امروزه داوری یکی از تخصصی ترین موضوعات حقوقی در کشورهای توسعه یافته است به گونهای که اگر طرفین قرارداد در زمان اجرای مفاد آن با مشکلی روبرو شوند قبل از هر گونه اقدام قضایی و مراجعه به قانون و دادگاه، اختلاف خود را به داور مرضی الطرفین یا داوری که در متن قرارداد مشخص شده، عرضه می کنند.
در قوانین جاریه کشورما داوری به عنوان یک شیوه فصل مخاصمه وحل اختلاف پذیرفته شده است. مواد 454 الی 501 قانون آیین دادرسی مدنی باب هفتم به بحث داوری اختصاص داده شده است .
منظور از داوری یعنی حکمیت و از نظر حقوقی و قواعد دادرسی مدنی به معنی فصل خصومت توسط غیر قاضی و بدون رعایت تشریفات رسمی رسیدگی است.
برخی از دعاوی قابل ارجاع به داوری نیست. مقنن این استثنائات را در ماده 478 قانون آئین دادرسی مدنی احصا نموده است به عنوان مثال دعاوی مربوط به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب و دعاوی مربوط به ورشکستگی از این قبیل هستند . همچنین رسیدگی به امور کیفری نیز از صلاحیت داوری خارج است و باید در دادگاه ها طرح و رسیدگی شود
نکته مهم در ارجاع امر به داوری این است که در حل و فصل اختلافات، داورانی را باید انتخاب کرد که از مقررات داوری اطلاع کامل داشته باشند ، در غیر این صورت داوری به مراتب طولانی تر و گران تر از رسیدگی در دادگاه خواهد بود لذا توصیه می گردد از ارجاع داوری به افراد بی اطلاع مانند بنگاه های معاملاتی و اشخاص فاقد دانش حقوقی خودداری و حتی الامکان اختلافات خود را به داوران حقوق دان با تجربه یا مراکز داوری سازمانی ارجاع نمایید.
بهتر است که در صورت تعدد داوران تعداد آنها سه نفر باشد یا از عدد فرد استفاده شود تا مشکلی در تصمیم گیری به وجود نیاید.
شرایط داوری:
1-طرفین اهلیت اقامه دعوا داشته باشند.
2-طرفین بر ارجاع امر به داوری تراضی کنند این دو مورد در ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی ذکر شده است .
علاوه بر موارد مذکور ، شرایط مندرج در ماده 190 قانون مدنی عبارت است از : داشتن قصد و رضا ،اهلیت طرفین (مذکور در ماده صدرالذکر ) و...
درحقیقت داور می بایست صفات قاضی را داشته باشد لذا طبق ماده 469 قانون آئین دادرسی مدنی، اشخاص زیر را نمی توان به سمت داور معین نمود مگر با تراضی طرفین.
1- کسانی که سن آنان کمتر از بیست و پنج سال تمام باشد.
2- کسانی که در دعوی و یا اختلاف ذی نفع باشند.
3- کسانی که با یکی از اصحاب دعوی قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.
4- کسانی که خود یا همسرانشان وراث یکی از طرفین باشند.
5-کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوی باشند یا یکی از اصحاب دعوی مباشر امور آنان باشد.
6- کسانی که با یکی از اصحاب دعوی یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم دارند ، در گذشته یا حال دادرسی کیفری داشته باشند.
7-کسانی که خود یا همسرانشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوی (اختلاف) یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم دادرسی مدنی دارند.
8- کارمندان دولت در حوزه مأموریتشان .
در خصوص اشخاص بالا در صورت تراضی طرفین می توان آنان را به سمت داوری انتخاب نمود.
احمدلطفی وکیل پایه یک دادگستری