رضاپور- نشستن روی صندلی های کله پزی و سفارش چشم و زبان و مغز، به خصوص در روزهای سرد زمستان آن هم در گرگ و میش هوا جزئی از لذت های زندگی مشتری های سحرخیز این مغازه است.
در زیرزمین دنج و با صفای کله پزی چند مشتری میانسال با ولع در حال خوردن کله پاچه هستند و بوی نان تازه فضا را پر کرده است.
از رادیو موسیقی ملایمی پخش می شود؛ «آقا رضا» با روپوش سفید رنگش به سراغ دیگ نسبتا بزرگی می رود که در آن از شب قبل معجونی از کله، مغز و پاچه طبخ شده است.
صبحانه مردانه
سر و کله دیگر مشتری ها هم پیدا می شود؛ حالا دیگر پاتوق کله پاچه خورهای حرفه ای گرم گرم است.
اینجا همه مشتری ها آقا هستند، به عبارتی فقط یک مرد صبح ها می تواند در کله پزی کله پاچه بخورد.
«رضا سالاری فرد» 25 سال است در این کله پزی که مغازه پدر خدابیامرزش حاج«محمد علی» است و 60 سال قدمت دارد کار می کند و می گوید: هر چه داریم از قدیمی هاست. از ساعت 4:30 صبح وارد طباخی اش می شود و تا ساعت 10 کاسه های کله پاچه و سیخ های جگر را به دست مشتری می دهد.
او می گوید: 90 درصد مشتری هایم ثابت هستند؛ افرادی که در مشاغل سخت و پرتحرک کار می کنند مانند کارگرهای ساختمانی که اگر اول صبح کله پاچه نخورند کارشان لنگ می ماند. مشتری هایی دارم که تمام 365 روز سال را روی این صندلی می نشینند و نمی توانند از خوردن این صبحانه لذیذ دست بکشند.
پشت میز نشین ها کله پاچه نخورند
این کله پز با سابقه که خودش علاقه زیادی به خوردن چشم و پاچه دارد یک روز در میان یک شکم سیر از این غذا می خورد و می گوید: چون پله های مغازه را بالا و پایین می روم چربی زیادی می سوزانم و همه اش زود هضم می شود.
به تازگی هم آزمایش انجام دادم و قند و چربی خونم نرمال است. او به افرادی که تحرک زیادی ندارند توصیه می کند در خوردن این غذای مقوی و مفید کمی ملاحظه کنند؛ در واقع این غذا برای پشت میزنشین ها مناسب نیست، با این حال کله پاچه نوعی صبحانه سنتی و خوشمزه است که خوردن یک پرس از آن نیرویی به آدم می دهد تا تمام روز را کار کند.
چربی و روغن کله پاچه طبیعی است، نه افزودنی دارد و نه سرطان زاست و به نظر من باید اولین غذای دنیا شود.
«پرویز سبزه بین» که 58 سال سن دارد و از مشتری های قدیمی این مغازه است، می گوید: هر ماه دو بار سری به این مغازه می زنم و یک شکم سیر کله پاچه می خورم و چون به واسطه شغلم تحرک و فعالیت زیادی در طول روز دارم برایم مشکلی به وجود نمی آید.
کله پاچه خور، پیتزاخور نمی شود
او می گوید: یک قاشق کله پاچه را با هیچ فست فود و غذای آماده ای نمی توان عوض کرد، خوردن این خوراکی لوکس و دست نیافتنی برایم بسیار لذت بخش است.
او از همه قسمت های کله پاچه بیشتر به پاچه و صورت گوسفند علاقه دارد و با میل، قاشق پشت قاشق این غذا را نوش جان می کند. محمدرضا و جواد دو دوست جوان هستند که خودشان را به خوردن یک کله پاچه اول صبح دعوت کرده اند و می گویند: این غذا فقط باید صبح زود خورده شود که تا شب انرژی کافی داشته باشیم.
دوبار در هفته به این کله پزی می آیند و با به به و چه چه کله پاچه و مغز و زبان می خورند؛ آنقدر راحت از خوردن کله پاچه حرف می زنند که انگار با سالاد برایشان فرقی نمی کند.
آنها می گویند: همه کسانی که کله پاچه دوست ندارند و مدام می گویند چندش آور است به دلیل این است که نخورده اند، اگر یک بار بخورند دیگر این طور نمی گویند و برای همیشه کله پاچه خور می شوند.
مشتری ها می آیند و می روند و کله پاچه ها در دیگ بزرگ آماده خوردن است.
«غلامحسین سورگی» شاگرد این کله پزی هم یکسره سرویس می دهد و میزها را برای مشتری ها آماده می کند.
طباخی «آقا رضا» یکی از کله پزی های معروف بیرجند است که خیلی ها سراغش را می گیرند و مشتری های قدیمی اش خاطرات خوبی از این فضای دنج و لذتبخش دارند، شما هم مشتری شوید.