منطقه حفاظت شده درمیان و سربیشه سرشماری شدند که چنین جمعیتی از حیات وحش را در شرق کشور نداریم.
غفلت از گردشگری محیط زیست
آن طور که این محیط بان به آن اذعان دارد با وجود این که محیط زیست قابلیت های خوبی در زمینه جذب توریست و گردشگر دارد اما در ایران به این مسئله کمتر توجه شده است به همین دلیل نتوانستیم در این زمینه موفق باشیم.
او می گوید: محیط زیست یعنی محل زندگی اما می بینیم که شکارچیان چون دارکوب رنگ صورتی قشنگی دارد آن را شکار می کنند درحالی که نمی دانند یک جفت از این پرنده ها می توانند ده هکتار باغ را به لحاظ آفات کنترل کنند، به عنوان مثال همین کرم خراطی که در سرایان به جان درختان به ویژه گردوی این منطقه افتاد حتی کارشناسانی از آلمان آمدند اما نتوانستند چاره ای بیابند زیرا با شکار و سم پاشی دارکوب را از بین برده ایم.
یا به عنوان مثال خفاشی که در شب پرواز می کند 4 هزار حشره را شکار می کند و اگر این حیوان یک شب شکار نکند جهاد کشاورزی نمی تواند این آفات را کنترل کند.
یا همین موش هایی که به عنوان آفت از آن ها یاد می شود با لانه سازی هایی که در زیر خاک انجام می دهند باعث هوادهی به لایه ها و حاصلخیزی خاک می شوند برای این که موش از کنترل خارج نشود پرنده های شکاری و مار آن را کنترل می کنند.
یا به عنوان مثال درپارک حیات وحشی در لهستان گرگ را حذف کردند بعد از مدتی جمعیت علف خواران و جوندگان این قدر زیاد شد که تمام منابع طبیعی و جنگل ها را از بین بردند و بعد دوباره مجبور شدند این حیوان را در پارک رها کنند پس همه حیوانات برای بقای اکوسیستم باید در طبیعت حضور داشته باشند.
او از مردم منطقه گلایه ندارد زیرا می داند اگر تخریبی هم در محیط از سوی آن ها انجام می شود به دلیل آگاهی نداشتن آن هاست و گرنه بیشتر آن ها رفتار خوبی با محیط زیست دارند.
به گفته وی اگر تخریبی هم در محیط زیست منطقه می بینیم از سوی مردم نیست بلکه بیشتر شکارچیان حرفه ای غیر بومی هستند که به محیط زیست صدمه می زنند.
استرس تعقیب و گریز
او به استرس هایی که در تعقیب و گریز، شکارچیان دارند هم اشاره می کند طوری که شاید یک روز از صبح تا غروب را به دنبال شکارچی باشند و حتی نتوانند یک لقمه نان بخورند.
به گفته وی هر چند وقت یک بار انسان نیاز به مراقبت دارد که با پناه بردن به طبیعت می تواند به آن دست یابد زیرا وقتی پا به طبیعت می گذاری وجودت از مادیات خالی شده و جای آن را معنویت پر می کند طوری که خدا را در تمام اجزای این طبیعت حس می کنی وانرژی خدایی می گیری.
این محیط بان می گوید: توزیع علوفه و دان در مناطق حفاظت شده فقط در زمانی که برف می آید انجام می شود زیرا حیات وحش برای تغذیه دچار مشکل می شود اما در غیر این صورت باید حیات وحش به صورت طبیعی تغذیه کند یعنی هرچند دراین سال ها با خشکسالی مواجه هستیم اما خود حیات وحش باید با طبیعت کنار آمده و ریشه های گیاهان را می خورند و به بهترین گوشت هم تبدیل می کنند.